پرسش :

با توجه به این که جنگ نرم سابقه ای در تاریخ اسلام دارد، اهداف جنگ نرم بر علیه انقلاب اسلامی ما چه می باشد؟


پاسخ :
جنگ نرم عبارت است از استفاده از ابزارهای فرهنگی و روشهای نوین که به آرامی در بافت فرهنگی و هویتی یک نظام حرکت می کند، آثار عمیقی از خود به جای می گذارد، جبران اثرات آن به سادگی قابل جبران نیست و در نهایت موجب تغییر در مبانی یک نظام به سمت الگوهای مهاجم خواهد شد. به اعتقاد برخی، جنگ نرم به خصوص عملیات روانی آن سابقه ای به قدمت تاریخ انسانیت دارد. از این حیث کمتر برهه ای از تاریخ حیات سیاسی و نظامی بشر را می توان یافت که فارغ از این عنصر باشد.
در تاریخ اسلام، روشن کردن آتش از سوی سپاهیان اسلام در شب فتح مکه و ایجاد ترس در دل مکیان از این راه، نقش مهمی در شکستن مقاومت آنها داشت و قرآن کریم را بر سر نیزه کردن، حیله عمروعاص و شکست دادن سپاه در آستانه پیروزی امام علی(ع) با این وسیله، نمونه های برجسته ای از جنگ هایی است که به اقتضای فرصت و نبوغ طراحان آن، به منصه ظهور رسیده اند.
در قرآن کریم، آیات زیادی وجود دارد که بیشتر آنها مربوط به جنگ های صدر اسلام، در عصر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می باشد. بخشی از این آیات، در مقام پاسخ گویی به جنگ روانی دشمن و خنثی کردن توطئه های آنان می باشند و بخش دیگری از آیات، که جنبه تعرضی دارند، می خواهند روحیة طرف مقابل را تحت تاثیر قرار داده، او را به تسلیم وادارند و بخشی دیگر از آیات نیز در زمانی که مسلمانان احساس ضعف و شکست می کنند، درصدد تقویت روحیه آنان است. با مطالعه سنت نیز می توان روایات متعددی را در این زمینه ذکر کرد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با نقشی همه جانبه که در جنگ ها به کار گرفته بود، دگرگونی بزرگی در آیین نبردهای جدید به وجود آورد. وی جنگ را به تمام جبهه ها کشاند و از هر سلاحی که در اختیارش بود، بهره گرفت و همان طور که نبرد همه جانبه در تمام جبهه ها جریان داشت، «جنگ روانی » نیز با شدت مورد استفاده قرار می گرفت. جنگ های مسلحانه، نتیجة عوامل نظامی، اقتصادی و روانی بوده است و به همین دلیل، به «نبرد همه جانبه» تعبیر می شود.[1]
با توجه به گسترة بحث «جنگ روانی در قرآن و سیره نبوی»، از میان ابزارها و روش های جنگ روانی، در این نوشتار، فقط موضوع «شایعه» مورد بررسی قرار می گیرد.
