پرسش :
آیا درخواست قلم و کاغذ پیامبر در آخرین ساعات عمر شریفش دلیل بر این نیست که پیامبر تا آن زمان و خصوصا در غدیر خم جانشینی برای خود تعیین نکرده بودند؟
پاسخ :
در پاسخ نخست علت تقاضای قلم و کاغذ از سوی پیامبر(ص) را بررسی میکنیم:
فعالیت های سرّی و زیرزمینی برخی از صحابه و سرپیچی از اطاعت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در رفتن به سپاه اسامه، پیامبر را بر آن داشت تا اقدام به عملی کند تا آن فعالیتهای مرموز را خنثی سازد لذا حضرت با وجود تب شدید، وارد مسجد شد و با صدائی بلند رو به مردم، فرمود.
ای مردم! آتش (فتنه) بر افروخته شده و فتنه، مانند پاره های شب تاریک روی آورده، و شما هیچ نوع دستاویزی بر ضد من ندارید. من حلال نکردم مگر آنچه را که قرآن حلال نموده و تحریم ننمودم مگر آنچه را که قرآن، آن را تحریم نموده است.[1]
با وصف موجود، بدخواهان همچنان منتظر رحلت حضرت بودند تا فرمانروایی امت اسلامی را قبضه کنند. اما پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ که نگران سرنوشت اسلام و تفرقه مسلمین است برای پیشگیری از انحراف در مسئله خلافت و اتمام حجت با مردم، درخواست قلم و دوات نمود تا برای آخرین بار، با سندی مکتوب، خلافت امیرالمؤمنان و اهل بیت خود را تحکیم نماید و مطلبی را املا نماید تا امت اسلامی هیچ گاه به ضلالت نیفتد. در این لحظه گرچه عدهای به مخالفت برخاستند و حضرت را متهم به هذیانگویی کردند. اما پیامبر محتوای نامة خود را بهگونه ای دیگر به مردم ابلاغ فرمود و به گواهی تاریخ در حالی که رنج و درد بیماری، سخت او را آزار می داد یک دست بر شانة علی ـ علیه السّلام ـ و دست دیگر بر شانة میمونه کنیز خود وارد مسجد شد و با قرار گرفتن بر بالای منبر فرمود: من در میان شما دو چیز گرانبها می گذارم؛ در این لحظه مردی برخاست و پرسید مقصود از آن دو چیز گرانبها چیست؟ چهرة پیامبر برافروخت و فرمود خود شرح می دهم جای پرسش نیست سپس فرمود: یکی قرآن و دیگری همان عترت من است.[2]
اما دلائل دیگری هم هست که بیانگر امامت علی ـ علیه السّلام ـ قبل از آخرین در خواست رسول خداست؛ دلایلی مثل
1. آیة تبلیغ: یا ایها الرسولَ بلّغ ما أنزل الیک من ربّک و ان لَم تفعل فما بلّغتَ رسالته و الله یعصمک من الناس اِن الله لایهدی القوم الکافرین؛[3] ای پیامبر: آنچه را از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است کاملاً (به مردم) برسان؛ و اگر (این کار را) نکنی رسالت خود را انجام ندادهای. خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم حفظ می کند و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمی کند.
فخررازی که از علمای مورد اطمینان و طراز اول اهل سنت می باشد در ذیل آیة شریفه گفته است:
این آیه در مورد علی ابن ابیطالب نازل شده است. هنگامی که این آیه شریفه نازل شد پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ دست علی را گرفت و فرمود: من کنت مولاه، فعلی مولا، اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه سپس عمر با علی ـ علیه السّلام ـ ملاقات کرد و به آن حضرت عرض کرد: ای فرزند ابوطالب این فضیلت و مقام بر تو مبارک باشد تو امروز مولا و رهبر من و همة مردان و زنان مسلمان شدی[4].
2. حدیث منزلت؛ پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به علی ـ علیه السّلام ـ فرمود:
انتَ منی بمنزلةِ هارون مِن موسی الا انّه لا نبی بعدی. : ای علی تو نسبت به من، همانند منزلت هارون به موسی را داری جز اینکه بعد از من پیامبری نیست.
