پرسش :

آيا مصداق يابي در مورد علائم و نشانه ها و خروج اشخاص قبل از ظهور جايز است؟


شرح پرسش :
پاسخ :
متاسفانه در سال‌های اخیر، شاهد تطبيقات نشانه ها بر افراد و اشخاص هستيم كه هر روز به شكلي بروز مي كند و بعد از مدتي نادرستي بسياري از آنها مشخص مي شود. اين در حالي است كه اين تطبيقات نه از سوي خود آن افراد است ؛ بلكه از سوي اشخاصي است كه سر رشته خاصي در اين مباحث ندارند.
در این بین گهگاه افراط ها و تفریط هایی ملاحظه می گردد که هر دوی این امور از سوی علمای اسلام و محققین برجسته ی عرصه ی مهدویت نهی شده اند، اما تعداد از افراد دچار این آفات شده اند و با نیت خیر، اما بدون در نظر گرفتن جوانب احتیاط، بی محابا به تطبیق های قطعی و حتمی پرداخته اند. این امر گرچه در کوتاه مدت ممکن است موج بزرگی در بین منتظران مهدی موعود (عج) ایجاد کند، اما در صورتی که این تطبیق ها صحیح نباشند و افراد یا نشانه های مورد بحث، همان نشانه های ظهور نباشند، در دراز مدت می تواند اثرات نامناسبی داشته باشند و موجب نا امیدی در بین تعداد زیادی از منتظران گردند.
با ملاحظه ی تیتر های خبری تعدادی از وبلاگ ها و وبسایت های مهدوی که انصافاً در بسیاری از زمینه ها نیز موفق و موثر کار می کنند، می توانیم تعدادی از این تطبیق های حتمی و قطعی را ببینیم: « بشاراتی از شعیب بن صالح درباره ی نزدیکی ظهور »، « سال 2012 سال ظهور »، « سال 2015 سال ظهور »، « آغاز قیام سید یمانی در یمن » و .....
گرچه تعدادی از تطبیق های ارایه شده در این زمینه با روایات اسلامی سازگار می باشند و شخصیت های مورد بحث در مقالات مذکور، بضعاً شباهت های اعجاب آوری با شخصیت های زمینه ساز ظهور دارند، اما تطبیق قطعی و بی قید و شرط شخصیت های مذکور با شخصیت های روایات مربوط به آخرالزمان، امری است که از سوی هیچ یک از علمای اسلام و محققین برجسته ی عرصه ی مهدویت مورد قبول نیست. چرا که این بزرگواران معتقدند، حرکاتی از این دست، ممکن است به توقیت بینجامد و توقیت (وقت تعیین کردن برای ظهور)، امری است که معصومین (ع) به شدت از آن نهی کرده اند.
البته مسئله ی تحقیق مستند و همراه با احتیاط در زمینه ی نشانه های ظهور، امری پسندیده و مناسب است و تبعات مثبتی همچون افزایش امید در دل های منتظران و شناخت صحیح دشمنان و دوستان در دوره ی آخرالزمان دارد، اما تطبیق بی قید و شرط و قطعی این نشانه ها، امری مذموم بوده و می تواند تبعات نامناسبی داشته باشد.
در روایات متعددی بر این نکته تأکید شده است که امر ظهور امام مهدی(ع) از آفتاب نیز درخشان‌تر است. به همین دلیل، این امر بر هیچ کس مشتبه نخواهد شد و هیچ کس در حقّانیت آن تردید نخواهد کرد.
در این زمینه از امام محمّد باقر(ع) چنین نقل شده است:
تا آسمان و زمین ساکن است، شما نیز ساکن و بی‌جنبش باشید ـ یعنی علیه هیچ‌کس خروج نکنید ـ که کار شما پوشیدگی ندارد. بدانید که آن نشانه‌ای از جانب خدای عزّوجلّ است نه از جانب مردم، بدانید که آن از آفتاب روشن‌تر است و بر نیکوکار و زشت‌کار پنهان نخواهد ماند. آیا صبح را می‌شناسید؛ امر شما همانند صبح است که پنهان ماندن در آن راه ندارد.( 1. محمد بن ابراهیم نعمانى، کتاب غیبت نعمانى، ترجمه: محمّد جواد غفارى، باب 11، ص 286، ح 17؛ بحارالأنوار، ج 52، صص 139 و 140، ح 49.)
ابتدای روایت، هشدار به کسانی است که با پیش‌افتادن بر امامان معصوم(ع) و با امید تشکیل دولت اهل‌بیت(ع) دست به قیام‌های نابه‌هنگام و حساب نشده می‌زدند و سرانجام خود و گروهی از شیعیان ناآگاه را به هلاکت می‌انداختند.
در روایت دیگرى، میمون البان از آن حضرت چنین نقل می‌کند:
من در خیمه امام باقر(ع) نشسته بودم که امام یک طرف خیمه را بالا زد و فرمود: امر ما از این آفتاب روشن‌تر است، سپس فرمود: نداکننده‌ای از آسمان ندا می‌کند که امام، فلان پسر فلان است و نام او را می‌برد و ابلیس ـ لعنت خدا بر او باد ـ نیز از زمین ندا کند؛ همچنان‌که در شب عقبه بر رسول خدا(ص) ندا کرد.( شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ترجمه: منصور پهلوان، ج 2، ص 555.
در همین زمینه مفضل بن عمر از امام صادق(ع) چنین روایت می‌کند:
از ابی عبدالله (ع) شنیدم که می‌فرمود: «فریاد نکنید. به خدا سوگند امام شما سالیانی از روزگارتان غیبت کند و حتماً مورد آزمایش واقع شوید تا آنجا که بگویند: او مرده یا هلاک شده و به کدام وادی سلوک کرده است؟ و چشمان مؤمنان بر او بگرید و واژگون شوید همچنان‌که کشتی در امواج دریا واژگون شود، و تنها کسی نجات یابد که خدای تعالی از او میثاق گرفته، در قلبش ایمان نقش کرده و او را به روحی از جانب خود مؤیّد کرده باشد. دوازده پرچم مُشتبه برافراشته شود که هیچ یک از دیگری بازشناخته نشود».
راوی گوید:من گریستم، آنگاه فرمود: «ای اباعبدالله! چرا گریه می‌کنى؟» گفتم: چگونه نگریم در حالی که شما می‌گویید: دوازده پرچم مشتبه که هیچ یک از دیگری بازشناخته نشود، پس ما چه کنیم؟ راوی گوید: امام به پرتو آفتاب که به داخل ایوان تابیده بود، نگریست و فرمود: «ای اباعبدالله! آیا این آفتاب را می‌بینى؟» گفتم: آرى، فرمود: «به خدا سوگند امر ما از این آفتاب روشن‌تر است».( همان ، ص23)
با توجه به روایات یاد شده، می‌توان گفت پدیدة ظهور و مقدمات آن، چنان واضح و روشن است که به هنگام وقوعش، همة مردم از آن آگاه می‌شوند و به حقانیت آن پی می‌برند. این‌گونه نیست که تنها جمعی محدود از شیعیان از آن باخبر شوند و به همراهی با آن برخیزند.
بنابراین، اینکه می‌بینیم کسی در گوشه‌ای از کشور عراق یا ایران، خود را به عنوان یکی از شخصیت‌های مطرح در عصر ظهور معرفی می‌کند و عدة ناچیزی از مردمان ناآگاه یا فریب‌خورده نیز با او همراهی می‌کنند، اصلاً با واقعیت‌های ظهور که پدیده‌ای جهانی و قابل درک برای همگان است، همخوانی ندارد.

