پرسش :
درباره اندیشه های مرحوم بازرگان می خواستم بدانم ایشان چگونه اندیشمندی بودند؟
پاسخ :
در پاسخ به این سوال مناسب است در قالب چند محور به طرح اندیشه های مهندس بازرگان و بررسی آن بپردازیم:
اثبات دین از راه علوم تجربی: بررسی قرآن و احکام و معارف دینی از رهگذر پژوهش های علوم تجربی، موضوعی است که بسیاری از روشن فکران دینی تحصیل کرده غربی از جمله مهندس بازرگان به آن روی آورده و برای معرفی دین اسلام، آن را با قالب های علوم تجربی و حسی تطبیق داده اند.
مهندس مهدی بازرگان را که «پدر روشن فکری دینی» در ایران نام نهاده اند در مجموعه نوشته های خود، به ویژه کتاب «راه طی شده» تلاش دارد تا ایمان به خدا و معارف دینی را از راه علوم تجربی، تفسیر نموده و آن را بیان نمایند امّا باید توجه داشت که روش علوم تجربی و نگرش علمی به معارف و مفاهیم معنوی دین اسلام باعث خواهد شد که نارسایی ها و کاستی های روش علوم تجربی به مفاهیم مکتبی اسلام سرایت کرده و منشاء انحراف گردد یعنی جهان بینی علمی که مبتنی بر فرضیه و آزمون و خطا است بسیار متزلزل و محدود است و به تعبیر استاد شهید مطهری ـ رحمه الله علیه ـ، فرضیه و آزمون، ارزش موقت دارد و جهان بینی علمی متزلزل و بی ثبات است و نمی تواند پایگاه ایمان واقع شود.
مهندس بازرگان از مسایل علمی به ویژه ترمودینامیک که رشته درسی او در فرانسه بوده، به عنوان ابزاری برای اثبات و تفسیر مفاهیم اسلامی و جهان بینی دینی، بهره جسته است مهندس بازرگان برای شناخت اعتقادات دینی و حتی استنباط احکام، کلام و فلسفه و عرفان و فقاهت را نفی کرده و روش علوم تجربی را جایگزین آن می کند کتاب هایی نظیر «راه طی شده»، «مطهرات در اسلام» برای بیان اسلام به اصطلاح علمی نوشته شد و ضدیت بازرگان با فلسفه و عرفان نیز از همین جا سرچشمه می گیرد.
استاد مطهری در این باره می نویسد: «این دسته مدعی شدند که از نظر قرآن، تنها راه شناخت خداوند، مطالعه در طبیعت و مخلوقات با استفاده از روش های حسی است و هر راهی غیر از این بیهوده است».
استاد مطهری هم چنین در جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم می نویسد مولف کتاب «راه طی شده» معتقد است که راه خدا شناسی همان راه حسی و طبیعی است و حقیقت این است که راهی که مؤلف کتاب «راه طی شده» طی کرده اند، آن چنان بی راهه است که مجالی برای استدلال نمی گذارد[1]استاد مطهری هم چنین درباره این نوع تفکر می گوید:
کسانی که دعوت های مکرر قرآن را برای مطالعه در طبیعت، دلیل بی نیازی از پرداختن به براهین دقیق عقلی و فلسفی با تمام دشواری هایی که دارند، می دانند باید توجه داشته باشند که قرآن می خواهد مطالعه در مخلوقات را وسیله ای برای تنبّه و بیداری فطرت قرار دهد. یعنی قرآن می خواهد مطالعه در مخلوقات را وسیله برای راه فطرت و دل قرار دهد. به هر حال، مطالعه خلقت یعنی راه علوم حسی و تجربی به هیچ وجه قادر نیست جواب گوی مسائل مورد نیاز انسانی در الهیات باشد.[2]
