پرسش :
امام سجاد علیه السلام در هنگام بیماری چگونه دعا می نمودند؟
شرح پرسش :
پاسخ :
امام سجّاد عليهالسلام در دعاى خويش به گاه بيمارى می فرمودند:
اللّهُمَّ لَكَ الحَمدُ عَلى ما لَم أزَل أتَصَرَّفُ فيهِ مِن سَلامَةِ بَدَني ، ولَكَ الحَمدُ عَلى ما أحدَثتَ بي مِن عِلَّةٍ في جَسَدي ، فَما أدري يا إلهي أيُّ الحالَينِ أحَقُّ بِالشُّكرِ لَكَ ، وأيُّ الوَقتَينِ أولى بِالحَمدِ لَكَ ؟ أوَقتُ الصِّحَّةِ الَّتي هَنَّأتَني فيها طَيِّباتِ رِزقِكَ ، ونَشَّطتَني بِها لاِبتِغاءِ مَرضاتِكَ وفَضلِك ، وقَوَّيتَني مَعَها عَلى ما وَفَّقتَني لَهُ مِن طاعَتِكَ؟ أم وَقتُ العِلَّةِ الَّتي مَحَّصتَني بِها ، وَالنِّعَمِ الَّتي أتحَفتَني بِها تَخفيفاً لِما ثَقُلَ بِهِ عَلى ظَهري مِنَ الخَطيئاتِ ، وتَطهيراً لِمَا انغَمَستُ فيهِ مِنَ السَّيِّئاتِ ، وتَنبيهاً لِتَناوُلِ التَّوبَةِ ، وتَذكيراً لِمَحوِ الحَوبَةِ بِقَديمِ النِّعمَةِ؟ وفي خِلالِ ذلِكَ ما كَتَبَ لِيَ الكاتِبانِ مِن زَكِيِّ الأَعمالِ ، ما لا قَلبٌ فَكَّرَ فيهِ ، ولا لِسانٌ نَطَقَ بِهِ ، ولا جارِحَةٌ تَكَلَّفَتهُ ، بَل إفضالاً مِنكَ عَلَيَّ ، وإحساناً مِن صَنيعِكَ إلَيَّ .
اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وحَبِّب إِلَيَّ ما رَضيتَ لي ، ويَسِّر لي ما أحلَلتَ بي ، وطهِّرني مِن دَنَسِ ما أَسلَفتُ ، وَامحُ عَنّي شَرَّ ما قَدَّمتُ ، وأَوجِدني حَلاوَةَ العافِيَةِ وأَذِقني بَردَ السَّلامَةِ .
وَاجعَل مَخرَجي عَن عِلَّتي إلى عَفوِكَ ومُتَحَوَّلي عَن صَرعَتي إلى تَجاوُزِكَ وخَلاصي مِن كَربي إلى رَوحِكَ وَسَلامَتي مِن هذِهِ الشِّدَّةِ إِلى فَرَجِكَ ؛ إنَّكَ المُتَفَضِّلُ بِالإحسانِ ، المُتَطَوِّلُ بِالاِمتِنانِ الوَهّابُّ الكَريمُ ذُو الجَلالِ وَالإِكرامِ؛
خداوندا! بر سلامت تنم كه پيوسته با آن به كار خويش پرداختهام ، تو را سپاس مىگويم ، و [نيز] بر آن بيمارىاى كه بر تنم عارض كردى ، تو را سپاس مىگويم . اكنون اى خداى من! نمىدانم كدام يك از اين دو حال ، سزامندتر براى سپاس گزاردن توست و كدام يك از اين دو وقت ، سزاوارتر براى ستودن تو .
