پرسش :
آیا چند شوهرى، سابقه اى داشته است؟
پاسخ :
چند شوهرى؛ یعنى اینکه یک زن در آن واحد، بیش از یک شوهر داشته باشد. ویل دورانت مى گوید: «این کیفیت در قبیله تودا و برخى از قبایل تبت مشاهده مى شود» در صحیح بخارى از عایشه نقل است که در جاهلیت عرب، چهار نوع زناشویى وجود داشته است. یک نوع همان است که امروز معمول و جارى است که مردى به وسیله پدر دختر، از دختر خواستگارى مى کند و پس از تعیین مهر، با او ازدواج مى کند. فرزندى که از آن دختر پیدا مى شود، از لحاظ تعیین پدر، تکلیف مشخصى دارد.
نوع دیگر این بود که مردى در ایام زناشویى، خود وسیله زناشویى [همسر خویش] را با مرد دیگرى براى یک مدت محدود فراهم مى کرد تا از او براى خود نسل بهترى به وجود آورد. به این ترتیب که آن مرد از زن خود کناره گیرى مى کرد و به زن خود توصیه مى کرد که خود را در اختیار فلان شخص معین بگذارد و تا وقتى که از آن مرد آبستن نمى شد، به کناره گیرى خودش ادامه مى داد. همین که روشن مى شد آبستن شده است، با او نزدیکى مى کرد. این کار را در مورد کسانى مى کردند که آنها را براى تولید فرزند از خود شایسته تر مى دانستند. در حقیقت، این کار را براى بهبود نسل و اصلاح نژاد انجام مى دادند. این نوع زناشویى را که در واقع زناشویى در خلال ایام زناشویى دیگر بود، نکاح استبضاع مى نامیدند.
در نوع دیگر زناشویى، گروهى که عده شان کمتر از دوازده نفر بود، با یک زن معین رابطه برقرار مى کردند. آن زن، آبستن مى شد و فرزندى به دنیا مى آورد. در این وقت، آن زن همه آن گروه را نزد خود دعوت مى کرد و طبق عادت و رسم آن زمان، آن مردان نمى توانستند از آمدن سرپیچى کنند و همه مى آمدند. در این هنگام، آن زن هر کدام از آن مردان را که خود مایل بود، به عنوان پدر براى فرزند خود انتخاب مى کرد و مرد حق نداشت از قبول آن فرزند [سر باز زند]. به این ترتیب، آن فرزند، فرزند رسمى و قانونى آن مرد محسوب مى شد.
نوع چهارم [زناشویى] این بود که زنى رسما عنوان داشت و هر مردى ـ بدون استثنا ـ مى توانست با او رابطه داشته باشد. این گونه زنان معمولاً پرچمى بالاى خانه خود مى زدند و با آن علامت شناخته مى شدند. چنین زنانى پس از آنکه فرزندانى به دنیا مى آوردند، همه مردانى را که با آنها ارتباط داشتند، جمع مى کردند. آن گاه، کاهن و قیافه شناس مى آوردند و او از روى مشخصات قیافه، رأى مى داد که این فرزند از آن کیست. آن مرد هم مجبور بود نظر قیافه شناس را بپذیرد و آن فرزند را فرزند رسمى و قانونى خود بداند.
همه این زناشویى ها در جاهلیت وجود داشت تا اینکه خداوند، محمد صلى الله علیه و آله را به پیامبرى برگزید و او همه آنها را جز آنچه اکنون معمول است، از میان برد. از اینجا معلوم مى شود که رسم چند شوهرى در جاهلیت عرب وجود داشته است.
منبع: علامه شهید مطهری(ره)، نظام حقوق زن در اسلام، صص 365 ـ 367.
چند شوهرى؛ یعنى اینکه یک زن در آن واحد، بیش از یک شوهر داشته باشد. ویل دورانت مى گوید: «این کیفیت در قبیله تودا و برخى از قبایل تبت مشاهده مى شود» در صحیح بخارى از عایشه نقل است که در جاهلیت عرب، چهار نوع زناشویى وجود داشته است. یک نوع همان است که امروز معمول و جارى است که مردى به وسیله پدر دختر، از دختر خواستگارى مى کند و پس از تعیین مهر، با او ازدواج مى کند. فرزندى که از آن دختر پیدا مى شود، از لحاظ تعیین پدر، تکلیف مشخصى دارد.
نوع دیگر این بود که مردى در ایام زناشویى، خود وسیله زناشویى [همسر خویش] را با مرد دیگرى براى یک مدت محدود فراهم مى کرد تا از او براى خود نسل بهترى به وجود آورد. به این ترتیب که آن مرد از زن خود کناره گیرى مى کرد و به زن خود توصیه مى کرد که خود را در اختیار فلان شخص معین بگذارد و تا وقتى که از آن مرد آبستن نمى شد، به کناره گیرى خودش ادامه مى داد. همین که روشن مى شد آبستن شده است، با او نزدیکى مى کرد. این کار را در مورد کسانى مى کردند که آنها را براى تولید فرزند از خود شایسته تر مى دانستند. در حقیقت، این کار را براى بهبود نسل و اصلاح نژاد انجام مى دادند. این نوع زناشویى را که در واقع زناشویى در خلال ایام زناشویى دیگر بود، نکاح استبضاع مى نامیدند.
در نوع دیگر زناشویى، گروهى که عده شان کمتر از دوازده نفر بود، با یک زن معین رابطه برقرار مى کردند. آن زن، آبستن مى شد و فرزندى به دنیا مى آورد. در این وقت، آن زن همه آن گروه را نزد خود دعوت مى کرد و طبق عادت و رسم آن زمان، آن مردان نمى توانستند از آمدن سرپیچى کنند و همه مى آمدند. در این هنگام، آن زن هر کدام از آن مردان را که خود مایل بود، به عنوان پدر براى فرزند خود انتخاب مى کرد و مرد حق نداشت از قبول آن فرزند [سر باز زند]. به این ترتیب، آن فرزند، فرزند رسمى و قانونى آن مرد محسوب مى شد.
نوع چهارم [زناشویى] این بود که زنى رسما عنوان داشت و هر مردى ـ بدون استثنا ـ مى توانست با او رابطه داشته باشد. این گونه زنان معمولاً پرچمى بالاى خانه خود مى زدند و با آن علامت شناخته مى شدند. چنین زنانى پس از آنکه فرزندانى به دنیا مى آوردند، همه مردانى را که با آنها ارتباط داشتند، جمع مى کردند. آن گاه، کاهن و قیافه شناس مى آوردند و او از روى مشخصات قیافه، رأى مى داد که این فرزند از آن کیست. آن مرد هم مجبور بود نظر قیافه شناس را بپذیرد و آن فرزند را فرزند رسمى و قانونى خود بداند.
همه این زناشویى ها در جاهلیت وجود داشت تا اینکه خداوند، محمد صلى الله علیه و آله را به پیامبرى برگزید و او همه آنها را جز آنچه اکنون معمول است، از میان برد. از اینجا معلوم مى شود که رسم چند شوهرى در جاهلیت عرب وجود داشته است.
منبع: علامه شهید مطهری(ره)، نظام حقوق زن در اسلام، صص 365 ـ 367.
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}