پرسش :
چرا در طول جنگ تحمیلی شعارهایى چون: جنگ جنگ تا پیروزى، جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان، راه قدس از کربلا مىگذرد و غیره مطرح مىشد؟
پاسخ :
انتخاب شعارهاى زمان جنگ، بخشى به مبانى مکتب اسلام بر مىگشت، بخشى به سخنان حضرت امام به عنوان رهبر و معمار انقلاب اسلامى که براى دوستدارانش حجت بود و بخشى نیز به شرایط سیاسى، اجتماعى و نظامى که رزمندگان در آن به سر مىبردند، بستگى داشت. لذا، شرایط حاکم بر دورههاى مختلف جنگ، اقتضاى شعارهاى خاصى را داشت. به عنوان مثال، طرح شعار «جنگ جنگ تا پیروزى» پس از آزاد سازى خرمشهر در سال 1361 بود که ایران تحت فشار نظام بینالملل قرار گرفته بود تا بدون دریافت حق مسلم خود در جنگ تحمیلى، بر سر میز مذاکره با صدام بنشیند و جنگ را متوقف سازد. در چنین موقعیتى مردم ایران به خصوص رزمندگان در صحنههاى نبرد که احساس کردند حقشان بر آورده نمىشود، با شعار «جنگ جنگ تا پیروزى» در واقع مقاومت و پایدارى خود تا حصول به مقصد اصلى را اعلام نمودند.
یا طرح شعار »جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان« که از کلام امام خمینى (رحمت الله علیه) گرفته شد، منظور خاصى از آن مدنظر بود؛ یعنى در آن موقعیت جنگى، براى مأیوس کردن دشمن و عدم سوء استفاده او از وضعیت کشور، ایدهى بزرگترى را مطرح کردند و نیروهاى رزمنده در این جهت اعلام آمادگى نمودند. لذا مفهوم جنگ همیشه به معنى درگیرى نظامى و نبرد نیست بلکه به مفهوم مبارزه تا حصور ارزشهاى انسانى و الهى و ریشه کن شدن مظاهر شیطانى در جهان است.
یا شعار «راه قدس از کربلا مىگذرد»، مخصوص شرایط خاصى از دوران جنگ بود، چرا که در پى اجراى عملیات بیت المقدس در سال 1361 و آزادى خرمشهر، اسرائیل به لبنان حمله کرد و بخشهایى از جنوب لبنان را به تصرف در آورد و صدام براى عوام فریبى در آن زمان اعلام کرد که حاضر است در کنار مردم ایران دست از جنگ کشیده و با نیروهاى اسرائیلى به نبرد بپردازد. این حربهى تبلیغى صدام که در بعضى از نیروهاى خودى نیز تأثیر گذاشته بود، موجب شد که حضرت امام خمینى (رحمت الله علیه) در سخنانى به این توطئهى دشمن در منحرف کردن جهت اصلى حرکت رزمندگان از جنگ با عراق اشاره کرده، جملهى «راه قدس از کربلا مىگذرد» را عنوان کردند. این جمله در واقع استراتژى خاصى بود که در آن زمان مطرح شد تا در آن موقعیت نوک حمله به سوى عراق باشد و طرح این نکته که اولویت اول مشخص کردن تکلیف عراق در تجاوز به ایران است و پس از این مرحله، باید سراغ مسئله قدس رفت.
یا جملهى حضرت امام که «جنگ برکت است» اگر در آن شرایط خاص کشور بررسى شود، نکات ظریفى را بیان مىکند. با توجه به شروع جنگ تحمیلى با فاصلهى اندکى پس از پیروزى انقلاب اسلامى و غائلههایى که گروههایى سیاسى معاند انقلاب اسلامى در مرزها به خصوص در غرب کشور بر پا کرده بودند، همچنین وضع نابسامان ارتش پس از انقلاب و مسائل نظیر آن، این کلام امام حکم تسکینى براى ملت بود که به واسطهى جنگ به ساماندهى نیروهاى نظامى، تشکیل سپاه پاسداران و بسیج پرداختهاند؛ على رغم تحریم اقتصادى قدرتهاى جهانى، مردم ایران مقاومت کردهاند و در عرصههاى صنعتى و کشاورزى به ابداعات و خلاقیتهاى بسیارى دست یافتهاند و در یک کلام، عزت و استقلال و تمامیت ارضى خود را در مقابل رژیم تجاوزگر عراق از دست ندادهاند و با تمام وجود به مقاومت و پایدارى برخاستهاند. بنابراین جملهى امام در آن مقطع زمانى، براى روحیه دادن به ملت ایران، پایین آوردن سطح التهاب در جامعه و تحمل کردن مصائب و سختىهاى ناشى از جنگ تأثیر فراوانى داشت.