غرب گرایی: مهندس بازرگان، همواره به غرب و اندیشه غربیان به دیده احترام و اشتیاق می نگرد و تلاش دارد تا اصول و مبانی فرهنگ اسلامی را به هر وسیله ای که ممکن است با تفکر و اندیشه غربی ها منطبق سازد، مهندس بازرگان در کتاب «راه طی شده» اروپائیان را مدح و ستایش نموده.[3] و اروپائیان را در خط انبیاء می داند و حمام رفتن صبحگاه آنان را به منزله وضو و غسل می شمارد و خواندن سر مقاله روزنامه صبح را به منزله نماز و خواندن مقالات و اطلاعات دیگر را حکم تعقیبات نماز و روزنامه نیم روز خواندن و به اخبار گوش دادن را صلوه الوسطی و کتاب خواندن بعد از ناهار را در حکم تعقیبات ظهر می داند و خوابیدنشان را همان هشت ساعت خواب شرعی مؤمنان که عبادت هم هست، می شمارد و به قمار خانه و می خانه و رقاص خانه رفتنشان را بسیار اندک و غیر قابل ملاحظه می داند و ورزش و تئاتر و موزه رفتن شبانه شان را هم در حکم امور مستحبه می شمارد.[4]
امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ در کتاب کشف الاسرار می نویسد: «اروپائیان به کجا رسیدند؟ آیا اروپای امروز که مشتی بی خرد، آرزوی آن را می برند، باید جزو ملل متحد به شمار آورد؟ اروپایی که جز خون خوارگی، آدم کشی و کشور سوزی مرامی ندارد و جز زندگی ننگین سرتا سر آشوب و هوس رانی خانمان سوز، منظوری در پیش او نیست. اروپایی که میلیون ها هم نوع خود را در زیر تانک ها و آتش توپ خانه ها به دیار نیستی فرستاد و می فرستد، اروپا به کجا رسیده که از او ستایش می کنید. آن چه در اروپاست، سر تا سر بیداد گری ها و آدم دری هاست... یکسره خود را در مقابل آن ها باخته، به طوری که قانون خود را نیز فراموش کرده اید و آن چه اروپایی می کند، خوب و میزان تمدن را همان می دانید و این از بزرگترین خطاهای شماست».[5]
دموکراسی: دفاع وی از دموکراسی به معنای چیزی فراتر از حفظ پارلمانتاریسم مشروطه نیست وی در آثار خود به رعایت قانون اساسی در زمان پهلوی را که طبق آن شاه باید سلطنت کند نه حکومت، تاکید می کند و بر این امر پای می فشرد که نمایندگان مردم در مجلس باید با انتخابات آزاد تعیین شوند.[6]
او می گوید: در غیاب پیامبر و امامان، مشروعیت حکومت اسلامی بر پایه مفهوم ولایت استوار است که از دیدگاه او به معنای قدرتی است که مردم به نمایندگان شان تفویض کرده اند.[7]
دین و سیاست: بازرگان در سال های آخر حیات خود، کتاب «آخرت و خدا هدف بعثت انبیا» را نگاشت. مهندس بازرگان در سیر تحولات فکری خود به «انکار سیاست در دین» رسید او ادعا می کند:[8] «نبوت و حکومت دو امر غیر قابل تلفیق در یکدیگرند» مهندس بازرگان در واپسین حیات خود معتقد بود: «شأن خداوند خالق، آن است که تعلیمات و هدایتش در حوزه ای باشد که انسان ذاتاً و فطرتاً از درک آن عاجز است و بجز از طریق وحی و هدایت الهی راهی به سوی آن ندارد، و راه و رسم و حل مسائل فردی و اجتماعی و به عبارت دیگر سیاست، در دسترس دانش است. یعنی انسان می تواند بدون دین، زندگی خود را سیاست کند. لذا دین نباید از آن سخن بگوید و اگر هم گفته باشد (به صورت) طفیلی است و امر آن به دست انسان و دانش اوست».[9]
در مجموع با وجود نبودن مجالی بیشتر برای پرداختن به اندیشه های بازرگان مناسب است به کتاب ها و مقالاتی که در این باره انتشار یافته مراجعه شود امّا اندیشه های مهندس بازرگان را می توان در این چند نکته خلاصه نمود:[10]
1ـ پذیرش تجدد گرایی و اصلاح طلبی در حوزه های اجتماعی و دینی و اِعمال آراء خود به نام دین.
