پرسش :
با توجه به روایاتی که فراگیری ظلم قبل ظهور را مطرح می کند ، درخصوص اتصال انقلاب اسلامی به قیام و ظهور حضرت مهدی(عج) توضیح بدهید؟
پاسخ :
موضوع انقلاب اسلامی ایران و موضوع مهدویت و آخرالزمان دو موضوعی هستند که در هم تنیده و در ارتباط با یکدیگر می باشند به گونه ای که حتی تحلیلگران نیز این دو مقوله را در ارتباط با هم دیده و دشمنان نظام اسلامی نیز ضمن اذعان به وجود رابطه میان این دو موضوع از هر کدام از موضوعات برای حذف و ضربه زدن به موضوع دیگر بهره بگیرند.
در این زمینه گاه ممکن است سؤال هایی ذهن برخی را به خود مشغول سازد از جمله اینکه چه ارتباطی میان انقلاب اسلامی و موضوع مهدویت وجود دارد و ثانیا با توجه به اینکه در روایات وارد شده است که مهدی موعود ظهور نخواهد کرد مگر اینکه جهان پر از ظلم و ستم شده باشد (و به تعبیری دنیای پیش از مهدی دنیای تیره و تاری است)، چگونه می توان سخن از اتصال انقلاب اسلامی ایران به انقلاب جهانی حضرت مهدی نمود و ادعا نمود انقلاب اسلامی می تواند زمینه ساز ظهور انقلاب حضرت مهدی منتظر باشد و حال آنکه انقلاب اسلامی با شعارهای حق طلبانه و عدالت طلبانه ای که دارد بر خلاف جهان تیره و تار ترسیم شده در روایات از شرایط جهان پیش از ظهور می باشد.
در پاسخ به سؤال درباره ارتباط میان انقلاب اسلامی و مهدویت لازم است بگوییم انقلاب اسلامی از دو جهت با موضوع مهدویت در ارتباط است اول اینکه این انقلاب ریشه در باورها و اعتقاداتی دارد که موضوع مهدویت نیز در آن باورها ریشه داشته فلذا در راستای هدف کلی مهدویت که همان اقامه عدل و ریشه کنی ظلم و ستم از جهان و برقراری حکومت صالحان می باشد انجام شده است و در واقع نسخه کوچکی از همان انقلاب جهانی حضرت مهدی می باشد. و ثانیا این انقلاب با اقداماتی که در راستای بسط ارزش ها و گسترش پیام اسلام در سراسر جهان انجام می دهد زمینه را برای ظهور منجی عالم بشریت فراهم می سازد که به بخشی از این نقش در ادامه و در ضمن پاسخ به سؤال دوم اشاره خواهد شد.
امّا این که چگونه می توان این انقلاب را زمینه ساز انقلاب حضرت مهدی(عج) دانست در حالی که تصویری که در روایات از جهان پیش از مهدی موعود ترسیم شده است جهان تیره و تاری است و حال آن که انقلاب اسلامی فضایی روشن و عدالت گسترانه می باشد و اساساً مراد از اتصال انقلاب اسلامی به انقلاب جهانی حضرت مهدی چیست؟
لازم است بگوییم در برخی روایات اسلامی از پر شدن جهان از ظلم و ستم پیش از ظهور حضرت مهدی سخن به میان آمده است از جمله در روایتی از امام باقر ـ علیه السلام ـ نقل شده است: «پدرم از پدرش و او از پدرانش برای من نقل کردند که رسول خدا ـ درود و سلام خدا بر او باد ـ فرمودند: امامان پس از من دوازده نفر به تعداد نقبای بنی اسرائیل، نه نفر از آنها از نسل حسین ـ درود خدا بر او باد ـ هستند و نهمین آنها قائم ایشان است. او در آخرالزمان به پا می خیزد و زمین را از عدل پر می سازد، پس از آنکه از ستم و بی عدالتی پر شده بود».[1]
طبق این روایت ظاهراً تصویر بسیار تیره و تاری از جهان ارائه می شود که حضرت مهدی(عج) برای محو کردن آن تصویر تیره و تار و ارائه جلوه های روشن از حکومت و عدالت ظهور خواهند کرد امّا آنچه در این میان حائز اهمیت و دقت است این است که اولاً این مطلب وعده تخلف ناپذیر نیست و منظور از گسترش ظلم و ستم در این روایات این نیست که همه جهان بالکل از فساد و تباهی پر شده باشد به گونه ای که در هیچ بخشی از جهان اثری از نور و روشنی دیده نشود بلکه منظور این است که فساد و ظلم وستم در جهان فراگیر و فراوان خواهد شد و این منافاتی با وجود حکومت اسلامی در بخشی از جهان و یا فریادهای حق طلبانه در بخش های دیگر جهان نیست در نتیجه در فضای ظلمت زده جهانی نیز امکان تشکیل حکومت اسلامی وجود دارد و اساساً با توجه به اعتقادات اسلامی لازم است به عنوان مسلمان تکلیف مدار در راه تحقق این تکلیف عظیم اسلامی یعنی تشکیل حکومت اسلامی اقدام نماییم که ادّله دال بر وجوب تشکیل حکومت اسلامی و لزوم اجتناب از طاغوت همگی بر این مطلب تاکید می نمایند.
