پرسش :

چه كنيم كه در زندگي محبت باشد و دعوا و نزاع رخ ندهد؟


شرح پرسش :
پاسخ :
نزاع و كشمكش چه در خانه و چه در اجتماع، معلول عواملي است كه بدان اشاره مي‌شود:
1ـ خودخواهي: منشأ اصلي عداوت و درگيري، خودخواهي است. كسي كه به اسارت خود در آيد و بر محور خود بچرخد، هرگز حاضر نيم شود حق را بپذير و از حقيقت پيروي نمايد. از اين رو به رأي و نظر ديگران اهميتي نمي دهد. در اين صورت اختلاف و نزاع طبيعي و قهري است. امام خميني(ره) فرمود: "اگر تمامي انبيا را در يك شهر جمع كنند، كوچك ترين اختلافي با هم پيدا نمي كنند، زيرا آن‌ها از دام خود رسته اند".
در محيط خانه گاهي مردي به دليل احساس بزرگي و تسلط بر همسر، توقع سلام كردن دارد و هميشه مي‌خواهد حرف خود را به كرسي بنشاند يا زني به واسطة جمال و هنري كه دارد، به خود مي بالد و بر شوهرش فخر مي فروشد و همي امر در بروز فتنه و عداوت كافي است.
امام علي(ع) مي‌فرمايد: "تكبر، بغض و نفرت مردم را جلب نمي كند". بالاخره مردسالاري و زن‌سالاري هر دو منشأ اختلاف مي‌شود. بايد ايمان سالاري و انسانيت در خانه و اجتماع حاكم باشد تا اختلافات به صفر برسد.
2ـ جدل: يكي از اسباب دشمني و نزاع، جدل و بگو مگوهاي بي فائده است كه هدفي جز برتري جويي ندارد. امام علي(ع) مي‌فرمايد: "از مجادله و ستيزه جويي بپرهيزيد كه اين دو دل هاي برادران ديني را نسبت به يكديگر مكدّر مي‌كند و بذر نفاق را پرورش مي‌دهد".
3ـ خودپسندي: ريشة بسياري درگيري ها خودپسندي است. خود دوستي كه از تمايلات طبيعي بشر است، اگر به حد افراط برسد، انسان را به خودپسندي و غرور و بلند پروازي و فزون طلبي و داشتن توقعات نابجا وادار مي نمايد. امام علي(ع) مي‌فرمايد: "از خودپسندي پرهيز كن كه با اين صفت نقائص خود را آشكار مي كني و دشمني ها را ظاهر مي سازي".
4ـ عدم آشنايي با وظايف: گاهي نزاع و كشمكش در اثر عدم اطلاع از وظايف و مسئوليت ها است. زن و شوهري كه از حدود اختيارات و مسئوليت هاي خود بي اطلاع اند، توقعاتي از يكديگر دارند كه با عدم تحقق آن، كدورت ايجاد مي‌شود. در محيط كار نيز همين علت، جاري است.
5ـ سخت گيري: تعاون و همكاري در گرو برخورداري از روحية گذشت و چشم پوشي و بخشش خطاها و لغزش هاي جزئي است. اگر اعضاي يك خانواده در پي يافتن عيوب يكديگر و بزرگ نمودن آن باشند و در تعقيب آن سخت گيري نمايند، عداوت و دشمني بين آن‌ها حاكم خواهد شد، از اين رو در اوائل ازدواج به دليل عدم گذشت و غماض، قهر و نزاع بيشتر ديده مي‌شود. لج و لجبازي و روحية عدم گذشت، پيوند هاي دوستي و يگانگي را از هم ميگسلد.
6ـ عدم رشد فكري و اخلاقي: شكي نيست كه افراد با يكديگر اختلاف نظر دارند. دو نفر در جهان پيدا نمي شود كه از لحاظ جسمي و روحي و فكري يكسان باشند. در صورتي كه انسان به رشد اخلاقي نرسيده باشد و به سعة صدر و بلند نظري و تحمل و نرمي و بردباري متصف نشده باشد، آمادگي اخلاقي براي هضم نقاط اختلاف ندارد. از اين رو انتظار دارد ديگران در همة موارد از او پيروي كنند. همين امر زمينة درگيري را فراهم مي سازد.
7- مرحلة ترس و خشونت: يكي از مهمترين عوامل تصادم ها و كشمكش هاي سخت و حوادث خطرناك و ناگوار توسل به خشونت است. با اين عمل زمام اختيار و كنترل اعصاب از انسان سلب مي‌شود. و چه بسا هر خطايي حتي كلمات كفر آميزي از او سر مي زند. اما با رفق و مدارا و ترك خشونت مي توان از وقوع نزاع و درگيري پيشگيري كرد. رسول خدا(ص) فرمود: "رفق و نرمش با هر چه همراه باشد آن را زينت مي‌دهد و از هر چيز جدا شد نازيبايش مي سازد".
www.eporsesh.com