2ـ انطباق اسلام با علوم روز، و خرافی دانستن هر آن چه که مغایر با اندیشه و تلقی او از علوم می شد.
3ـ بی توجهی و گریز نسبت به فقه و فقها و حوزه های علمیه از جنبه های تخصصی.
4ـ باور دموکراسی غربی و نظام پارلمانی بر اساس مشی حضور محتاطانه و گام به گام در مبارزات دموکراتیک انتخاباتی.
5ـ باور نظام شاهنشاهی با این توضیح که شاه طبق نظام مشروطه، به طور مشروط سلطنت کند و نه حکومت.
6ـ پذیرش اندیشه «ناسیونالیسم» و شکل گیری «اسلام برای ایران» در باور او.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ روشن فکری و سیاست، دکتر جهاندار امیری، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
2ـ مهندس بازرگان، موسسه فرهنگی قدر ولایت.
پاورقی ها:
[1] . استاد شهید مطهری، مرتضی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج 5، ص 28.
[2] . همان.
[3] . بازرگان، مهندس مهدی، راه طی شده، ص 76.
[4] . مهندس بازرگان، مهدی، راه طی شده، ص 76.
[5] . امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ، کشف الاسرار، ص 272.
[6] . اسلام، دموکراسی، فروغ جهان بخش، ص 158.
[7] . بازرگان، مهدی، بعثت و ایدئولوژی، ص 108.
[8] . مجله کیان، ش 28، ص 56.
[9] . آخرت و خدا هدف بعثت انبیا، ص 37.
[10] . تاریخ تهاجم فرهنگی غرب، نقش روشن فکران وابسته، مهندس مهدی بازرگان، انتشارات قدر ولایت، ص 91.
در پاسخ به این سوال مناسب است در قالب چند محور به طرح اندیشه های مهندس بازرگان و بررسی آن بپردازیم:
اثبات دین از راه علوم تجربی: بررسی قرآن و احکام و معارف دینی از رهگذر پژوهش های علوم تجربی، موضوعی است که بسیاری از روشن فکران دینی تحصیل کرده غربی از جمله مهندس بازرگان به آن روی آورده و برای معرفی دین اسلام، آن را با قالب های علوم تجربی و حسی تطبیق داده اند.
مهندس مهدی بازرگان را که «پدر روشن فکری دینی» در ایران نام نهاده اند در مجموعه نوشته های خود، به ویژه کتاب «راه طی شده» تلاش دارد تا ایمان به خدا و معارف دینی را از راه علوم تجربی، تفسیر نموده و آن را بیان نمایند امّا باید توجه داشت که روش علوم تجربی و نگرش علمی به معارف و مفاهیم معنوی دین اسلام باعث خواهد شد که نارسایی ها و کاستی های روش علوم تجربی به مفاهیم مکتبی اسلام سرایت کرده و منشاء انحراف گردد یعنی جهان بینی علمی که مبتنی بر فرضیه و آزمون و خطا است بسیار متزلزل و محدود است و به تعبیر استاد شهید مطهری ـ رحمه الله علیه ـ، فرضیه و آزمون، ارزش موقت دارد و جهان بینی علمی متزلزل و بی ثبات است و نمی تواند پایگاه ایمان واقع شود.
مهندس بازرگان از مسایل علمی به ویژه ترمودینامیک که رشته درسی او در فرانسه بوده، به عنوان ابزاری برای اثبات و تفسیر مفاهیم اسلامی و جهان بینی دینی، بهره جسته است مهندس بازرگان برای شناخت اعتقادات دینی و حتی استنباط احکام، کلام و فلسفه و عرفان و فقاهت را نفی کرده و روش علوم تجربی را جایگزین آن می کند کتاب هایی نظیر «راه طی شده»، «مطهرات در اسلام» برای بیان اسلام به اصطلاح علمی نوشته شد و ضدیت بازرگان با فلسفه و عرفان نیز از همین جا سرچشمه می گیرد.