از جمله آیه ای که در قرآن کریم می فرماید: «وَلاَ تَرْکنُوا إِلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکمْ النَّارُ؛ در برابر ظالمین کرنش و اطاعت نکنید که در این صورت آتش جهنم شما را فراخواهد گرفت».[2] و یا روایاتی که از حاکم قرار دادن طاغوت ها منع می نمایند و بالاتر از همه، ادّله وجوب امر به معروف و نهی از منکر که طبق آن بالاترین معروف تشکیل حکومت اسلامی به منظور زمینه سازی اجرای تمامی معروفها و ریشه کنی منکرات می باشد.
لذا تشکیل حکومت اسلامی در دوران پیش از ظهور نه تنها مغایرتی با روایات گفته شده ندارد بلکه حتی ضرورت هم داشته و در صورت فراهم شدن شرایط تشکیل حکومت، لازم است دست به تشکیل حکومت اسلامی تا حد مقدور زد که در زمان حاضر نیز امام خمینی(ره) با مساعد دیدن شرایط برای قیام و تشکیل حکومت اسلامی و نیز با حرام اعلام نمودن تقیه[3] دست به قیام زد که سرانجام منجر به ایجاد حکومت اسلامی شد و هر چند این حکومت اسلامی حکومت ایده آل و مطلوب صددرصد نیست اما یقیناً حکومتی است که در مسیر تحقق حکومت ایده آل قدم برداشته است.
علاوه بر این مطلب در میان متون روایی به روایاتی برخورد می کنیم که در آنها بر مقدمات ظهور حضرت مهدی موعود اشاراتی شده است که هر چند نمی توان به یقین گفت مراد روایات از این قیام ها همین انقلاب و حکومت ما می باشد امّا اولاً نفس وجود همین روایات نشان دهنده اینست که حتی طبق روایات، تشکیل حکومت اسلامی در محیط ظلمت زده پیش از عصر ظهور امکان دارد و ثانیاً با توجه به مؤلفه های دینی حاکم بر نظام جمهوری اسلامی ایران و شعارهای عدالت طلبانه ای که این نظام دارد این احتمال وجود دارد که این نظام جزء مصادیق نظام مورد اشاره در روایت دانست و در هر صورت از این روایات می توان اصل امکان تشکیل حکومت اسلامی قبل از ظهور را اثبات نمود.
