پرسش :
در پايان اين دنيا آيا ملائكه وشيطان هم مي ميرند؟
شرح پرسش :
پاسخ :
درمورد سئوال بايد به نكته مهمي اشاره نمود وآن اينكه؛محدوديت غير از خداوند به معناى آن نيست كه جهان تا يك جا امتداد دارد و از آن جا به بعد جهانى نيست. بلكه مقصود محدوديت از نظر مراتب و كمالات وجودى است. زيرا در نظام هستى موجودات داراى يك نظام طولى و مراتب تشكيكى مىباشند و جهان ماده در اين عرصه نازلترين رتبه وجودى را داراست و پس از آن عوالم ديگرى هستند البته نه در جاى ديگر بلكه محيط به همين جهان ولى داراى مرتبهاى والاتر و هرمرتبه كمالات افزونترى نسبت به مادون خود دارد. اما همه آنها ممكنالوجود ومفتقرالذات در برابر خداى تعالى هستند و تنها او كمال مطلق و هستى محض و صرف است. مرگ به معناي نابودي نيست بلكه طبق نص قرآن كريم، اخذ روح است: «و هو القاهر فوق عباده و يرسل عليكم حفظه حتي اذا جاء احدكم الموت توفته رسلنا و هم لايفرطون؛ او بر بندگان خود تسلط كامل دارد و مراقباني بر شما مي گمارد تا زماني كه يكي از شما را مرگ فرا رسد (در اين هنگام) فرستادگان ما جان او را مي گيرند و آنها (در اين كار) كوتاهي نمي كنند» (انعام، آيه 61).
«توفي يعني اين كه همه هستي يك موجود كه در انسان روح اوست، گرفته مي شود و به نزد خداوند متعال - موطن اصلي او - بازگردانده مي شود. پس مرگ به معناي نيستي و نابودي نيست، بلكه به معناي سفري است كه پايان آن ديدار حق تعالي است. مرگ پلي است بين زندگي دنيوي كه زندگي مجازي است با زندگي اخروي كه زندگي دائمي و هميشگي است. و در پايان عالم غير از خداوند - كه حى قيّوم است - همه مىميرند و در نشئه ديگر زنده خواهند شد حتي ملائكه. از آيات قرآن و احاديث اهل بيت استفاده نموديم كه هر كسي و هر صاحب نفسي مي ميرد و هيچ انسان و يا چيزي باقي نمي ماند بنا بر اين تمام ملائكه و مأموران الهي در زمين و آسمان مطابق اين قانون عمومي خواهند مرد , و كسي باقي نخواهد ماند, در عين حال ما در اين زمينه نيز به سراغ سخنان اهل بيت رفته و به طور خاص از حضرت امام صادق (ع) ميخوانيم كه مي فرمايند : خداوند به پيامبرش در قرآن خبر داده كه تو و تمام انسانها مي ميرند, (زمر / 30 . انك ميت و انهم ميتون) سپس اعلام نموده كه هر ذي نفس مي ميرد , ( آل عمران / 185, انبياء /35 عنكبوت / 57, قصص / 88, كل نفس ذائقهُ الموت.
همه اهل زمين و آسمان مي ميرند و كسي باقي نمي ماند جز عزرائيل و مأموران عرش خدا و جبرئيل و ميكائيل عليهم السلام , آنگاه عزرائيل مقابل عرش خدا قرار مي گيرد, و در مورد اين ملائكه چنين دستور مي گيرد:
اي عزرائيل از جبرئيل و ميكائيل عليهم السلام نيز قبض روح كن چون ملائكه زنده اين سخن را مي شنوند ميگويند اي خدااينان سفيران و پيام آوران تو هستند آيا از آنان قبض روح مي كني ندا مي رسد تقدير بر اين است كه هر زنده اي سرانجام بميرددر اين حال جبرئيل و ميكائيل نيز به مردگان مي پيوندند سپس به امر پروردگار ملك الموت سراغ حمله ي عرش مي آيد و از آنان نيز قبض روح مي نمايد و تنها خودش در برابر عرش رحمان قرار مي گيرد با حالت گرفته و غمگين سرش را به پائين مي اندازد و در آينده خود فكر مي كند ناگاه فرمان مرگ او نيز فرا رسد (مت يا ملك الموت فيموت) و كسي باقي نمي ماند در اين حال خداوند مي فرمايد كجايند گروهي كه خود را معبود مي دانستند؟ و خويشتن را شريك من مي پنداشتند؟(بحارالانوار ج6ص329) آري همه بندگان خدا و مخلوقات زمين و آسمان مزه مرگ را مي چشند حتي خداوند به ملك الموت مي گويد : اي عزرائيل سوگند به عزت و عظمتم مزه مرگ را برايت مي چشانم همان طوري كه تو بر بندگانم چشاندي.
