پرسش :
مي گويند اگر 40 تا مؤمن توي جهان باشد آقا امام زمان «عج » ظهور مي كند. با وجود اين همه مؤمن 40 تا توي اين جهان وجود ندارد !؟
شرح پرسش :
پاسخ :
در پاسخ پرسش دوم شما عرض مي شود ،كه آنچه از روايات درباره تعداد ياران حضرت ولي عصر «عج » بدست مي آيد اينست كه اين تعداد متجاوز از 40 نفر مي باشد .
در روايتي چنين آمده است :«مردي از اهل كوفه از امام صادق «عليه السلام » پرسيد چقدر با قائم خروج خواهند كرد ؟ مردم مي گويند: به عدد بدر است «سيصد و سيزده تن» , فرمود خروج نمي كند مگر در اولي قوه ( 1) كه مفسران « اولي قوه» را به كمتر نبودن از ده هزار نفر تفسير كرده اند و نيز فرموده است : خروج نمي كند تا اينكه حلقه تمام شود « ابو بصير» پرسيد حلقه چقدر است ؟ فرمودند : « ده هزار نفر» اينكه آيا ده هزار نفر به علاوه سيصدو سيزده تن است يا با آنها ده هزار نفر است و به طور قطعي معلوم نيست اگر چه ظاهر آن است كه به علاوه باشد ( 2)
اما در روايت امام جواد «عليه السلام » چنين آمده است جمع مي شوند به نزد حضرت اصحاب ايشان به عدد اهل بدر و سيصد و سيزده تن و اينست قول خداوند كه { اينما تكونوا يأت بكم الله جميعا ان .... علي كل شي قدير}( 3) يعني : «هر كجا باشيد خداوند شما را جميعا مي آورد، زيرا كه او بر هر چيزي قادر است.
و در حديثي ديگر از امام باقر « عليه السلام » در باره تعداد ياران حضرت فرموده اند : سوگند به خدا سيصد سيزده و اندي و عده پيشين گرد مي آيند و در ميان آنان پنجاه زن است. ( 4)
البته تعداد ياراني كه حضرت را در امر خطير نبرد با باطل همراهي مي كنند بايد داراي ايمان محكم و آهنين بوده و در هيچ شرايطي از ياري حضرت دست بر ندارند چنانكه در روايتي از شهر آشوب اين ويژگي ياران امام مورد تأكيد قرار گرفته است .
ابن شهر آشوب بسند خود ار داوود رقي روايت مي كند كه گفت من در محضر حضرت امام صادق « عليه السلام » بودم كه سهل بن حسن خراساني بر آن حضرت وارد شد سلام داد و نشست و آنگاه عرض كرد : اي فرزند پيغمبر شما داراي رأفت و رحمت و خاندان امامت مي باشيد چه مانعي داريد كه از گرفتن حق خود باز مانده ايد و حال آنكه از شيعيان خود صد هزار تن خواهي يافت كه پيشاپيش تو شمشير خواهند زد ؟ امام « عليه السلام » فرمود :خداي حق تو را حفظ كند بنشين آنگاه رو به كنيز خود نموده فرموده : اي حنيفه اين تنور را روشن ساخت تا آتش بر افروخته شد سپس رو به خراساني نموده و فرموده : برخيز و در اين تنور بنشين خراساني عرضه داشت اي آقاي من , اي فرزند پيغمبر مرا به آتش عذاب مكن و معاف فرما خداي ترا معاف فرمايد : امام «عليه السلام » فرمود: تو را معاف كردم در اين اثناء هارون مكي ( يكي از اصحاب آن حضرت ) درحالي كه نعلين خود را انگشت سبابه داشت وارد شده گفت : السلام عليك يابن رسول الله امام جواب او را داده و فرمود : نعلين خود را بگذار و در ميان تنور بنشين پس وي اطاعت كرده و نعلين خود را بر زمين گذاشته و در ميان تنور نشست . آنگاه امام «عليه السلام » شروع كرد اخبار خراسان را براي خراساني بيان فرمود و گوئي آن حضرت خودش در خراسان حاضر و شاهد وقوع آن اخبار بوده است ولي خراساني در ظاهر با امام صحبت مي كرد و در باطن از ديدن اين واقعه به خود مي پيچيد كه آيا بر سر اين مرد چه آمد ؟ پس از مدتي مذاكره به خراساني فومود: برخيز و در تنور نگاه كن . خراساني مي گويد: من برخاسته و در تنور نگاه كردم و با كمال تعجب ديدم هارون در ميان تنور چهار زانو نشسته و سپس به سوي ما بيرون آمد و سلام كرد . آنگاه امام « عليه السلام » رو به سهل بن حسن خراساني نموده فرمود در خراسان چند تن مانند اين شخص پيدا مي كني ؟ خراساني عرض كرد؛ سوگند به خدا يك تن هم پيدا نخواهد كرد . امام فرمود : آري يك تن هم پيدا نخواهي كرد . پس آگاه باش كه ما تا وقتي پنج تن كه از ما پشتيباني كنند پيدا نكنيم خروج نخواهيم كرد و ما خود بهتر مي دانيم كه چه وقت بايد قيام كنيم . (5)
البته ؛غير از وجود ياراني آهنين براي ظهور حضرت مهدي «عج» شرايط ديگري نيز , باعث تعجيل در امر فرج و ظهور ايشان مي شود كه مهمترين آنها مداومت در دعا براي تعجيل فرج است .