استاد مطهری در این باره می نویسد: «این دسته مدعی شدند که از نظر قرآن، تنها راه شناخت خداوند، مطالعه در طبیعت و مخلوقات با استفاده از روش های حسی است و هر راهی غیر از این بیهوده است».
استاد مطهری هم چنین در جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم می نویسد مولف کتاب «راه طی شده» معتقد است که راه خدا شناسی همان راه حسی و طبیعی است و حقیقت این است که راهی که مؤلف کتاب «راه طی شده» طی کرده اند، آن چنان بی راهه است که مجالی برای استدلال نمی گذارد[1]استاد مطهری هم چنین درباره این نوع تفکر می گوید:
کسانی که دعوت های مکرر قرآن را برای مطالعه در طبیعت، دلیل بی نیازی از پرداختن به براهین دقیق عقلی و فلسفی با تمام دشواری هایی که دارند، می دانند باید توجه داشته باشند که قرآن می خواهد مطالعه در مخلوقات را وسیله ای برای تنبّه و بیداری فطرت قرار دهد. یعنی قرآن می خواهد مطالعه در مخلوقات را وسیله برای راه فطرت و دل قرار دهد. به هر حال، مطالعه خلقت یعنی راه علوم حسی و تجربی به هیچ وجه قادر نیست جواب گوی مسائل مورد نیاز انسانی در الهیات باشد.[2]
غرب گرایی: مهندس بازرگان، همواره به غرب و اندیشه غربیان به دیده احترام و اشتیاق می نگرد و تلاش دارد تا اصول و مبانی فرهنگ اسلامی را به هر وسیله ای که ممکن است با تفکر و اندیشه غربی ها منطبق سازد، مهندس بازرگان در کتاب «راه طی شده» اروپائیان را مدح و ستایش نموده.[3] و اروپائیان را در خط انبیاء می داند و حمام رفتن صبحگاه آنان را به منزله وضو و غسل می شمارد و خواندن سر مقاله روزنامه صبح را به منزله نماز و خواندن مقالات و اطلاعات دیگر را حکم تعقیبات نماز و روزنامه نیم روز خواندن و به اخبار گوش دادن را صلوه الوسطی و کتاب خواندن بعد از ناهار را در حکم تعقیبات ظهر می داند و خوابیدنشان را همان هشت ساعت خواب شرعی مؤمنان که عبادت هم هست، می شمارد و به قمار خانه و می خانه و رقاص خانه رفتنشان را بسیار اندک و غیر قابل ملاحظه می داند و ورزش و تئاتر و موزه رفتن شبانه شان را هم در حکم امور مستحبه می شمارد.[4]
امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ در کتاب کشف الاسرار می نویسد: «اروپائیان به کجا رسیدند؟ آیا اروپای امروز که مشتی بی خرد، آرزوی آن را می برند، باید جزو ملل متحد به شمار آورد؟ اروپایی که جز خون خوارگی، آدم کشی و کشور سوزی مرامی ندارد و جز زندگی ننگین سرتا سر آشوب و هوس رانی خانمان سوز، منظوری در پیش او نیست. اروپایی که میلیون ها هم نوع خود را در زیر تانک ها و آتش توپ خانه ها به دیار نیستی فرستاد و می فرستد، اروپا به کجا رسیده که از او ستایش می کنید. آن چه در اروپاست، سر تا سر بیداد گری ها و آدم دری هاست... یکسره خود را در مقابل آن ها باخته، به طوری که قانون خود را نیز فراموش کرده اید و آن چه اروپایی می کند، خوب و میزان تمدن را همان می دانید و این از بزرگترین خطاهای شماست».[5]