از جمله این روایات، روایتی است که در کتب مختلف از جمله بحارالانوار به آن اشاره شده است و در آن رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرموده اند: «مردمی از مشرق زمین قیام می کنند و زمینه را برای قیام حضرت مهدی فراهم می سازند».[4] و یا در روایتی دیگر عفان بصری از یاران امام صادق ـ علیه السلام ـ می گوید: «امام صادق به من فرمود: آیا می دانی چرا قم را قم نامیده اند؟ گفتم: خداوند و رسولش و شما بهتر می دانید. فرمود: قم را بدین جهت به این اسم نامیده اند که اهل آن گرد قائم آل محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ جمع می گردند و با حضرتش قیام می کنند و در این راه پایداری از خود نشان می دهند و آن حضرت را یاری می نمایند».[5]
همچنین یکی از معانی اتصال انقلاب اسلامی به قیام حضرت مهدی می تواند این باشد که در پرتو انقلاب اسلامی و فراهم شدن زمینه های مساعد، شهر قم به مرکز نشر معارف اسلامی تبدیل خواهد شد که در نتیجه آن همگان از معارف دینی با خبر خواهند شد و در نتیجه حجت بر تمام ساکنان روی زمین تمام خواهد شد و پس از آن حضرت حجت قیام خواهند نمود و با توجه به اینکه پیش از ظهور با اکثر مردم اتمام حجت شده است اکثریت مردم معارف حق را شنیده و ایمان خواهند آورد و تنها افراد معاند خواهند ماند که حضرت با آنها درگیر خواهد شد. چنان که در حال حاضر به برکت زمینه های فراهم آمده و با بهره گیری از تجهیزات و امکانات پیشرفته، علوم و معارف اسلامی در حال نشر به اقصی نقاط جهان بوده و در حال حاضر علاوه بر برنامه های تبلیغی به شیوه سمعی بصری، مبلغین فرهنگ اسلامی در سراسر جهان مشغول فعالیت های تبلیغی هستند که ثمرات آنها را در گسترش روز افزون اسلام با قرائت شیعی آن و یا علاقمندی به اسلام مشاهده می کنیم و به خاطر همین گسترش اسلام است که دشمنان حساسیت ویژه ای در زمینه اسلام پیدا کرده و به تخریب چهره آن می پردازند. در روایات نیز در زمینه آنچه گفته شد مطالبی وجود دارد که مؤید این تفسیر از اتصال انقلاب اسلامی به انقلاب جهانی حضرت مهدی می باشد.
به عنوان مثال در روایتی از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده است: «به زودی شهر کوفه از مؤمنان تهی می گردد و علم و دانش از آنجا رخت بر می بندد... و از شهری که آن را قم می نامند ظهور می کند و آنجا پایگاه علم و فضیلت و معدن دانش و کمال می گردد به گونه ای که روی زمین هیچ مستضعف (فکری) نمی ماند که از دین آگاهی نداشته باشد حتی زنان پرده نشین، و این زمان نزدیک به زمان ظهور قائم ما خواهد بود. خداوند قم و مردمش را جانشین حضرت حجت قرار می دهد و اگر چنین نبود زمین اهلش را فرو می برد و حجتی بر زمین نمی ماند. بنابراین علم و دانش از شهر قم به مشرق و مغرب جهان سرازیر می شود و حجت بر جهانیان تمام می گردد به گونه ای که هیچ شخصی نمی ماندکه دین و دانش به او نرسیده باشد و آنگاه حضرت قائم ظهور می کند و عذاب الهی بر کافران به دست آن حضرت فرود می آید زیرا خداوند از بندگان انتقام نمی گیرد مگر هنگامی که حجت بر آنان تمام شده باشد».[6]
با این حال نکته مهم در اینجا این است که ما توقع و انتظار داریم که این روایات بر وضعیت فعلی و انقلاب الهی و مقدس امام خمینی(ره) قابل تطبیق بوده و این انقلاب البته نه به طور حتمی بلکه در حدّ امکان و توقع و انتظار است به قیام حضرت مهدی(عج) متصل گردد و ما بر این امر و تحقق آن همواره دعا می کنیم.
امام علی ـ علیه السلام ـ می فرماید:
«عمارة القلوب فی معاشرة ذوی العقول؛ آبادی دل ها در معاشرت با صاحبان عقل و خرد است».[7]
پاورقی ها:
[1]. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج36، ص359، ح228، به نقل از ماهنامه موعود، شماره 95
[2]. هود / 113.
[3]. امام خمینی در سال 1342 خطاب به علمای اسلام فرمود: «حضرات آقایان توجه دارند که اصول اسلام در معرض خطر است، قرآن و مذهب در مخاطره است، با این احتمال تقیه حرام است و اظهار حقایق واجب است و لو بلغ ما بلغ». موسوی خمینی، سید روح الله، صحیفه، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چاپ دوم، 1377ش، ج1، ص178
[4]. ابن ماجه، سنن، ج2 ص1368؛ المعجم الاوسط، ج1، ص200؛ مجمع الزوائد، ج7، ص318؛ کشف الغمه، ج3، ص368؛ بحارالانوار، ج51، ص87 به نقل از: نجم الدین طبسی، نشانه هایی از دولت موعود، ص73.