در روایات فراوانی که از پیامبر اعظم(ص) و امامان معصوم(ع) وارد شده، همة ویژگی‌ها و نشانه‌های منجی موعود اسلام مشخص شده است و هیچ ابهامی در مورد شخصیت او و چگونگی ظهورش وجود ندارد. بنابراین، می‌توان گفت اگر کسی به درستی به مطالعة معارف مهدوی بپردازد و روایات نشانه‌های ظهور را با دقت و تأمل بررسی کند، هرگز دچار تشخیص‌ها و تطبیق‌های نادرست نمی‌شود و فریب مدعیان دروغین را نمی‌خورد. اینکه در گذشته و امروز کسانی به طرح ادعاهای دروغین پرداخته و کسانی هم با آنها همراهی کرده‌اند، دلیلی جز نادانی و ساده‌لوحی پیروان و شهرت‌طلبی و دنیاخواهی مدعیان نداشته است.
افزون بر این، باید توجه داشت که نشانه‌های ظهور ـ چنان‌که در روایات هم، آمده است ـ مانند دانه‌های تسبیح به هم پیوسته‌اند و در ارتباط با هم معنا و مفهوم می‌یابند. به بیان دیگر نشانه‌های ظهور به ترتیبی خاص، در فاصلة زمانی معین و با شرایطی مشخص رخ می‌دهند و این گونه نیست که رویدادی مانند خروج خراسانی یا یمانى رخ دهد، بی‌آنکه مقدمات آنها که در روایات به آنها اشاره شده است، فراهم شده باشد یا دیگر رویدادها و نشانه‌های مرتبط با آنها رخ داده باشد.