درست است که جنگ، فى نفسه مذموم است اما به عنوان یک تجربه اجبارى و تحمیلى نتایجى در بر دارد که لزوما منفى نیستند و منفى و مثبت بودن، بستگى به آن دارد که جامعه از چنین تجربهاى چه بیاموزد و آموختهها را چگونه به کار برد. این فرمودهى امام خمینى (رحمت الله علیه) که »جنگ برکت است«، از این رو قابل طرح است که خوبىها و بدىها همانند دیگر پدیدههاى اجتماعى در زندگى بشر »نسبى« هستند و جنگ با همهى بدىها و ناکامىها و در به درىها که با خود دارد، همچون دیگر آلام بشرى، انسان را آبدیده و در بحبوحهى تنگناهاى اقتصادى و روانى، درس مقاومت و از خودگذشتگى و تحمل مصائب را به انسانهاى جامعه مىآموزد و بسیارى از افراد جامعه را مقاوم، ایثارگر، خستگىناپذیر، فداکار، کم توقع و سخت کوش مىسازد.
اما آنچه موضوع کلى و کلان همهى شعارهاى زمان جنگ بود و غیر قابل تفکیک از آن، ایمان و جهاد و شهادت بود، خدا محورى و اسلام محورى و امام محورى بود، تأکید روى استکبار ستیزى بود، توحید و توکل و تقوا و در یک کلمه عشق و پرستش بود.
منبع: جنگ ایران و عراق، پرسشها و پاسخها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
انتخاب شعارهاى زمان جنگ، بخشى به مبانى مکتب اسلام بر مىگشت، بخشى به سخنان حضرت امام به عنوان رهبر و معمار انقلاب اسلامى که براى دوستدارانش حجت بود و بخشى نیز به شرایط سیاسى، اجتماعى و نظامى که رزمندگان در آن به سر مىبردند، بستگى داشت. لذا، شرایط حاکم بر دورههاى مختلف جنگ، اقتضاى شعارهاى خاصى را داشت. به عنوان مثال، طرح شعار «جنگ جنگ تا پیروزى» پس از آزاد سازى خرمشهر در سال 1361 بود که ایران تحت فشار نظام بینالملل قرار گرفته بود تا بدون دریافت حق مسلم خود در جنگ تحمیلى، بر سر میز مذاکره با صدام بنشیند و جنگ را متوقف سازد. در چنین موقعیتى مردم ایران به خصوص رزمندگان در صحنههاى نبرد که احساس کردند حقشان بر آورده نمىشود، با شعار «جنگ جنگ تا پیروزى» در واقع مقاومت و پایدارى خود تا حصول به مقصد اصلى را اعلام نمودند.
یا طرح شعار »جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان« که از کلام امام خمینى (رحمت الله علیه) گرفته شد، منظور خاصى از آن مدنظر بود؛ یعنى در آن موقعیت جنگى، براى مأیوس کردن دشمن و عدم سوء استفاده او از وضعیت کشور، ایدهى بزرگترى را مطرح کردند و نیروهاى رزمنده در این جهت اعلام آمادگى نمودند. لذا مفهوم جنگ همیشه به معنى درگیرى نظامى و نبرد نیست بلکه به مفهوم مبارزه تا حصور ارزشهاى انسانى و الهى و ریشه کن شدن مظاهر شیطانى در جهان است.
