پرسش :

معناي شفاعت چيست؟ چگونه با بعضي آيات دال بر نفي «شفاعت» سازگار است؟


شرح پرسش :
پاسخ :
شفاعت از ماده «شفع» به معناي «زوج» در مقابل ماده «وتر» به معناي «فرد» گرفته شده است و به معناي اين است كه شخصي در كنار شخص ديگر قرار گيرد و با وساطت خود، او را در رسيدن به خواسته و حاجتش ياري دهد.
شفاعت در محاورات عرفي و گفت و گوي روزمره مردم، غالباً به معناي وساطت و درخواست شخص آبرومندي از بزرگي، براي عفو مجرمي يا ترفيع درجه و پاداش خدمت گزاري، به كار مي‏رود.
در حقيقت شخصي كه متوسل به شفاعت مي‏شود، نيروي خود را به تنهايي كافي نمي‏بيند؛ به اين جهت نيروي خود را با نيروي شفيع ضميمه نموده و در نتيجه آن را مضاعف مي‏كند تا به آنچه مي‏خواهد نايل شود.
معناي اصطلاحي شفاعت‏
شفاعت عبارت است از وساطت يك مخلوق ميان خداوند و مخلوقي ديگر؛ چه در دنيا و چه در آخرت؛ چه وساطت در رسانيدن خير و چه وساطت در دفع شر و ضرر.
يكي از مظاهر رحمت واسعه خداوند، مغفرت و آمرزش است. مغفرت و آمرزش الهي مانند هر رحمت ديگر او، از طريق مجاري خاص و براساس قانون و نظام اسباب و مسببات به بندگان مي‏رسد. به عنوان مثال، همان‏گونه كه رحمت هدايت الهي، از طريق وسايط به مردم مي‏رسد و انبيا و وحي و كتاب هاي آسماني كه براي هدايت مردم فرستاده شده‏اند، وسايط هدايت و واسطه خروج از ظلمات به نور هستند؛ رحمتِ مغفرت و آمرزش الهي نيز از طريق مجاري خاصي به مردم مي‏رسد؛ يعني، فيض مغفرت الهي نيز از قانون و نظام اسباب و مسببات مستثنا نيست و از طريق اسباب و وسايط به بندگان مي‏رسد.
شفاعت در مغفرت، عبارت است از: «وساطت در رسيدن مغفرت و آمرزش الهي به بندگان گنه‏كار». بنابراين حقيقت شفاعت، رسيدن فيض مغفرت وآمرزش الهي از طريق مجاري و اسباب آن، به بندگان است.
به تعبير استاد شهيد مطهري: «شفاعت»، در حقيقت همان مغفرت الهي است كه وقتي به خداوند - كه منبع و صاحب خيرها و رحمت‏ها است نسبت داده مي‏شود، با نام «مغفرت» خوانده مي‏شود و هنگامي كه به وسايط و مجاري رحمت منسوب مي‏گردد، نام «شفاعت» به خود مي‏گيرد. مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، ج 1، ص 259.
بنابراين در شفاعت، شفيع ميان خداوند و بنده گنه‏كار واسطه شده و سبب مي‏شود كه آمرزش و مغفرت الهي، شامل حال انسان گنه‏كار بشود. ممكن است اين شفاعت در دنيا باشد و در همين دنيا مغفرت الهي شامل حال گنه‏كار گردد (مانند شفاعت توبه) و ممكن است در آخرت و روز رستاخيز باشد (مانند شفاعت اولياي الهي براي گنه‏كاران در روز قيامت).
شرايط شفاعت‏
شفاعت اولياي الهي در روز قيامت براي گنه‏كاران و واسطه شدن آنان در رساندن رحمت، مغفرت و آمرزش الهي، بدون حساب نيست؛ بلكه اينكه كساني مورد شفاعت قرار گيرند، متوقف بر شرايطي است كه در آيات و روايات بيان شده است.
1. رضايت خداوند: همان‏گونه كه گذشت، شفاعت از سوي خداوند آغاز مي‏شود. شفاعت، فيض مغفرت الهي است كه مانند تمام فيوضات، از جانب خدا اعطا مي‏شود و شفيعان اسباب و وسايط و مجاري اين فيض هستند. فياض و اعطا كننده اين رحمت خداوند است. به همين جهت در آيات و روايات، شرط اصلي و اساسي شفاعت اين است كه مورد رضايت و پسند خداوند باشد.
شفيعان كسانياند كه خداوند آنان را براي اين امر پسنديده و به آنان اجازه شفاعت داده است: «يومئذ لا تنفع الشفاعة الا من اذن له الرحمان و رضي له قولا» طه (20)، آيه 109. در آن روز شفاعت سودي ندارد مگر كسي كه خداي رحمان به او اجازه دهد و سخن او رابپسندد.
شفاعت شوندگان نيز كسانياند كه مورد رضايت و پسند خداوند باشند. «ولا يشفعون الا لمن ارتضي» انبياء (21)، آيه 28. [شفيعان ]شفاعت نمي‏كنند، مگر براي كسي كه مورد رضايت و پسند خداوند باشد؛ يعني، شفاعت شفيعان در حق كسي مؤثر واقع مي‏شود كه به مقام ارتضاي الهي نايل آمده باشد. پس، هم اصل شفاعت از سوي خداوند و اعطاي او است و هم شفيعان راخداوند براي اين مقام تعيين كرده و هم شفاعت شوندگان كسانياند كه خداوند مي‏خواهد.
2. گنه‏كاراني مورد شفاعت قرار مي‏گيرند كه گناهان آنان، اصل ايمان شان را به خطر نيفكنده باشد. به همين جهت در منابع ديني آمده است كه كافر و مشرك در روز قيامت شفاعت نمي‏شوند و شفاعت شفيعان به حال آنان سودي نخواهد داشت.
www.eporsesh.com