اهتمام و مداومت در دعا براي تعجيل فرج مولاي ما صاحب الزمان «عليه السلام » با شرايط آن به قدر امكان سبب مي شود كه اين امر زودتر واقع گردد و ظهور زودتر محقق يابد .
دليل بر اين معني حديثي است كه در بحار و غير آن از عياشي از فضل بن ابي قره آمده كه گفت :
شنيدم از حضرت ابي عبد الله صادق « عليه السلام » كه فرمود : خداوند به ابراهيم وحي نمود كه براي او فرزندي متولد خواهد شد پس آن حضرت اين موضوع را با« ساره» در ميان گذاشت ولي «ساره» گفت : آيا من خواهم زاييد و حال آنكه پير زن هستم ؟ پس خداوند به آن حضرت وحي كرد كه «ساره» خواهد زاييد و اولاد او چهارصدسال به زحمت و رنج مي افتند به خاطر اينكه سخن مرا جواب گفت . امام صادق « عليه السلام » فرمود : پس هنگامي كه فشار ها و شكنجه ها بر بني اسرئيل طول كشيد چهل صبح به درگاه خداوند ضجه و گريه كردند خداوند به موسي و هارون فرمود : كه آنها را از فرعون خلاص نمايند پس صدو هفتاد سال را از آنها برداشت .
( راوي گويد : ) امام صادق « عليه السلام » فرمود : « همچنين شما اگر انجام دهيد هر آينه خداوند بر ما فرج خواهد داد ولي اگر چنين نباشيد البته اين امر تا آخرين مرحله را طي خواهد كرد ( 6)
پی نوشت :
1-اصول كافي , ج 1, ص 378 /ح 887
2- مهدي منتظر , حاج شيخ محمد جواد خراساني ,ص 228
3- قرآن كريم , سوره بقره ,آيه 148
4- بحار الانوار ,ج 52 ,ص 223
5-حضرت صادق «عليه السلام » , فضل الله كمپاني , انتشارات دار الكتب الاسلاميه , ص 112 -113 , و قانون اساسي اسلام ,حسن فريد گلپايگاني
6- مكيال مكارم , درمعرفت وولايت امام قائم «عج » ,سيد محمد تقي موسوي خراساني اصفهاني , ترجمه سيد مهدي حائري قزويني ,ص 441 و بحارالانوار , ج 52 , ص 131 .
منبع: موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر عليه السلام
در پاسخ پرسش دوم شما عرض مي شود ،كه آنچه از روايات درباره تعداد ياران حضرت ولي عصر «عج » بدست مي آيد اينست كه اين تعداد متجاوز از 40 نفر مي باشد .
در روايتي چنين آمده است :«مردي از اهل كوفه از امام صادق «عليه السلام » پرسيد چقدر با قائم خروج خواهند كرد ؟ مردم مي گويند: به عدد بدر است «سيصد و سيزده تن» , فرمود خروج نمي كند مگر در اولي قوه ( 1) كه مفسران « اولي قوه» را به كمتر نبودن از ده هزار نفر تفسير كرده اند و نيز فرموده است : خروج نمي كند تا اينكه حلقه تمام شود « ابو بصير» پرسيد حلقه چقدر است ؟ فرمودند : « ده هزار نفر» اينكه آيا ده هزار نفر به علاوه سيصدو سيزده تن است يا با آنها ده هزار نفر است و به طور قطعي معلوم نيست اگر چه ظاهر آن است كه به علاوه باشد ( 2)
اما در روايت امام جواد «عليه السلام » چنين آمده است جمع مي شوند به نزد حضرت اصحاب ايشان به عدد اهل بدر و سيصد و سيزده تن و اينست قول خداوند كه { اينما تكونوا يأت بكم الله جميعا ان .... علي كل شي قدير}( 3) يعني : «هر كجا باشيد خداوند شما را جميعا مي آورد، زيرا كه او بر هر چيزي قادر است.
و در حديثي ديگر از امام باقر « عليه السلام » در باره تعداد ياران حضرت فرموده اند : سوگند به خدا سيصد سيزده و اندي و عده پيشين گرد مي آيند و در ميان آنان پنجاه زن است. ( 4)
البته تعداد ياراني كه حضرت را در امر خطير نبرد با باطل همراهي مي كنند بايد داراي ايمان محكم و آهنين بوده و در هيچ شرايطي از ياري حضرت دست بر ندارند چنانكه در روايتي از شهر آشوب اين ويژگي ياران امام مورد تأكيد قرار گرفته است .
