پرسش :

اگر بخواهيم با روح اموات خود ارتباط بر قرار كنيم چه بايد بكنيم؟


شرح پرسش :
پاسخ :
ارتباط با ارواح به اشكال مختلفي ميسر است:
1- ارتباط بدون تخاطب طرفيني مانند: الف ) زيارت ب ) اعطاي خيرات و مبرات ج ) توسل (در مواردي كه دليل خاص وجود دارد مانند توسل به پيامبر اكرم (ص ) و ائمه اطهار(ع ) و شهدا) اين گونه ارتباط با ادله معتبر ثابت شده است و جز در موارد اندك اختلافي در آن وجود ندارد.
2- ارتباط به صورت تخاطب طرفيني مانند:
الف ) ارتباط با ارواح گذشتگان يا زندگان در خواب صادق اين ارتباط نيز گاه به اراده ارواح صورت مي گيرد و گاه به اراده شخص خواب بيننده. يعني او با انجام بعضي كارها زمينه ديدن آن شخص را در خواب فراهم مي كند. اين نوع از ارتباط آن قدر به كثرت ذكر شده است كه جاي هيچ انكاري ندارد اما دو نكته در آن حائز اهميت است .
نكته اول ) تشخيص خواب صادق از خواب غير صادق . انسان چهار نوع خواب مي بيند: - خواب آشفته كه بيشتر افراد مريض مي بينند - افكار عادي روزانه مانند خواب امتحان در شب امتحان - خوابي كه اسرار نهاني انسان را ظاهر مي كند. پيامبر اكرم فرمود: آنچه را آدمي در دل پنهان مي دارد در خواب مي بيند (والذي يحدث به الانسان نفسه فيراه في منامه ) - خوابي كه كاملا" از افكار و تخيلات نفس انسان بيرون است يعني ارتباطي است كه انسان با عالم خارج از خودش پيدا مي كنند. ارتباط با ارواح ديگر در اين قسم از خواب قرار دارد. پيامبر اكرم (ص ) فرمود رؤياي صادق بخشي از هفتاد جزئ نبوت است , (بحارالانوار, ج 14, ص 635) بوعلي نيز مي گويد: آزمايش هاي زيادي نشان مي دهد كه انسان به وسيله خواب مي تواند اطلاعاتي از جهان خارج از بدن به دست آورد و خوابي ببيند كه عين حقيقت و متن واقع باشد. و اگر چنين امكاني در خواب باشد چه مانعي دارد كه در بيداري نيز چنين آگاهي ها را به دست آورد, (شرح الاشارات , ج 3, ص 399)
نكته دوم : تفسير آنچه انسان در خواب مي بيند. گاه آنچه انسان در رؤياي صادق مي بيند نياز به تفسير دارد مانند خواب حضرت يوسف (ع ), (يوسف , 4 و 43)
ب ) ارتباط با ارواح گذشتگان يا زندگان در بيداري ؛ آگاهي از عوالم ديگر در بيداري نيز ممكن است . احظار روح به معناي اصطلاحي و مأنوس آن همين نوع از ارتباط است .. همانگونه كه تخاطب طرفيني در خواب ممكن است در بيداري نيز ممكن خواهد بود.
سوم ) نحوه ارتباط با ارواح به نحو تخاطب طرفيني در بيداري و ارزش علمي و حقوقي آن
مقدمه اول : روح موجود مجرد است و هرگز با حواس ظاهري قابل ادراك نيست اما امكان ادراك آن با قوه خيال وجود دارد قوه خيال ادراك كننده جزئيات است چه جزئيات محسوس به حس ظاهر و چه غير آن .
مقدمه دوم : جدايي روح از بدن در حال حيات به نحو ناقص امكان دارد و مورد طبيعي آن خواب است . جدايي روح از بدن در خواب به اختيار انسان نيست . اما اين جدايي را مي توان به صورت مصنوعي و اختياري نيز ايجاد كرد.