لزوم مراجعه به فقیهان و عالمان حوزة مهدویت
برای در امان ماندن از تشخیص‌ها و تطبیق‌های نادرست و مواجه نشدن با خطر پیروی از مدعیان دروغین وجود دارد و آن مراجعه به فقیهان، عالمان و صاحب‌نظران حوزة مباحث مهدوی است. تجربة تاریخی نشان می‌دهد که هرگاه اشخاص به دلیل غرور و خودپسندی و باور بیش از حد به خود از فقیهان و عالمان فاصله گرفته‌اند، به طرح ادعاهای واهی و بی‌اساس پرداخته و خود و جماعتی را به هلاکت انداخته‌اند. بنابراین، به محض مواجهه با فردی که خود را از یاران امام زمان(ع) و از زمینه‌سازان ظهور آن حضرت معرفی می‌کند، پیش از هرگونه تطبیق و تصدیق، باید به سراغ فقیه و عالمی سرشناس رفت و موضوع را با او در میان گذاشت تا دچار گمراهی و سرگردانی نشویم. هيچ كس نمي تواند به طور دقيق از زمان ظهور حضرت سخن بگويد.زيرا غير از خداوند هيچ كس نسبت به آن آگاهي ندارد. آنچه در برخي از روايات درباره زمان ظهور امام زمان(ع) آمده است، نشانه‌ها و علايمي است كه بر اساس آنها برخي از علما و صاحب نظران اظهار نظرهايي نسبت به نزديك بودن و يا نزديك نبودن زمان ظهور كرده‌اند . بعضي از اين بشارتها مي تواند شاهد وقرينه اي بر نزديک بودن ظهور و ايجاد اميد در دلها باشد. اما با اين حال به طور قاطع نمي توان گفت كه آيا امام عصر در اين نزديكي‌ها ظهور خواهد كرد يا خير. و موضوع مورد سوال نيز چنين است و نمي توان رابطه اي بين آن و ظهور برقرار كرد .