ابن شهر آشوب بسند خود ار داوود رقي روايت مي كند كه گفت من در محضر حضرت امام صادق « عليه السلام » بودم كه سهل بن حسن خراساني بر آن حضرت وارد شد سلام داد و نشست و آنگاه عرض كرد : اي فرزند پيغمبر شما داراي رأفت و رحمت و خاندان امامت مي باشيد چه مانعي داريد كه از گرفتن حق خود باز مانده ايد و حال آنكه از شيعيان خود صد هزار تن خواهي يافت كه پيشاپيش تو شمشير خواهند زد ؟ امام « عليه السلام » فرمود :خداي حق تو را حفظ كند بنشين آنگاه رو به كنيز خود نموده فرموده : اي حنيفه اين تنور را روشن ساخت تا آتش بر افروخته شد سپس رو به خراساني نموده و فرموده : برخيز و در اين تنور بنشين خراساني عرضه داشت اي آقاي من , اي فرزند پيغمبر مرا به آتش عذاب مكن و معاف فرما خداي ترا معاف فرمايد : امام «عليه السلام » فرمود: تو را معاف كردم در اين اثناء هارون مكي ( يكي از اصحاب آن حضرت ) درحالي كه نعلين خود را انگشت سبابه داشت وارد شده گفت : السلام عليك يابن رسول الله امام جواب او را داده و فرمود : نعلين خود را بگذار و در ميان تنور بنشين پس وي اطاعت كرده و نعلين خود را بر زمين گذاشته و در ميان تنور نشست . آنگاه امام «عليه السلام » شروع كرد اخبار خراسان را براي خراساني بيان فرمود و گوئي آن حضرت خودش در خراسان حاضر و شاهد وقوع آن اخبار بوده است ولي خراساني در ظاهر با امام صحبت مي كرد و در باطن از ديدن اين واقعه به خود مي پيچيد كه آيا بر سر اين مرد چه آمد ؟ پس از مدتي مذاكره به خراساني فومود: برخيز و در تنور نگاه كن . خراساني مي گويد: من برخاسته و در تنور نگاه كردم و با كمال تعجب ديدم هارون در ميان تنور چهار زانو نشسته و سپس به سوي ما بيرون آمد و سلام كرد . آنگاه امام « عليه السلام » رو به سهل بن حسن خراساني نموده فرمود در خراسان چند تن مانند اين شخص پيدا مي كني ؟ خراساني عرض كرد؛ سوگند به خدا يك تن هم پيدا نخواهد كرد . امام فرمود : آري يك تن هم پيدا نخواهي كرد . پس آگاه باش كه ما تا وقتي پنج تن كه از ما پشتيباني كنند پيدا نكنيم خروج نخواهيم كرد و ما خود بهتر مي دانيم كه چه وقت بايد قيام كنيم . (5)
البته ؛غير از وجود ياراني آهنين براي ظهور حضرت مهدي «عج» شرايط ديگري نيز , باعث تعجيل در امر فرج و ظهور ايشان مي شود كه مهمترين آنها مداومت در دعا براي تعجيل فرج است .
اهتمام و مداومت در دعا براي تعجيل فرج مولاي ما صاحب الزمان «عليه السلام » با شرايط آن به قدر امكان سبب مي شود كه اين امر زودتر واقع گردد و ظهور زودتر محقق يابد .
دليل بر اين معني حديثي است كه در بحار و غير آن از عياشي از فضل بن ابي قره آمده كه گفت :
شنيدم از حضرت ابي عبد الله صادق « عليه السلام » كه فرمود : خداوند به ابراهيم وحي نمود كه براي او فرزندي متولد خواهد شد پس آن حضرت اين موضوع را با« ساره» در ميان گذاشت ولي «ساره» گفت : آيا من خواهم زاييد و حال آنكه پير زن هستم ؟ پس خداوند به آن حضرت وحي كرد كه «ساره» خواهد زاييد و اولاد او چهارصدسال به زحمت و رنج مي افتند به خاطر اينكه سخن مرا جواب گفت . امام صادق « عليه السلام » فرمود : پس هنگامي كه فشار ها و شكنجه ها بر بني اسرئيل طول كشيد چهل صبح به درگاه خداوند ضجه و گريه كردند خداوند به موسي و هارون فرمود : كه آنها را از فرعون خلاص نمايند پس صدو هفتاد سال را از آنها برداشت .
( راوي گويد : ) امام صادق « عليه السلام » فرمود : « همچنين شما اگر انجام دهيد هر آينه خداوند بر ما فرج خواهد داد ولي اگر چنين نباشيد البته اين امر تا آخرين مرحله را طي خواهد كرد ( 6)
پی نوشت :
1-اصول كافي , ج 1, ص 378 /ح 887
2- مهدي منتظر , حاج شيخ محمد جواد خراساني ,ص 228
3- قرآن كريم , سوره بقره ,آيه 148
4- بحار الانوار ,ج 52 ,ص 223
5-حضرت صادق «عليه السلام » , فضل الله كمپاني , انتشارات دار الكتب الاسلاميه , ص 112 -113 , و قانون اساسي اسلام ,حسن فريد گلپايگاني
6- مكيال مكارم , درمعرفت وولايت امام قائم «عج » ,سيد محمد تقي موسوي خراساني اصفهاني , ترجمه سيد مهدي حائري قزويني ,ص 441 و بحارالانوار , ج 52 , ص 131 .
منبع: موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر عليه السلام
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}