پرسش :
آیا زرتشتیان هم خدا را عبادت می کردند؟
پاسخ :
طبق نظر مشهور مفسران و نویسندگان ملل و نحل، مقصود از «مجوس» در قرآن همان زرتشتیان است.[1]
زرتشت مصلح بزرگ ایرانی که بیش از هزار سال قبل از میلاد ادعای نبوت کرد و با مبارزه علیه خرافات آیین مغان و اعتقادات شرک آمیز چند خدایی، ایرانیان را به سوی خدای هستی (اهورا مزدا) دعوت کرد. زرتشت پس از یک دوره ریاضت و انزوا سه اصل بزرگ را به عنوان شعار خویش به جامعه اش ارائه کرد: پندار نیک، کردار نیک و گفتار نیک.
وی پیش از داریوش هخامنش ظهور کرد و آیینش را گسترش داد. دین زرتشت حدود هزار سال بر ایران حاکمیَت داشت. و با ظهور اسلام ایرانیان از آیین زرتشت دست بر داشتند و به سوی دین اسلام روی آوردند.[2]
برخی از عقاید زرتشت عبارت است از:
1. همه خوبی ها بلکه همة هستی، آفریده اهورا مزدا است.
2. همة پلیدی ها و نیستی ها آفریده اهریمن است.
3. نبرد میان خیر و شر همیشه وجود داشته است.
4. انسان در این میان آزاد و مختار آفریده شده است.
5. آتش سمبل روشنی و پاکی است.
6. زندگی انسان معادی دارد.
7. زرتشت پیامبر مبعوث شده از طرف خداست.
از دیر زمان تا کنون بین دین شناسان اختلاف وجود داشته که آیا دین زرتشت آیین توحیدی است، یا آیین مبتنی بر ثنویت و دوگانگی است؟ اکنون هم نظریه مسلَمی در این باره وجود ندارد؛ زیرا در «أوستا» شواهدی بر هر کدام یافت میشود.[3]
اگر مقصود از مجوس که در قرآن[4] و روایات اسلامی ذکر شده، زرتشتیان باشد، آنها دارای کتاب آسمانی بوده اند. در روایات ذکر شده که انها پیرو یکی از انبیاء بر حق بوده اند که بعداً از اصل توحید منحرف گشته و به افکار و عقاید شرک آلود روی آورده اند. در روایتی آمده است که مشرکان مکّه از پیامبر تقاضا کرده اند که از آنها جزیه بگیرد و به آنان اجازه بت پرستی بدهد. پیامبر ـ صلَی الله علیه و آله ـ فرمود: «من جز از اهل کتاب جزیه نمیگیرم.» آنها در پاسخ نوشتند: تو چگونه چنین می گویی در حالی که از مجوس جزیه گرفته ای؟ پیامبر ـ صلَی الله علیه و آله ـ فرمود: «مجوس پیامبری داشتند و کتاب آسمانی، پیامبرشان را به قتل رساندند و کتابش را آتش زدند.»[5]
در حدیث دیگر آمده است که امام علی ـ علیه السَلام ـ بر بالای منبر فرمود: « از من سؤال کنید پیش از آنکه مرا نیابید.» اشعث بن قیس بر خواست و گفت: ای امیر مؤمنان چگونه از مجوس جزیه گرفته می شود در حالیکه کتاب آسمانی بر آنان نازل نشده و پیامبری نداشته اند؟ امام علی ـ علیه السَلام ـ در جواب فرمود: «خداوند کتابی بر آنان نازل کرده و پیامبری نیز بر آنان مبعوث نموده است.»[6]
و نیز شواهدی هم وجود دارد که زرتشتیان ابتدا خدا پرست بوده اند و حتّی قبل از زرتشت هم موحد بوده و آیین آنها جزو ادیان توحیدی محسوب می شده است. این اعتقاد به توحید بعد از ظهور زرتشت ادامه یافت و وی نیز به عنوان منادی توحید به تبلیغ آیین خود پرداخت.[7]
جان بی ناس می نویسد: بر خلاف عقاید بعضی از متأخرین جماعت زرتشتیان، آن پیامبر باستانی می گفت که بر حسب مشیَت و ارادة متعال «اهورا مزدا» تمام موجودات آفریده شده اند و چنانچه در آیة آخرین از گاتها صراحت دارد، اهورا مزدا، موجب و موجد هم نور و هم ظلمات، هردو است.[8]