در اين رابطه توجه به چند نكته بايسته است:
يكم. عده‏اى با توجه به اوضاع و شرايط فعلى حاكم بر جهان به اين باور رسيده‏اند كه دوره‏اى كه ما در آن زندگى مى‏كنيم همان دوره آخرالزمان است كه در روايات به آن اشاره شده است؛ زيرا براى آخرالزمان نشانه‏هايى گفته شده (مانند گسترش فساد و تفسير دين براساس هوا و هوس و...) كه اين نشانه‏ها در دوره زمانى ما به وقوع پيوسته است پس زمان كنونى آخرالزمان است و ظهور نيز در اين دوران محقق مى‏شود. به علاوه با وجود انقلاب اسلامى ايران و زنده شدن نام و ياد امام زمان(عج)، آمادگى و اقبال مردم براى پذيرش ايشان بيشتر شده و اميد به ظهور زيادتر گشته است.
دوم. برخى از علما معتقدند: همان گونه كه غيبت دو مرحله‏اى بود و غيبت صغرى براى ايجاد آمادگى مردم براى ورود به غيبت كبرى لازم بود، ظهور نيز ممكن است دو مرحله‏اى باشد و با ظهور صغرى كه در انقلاب اسلامى ايران تجلى يافته است، مردم با حقيقت قيام امام زمان آشنايى بيشترى پيدا كرده‏اند و براى ظهور اصلى و قيام جهانى حضرت آماده مى‏شوند.
سوم. حركت عمومى كشورها و جوامع به سمت وحدت و همگرايى و به عبارت ديگر توجه به تشكيلات بين المللى و اتحاديه‏هاى منطقه‏اى و فاصله گرفتن از جزءگرايى، ملت‏ها را به اين نتيجه رسانده كه براى آينده‏اى بهتر، بايد مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهكده‏اى كوچك دانست. اين رويداد، آمادگى مردم براى براى پذيرش يك حاكميت فراگير، بيشتر كرده است. البته استكبار جهانى تئورى دهكده جهانى را در جهت حفظ منافع خود و تك قطبى شدن جهان پى‏گيرى مى‏كند اما چه بسا اراده الهى به دست دشمنان خدا نيز انجام گيرد.
چهارم. اجحاف و تجاوز بيش از حد و روز افزون دولت‏هاى استكبارى به كشورهاى فقير به شكل‏هاى گوناگون از يك سو و لجام گسيختگى فرهنگى و فكرى و علمى؛ مانند بحران هويت، بحران مشروعيت، بحران مدنيت از سوى ديگر، باعث هرج و مرج در زندگى بشر شده است.اين گونه مسائل و مباحث اين واقعيت را اثبات مى‏كند كه آينده روشن فقط در سايه حاكميت فردى آسمانى است كه احتمالاً ظهورش نزديك است.
پنجم.در بعضي از روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام، ادعای تعیین وقت ظهور برابر با کذب خوانده شده و شیعیان مأمور به تکذیب این مدعیان گردیده اند؛ چنانکه در توقیع مبارک امام زمان علیه السلام به اسحاق بن یعقوب آمده است: ... و اما ظهور الفرج فإنه إلی الله تعالی ذکره و کذب الوقّاتون (و اما آشکار شدن فرج وابسته به اراده حق تعالی است و وقت گزاران دروغزنانی بیش نیستند)
البته نهی از توقیت نباید منجر به این شود که شیعیان و منتظران، امر ظهور را پدیده ای دور از دسترس و مستقل از اراده خویش، که در آینده ای محتمل و نامعلوم به وقوع خواهد پیوست، بیانگارند. بلکه باید با حفظ روحیه نشاط و امید، همواره ظهور را در چند قدمی خویش ببینند و این همان چیزی است که در برخی مجامع روایی و پاره ای از متون دینی بدان تصریح شده است چنانکه در دعای عهد آمده است: ... اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا (پروردگارا! با حضور ولی و دوست خود اندوه را از دلهای این امت بزدای ودر ظهور وی شتاب کن (هرچند) دیگران ظهور حضرتش را دور می انگارند و لی ما آن را نزدیک می بینیم) .
به عنوان نمونه درباره پادشاه عربستان به نام ملک عبد الله گفتني است :امام صادق (ع) در روایتی می فرماید: «هر کس مرگ عبدالله را برای من تضمین کند، من ظهور قائم را برای او ضمانت می کنم... . » (بحارالانوار/ ج 52 / ص 210)
آقای کورانی درباره این روایت و مسائل مشابه آن به تفصیل بحث کرده است، (عصر ظهور/ ص 292) اما تطبیق «عبدالله» در این روایت به ملک عبدالله، پادشاه عربستان، هر چند احتمال دارد. اما قطعی نیست، چه بسا صد سال دیگر پادشاهی از خاندان آل سعود به نام عبدالله در آن سرزمین به مسند قدرت بنشیند و منظور از این روایت، او باشد.
اندیشه مهدویت دچار آسیب هايی شده است. مسئله تطبیق یکی از این آسیب ها به شمار می رود که برخی با خواندن یا شنیدن چند روایت در علائم ظهور، آنها را بر افراد یا حوادثی خاص تطبیق می دهند. این گونه تطبیق ها پی آمد هایی نامطلوبی دارد که به آن اشاره می شود:
ـ تعیین وقت و استعجال (عجله کردن و صبر و تحمل نکردن)؛
ـ نومیدی و یاس بر اثر واقع نشدن ظهور؛
ـ به دلیل احتمال تحقق نیافتن تطبیق های مطرح شده، افرادی به اصل ظهور بی اعتقاد می شوند و یا در اصل روایات به شک می افتند.