یا شعار «راه قدس از کربلا مىگذرد»، مخصوص شرایط خاصى از دوران جنگ بود، چرا که در پى اجراى عملیات بیت المقدس در سال 1361 و آزادى خرمشهر، اسرائیل به لبنان حمله کرد و بخشهایى از جنوب لبنان را به تصرف در آورد و صدام براى عوام فریبى در آن زمان اعلام کرد که حاضر است در کنار مردم ایران دست از جنگ کشیده و با نیروهاى اسرائیلى به نبرد بپردازد. این حربهى تبلیغى صدام که در بعضى از نیروهاى خودى نیز تأثیر گذاشته بود، موجب شد که حضرت امام خمینى (رحمت الله علیه) در سخنانى به این توطئهى دشمن در منحرف کردن جهت اصلى حرکت رزمندگان از جنگ با عراق اشاره کرده، جملهى «راه قدس از کربلا مىگذرد» را عنوان کردند. این جمله در واقع استراتژى خاصى بود که در آن زمان مطرح شد تا در آن موقعیت نوک حمله به سوى عراق باشد و طرح این نکته که اولویت اول مشخص کردن تکلیف عراق در تجاوز به ایران است و پس از این مرحله، باید سراغ مسئله قدس رفت.
یا جملهى حضرت امام که «جنگ برکت است» اگر در آن شرایط خاص کشور بررسى شود، نکات ظریفى را بیان مىکند. با توجه به شروع جنگ تحمیلى با فاصلهى اندکى پس از پیروزى انقلاب اسلامى و غائلههایى که گروههایى سیاسى معاند انقلاب اسلامى در مرزها به خصوص در غرب کشور بر پا کرده بودند، همچنین وضع نابسامان ارتش پس از انقلاب و مسائل نظیر آن، این کلام امام حکم تسکینى براى ملت بود که به واسطهى جنگ به ساماندهى نیروهاى نظامى، تشکیل سپاه پاسداران و بسیج پرداختهاند؛ على رغم تحریم اقتصادى قدرتهاى جهانى، مردم ایران مقاومت کردهاند و در عرصههاى صنعتى و کشاورزى به ابداعات و خلاقیتهاى بسیارى دست یافتهاند و در یک کلام، عزت و استقلال و تمامیت ارضى خود را در مقابل رژیم تجاوزگر عراق از دست ندادهاند و با تمام وجود به مقاومت و پایدارى برخاستهاند. بنابراین جملهى امام در آن مقطع زمانى، براى روحیه دادن به ملت ایران، پایین آوردن سطح التهاب در جامعه و تحمل کردن مصائب و سختىهاى ناشى از جنگ تأثیر فراوانى داشت.
درست است که جنگ، فى نفسه مذموم است اما به عنوان یک تجربه اجبارى و تحمیلى نتایجى در بر دارد که لزوما منفى نیستند و منفى و مثبت بودن، بستگى به آن دارد که جامعه از چنین تجربهاى چه بیاموزد و آموختهها را چگونه به کار برد. این فرمودهى امام خمینى (رحمت الله علیه) که »جنگ برکت است«، از این رو قابل طرح است که خوبىها و بدىها همانند دیگر پدیدههاى اجتماعى در زندگى بشر »نسبى« هستند و جنگ با همهى بدىها و ناکامىها و در به درىها که با خود دارد، همچون دیگر آلام بشرى، انسان را آبدیده و در بحبوحهى تنگناهاى اقتصادى و روانى، درس مقاومت و از خودگذشتگى و تحمل مصائب را به انسانهاى جامعه مىآموزد و بسیارى از افراد جامعه را مقاوم، ایثارگر، خستگىناپذیر، فداکار، کم توقع و سخت کوش مىسازد.
اما آنچه موضوع کلى و کلان همهى شعارهاى زمان جنگ بود و غیر قابل تفکیک از آن، ایمان و جهاد و شهادت بود، خدا محورى و اسلام محورى و امام محورى بود، تأکید روى استکبار ستیزى بود، توحید و توکل و تقوا و در یک کلمه عشق و پرستش بود.
منبع: جنگ ایران و عراق، پرسشها و پاسخها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}