مقدمه سوم : اراده انسان گاه به قدري قوي مي شود كه مي تواند آنچه روح ديگران به نحو غير اختياري انجام دهد در اختيار خود بگيرد و آن كارها را با اختيار انجام دهد. مثلا" اگر روح ديگران در خواب بدون اختيار به صورت ناقص از بدن خارج مي شود و با عوالم ديگر ارتباط پيدا مي كند, او روح خود را با اختيار خود با عوالم ديگر ارتباط مي دهد اما اينگونه ارتباط تا اين مقدار يك طرفه و از سنخ آگاهي از عوالم ديگر است نه ارتباط به نحو تخاطب طرفيني با روح .
مقدمه چهارم : اراده قوي برخي نه تنها مي تواند افعال روح خود را در اختيار خود گيرد گاه مي تواند بر اراده ديگران نيز سيطره يابد و با قدرت خود افعال روح او را نيز در اختيار خود گيرد. مثلا" ديگري را خواب كند و روح او را به صورت ناقص از بدن جدا كند. به دليل سيطره به آن , اموري را به او تلقين كند. اين مقدار از ارتباط فقط تصرف در قوه خيال روح شخص خواب است . گفته مي شود شخص خواب كننده مي تواند روح شخص خواب را با ارواح ديگر ارتباط دهد و يا سؤالهايي را از او بپرسد و او در همان حال از زبان بدن خود پاسخ دهد و يا پس از بيداري آن را پاسخ دهد. مقدمه پنجم : ارواح مردگان طبق روايات و آيات در عالم برزخ در بهشت برزخي يا جهنم برزخي اند. و خداوند به برخي از آن ها اجازه ارتباط به نحو آگاهي يك طرفه از احوال زنده ها مي دهد. و گاه اجازه ارتباط طرفيني به آنان مي دهد. اما از آنجا كه روح انسانها زنده در حالت طبيعي تعلق به بدن دارد قادر به ارتباط با ارواح ديگر نيست مگر آن كه در خواب كه از بدن جدا مي شود با روح ديگري ارتباط برقرار كند. لذا ارتباط روح شخص خواب با روح مردگان با اجازه الهي امكان پذير است و نقل چنين خوابهايي به نحو خواب صادق به حدي است كه قابل انكار نيست . مقدمه ششم : چنانكه در مقدمه سوم گفته شد اراده قوي انسان مي تواند افعال روح را در اختيار خود گيرد. يعني همانگونه كه ديگران در حالت خواب به صورت غير اختياري روحشان از بدن به صورت ناقص جدا مي شود و با عالم ديگر امكان ارتباط پيدا مي كند او مي تواند در حالت بيداري به اختيار خود اين امكان را فراهم كند (گرچه ممكن است در اين كار او به حالت خواب يا خلسه فرو رود). اگر چنين حالتي حاصل شود, همانگونه كه به اذن خداوند ارواح مردگان مي توانند در خواب با روح زنده ها ارتباط طرفيني پيدا كنند اين ارتباط در حال بيداري نيز براي چنين افرادي ممكن و ميسر است . مقدمه هفتم : از آنجا كه عالم پس از مرگ عالم پادش و كيفر است نه عالم فعل اختياري چنين ارتباط طرفيني از سوي ارواح مردگان چه در خواب و چه در بيداري جز با اذن و اراده الهي ميسر نيست و اراده انسان زنده هرگز نمي تواند روح مرده اي را از بهشت يا جهنم برزخي خارج , و در محضر خود حاضر كند (مراد از محضر, محضر مادي نيست ) مگر آن كه اراده او با اراده الهي مطابق شود و اين ارتباط به اذن خداوند صورت گيرد. مقدمه هشتم : با توجه به اين هفت مقدمه امكان ارتباط طرفيني با ارواح تصوير مي شود اما اين نكته بدين معنا نيست كه هر ادعا كننده اي در ارتباط با ارواح صادق