پیشینة شایعه در اسلام
در تاریخ اسلام نیز آن جا که ابهام در رخداد مهمی پیش می آمد، شایعات رواج و قوت می گرفتند. تاریخ غزوات پیامبر صلی الله علیه وآله آکنده از این گونه شایعات است که غالبا به وسیلة گروه های سست عنصر حزب نفاق در سطح صفوف رزم، انتشار می یافتند و تخم یأس و ترس را در دل ها می پراکندند. در ذیل، نمونه هایی از این شایعات را ملاحظه می کنید:
الف) در آیات یازدهم و دوازدهم سوره احزاب به شایعات موجود در جنگ احزاب اشاره شده که توسط آن می خواستند مسلمانان را از جنگ بترسانند و دلسرد کنند آنجا که می فرماید: «خدا و پیامبرش جز فریب به ما وعده ای نداده اند».[2] «و گروهی از آنان گفتند: ای مردم یثرب! این جا، جای ماندنتان نیست؛ بازگردید و گروهی از آنان از پیامبر صلی الله علیه و آله رخصت می طلبیدند و می گفتند: خانه های ما را حفاظی نیست. خانه هایشان بی حفاظ نبود؛ می خواستند بگریزند».[3]
سلمان فارسی می گوید: در جنگ احزاب، آن گاه که مشغول حفر خندق بودم، ناگهان با سنگی روبه رو شدم که کار را بر من دشوار کرد و کلنگ در آن کارگر نبود. رسول خدا صلی الله علیه وآله که در آن نزدیکی بود، پیش آمد و کلنگ را گرفت و به سنگ زد و برقی زد. از ضربة دوم و سوم نیز برقی جست و سپس سنگ شکست. سلمان پرسید: یا رسول الله! این برق ها چه بود؟ فرمود: «تو هم دیدی»؟ گفتم: آری. فرمود: «جرقة اول، کلید فتح یمن بود. جرقة دوم، کلید فتح شام و مغرب زمین و جرقة سوم، کلید فتح مشرق و ایران زمین بود که خدا به من عنایت نمود. ای سلمان! اینها نشانه فتوحاتی است که پس از من، خداوند برای شما خواهد گشود؛ شام، فتح خواهد شد... و هیچ کس را یارای ستیز با شما نخواهد بود. یمن نیز برای شما فتح خواهد شد و خاور هم برای شما گشوده خواهد گشت و خسرو پرویز پس از فتح کشورش، کشته خواهد شد». سلمان می گوید: همة اینها را دیدم. پیامبر این سخنان را هنگامی فرمود که می دید چه ترس و بیمی مسلمانان را فرا گرفته است.
ب) در مورد شایعاتی که در جنگ تبوک رواج داشت در آیاتی از سوره توبه چنین آمده که: «و اگر به تو مصیبتی رسد، می گویند: ما چارة کار خویش پیش از این اندیشیده ایم».[4] «و بعضی از ایشان، پیامبر ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ را می آزارند و می گویند: او به سخن هر کس گوش می دهد (او گوش است)».[5] «گفتند: در هوای گرم، به جنگ نروید».[6]
در تفسیر این آیات آمده که عبدالله بن ابی، که به همراه گروهی از منافقان از حرکت خودداری کرد، گفت: محمد می خواهد با این سختی و در هوای گرم و سرزمین دور، با رومیان نبرد کند؛ آن هم با سپاهی که تاکنون کسی مانندش را ندیده است. گویی محمد جنگ با رومیان را ساده پنداشته است. به خدا! گویا می بینم که فردا اصحاب محمد، همگی به بند اسارت درآیند.
منافقان نیز به پیروی از سرکردة خویش، همین شیوه را در پیش گرفتند و گفتند: می پندارند جنگ با رومیان، مثل جنگ با دیگران است! به خدا قسم! فردا شما را به ریسمان، بسته خواهیم دید. ودیعه بن ثابت هم گفت: نمی دانم چرا قرآن خوانان ما از همه شکم باره تر و به هنگام جنگ، ترسوترند!
اهداف شایعات
انتشار شایعات در جنگ، می تواند نقش تعیین کننده ای در جنگ ایفا نماید. در سیر غزوات پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، گاهی شاهد به کارگیری ماهرانة شایعات به عنوان ابزار جنگ روانی هستیم و این می رساند که آن حضرت در چهارچوب خط مشی پایدار «دعوت - هدایت » و در پرتو حفظ موجودیت نظام و امنیت ملی، اساساً جنگ و ابزار کارآمد آن را استثنایی از اصل نیرنگ و فریب دانسته اند؛ زیرا: «ان الحرب خدعه»[7] و بر این پایه، از عواملی که اتحاد احزاب ـ مانند یهود بنی قریظه، مشرکان مکه، قبایل غطفان و فزاره ـ را در جنگ خندق، متلاشی ساخت و به موقعیت تهدید کننده و بحرانی خاتمه بخشید، انتشار شایعاتی بود که با مشورت و درایت پیامبرصلی الله علیه وآله توسط نعیم ابن مسعود به اجرا درآمد.[8]
اهداف اصلی
جنگ نرم به عنوان عملی سازمان یافته و برنامه ریزی شده پدیده ای همیشگی و پیوسته که اختصاص به مقطع زمانی خاصی هم ندارد. با توجه به این مسأله می توان اهداف جنگ نرم به خصوص جنبه روانی آن را در یک تقسیم بندی به اهداف سیاسی و اهداف نظامی و در تقسیم بندی دیگر، آن را به اهداف و مقاصد استراتژیکی و مقاصد تاکتیکی، تقسیم نمود که البته شرح هر کدام از آنها و یافتن مصادیق شان فرصت و مجال دیگری می طلبد و از حوصله بحث خارج است.