این حدیث غیر از غزوه تبوک در موارد دیگر نیز از زبان رسول خدا(ص) صادر شده است. که به دو نمونه اشاره می کنیم:
1. ام سلیم که از زنانی بود که در راه اسلام متحمل بلاهای زیادی شد، پیامبر برای او نقل حدیث می فرمود در یکی از روزها به او فرمود: ای ام سلیم! گوشت علی از گوشت من و خون او از خون من است او نسبت به من همچون هارون نسبت به موسی است.[5]
2. همچنین، روزی ابوبکر، عمر، و ابو عبیده جراح پیش پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بودند. آن حضرت دست بر دوش امام علی ـ علیه السّلام ـ گذاشت سپس فرمود: ای علی تو نخستین شخصی از مؤمنان هستی که ایمان آورده ای و اولین نفری هستی که اسلام پذیرفته ای و تو نسبت به من همچون هارون نسبت به موسی می باشی.[6]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
علاوه بر منابعی که در پاورقی بیان شده به ذیل آیات شریفه به تفاسیر المیزان، نمونه و تفاسیر اهل سنت مراجعه شود.
پاورقی ها:
[1] . سیرة ابن هشام، ج2، ص654، طبقات ابن سعد، ج2، ص216، به نقل از آیت الله سجادی، فروغ ابدیت، ج2، ص855، چاپ 13، زمستان 76، انتشارات دفتر تبلیغات.
[2] . بحارالانوار، مجلسی، ج22، ص476، به نقل از ص862، فروغ ابدیت، ج2، آیت الله سبحانی.
[3] . سورة مائده، آیه 67.
[4] . تفسیر کبیر، ج11، ص49، به نقل از آیت الله مکارم، آیات ولایت در قرآن، ص33، چاپ اول، 1381، انتشارات نسل جوان. از دیگر آیاتی که به ولایت علی بن ابیطالب ـ علیه السّلام ـ اشاره دارد آیه اکمال دین 3/مائده، آیه ولایت 55/مائده، آیه اولی الامر 59/نساء، آیه صادقین 119/توبه، آیه تطهیر 33/احزاب و ... .
[5] . کنز العمال، حدیث 2554، ص154، جزء 6، به نقل از صفحة 146 المراجعات.
[6] . کنز العمال، حدیث 6029، ص359، جزء ششم به نقل از صفحة 148 المراجعات.
در پاسخ نخست علت تقاضای قلم و کاغذ از سوی پیامبر(ص) را بررسی میکنیم:
فعالیت های سرّی و زیرزمینی برخی از صحابه و سرپیچی از اطاعت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در رفتن به سپاه اسامه، پیامبر را بر آن داشت تا اقدام به عملی کند تا آن فعالیتهای مرموز را خنثی سازد لذا حضرت با وجود تب شدید، وارد مسجد شد و با صدائی بلند رو به مردم، فرمود.
ای مردم! آتش (فتنه) بر افروخته شده و فتنه، مانند پاره های شب تاریک روی آورده، و شما هیچ نوع دستاویزی بر ضد من ندارید. من حلال نکردم مگر آنچه را که قرآن حلال نموده و تحریم ننمودم مگر آنچه را که قرآن، آن را تحریم نموده است.[1]
با وصف موجود، بدخواهان همچنان منتظر رحلت حضرت بودند تا فرمانروایی امت اسلامی را قبضه کنند. اما پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ که نگران سرنوشت اسلام و تفرقه مسلمین است برای پیشگیری از انحراف در مسئله خلافت و اتمام حجت با مردم، درخواست قلم و دوات نمود تا برای آخرین بار، با سندی مکتوب، خلافت امیرالمؤمنان و اهل بیت خود را تحکیم نماید و مطلبی را املا نماید تا امت اسلامی هیچ گاه به ضلالت نیفتد. در این لحظه گرچه عدهای به مخالفت برخاستند و حضرت را متهم به هذیانگویی کردند. اما پیامبر محتوای نامة خود را بهگونه ای دیگر به مردم ابلاغ فرمود و به گواهی تاریخ در حالی که رنج و درد بیماری، سخت او را آزار می داد یک دست بر شانة علی ـ علیه السّلام ـ و دست دیگر بر شانة میمونه کنیز خود وارد مسجد شد و با قرار گرفتن بر بالای منبر فرمود: من در میان شما دو چیز گرانبها می گذارم؛ در این لحظه مردی برخاست و پرسید مقصود از آن دو چیز گرانبها چیست؟ چهرة پیامبر برافروخت و فرمود خود شرح می دهم جای پرسش نیست سپس فرمود: یکی قرآن و دیگری همان عترت من است.[2]
اما دلائل دیگری هم هست که بیانگر امامت علی ـ علیه السّلام ـ قبل از آخرین در خواست رسول خداست؛ دلایلی مثل
1. آیة تبلیغ: یا ایها الرسولَ بلّغ ما أنزل الیک من ربّک و ان لَم تفعل فما بلّغتَ رسالته و الله یعصمک من الناس اِن الله لایهدی القوم الکافرین؛[3] ای پیامبر: آنچه را از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است کاملاً (به مردم) برسان؛ و اگر (این کار را) نکنی رسالت خود را انجام ندادهای. خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم حفظ می کند و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمی کند.