در عین حال مجوسیان معتقد هستند که برای تدبیر عالم دو مبدأ است، یکی مبدأ خیر و دیگری مبدأ شر. اوَلی نامش یزدان و دیگری اهریمن است و یا اوَلی نور و دومی ظلمت است و نیز مسلم است که ایشان ملائکه را مقدس دانسته، و بدون اینکه مانند بت پرستان برای آنها بتی درست کنند به آنها توسل و تقرب می جویند و نیز مسلَم است که عناصر بسیط و مخصوصاْ آتش را مقدَس می دانند و در قدیم الأیام مجوسیان در ایران، چین، هند و غیره آتشکده هایی داشتند که وجود همه عالم را مستند به «اهورا مزدا» و او را ایجاد کننده همة موجودات میدانستند.[9]
استاد شهید مطهری راجع به انحطاط زرتشتیان می گوید: نقش خدا «اهورا مزدا» با همان ریش و عصا و یال و کوپال به عنوان یک آرم ملّی بر روی تابلوهای بسیاری از مؤسسات زرتشتی در عصر حاضر به چشم می خورد و نشانه ای از انحطاط فکری در دوره ساسانی است. زرتشتیان از یک طرف مدَعی خداشناسی و توحیدند و «اهورا مزدا» را همان «الله» مسلمین که لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار و هو اللطیف و الخبیر[10] است، معرفی می کنند و از طرف دیگر شکل و شمایل برایش می کشند و تاج و ریش و عصا برایش می سازند و او را به صورت یک بت نمایش می دهند.
وی در ادامه می گوید: «چنانکه می دانیم ایرانیان مسلمان آنجا که تعبیرات اسلامی را به لغت فارسی ترجمه کرده اند کلمه «الله» را به «خدا» ترجمه کرده اند که ظاهراً مخفف «خود آی» است، یعنی نا آفریده شده. ایرانیان مسلمان کلمه «الله» را هرگز به «اهورا مزدا» ترجمه نکرده اند، بدین جهت که کلمه «اهورا مزدا» بین زرتشتیان آنقدر مفهوم تجسم پیدا کرده بود که آن فرزانگان شایسته ندیدند آن را ترجمه کلمه «الله» قرار دهند.»[11]
از گفتار استاد چنین استفاده می شود که ممکن است کلمه «اهورا مزدا» در ابتدا مترادف کلمه «الله» بوده و لکن در اثر تحریفاتی که در دین زرتشت به وجود آمده است، معنای اصلی خود را از دست داده تا جایی که مسلمین حاضر نشده اند که کلمه «الله» را «اهورا مزدا» معنی نمایند. از آنچه گذشت بدست می آید که زرتشتیان در ابتدا خدا پرست بوده و «اهورا مزدا» را بدون این که برای او شریکی قائل باشند، می پرستیده اند. و از این رو جزو ادیان توحیدی محسوب می شده اند. امّا بر اثر عواملی گرفتار ثنویت شده و مبدأ عالم را دو چیز بنام یزدان و اهریمن شمرده اند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. زرتشت، جلال الدین آشتیانی
2. چهره زرتشت در تاریخ، داود الهای
پی نوشتها:
[1] . طباطبائی، محمد حسین، المیزان، قم، جامعه مدرسین، بی تا، ج14، ص358.
[2] . حکمت، علی اصغر، تاریخ ادیان، ص 161.
[3] . أوستا، بخش یسئا، هات 30، بند های 2-8.
[4] . حج/17.
[5] . حلی، ابن مطهر، مختلف الشیعه، قم، جامعه المدرسین، چاپ اول، 1413، ج4، ص431.
[6] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، الوفا، چاپ دوم، 1403 ق، ج14، ص461.
[7] . مشکور، محمد جواد، خلاصه ادیان، شرق، چاپ چهاردهم، 1369ه ، ص 97.
[8] . جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، تهران، آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370، ص 458.
[9] . المیزان، ج14، ص509.
[10] . انعام/ 103
[11] . مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، ج14، ص211.