دموکراسی: دفاع وی از دموکراسی به معنای چیزی فراتر از حفظ پارلمانتاریسم مشروطه نیست وی در آثار خود به رعایت قانون اساسی در زمان پهلوی را که طبق آن شاه باید سلطنت کند نه حکومت، تاکید می کند و بر این امر پای می فشرد که نمایندگان مردم در مجلس باید با انتخابات آزاد تعیین شوند.[6]
او می گوید: در غیاب پیامبر و امامان، مشروعیت حکومت اسلامی بر پایه مفهوم ولایت استوار است که از دیدگاه او به معنای قدرتی است که مردم به نمایندگان شان تفویض کرده اند.[7]
دین و سیاست: بازرگان در سال های آخر حیات خود، کتاب «آخرت و خدا هدف بعثت انبیا» را نگاشت. مهندس بازرگان در سیر تحولات فکری خود به «انکار سیاست در دین» رسید او ادعا می کند:[8] «نبوت و حکومت دو امر غیر قابل تلفیق در یکدیگرند» مهندس بازرگان در واپسین حیات خود معتقد بود: «شأن خداوند خالق، آن است که تعلیمات و هدایتش در حوزه ای باشد که انسان ذاتاً و فطرتاً از درک آن عاجز است و بجز از طریق وحی و هدایت الهی راهی به سوی آن ندارد، و راه و رسم و حل مسائل فردی و اجتماعی و به عبارت دیگر سیاست، در دسترس دانش است. یعنی انسان می تواند بدون دین، زندگی خود را سیاست کند. لذا دین نباید از آن سخن بگوید و اگر هم گفته باشد (به صورت) طفیلی است و امر آن به دست انسان و دانش اوست».[9]
در مجموع با وجود نبودن مجالی بیشتر برای پرداختن به اندیشه های بازرگان مناسب است به کتاب ها و مقالاتی که در این باره انتشار یافته مراجعه شود امّا اندیشه های مهندس بازرگان را می توان در این چند نکته خلاصه نمود:[10]
1ـ پذیرش تجدد گرایی و اصلاح طلبی در حوزه های اجتماعی و دینی و اِعمال آراء خود به نام دین.
2ـ انطباق اسلام با علوم روز، و خرافی دانستن هر آن چه که مغایر با اندیشه و تلقی او از علوم می شد.
3ـ بی توجهی و گریز نسبت به فقه و فقها و حوزه های علمیه از جنبه های تخصصی.
4ـ باور دموکراسی غربی و نظام پارلمانی بر اساس مشی حضور محتاطانه و گام به گام در مبارزات دموکراتیک انتخاباتی.
5ـ باور نظام شاهنشاهی با این توضیح که شاه طبق نظام مشروطه، به طور مشروط سلطنت کند و نه حکومت.
6ـ پذیرش اندیشه «ناسیونالیسم» و شکل گیری «اسلام برای ایران» در باور او.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ روشن فکری و سیاست، دکتر جهاندار امیری، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
2ـ مهندس بازرگان، موسسه فرهنگی قدر ولایت.
پاورقی ها:
[1] . استاد شهید مطهری، مرتضی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج 5، ص 28.
[2] . همان.
[3] . بازرگان، مهندس مهدی، راه طی شده، ص 76.
[4] . مهندس بازرگان، مهدی، راه طی شده، ص 76.
[5] . امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ، کشف الاسرار، ص 272.
[6] . اسلام، دموکراسی، فروغ جهان بخش، ص 158.
[7] . بازرگان، مهدی، بعثت و ایدئولوژی، ص 108.
[8] . مجله کیان، ش 28، ص 56.
[9] . آخرت و خدا هدف بعثت انبیا، ص 37.
[10] . تاریخ تهاجم فرهنگی غرب، نقش روشن فکران وابسته، مهندس مهدی بازرگان، انتشارات قدر ولایت، ص 91.
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}