باشد. مقدمه نهم : چنانكه گفته شد همه ادراكات كسي كه با ارواح ارتباط پيدا مي كند توسط قوه خيال او صورت مي پذيرد. مسأله مهم در اينجا اين است كه قوه خيال انسان علاوه براين كه مي تواند چنين ارتباط صادقي را ادراك كند محل ادراك القائات شيطاني و اوهام ساخته هاي غير واقعي انسان نيز مي باشد. يعني گاه انسان بر اثر خيال پردازي ها و تلقين هاي خود, اموري را با قوه خيال خود ادراك مي كند كه آن ها را حقيقي مي پندارد و همچنين شيطان , كه از سنخ جن است مي تواند در قوه خيال انسان تصرف كند و اموري را به او القا كند (نحوه القاء شيطان به قوه خيال انسان در جاي خود اثبات شده است و نياز به طرح مستقلي دارد) تشخيص ادراكات صادق قوه خيال از اوهام شخصي و القائات شيطاني دشوار است . مقدمه دهم : گفتاري كه معمولا" در مجالس احضار روح از زبان آنان گفته يا نوشته مي شود به هيچ وجه حجت نيست و اعتبار ندارد و نمي تواند ملاك رفتار, قضاوت و عكس العمل ديگران قرار گيرد و هر كس بر اساس آنچه از طرق عادي از آن آگاه است مسئول رفتار خود مي باشد. مگر آن كه يقين حاصل شود كه يقين به هر حال حجت است . مقدمه يازدهم : اصل ارتباط با ارواح حرام نيست مگر آن كه مستلزم حرام مانند ايذاء مؤمن , غيبت , و يا حرام ديگري شود. و هرگز آموختن علمي كه اين ارتباط را آموزش مي دهد توصيه نشده است . نتيجه اين كه : ارتباط با روح زنده و مرده امكان دارد و قوه خيال مدرك اين ارتباط است . از آنجا كه تشخيص ادراك صادق ارتباط با روح از ادراك اوهام باطل شخصي و القائات شيطاني مشكل است راهي براي اعتماد به آن وجود ندارد. آنچه از اين طرق ادراك مي شود حجيت ندارد و اعتبار حقوقي و قانوني نيز ندارد و نمي تواند مدرك قضاوت قرار گيرد مگر آن كه براي شخص ادراك كننده به حد يقين برسد كه تنها براي او حجت است . اصل چنين ارتباطي به دليل خطراتي كه در پي دارد و احيانا" محرماتي كه به دنبال مي آورد به هيچ وجه توصيه نشده است .
گرچه بسياري از كساني كه ادعاي ارتباط با عالم ارواح دارند، دروغ مي‌گويند و يا گرفتار تخيل و پندارند، ولي طبق تحقيقات‌، اثبات شده است كه ارتباط با عالم ارواح ممكن است واين امر، براي جمعي از آگاهان‌، به تجربه ثابت شده كه در تماس با ارواح‌، حقايقي را درك كرده‌اند.
اما بهر صورت اين راه قابل توصيه نمي باشد بهترين كار در مورد اموات اين است كه بر سر قبور اموات خود رفته وبراي آنها خيرات بدهيد يا قرآن تلاوت نمائيد .وانجام اين امور بخصوص در روز وبعداز ظهر پنج شنبه وروز جمعه سفارش شده است.
منابع زير براي مطالعه توصيه مي شود:
1- حقيقت روح , احمد زمرديان , دفتر نشر فرهنگ اسلامي , ص 274 به بعد
2- معادشناسي , سيد محمدحسين حسيني طهراني , انتشارات حكمت , ج 3
3- عالم پس از مرگ , لئون دني , ترجمه محمد نصيري , مؤسسه مطبوعاتي عطايي , ص 75 به بعد
4- الروح , ابن قيم الجوزيه , دار الكتاب العربي , ص 289
5- معاد انسان و جهان , جعفر سبحاني , انتشارات مكتب اسلام , ص 81 به بعد
6- الميزان , علامه طباطبايي , ذيل آيه 102, بقره , ج 1, ص 244.
www.morsalat.com