[5]. بحارالانوار، ج6، ص216
[6]. همان، ج60، ص217.
[7]. غرر الحکم.
موضوع انقلاب اسلامی ایران و موضوع مهدویت و آخرالزمان دو موضوعی هستند که در هم تنیده و در ارتباط با یکدیگر می باشند به گونه ای که حتی تحلیلگران نیز این دو مقوله را در ارتباط با هم دیده و دشمنان نظام اسلامی نیز ضمن اذعان به وجود رابطه میان این دو موضوع از هر کدام از موضوعات برای حذف و ضربه زدن به موضوع دیگر بهره بگیرند.
در این زمینه گاه ممکن است سؤال هایی ذهن برخی را به خود مشغول سازد از جمله اینکه چه ارتباطی میان انقلاب اسلامی و موضوع مهدویت وجود دارد و ثانیا با توجه به اینکه در روایات وارد شده است که مهدی موعود ظهور نخواهد کرد مگر اینکه جهان پر از ظلم و ستم شده باشد (و به تعبیری دنیای پیش از مهدی دنیای تیره و تاری است)، چگونه می توان سخن از اتصال انقلاب اسلامی ایران به انقلاب جهانی حضرت مهدی نمود و ادعا نمود انقلاب اسلامی می تواند زمینه ساز ظهور انقلاب حضرت مهدی منتظر باشد و حال آنکه انقلاب اسلامی با شعارهای حق طلبانه و عدالت طلبانه ای که دارد بر خلاف جهان تیره و تار ترسیم شده در روایات از شرایط جهان پیش از ظهور می باشد.
در پاسخ به سؤال درباره ارتباط میان انقلاب اسلامی و مهدویت لازم است بگوییم انقلاب اسلامی از دو جهت با موضوع مهدویت در ارتباط است اول اینکه این انقلاب ریشه در باورها و اعتقاداتی دارد که موضوع مهدویت نیز در آن باورها ریشه داشته فلذا در راستای هدف کلی مهدویت که همان اقامه عدل و ریشه کنی ظلم و ستم از جهان و برقراری حکومت صالحان می باشد انجام شده است و در واقع نسخه کوچکی از همان انقلاب جهانی حضرت مهدی می باشد. و ثانیا این انقلاب با اقداماتی که در راستای بسط ارزش ها و گسترش پیام اسلام در سراسر جهان انجام می دهد زمینه را برای ظهور منجی عالم بشریت فراهم می سازد که به بخشی از این نقش در ادامه و در ضمن پاسخ به سؤال دوم اشاره خواهد شد.
امّا این که چگونه می توان این انقلاب را زمینه ساز انقلاب حضرت مهدی(عج) دانست در حالی که تصویری که در روایات از جهان پیش از مهدی موعود ترسیم شده است جهان تیره و تاری است و حال آن که انقلاب اسلامی فضایی روشن و عدالت گسترانه می باشد و اساساً مراد از اتصال انقلاب اسلامی به انقلاب جهانی حضرت مهدی چیست؟
لازم است بگوییم در برخی روایات اسلامی از پر شدن جهان از ظلم و ستم پیش از ظهور حضرت مهدی سخن به میان آمده است از جمله در روایتی از امام باقر ـ علیه السلام ـ نقل شده است: «پدرم از پدرش و او از پدرانش برای من نقل کردند که رسول خدا ـ درود و سلام خدا بر او باد ـ فرمودند: امامان پس از من دوازده نفر به تعداد نقبای بنی اسرائیل، نه نفر از آنها از نسل حسین ـ درود خدا بر او باد ـ هستند و نهمین آنها قائم ایشان است. او در آخرالزمان به پا می خیزد و زمین را از عدل پر می سازد، پس از آنکه از ستم و بی عدالتی پر شده بود».[1]
طبق این روایت ظاهراً تصویر بسیار تیره و تاری از جهان ارائه می شود که حضرت مهدی(عج) برای محو کردن آن تصویر تیره و تار و ارائه جلوه های روشن از حکومت و عدالت ظهور خواهند کرد امّا آنچه در این میان حائز اهمیت و دقت است این است که اولاً این مطلب وعده تخلف ناپذیر نیست و منظور از گسترش ظلم و ستم در این روایات این نیست که همه جهان بالکل از فساد و تباهی پر شده باشد به گونه ای که در هیچ بخشی از جهان اثری از نور و روشنی دیده نشود بلکه منظور این است که فساد و ظلم وستم در جهان فراگیر و فراوان خواهد شد و این منافاتی با وجود حکومت اسلامی در بخشی از جهان و یا فریادهای حق طلبانه در بخش های دیگر جهان نیست در نتیجه در فضای ظلمت زده جهانی نیز امکان تشکیل حکومت اسلامی وجود دارد و اساساً با توجه به اعتقادات اسلامی لازم است به عنوان مسلمان تکلیف مدار در راه تحقق این تکلیف عظیم اسلامی یعنی تشکیل حکومت اسلامی اقدام نماییم که ادّله دال بر وجوب تشکیل حکومت اسلامی و لزوم اجتناب از طاغوت همگی بر این مطلب تاکید می نمایند.