البته ملائك مرگى مناسب شأن و وجود خودشان دارند. پس فرشتگان نيز در نفخه صور اول مي ميرند و جنبه فلسفي خود را از دست مي دهند و با نفخه صور دوم، مجددا زنده مي شوند و موطن اصلي خود؛ يعني عندالله باز مي گردند.
www.morsalat.com
درمورد سئوال بايد به نكته مهمي اشاره نمود وآن اينكه؛محدوديت غير از خداوند به معناى آن نيست كه جهان تا يك جا امتداد دارد و از آن جا به بعد جهانى نيست. بلكه مقصود محدوديت از نظر مراتب و كمالات وجودى است. زيرا در نظام هستى موجودات داراى يك نظام طولى و مراتب تشكيكى مىباشند و جهان ماده در اين عرصه نازلترين رتبه وجودى را داراست و پس از آن عوالم ديگرى هستند البته نه در جاى ديگر بلكه محيط به همين جهان ولى داراى مرتبهاى والاتر و هرمرتبه كمالات افزونترى نسبت به مادون خود دارد. اما همه آنها ممكنالوجود ومفتقرالذات در برابر خداى تعالى هستند و تنها او كمال مطلق و هستى محض و صرف است. مرگ به معناي نابودي نيست بلكه طبق نص قرآن كريم، اخذ روح است: «و هو القاهر فوق عباده و يرسل عليكم حفظه حتي اذا جاء احدكم الموت توفته رسلنا و هم لايفرطون؛ او بر بندگان خود تسلط كامل دارد و مراقباني بر شما مي گمارد تا زماني كه يكي از شما را مرگ فرا رسد (در اين هنگام) فرستادگان ما جان او را مي گيرند و آنها (در اين كار) كوتاهي نمي كنند» (انعام، آيه 61).
«توفي يعني اين كه همه هستي يك موجود كه در انسان روح اوست، گرفته مي شود و به نزد خداوند متعال - موطن اصلي او - بازگردانده مي شود. پس مرگ به معناي نيستي و نابودي نيست، بلكه به معناي سفري است كه پايان آن ديدار حق تعالي است. مرگ پلي است بين زندگي دنيوي كه زندگي مجازي است با زندگي اخروي كه زندگي دائمي و هميشگي است. و در پايان عالم غير از خداوند - كه حى قيّوم است - همه مىميرند و در نشئه ديگر زنده خواهند شد حتي ملائكه. از آيات قرآن و احاديث اهل بيت استفاده نموديم كه هر كسي و هر صاحب نفسي مي ميرد و هيچ انسان و يا چيزي باقي نمي ماند بنا بر اين تمام ملائكه و مأموران الهي در زمين و آسمان مطابق اين قانون عمومي خواهند مرد , و كسي باقي نخواهد ماند, در عين حال ما در اين زمينه نيز به سراغ سخنان اهل بيت رفته و به طور خاص از حضرت امام صادق (ع) ميخوانيم كه مي فرمايند : خداوند به پيامبرش در قرآن خبر داده كه تو و تمام انسانها مي ميرند, (زمر / 30 . انك ميت و انهم ميتون) سپس اعلام نموده كه هر ذي نفس مي ميرد , ( آل عمران / 185, انبياء /35 عنكبوت / 57, قصص / 88, كل نفس ذائقهُ الموت.
همه اهل زمين و آسمان مي ميرند و كسي باقي نمي ماند جز عزرائيل و مأموران عرش خدا و جبرئيل و ميكائيل عليهم السلام , آنگاه عزرائيل مقابل عرش خدا قرار مي گيرد, و در مورد اين ملائكه چنين دستور مي گيرد:
اي عزرائيل از جبرئيل و ميكائيل عليهم السلام نيز قبض روح كن چون ملائكه زنده اين سخن را مي شنوند ميگويند اي خدااينان سفيران و پيام آوران تو هستند آيا از آنان قبض روح مي كني ندا مي رسد تقدير بر اين است كه هر زنده اي سرانجام بميرددر اين حال جبرئيل و ميكائيل نيز به مردگان مي پيوندند سپس به امر پروردگار ملك الموت سراغ حمله ي عرش مي آيد و از آنان نيز قبض روح مي نمايد و تنها خودش در برابر عرش رحمان قرار مي گيرد با حالت گرفته و غمگين سرش را به پائين مي اندازد و در آينده خود فكر مي كند ناگاه فرمان مرگ او نيز فرا رسد (مت يا ملك الموت فيموت) و كسي باقي نمي ماند در اين حال خداوند مي فرمايد كجايند گروهي كه خود را معبود مي دانستند؟ و خويشتن را شريك من مي پنداشتند؟(بحارالانوار ج6ص329) آري همه بندگان خدا و مخلوقات زمين و آسمان مزه مرگ را مي چشند حتي خداوند به ملك الموت مي گويد : اي عزرائيل سوگند به عزت و عظمتم مزه مرگ را برايت مي چشانم همان طوري كه تو بر بندگانم چشاندي.
البته ملائك مرگى مناسب شأن و وجود خودشان دارند. پس فرشتگان نيز در نفخه صور اول مي ميرند و جنبه فلسفي خود را از دست مي دهند و با نفخه صور دوم، مجددا زنده مي شوند و موطن اصلي خود؛ يعني عندالله باز مي گردند.
www.morsalat.com
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}