زمان تندرستى ، كه در آن روزىهاى پاك خويش را گوارايم ساختى و مرا به آنها براى جُستن خشنودى و فضل خود ، شور و نشاط بخشيدى و با برخوردارى از آنها ، بر آن طاعتها - كه توفيقش را ارزانىام داشتى - توانا ساختى؟ يا زمان بيمارى كه مرا بدان آزمودى؟ و نعمتهايى كه به من ارمغان دادى تا مايه سَبُك شدن بار گناهانى شود كه پُشتم را سنگين كرده بود و مايه طهارت از آن گناهانى باشد كه در آن ، غوطهور شده بودم ، و توجّه دهندهاى باشد كه به توبه باز گردم ، و يادآورى باشد كه گناه را به بركت نعمت ديرين تو بزدايم .
و در اين مدّت بيمارى ، كاتبان اعمال ، برايم آن اندازه اعمال پاك نوشتند كه نه به دلى خطور كرده است ، نه بر زبانى گذشته ، و نه اندامى توان انجام دادنش را يافته ؛ بلكه اين همه فضل تو بر من بوده و احسان و نيكىاى بوده است كه بر من روا داشتهاى. پروردگارا! پس بر محمّد و خاندانش ، درود فرست و آنچه را برايم بدان خرسندى ، محبوبم بدار . آنچه را بر من وارد آوردهاى ، آسان و گوارايم ساز و مرا از آلودگىهايى كه پيشتر انجام دادهام ، پاك بدار و بدىهايى را كه پيش فرستادهام ، [از نامه عملم] بزداى ، و شيرينى عافيت و خُنَكاى سلامت را به من بچشان .
برون شدِ مرا از بيمارى به سوى عفو خويش ، بازگشتِ مرا از دوران بسترنشينىام به سوى چشمپوشى خويش ، رهايىام از درد و رنجم را به فراخناى رحمت خويش ، و سلامت يافتنم از اين سختى را به آستان گشايش خويش ، قرار ده! تويى كه نيكىات سرشار است و دست منّتت بر همه ، گشاده. بخشنده و بزرگوار و صاحب جلال و اكرامى .
الصحيفة السجّاديّة ، صفحه 65 الدعاء 15 ، الدعوات ، صفحه 174 ، حديث 490 دانش نامه احاديث پزشكي : 1 / 176
www.hadithcity.com
امام سجّاد عليهالسلام در دعاى خويش به گاه بيمارى می فرمودند:
اللّهُمَّ لَكَ الحَمدُ عَلى ما لَم أزَل أتَصَرَّفُ فيهِ مِن سَلامَةِ بَدَني ، ولَكَ الحَمدُ عَلى ما أحدَثتَ بي مِن عِلَّةٍ في جَسَدي ، فَما أدري يا إلهي أيُّ الحالَينِ أحَقُّ بِالشُّكرِ لَكَ ، وأيُّ الوَقتَينِ أولى بِالحَمدِ لَكَ ؟ أوَقتُ الصِّحَّةِ الَّتي هَنَّأتَني فيها طَيِّباتِ رِزقِكَ ، ونَشَّطتَني بِها لاِبتِغاءِ مَرضاتِكَ وفَضلِك ، وقَوَّيتَني مَعَها عَلى ما وَفَّقتَني لَهُ مِن طاعَتِكَ؟ أم وَقتُ العِلَّةِ الَّتي مَحَّصتَني بِها ، وَالنِّعَمِ الَّتي أتحَفتَني بِها تَخفيفاً لِما ثَقُلَ بِهِ عَلى ظَهري مِنَ الخَطيئاتِ ، وتَطهيراً لِمَا انغَمَستُ فيهِ مِنَ السَّيِّئاتِ ، وتَنبيهاً لِتَناوُلِ التَّوبَةِ ، وتَذكيراً لِمَحوِ الحَوبَةِ بِقَديمِ النِّعمَةِ؟ وفي خِلالِ ذلِكَ ما كَتَبَ لِيَ الكاتِبانِ مِن زَكِيِّ الأَعمالِ ، ما لا قَلبٌ فَكَّرَ فيهِ ، ولا لِسانٌ نَطَقَ بِهِ ، ولا جارِحَةٌ تَكَلَّفَتهُ ، بَل إفضالاً مِنكَ عَلَيَّ ، وإحساناً مِن صَنيعِكَ إلَيَّ .
اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وحَبِّب إِلَيَّ ما رَضيتَ لي ، ويَسِّر لي ما أحلَلتَ بي ، وطهِّرني مِن دَنَسِ ما أَسلَفتُ ، وَامحُ عَنّي شَرَّ ما قَدَّمتُ ، وأَوجِدني حَلاوَةَ العافِيَةِ وأَذِقني بَردَ السَّلامَةِ .
وَاجعَل مَخرَجي عَن عِلَّتي إلى عَفوِكَ ومُتَحَوَّلي عَن صَرعَتي إلى تَجاوُزِكَ وخَلاصي مِن كَربي إلى رَوحِكَ وَسَلامَتي مِن هذِهِ الشِّدَّةِ إِلى فَرَجِكَ ؛ إنَّكَ المُتَفَضِّلُ بِالإحسانِ ، المُتَطَوِّلُ بِالاِمتِنانِ الوَهّابُّ الكَريمُ ذُو الجَلالِ وَالإِكرامِ؛
خداوندا! بر سلامت تنم كه پيوسته با آن به كار خويش پرداختهام ، تو را سپاس مىگويم ، و [نيز] بر آن بيمارىاى كه بر تنم عارض كردى ، تو را سپاس مىگويم . اكنون اى خداى من! نمىدانم كدام يك از اين دو حال ، سزامندتر براى سپاس گزاردن توست و كدام يك از اين دو وقت ، سزاوارتر براى ستودن تو .
زمان تندرستى ، كه در آن روزىهاى پاك خويش را گوارايم ساختى و مرا به آنها براى جُستن خشنودى و فضل خود ، شور و نشاط بخشيدى و با برخوردارى از آنها ، بر آن طاعتها - كه توفيقش را ارزانىام داشتى - توانا ساختى؟ يا زمان بيمارى كه مرا بدان آزمودى؟ و نعمتهايى كه به من ارمغان دادى تا مايه سَبُك شدن بار گناهانى شود كه پُشتم را سنگين كرده بود و مايه طهارت از آن گناهانى باشد كه در آن ، غوطهور شده بودم ، و توجّه دهندهاى باشد كه به توبه باز گردم ، و يادآورى باشد كه گناه را به بركت نعمت ديرين تو بزدايم .
و در اين مدّت بيمارى ، كاتبان اعمال ، برايم آن اندازه اعمال پاك نوشتند كه نه به دلى خطور كرده است ، نه بر زبانى گذشته ، و نه اندامى توان انجام دادنش را يافته ؛ بلكه اين همه فضل تو بر من بوده و احسان و نيكىاى بوده است كه بر من روا داشتهاى. پروردگارا! پس بر محمّد و خاندانش ، درود فرست و آنچه را برايم بدان خرسندى ، محبوبم بدار . آنچه را بر من وارد آوردهاى ، آسان و گوارايم ساز و مرا از آلودگىهايى كه پيشتر انجام دادهام ، پاك بدار و بدىهايى را كه پيش فرستادهام ، [از نامه عملم] بزداى ، و شيرينى عافيت و خُنَكاى سلامت را به من بچشان .
برون شدِ مرا از بيمارى به سوى عفو خويش ، بازگشتِ مرا از دوران بسترنشينىام به سوى چشمپوشى خويش ، رهايىام از درد و رنجم را به فراخناى رحمت خويش ، و سلامت يافتنم از اين سختى را به آستان گشايش خويش ، قرار ده! تويى كه نيكىات سرشار است و دست منّتت بر همه ، گشاده. بخشنده و بزرگوار و صاحب جلال و اكرامى .
الصحيفة السجّاديّة ، صفحه 65 الدعاء 15 ، الدعوات ، صفحه 174 ، حديث 490 دانش نامه احاديث پزشكي : 1 / 176
www.hadithcity.com
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}