از جمله آیه ای که در قرآن کریم می فرماید: «وَلاَ تَرْکنُوا إِلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکمْ النَّارُ؛ در برابر ظالمین کرنش و اطاعت نکنید که در این صورت آتش جهنم شما را فراخواهد گرفت».[2] و یا روایاتی که از حاکم قرار دادن طاغوت ها منع می نمایند و بالاتر از همه، ادّله وجوب امر به معروف و نهی از منکر که طبق آن بالاترین معروف تشکیل حکومت اسلامی به منظور زمینه سازی اجرای تمامی معروفها و ریشه کنی منکرات می باشد.
لذا تشکیل حکومت اسلامی در دوران پیش از ظهور نه تنها مغایرتی با روایات گفته شده ندارد بلکه حتی ضرورت هم داشته و در صورت فراهم شدن شرایط تشکیل حکومت، لازم است دست به تشکیل حکومت اسلامی تا حد مقدور زد که در زمان حاضر نیز امام خمینی(ره) با مساعد دیدن شرایط برای قیام و تشکیل حکومت اسلامی و نیز با حرام اعلام نمودن تقیه[3] دست به قیام زد که سرانجام منجر به ایجاد حکومت اسلامی شد و هر چند این حکومت اسلامی حکومت ایده آل و مطلوب صددرصد نیست اما یقیناً حکومتی است که در مسیر تحقق حکومت ایده آل قدم برداشته است.
علاوه بر این مطلب در میان متون روایی به روایاتی برخورد می کنیم که در آنها بر مقدمات ظهور حضرت مهدی موعود اشاراتی شده است که هر چند نمی توان به یقین گفت مراد روایات از این قیام ها همین انقلاب و حکومت ما می باشد امّا اولاً نفس وجود همین روایات نشان دهنده اینست که حتی طبق روایات، تشکیل حکومت اسلامی در محیط ظلمت زده پیش از عصر ظهور امکان دارد و ثانیاً با توجه به مؤلفه های دینی حاکم بر نظام جمهوری اسلامی ایران و شعارهای عدالت طلبانه ای که این نظام دارد این احتمال وجود دارد که این نظام جزء مصادیق نظام مورد اشاره در روایت دانست و در هر صورت از این روایات می توان اصل امکان تشکیل حکومت اسلامی قبل از ظهور را اثبات نمود.