می توان تا حدودی برخی از مهمترین اهداف جنگ نرم به خصوص جنبه روانی آن را بدین گونه برشمرد:
1. تأثیرگذاری شدید بر افکار عمومی جامعه مورد هدف، از راه طرح جنگ نرم و با ابزار خبر و اطلاع رسانی هدفمند و کنترل شده که نظام سلطه همواره از این روش برای پیشبرد اهداف خود سود جسته است و البته موفقیت هایی هم در این زمینه داشته است.
2. ترساندن از مرگ یا فقر یا قدرت خارجی سرکوبگر و پس از آن دعوت به تسلیم از راه پخش شایعات و دامن زدن به آن برای ایجاد جو بی اعتمادی و ناامنی روانی.
3. اختلاف افکنی در صفوف مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام های نظامی و سیاسی کشور مورد نظر در راستای تجزیه سیاسی کشور.
4. اشاعه بذر یأس و نومیدی درمیان مردم و بویژه نسل جوان به منظور بی تفاوت کردن آنها نسبت به کشور خود و تحولات احتمالی آتی.
5.کاهش روحیه و کارآیی رزمی (البته در زمان جنگ نظامی).
6. ایجاد اختلال در سامانه های کنترلی و ارتباطی کشور هدف.
7. تبلیغات سیاه (با هدف براندازی و آشوب) به وسیله شایعه پراکنی، پخش تصاویر مستهجن، جوسازی از راه پخش شب نامه ها و... .
8. تقویت نارضایتی های ملت به دلیل مسائل مذهبی، قومی، سیاسی و اجتماعی نسبت به دولت خود به طوری که در مواقع حساس این نارضایتی ها زمینه تجزیه کشور را فراهم کند.
9. تلاش برای بحرانی و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نیز تحلیل های نادرست و اغراق آمیز که مقام معظم رهبری نیز در دیدار اخیر اعضای مجلس خبرگان با ایشان به آن اشاره داشته و آن را در راستای خط تهاجمی دشمن توصیف کردند.
با توجه به تمام مطالبی که گفته شد ضرورت مقابله جدی با جنگ نرم دشمن بر کسی پوشیده نمی ماند. اما در این میان وحدت استراتژیک تمام نهادهای کشور نیز مقدمه ای لازم برای خنثی کردن اهداف و نیات دشمنان است.[9]
امیرمؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ می فرمایند: «مَن فَکرَ قَبلَ العَمَلِ کثُرَ صَوابُهُ؛ هر کسی که قبل از انجام کار بیندیشد، راست روی و به مقصد رسیدنش بسیار باشد».[10]
معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ جنگ نرم و وضعیت کنونی ما، مرکز پژوهش های فرهنگی و اجتماعی صدرا، تهران، دبیرخانه شورای فرهنگی، 1388ش.
2ـ راهکارهای آمریکا برای جنگ نرم با جمهوری اسلامی ایران، مهسا ماه پیشانیان، فصلنامه تخصصی عملیات روانی، س5، ش18، 1386ش.
3ـ نبرد سایه ها، فاطمه مرسلی، تهران، گروه اندیشه رحال.
پاورقی ها:
[1]. طلاس، مصطفی، پیامبر و آیین نبرد، ترجمه حسن اکبری مرزناک، مؤسسه انتشارات بعثت، ص515ـ516.
[2]. احزاب / 12.
[3]. احزاب / 13.
[4]. توبه / 50.
[5]. توبه / 61.
[6]. توبه / 81.
[7]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج33، ص331.
[8]. منبع: خبرگزاری فارس، 16/10/1388.
[9]. منبع: روزنامه ایران 1/2/86 و سایت C:\Documents and Settings\hoghoogh\Desktop؛ سراج 10؛ تاریخچه جنگ نرم.htm.
[10]. غرر الحکم و درر الکلم، ج2، ص650.