منبع: اندیشه قم
طبق نظر مشهور مفسران و نویسندگان ملل و نحل، مقصود از «مجوس» در قرآن همان زرتشتیان است.[1]
زرتشت مصلح بزرگ ایرانی که بیش از هزار سال قبل از میلاد ادعای نبوت کرد و با مبارزه علیه خرافات آیین مغان و اعتقادات شرک آمیز چند خدایی، ایرانیان را به سوی خدای هستی (اهورا مزدا) دعوت کرد. زرتشت پس از یک دوره ریاضت و انزوا سه اصل بزرگ را به عنوان شعار خویش به جامعه اش ارائه کرد: پندار نیک، کردار نیک و گفتار نیک.
وی پیش از داریوش هخامنش ظهور کرد و آیینش را گسترش داد. دین زرتشت حدود هزار سال بر ایران حاکمیَت داشت. و با ظهور اسلام ایرانیان از آیین زرتشت دست بر داشتند و به سوی دین اسلام روی آوردند.[2]
برخی از عقاید زرتشت عبارت است از:
1. همه خوبی ها بلکه همة هستی، آفریده اهورا مزدا است.
2. همة پلیدی ها و نیستی ها آفریده اهریمن است.
3. نبرد میان خیر و شر همیشه وجود داشته است.
4. انسان در این میان آزاد و مختار آفریده شده است.
5. آتش سمبل روشنی و پاکی است.
6. زندگی انسان معادی دارد.
7. زرتشت پیامبر مبعوث شده از طرف خداست.
از دیر زمان تا کنون بین دین شناسان اختلاف وجود داشته که آیا دین زرتشت آیین توحیدی است، یا آیین مبتنی بر ثنویت و دوگانگی است؟ اکنون هم نظریه مسلَمی در این باره وجود ندارد؛ زیرا در «أوستا» شواهدی بر هر کدام یافت میشود.[3]
اگر مقصود از مجوس که در قرآن[4] و روایات اسلامی ذکر شده، زرتشتیان باشد، آنها دارای کتاب آسمانی بوده اند. در روایات ذکر شده که انها پیرو یکی از انبیاء بر حق بوده اند که بعداً از اصل توحید منحرف گشته و به افکار و عقاید شرک آلود روی آورده اند. در روایتی آمده است که مشرکان مکّه از پیامبر تقاضا کرده اند که از آنها جزیه بگیرد و به آنان اجازه بت پرستی بدهد. پیامبر ـ صلَی الله علیه و آله ـ فرمود: «من جز از اهل کتاب جزیه نمیگیرم.» آنها در پاسخ نوشتند: تو چگونه چنین می گویی در حالی که از مجوس جزیه گرفته ای؟ پیامبر ـ صلَی الله علیه و آله ـ فرمود: «مجوس پیامبری داشتند و کتاب آسمانی، پیامبرشان را به قتل رساندند و کتابش را آتش زدند.»[5]
در حدیث دیگر آمده است که امام علی ـ علیه السَلام ـ بر بالای منبر فرمود: « از من سؤال کنید پیش از آنکه مرا نیابید.» اشعث بن قیس بر خواست و گفت: ای امیر مؤمنان چگونه از مجوس جزیه گرفته می شود در حالیکه کتاب آسمانی بر آنان نازل نشده و پیامبری نداشته اند؟ امام علی ـ علیه السَلام ـ در جواب فرمود: «خداوند کتابی بر آنان نازل کرده و پیامبری نیز بر آنان مبعوث نموده است.»[6]
و نیز شواهدی هم وجود دارد که زرتشتیان ابتدا خدا پرست بوده اند و حتّی قبل از زرتشت هم موحد بوده و آیین آنها جزو ادیان توحیدی محسوب می شده است. این اعتقاد به توحید بعد از ظهور زرتشت ادامه یافت و وی نیز به عنوان منادی توحید به تبلیغ آیین خود پرداخت.[7]
جان بی ناس می نویسد: بر خلاف عقاید بعضی از متأخرین جماعت زرتشتیان، آن پیامبر باستانی می گفت که بر حسب مشیَت و ارادة متعال «اهورا مزدا» تمام موجودات آفریده شده اند و چنانچه در آیة آخرین از گاتها صراحت دارد، اهورا مزدا، موجب و موجد هم نور و هم ظلمات، هردو است.[8]