از جمله این روایات، روایتی است که در کتب مختلف از جمله بحارالانوار به آن اشاره شده است و در آن رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرموده اند: «مردمی از مشرق زمین قیام می کنند و زمینه را برای قیام حضرت مهدی فراهم می سازند».[4] و یا در روایتی دیگر عفان بصری از یاران امام صادق ـ علیه السلام ـ می گوید: «امام صادق به من فرمود: آیا می دانی چرا قم را قم نامیده اند؟ گفتم: خداوند و رسولش و شما بهتر می دانید. فرمود: قم را بدین جهت به این اسم نامیده اند که اهل آن گرد قائم آل محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ جمع می گردند و با حضرتش قیام می کنند و در این راه پایداری از خود نشان می دهند و آن حضرت را یاری می نمایند».[5]
همچنین یکی از معانی اتصال انقلاب اسلامی به قیام حضرت مهدی می تواند این باشد که در پرتو انقلاب اسلامی و فراهم شدن زمینه های مساعد، شهر قم به مرکز نشر معارف اسلامی تبدیل خواهد شد که در نتیجه آن همگان از معارف دینی با خبر خواهند شد و در نتیجه حجت بر تمام ساکنان روی زمین تمام خواهد شد و پس از آن حضرت حجت قیام خواهند نمود و با توجه به اینکه پیش از ظهور با اکثر مردم اتمام حجت شده است اکثریت مردم معارف حق را شنیده و ایمان خواهند آورد و تنها افراد معاند خواهند ماند که حضرت با آنها درگیر خواهد شد. چنان که در حال حاضر به برکت زمینه های فراهم آمده و با بهره گیری از تجهیزات و امکانات پیشرفته، علوم و معارف اسلامی در حال نشر به اقصی نقاط جهان بوده و در حال حاضر علاوه بر برنامه های تبلیغی به شیوه سمعی بصری، مبلغین فرهنگ اسلامی در سراسر جهان مشغول فعالیت های تبلیغی هستند که ثمرات آنها را در گسترش روز افزون اسلام با قرائت شیعی آن و یا علاقمندی به اسلام مشاهده می کنیم و به خاطر همین گسترش اسلام است که دشمنان حساسیت ویژه ای در زمینه اسلام پیدا کرده و به تخریب چهره آن می پردازند. در روایات نیز در زمینه آنچه گفته شد مطالبی وجود دارد که مؤید این تفسیر از اتصال انقلاب اسلامی به انقلاب جهانی حضرت مهدی می باشد.
به عنوان مثال در روایتی از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده است: «به زودی شهر کوفه از مؤمنان تهی می گردد و علم و دانش از آنجا رخت بر می بندد... و از شهری که آن را قم می نامند ظهور می کند و آنجا پایگاه علم و فضیلت و معدن دانش و کمال می گردد به گونه ای که روی زمین هیچ مستضعف (فکری) نمی ماند که از دین آگاهی نداشته باشد حتی زنان پرده نشین، و این زمان نزدیک به زمان ظهور قائم ما خواهد بود. خداوند قم و مردمش را جانشین حضرت حجت قرار می دهد و اگر چنین نبود زمین اهلش را فرو می برد و حجتی بر زمین نمی ماند. بنابراین علم و دانش از شهر قم به مشرق و مغرب جهان سرازیر می شود و حجت بر جهانیان تمام می گردد به گونه ای که هیچ شخصی نمی ماندکه دین و دانش به او نرسیده باشد و آنگاه حضرت قائم ظهور می کند و عذاب الهی بر کافران به دست آن حضرت فرود می آید زیرا خداوند از بندگان انتقام نمی گیرد مگر هنگامی که حجت بر آنان تمام شده باشد».[6]
با این حال نکته مهم در اینجا این است که ما توقع و انتظار داریم که این روایات بر وضعیت فعلی و انقلاب الهی و مقدس امام خمینی(ره) قابل تطبیق بوده و این انقلاب البته نه به طور حتمی بلکه در حدّ امکان و توقع و انتظار است به قیام حضرت مهدی(عج) متصل گردد و ما بر این امر و تحقق آن همواره دعا می کنیم.
امام علی ـ علیه السلام ـ می فرماید:
«عمارة القلوب فی معاشرة ذوی العقول؛ آبادی دل ها در معاشرت با صاحبان عقل و خرد است».[7]
پاورقی ها:
[1]. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج36، ص359، ح228، به نقل از ماهنامه موعود، شماره 95
[2]. هود / 113.
[3]. امام خمینی در سال 1342 خطاب به علمای اسلام فرمود: «حضرات آقایان توجه دارند که اصول اسلام در معرض خطر است، قرآن و مذهب در مخاطره است، با این احتمال تقیه حرام است و اظهار حقایق واجب است و لو بلغ ما بلغ». موسوی خمینی، سید روح الله، صحیفه، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چاپ دوم، 1377ش، ج1، ص178
[4]. ابن ماجه، سنن، ج2 ص1368؛ المعجم الاوسط، ج1، ص200؛ مجمع الزوائد، ج7، ص318؛ کشف الغمه، ج3، ص368؛ بحارالانوار، ج51، ص87 به نقل از: نجم الدین طبسی، نشانه هایی از دولت موعود، ص73.
[5]. بحارالانوار، ج6، ص216
[6]. همان، ج60، ص217.
[7]. غرر الحکم.
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}