پرسش :
تقویت اراده و تسلط بر نفس چه نقشى در تربیت انسان دارد؟
پاسخ :
راجع به مسئله اراده و به تعبیر دیگر، تسلط بر نفس و مالکیت نفس، آنچه که در دستورهاى اسلامى در این زمینه رسیده است، تحت عنوان تقوا و تزکیه نفس، آن قدر زیاد است که ضرورتى ندارد ما به عنوان یک شاهد، دلیل بیاوریم که در اسلام به مسئله تقویت اراده توجه شده است. براى اینکه نمونه اى به دست داده باشیم، جمله اى را از نهج البلاغه نقل مى کنم که جمله بسیار عالى و زیبایى در این زمینه است. امیرالمؤمنین [على] علیه السلام تعبیرى دارند، اول درباره خطا و گناه مى فرمایند: «اَلا وَ اِنَّ الخَطایا خَیلٌ شُمسُ، حُمِلَ عَلَیها اَهلُها؛ مثل گناهان، مثل اسب هاى چموش است که اختیار را از کف سوار مى گیرند. مى دانیم گناه از آنجا پیدا مى شود که انسان تحت تأثیر شهوات و میل هاى نفسانى خودش، برخلاف آنچه که عقل و ایمانش حکم مى کند، عملى را انجام مى دهد. ایشان مى فرمایند حالت گناه، حالتى است که انسان مالکیّت نفس خود را از دست مى دهد. آن وقت در[باره] تقوا که نقطه مقابل آن است، مى فرماید: «اَلا وَ اِنَّ التَّقوى مَطایا ذُلُل».1 مَثَل تقوا، مَثَل مرکبهاى رام است که اختیار مرکب، دست سوار است نه اختیار سوار دست مرکب؛ یعنى او فرمان مى دهد، این عمل مى کند؛ لجامش را به هر طرف متمایل کند، به همان سو مى رود بدون آنکه لگدپرانى و چموشى کند. هیچ مکتب تربیتى در دنیا اعم از مادى یا الهى پیدا نشده است که بگوید تقویت اراده یعنى چه؟ انسان باید صد در صد تسلیم میل هاى خودش باشد و هر طور که خواهش نفسانى او حکومت کرد، همان طور عمل کند.2
پینوشتها:
1 .نهج البلاغه، خطبه 16.
2 .تعلیم و تربیت در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 321 و 322.
www.irc.ir
راجع به مسئله اراده و به تعبیر دیگر، تسلط بر نفس و مالکیت نفس، آنچه که در دستورهاى اسلامى در این زمینه رسیده است، تحت عنوان تقوا و تزکیه نفس، آن قدر زیاد است که ضرورتى ندارد ما به عنوان یک شاهد، دلیل بیاوریم که در اسلام به مسئله تقویت اراده توجه شده است. براى اینکه نمونه اى به دست داده باشیم، جمله اى را از نهج البلاغه نقل مى کنم که جمله بسیار عالى و زیبایى در این زمینه است. امیرالمؤمنین [على] علیه السلام تعبیرى دارند، اول درباره خطا و گناه مى فرمایند: «اَلا وَ اِنَّ الخَطایا خَیلٌ شُمسُ، حُمِلَ عَلَیها اَهلُها؛ مثل گناهان، مثل اسب هاى چموش است که اختیار را از کف سوار مى گیرند. مى دانیم گناه از آنجا پیدا مى شود که انسان تحت تأثیر شهوات و میل هاى نفسانى خودش، برخلاف آنچه که عقل و ایمانش حکم مى کند، عملى را انجام مى دهد. ایشان مى فرمایند حالت گناه، حالتى است که انسان مالکیّت نفس خود را از دست مى دهد. آن وقت در[باره] تقوا که نقطه مقابل آن است، مى فرماید: «اَلا وَ اِنَّ التَّقوى مَطایا ذُلُل».1 مَثَل تقوا، مَثَل مرکبهاى رام است که اختیار مرکب، دست سوار است نه اختیار سوار دست مرکب؛ یعنى او فرمان مى دهد، این عمل مى کند؛ لجامش را به هر طرف متمایل کند، به همان سو مى رود بدون آنکه لگدپرانى و چموشى کند. هیچ مکتب تربیتى در دنیا اعم از مادى یا الهى پیدا نشده است که بگوید تقویت اراده یعنى چه؟ انسان باید صد در صد تسلیم میل هاى خودش باشد و هر طور که خواهش نفسانى او حکومت کرد، همان طور عمل کند.2
پینوشتها:
1 .نهج البلاغه، خطبه 16.
2 .تعلیم و تربیت در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 321 و 322.
www.irc.ir
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}