در عین حال مجوسیان معتقد هستند که برای تدبیر عالم دو مبدأ است، یکی مبدأ خیر و دیگری مبدأ شر. اوَلی نامش یزدان و دیگری اهریمن است و یا اوَلی نور و دومی ظلمت است و نیز مسلم است که ایشان ملائکه را مقدس دانسته، و بدون اینکه مانند بت پرستان برای آنها بتی درست کنند به آنها توسل و تقرب می جویند و نیز مسلَم است که عناصر بسیط و مخصوصاْ آتش را مقدَس می دانند و در قدیم الأیام مجوسیان در ایران، چین، هند و غیره آتشکده هایی داشتند که وجود همه عالم را مستند به «اهورا مزدا» و او را ایجاد کننده همة موجودات میدانستند.[9]
استاد شهید مطهری راجع به انحطاط زرتشتیان می گوید: نقش خدا «اهورا مزدا» با همان ریش و عصا و یال و کوپال به عنوان یک آرم ملّی بر روی تابلوهای بسیاری از مؤسسات زرتشتی در عصر حاضر به چشم می خورد و نشانه ای از انحطاط فکری در دوره ساسانی است. زرتشتیان از یک طرف مدَعی خداشناسی و توحیدند و «اهورا مزدا» را همان «الله» مسلمین که لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار و هو اللطیف و الخبیر[10] است، معرفی می کنند و از طرف دیگر شکل و شمایل برایش می کشند و تاج و ریش و عصا برایش می سازند و او را به صورت یک بت نمایش می دهند.
وی در ادامه می گوید: «چنانکه می دانیم ایرانیان مسلمان آنجا که تعبیرات اسلامی را به لغت فارسی ترجمه کرده اند کلمه «الله» را به «خدا» ترجمه کرده اند که ظاهراً مخفف «خود آی» است، یعنی نا آفریده شده. ایرانیان مسلمان کلمه «الله» را هرگز به «اهورا مزدا» ترجمه نکرده اند، بدین جهت که کلمه «اهورا مزدا» بین زرتشتیان آنقدر مفهوم تجسم پیدا کرده بود که آن فرزانگان شایسته ندیدند آن را ترجمه کلمه «الله» قرار دهند.»[11]
از گفتار استاد چنین استفاده می شود که ممکن است کلمه «اهورا مزدا» در ابتدا مترادف کلمه «الله» بوده و لکن در اثر تحریفاتی که در دین زرتشت به وجود آمده است، معنای اصلی خود را از دست داده تا جایی که مسلمین حاضر نشده اند که کلمه «الله» را «اهورا مزدا» معنی نمایند. از آنچه گذشت بدست می آید که زرتشتیان در ابتدا خدا پرست بوده و «اهورا مزدا» را بدون این که برای او شریکی قائل باشند، می پرستیده اند. و از این رو جزو ادیان توحیدی محسوب می شده اند. امّا بر اثر عواملی گرفتار ثنویت شده و مبدأ عالم را دو چیز بنام یزدان و اهریمن شمرده اند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. زرتشت، جلال الدین آشتیانی
2. چهره زرتشت در تاریخ، داود الهای
پی نوشتها:
[1] . طباطبائی، محمد حسین، المیزان، قم، جامعه مدرسین، بی تا، ج14، ص358.
[2] . حکمت، علی اصغر، تاریخ ادیان، ص 161.
[3] . أوستا، بخش یسئا، هات 30، بند های 2-8.
[4] . حج/17.
[5] . حلی، ابن مطهر، مختلف الشیعه، قم، جامعه المدرسین، چاپ اول، 1413، ج4، ص431.
[6] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، الوفا، چاپ دوم، 1403 ق، ج14، ص461.
[7] . مشکور، محمد جواد، خلاصه ادیان، شرق، چاپ چهاردهم، 1369ه ، ص 97.
[8] . جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، تهران، آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370، ص 458.
[9] . المیزان، ج14، ص509.
[10] . انعام/ 103
[11] . مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، ج14، ص211.
منبع: اندیشه قم
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}