فخررازی که از علمای مورد اطمینان و طراز اول اهل سنت می باشد در ذیل آیة شریفه گفته است:
این آیه در مورد علی ابن ابیطالب نازل شده است. هنگامی که این آیه شریفه نازل شد پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ دست علی را گرفت و فرمود: من کنت مولاه، فعلی مولا، اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه سپس عمر با علی ـ علیه السّلام ـ ملاقات کرد و به آن حضرت عرض کرد: ای فرزند ابوطالب این فضیلت و مقام بر تو مبارک باشد تو امروز مولا و رهبر من و همة مردان و زنان مسلمان شدی[4].
2. حدیث منزلت؛ پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به علی ـ علیه السّلام ـ فرمود:
انتَ منی بمنزلةِ هارون مِن موسی الا انّه لا نبی بعدی. : ای علی تو نسبت به من، همانند منزلت هارون به موسی را داری جز اینکه بعد از من پیامبری نیست.
این حدیث غیر از غزوه تبوک در موارد دیگر نیز از زبان رسول خدا(ص) صادر شده است. که به دو نمونه اشاره می کنیم:
1. ام سلیم که از زنانی بود که در راه اسلام متحمل بلاهای زیادی شد، پیامبر برای او نقل حدیث می فرمود در یکی از روزها به او فرمود: ای ام سلیم! گوشت علی از گوشت من و خون او از خون من است او نسبت به من همچون هارون نسبت به موسی است.[5]
2. همچنین، روزی ابوبکر، عمر، و ابو عبیده جراح پیش پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بودند. آن حضرت دست بر دوش امام علی ـ علیه السّلام ـ گذاشت سپس فرمود: ای علی تو نخستین شخصی از مؤمنان هستی که ایمان آورده ای و اولین نفری هستی که اسلام پذیرفته ای و تو نسبت به من همچون هارون نسبت به موسی می باشی.[6]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
علاوه بر منابعی که در پاورقی بیان شده به ذیل آیات شریفه به تفاسیر المیزان، نمونه و تفاسیر اهل سنت مراجعه شود.
پاورقی ها:
[1] . سیرة ابن هشام، ج2، ص654، طبقات ابن سعد، ج2، ص216، به نقل از آیت الله سجادی، فروغ ابدیت، ج2، ص855، چاپ 13، زمستان 76، انتشارات دفتر تبلیغات.
[2] . بحارالانوار، مجلسی، ج22، ص476، به نقل از ص862، فروغ ابدیت، ج2، آیت الله سبحانی.
[3] . سورة مائده، آیه 67.
[4] . تفسیر کبیر، ج11، ص49، به نقل از آیت الله مکارم، آیات ولایت در قرآن، ص33، چاپ اول، 1381، انتشارات نسل جوان. از دیگر آیاتی که به ولایت علی بن ابیطالب ـ علیه السّلام ـ اشاره دارد آیه اکمال دین 3/مائده، آیه ولایت 55/مائده، آیه اولی الامر 59/نساء، آیه صادقین 119/توبه، آیه تطهیر 33/احزاب و ... .
[5] . کنز العمال، حدیث 2554، ص154، جزء 6، به نقل از صفحة 146 المراجعات.
[6] . کنز العمال، حدیث 6029، ص359، جزء ششم به نقل از صفحة 148 المراجعات.
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}