خلاصه آنکه : تطبيق ويژگيهايي که در روايات براي حوادث و افراد خاصي بيان شده بر افراد حاضر به صورت احتمالي است و نمي توان به طور قطع و يقين ادعا کرد که اين فرد دقيقا همان فردي است که در روايت بدان اشاره شده است. تنها يکي دو نشانه محدود فاصله زماني تحقق نشانه تا زمان ظهور را بيان مي کنند؛ لذا با تحقق برخي از علائم ظهور نمي توان به صورت عجولانه ادعا کرد تا چند صباح ديگر ظهور تحقق پيدا خواهد کرد.
بهتر است به جاي گمانه و دنبال نمودن فرضيه هاي زمان ظهور امام عصر(عج)- که معمولا ثمره چنداني هم ندارند- وظيفه خود را نسبت به حضرت(عج) در زمان غيبت تشخيص داده و در تحقق اين وظيفه حداکثر تلاش خود را انجام دهيم. وظيفه ما انتظار فرج است.
اين انتظار جز با آمادگي و فراهم نمودن شرايط ظهور تحقق نمي يابد بنابراين تا جائي که مقدور است،‌ لازم است خود، خانواده و در نهايت جامعه را آماده پذيرايي حضرت(عج) نمود که اگر اين امر محقق شود و سربازي واقعي براي آن حضرت(عج) باشيم حتي اگر مرگ- که اگر زمان ظهور هم تشخيص داده شود، زمان مرگ قطعا قابل تشخيص نيست- بين ما و زمان ظهور فاصله اندازد، خداوند به ما براي ادراک آن زمان و حيات دوباره خواهد بخشيد. انشاءالله که همگي از ياوران حضرت(عج) باشيم.


در پايان به طور كلي درباره روايات مربوط به ظهور بيان چند نكته ضروري است :
1 - بسیارى از اخبار علایم ظهور صحیح‏السند بلکه مستفیض یا متواتر است. مضافاً اینکه تعداد بى‏شمارى از آنها مضمونى واضح وروشن دارند به درجه‏اى که در حکم نصّ صریح در موضوع خود است.
2 - وجود روایات ضعیف در تمام موضوعات دینى وخبرهاى مختلف وجود دارد، این مسأله باعث نمى‏شود که انسان محقّق دست از بحث وبررسى آن بردارد، بلکه وظیفه دارد که با روشى صحیح به بررسى سندى آنها بپردازد.
3 - گر چه در تطبیق علایم ظهور اشتباهاتى صورت گرفته، ولى این امر باعث نمى‏شود که دست از بحث وتحقیق برداریم، بلکه وظیفه داریم تا با به کار گرفتن روشى علمى ومعتبر به طریقى صحیح ومعتبر براى تطبیق صحیح علایم در خارج دست یابیم.

براي مطالعه بيشتر ر.ك:
1.مهدويت ( پس از ظهور ) ، رحيم كارگر ؛ نشر معارف
2.چشم به راه مهدي ، جمعي از نويسندگان
3. تحليل تاريخي از نشانه هاي ظهور ، بوستان كتاب

porseman.org