پرسش :
چرا مقامات اجرایی و مسؤولان دولت جمهوری اسلامی جهت کنترل بی حجابی در دانشگاهها اقدام مؤثری نمی کنند و چرا مقام معظم رهبری با تدبیر خویش و دستورات لازم در این زمینه اقدام نمی فرمایند؟
پاسخ :
مسأله لباس و پوشش اسلامى از جمله دستورات اسلام در زمینه بهداشت روانى و معنوى مسلمانان و جامعه دینى است. این مسأله همانند سایر احکام دین، آمیخته با عقل و استدلال بوده و در صورت اجراى درست آن، تأثیر عمده اى در سلامت جامعه خواهد داشت.
بنابراین، اگر ما در مسأله لباس و پوشش اسلامى اهل منطق و استدلال نبوده و نتوانیم حقانیت و لزوم پوشش اسلامى را با دلیل و برهان ثابت کنیم و نتوانیم در اندیشه و دل مردم راه پیدا کنیم بالطبع، نخواهیم توانست نگهبان خوبى براى حفظ و نگهدارى احکام نورانى دین باشیم. البته ما اکنون در صدد تبیین جایگاه و اهمیت پوشش اسلامى نیستیم.
به طور کلى، در جهان بینى اسلامى و در قاموس دین، انسان با دو بعد معنویت و مادیت (بر خلاف فرهنگ غربى که ساختمان فکرى و فرهنگى انسان را بر ستون هاى «مادیت» استوار مى کند و معنویت در حاشیه قرار مى گیرد) تعریف مى شود. بنابراین در فرهنگ اسلامى، انسان، موجودى است که معنویت و حرکت به سوى خدا، کمال مطلوب و نهایت زندگى اوست.
نکته اساسى این است که در اسلام، معنویت در مقابل مادیت و به عنوان «آلترناتیو» و رقیب مادیت نیست که بخواهد حریف را از صحنه خارج کند، بلکه هدایت و کنترل جسمانیت و مادیت را بر عهده دارد. اصولًا دین براى این نیامده است تا ما را از جسم یکسره غافل سازد و از دنیا جدا کند بلکه براى آن است که به ما راه درست استفاده از جسم را بیاموزد تا بتوانیم با حفظ اعتدال از تندروى و کند روى مصون بمانیم یعنى چنان نباشیم که فقط به بعد مادى خویش توجه کرده و جز به بهره ورى از جسم به چیز دیگرى نیندیشیم.
بنابراین، در قاموس دین، انسان رو به سوى خدا دارد که کمال مطلق و سرچشمه همه خوبى هاست و ارزش هاست، به طورى که، انسان از تن بهره مى گیرد اما به اندازه، نه همه وقت، نه همه جا و نه با همه کس.
درست در این نقطه است که حجاب (پوشش) اسلامى، معنى پیدا مى کند، یعنى انسان در اسلام خود را شریف تر از آن مى داند که به جسمش شناخته شود و وظیفه خود را مهم تر از آن مى بیند که تنها به بدن نمایى و آرایش جسم بپردازد. انسان در همه بینش هاى معنوى و از جمله در اسلام، براى آن لباس نمى پوشد که تن خویش را نشان دهد، بلکه لباس مى پوشد تا تن خود را بپوشاند. لباس براى او به منزله یک حریم است که تن را از دستبرد، محفوظ نگه دارد. لباس براى آن است که تحریک جنسى را کم کند نه آنکه بر قدرت تحریک بیفزاید. و انسان مسلمان در صدد تزیین بدن جهت فروش آن به خلق نیست بلکه در صدد فروش جان خویش به خداى متعال است. حجاب اسلامى مى تواند چنین عملکردى داشته باشد. به هر حال، مسأله بد حجابى از معضلات کنونى جامعه ماست. این گونه رفتار ریشه در حدود نیم قرن سلطه سلسله اسلام گریز (و اسلام ستیز) پهلوى و تبلیغات غرب دارد.
به عبارت دیگر، یکى از ثمرات وابستگى سلسله پهلوى و هجوم غرب به ایران، تغییر لباس و رواج برهنگى در میان قشرهایى از جامعه بوده است و از آن در رژیم طاغوت تحت عنوان «کشف حجاب» یاد مى شد که در حقیقت چیزى جز مبارزه با پوشش انسانى اسلامى و ترویج لباس غربى نبود.
البته در مسأله کشف حجاب در عصر رضاشاه، اکثریت مردم مقاومت زیادى کردند و حتى حاضر شدند جان خود را فدا کنند و کفن بپوشند اما لباس غربى نپوشند.
اما رسوبات فرهنگى رژیم گذشته (به ویژه مسأله بى حجابى) امروزه بیشتر در قالب «بد حجابى» خود نمایى مى کند و جامعه ما را تا حدى فرا گرفته است.
متأسفانه، فرهنگ بد حجابى، محیط هاى دانشگاهى و فضاهاى فرهنگى کشور ما و نوجوانان و جوانان را تحت تأثیر خویش قرار داده است. علاوه بر اینکه، دشمنان فکر و فرهنگ دینى، عمدتاً جوانان را هدف قرار داده و در صدد دور کردن آنان از فرهنگ اصیل اسلامى مى باشند. البته از دشمن انتظارى جز این نیست. ما چه باید بکنم و راه چاره چیست؟
اصولًا آیا مى توان با قراردادها و بخشنامه هاى رنگارنگ، چنین معضلى را حل کرد؟ آیا مى توان با ابزارهاى قانونى و الزام آور، دردهایى
از این نوع را التیام بخشید؟
به یقین باید گفت که در این موارد نه با کمبود و نبود قوانین مواجه بوده و نه مى توان با اسلحه قانون به جنگ بى حجابى و بد حجابى رفت، همانگونه که با اجبار و قدرت نمى توان به جنگ حجاب (پوشش اسلامى)، تحت عنوان «کشف حجاب» رفت، همین طور نمى توان با اجبار و زور، پوشش اسلامى را فرا گیر کرد. گرچه در بعضى موارد فقط اجبار موثر خواهد بود.
حقیقت این است که این موضوع (بدحجابى و بى حجابى)، بیشتر از آنچه که به قوانین مربوط شود به فرهنگ (عمومى) جامعه بستگى دارد. به عبارت دیگر، ایمان قلبى به دین و عملکرد مثبت آن، اساسى ترین عنصر و مؤثرترین نسخه براى حفظ و استمرار فرهنگ حجاب در جامعه است.
به هر حال از آنجا که دشمنان فرهنگ دینى، از طریق ماهواره، افراد غرب زده و از همه مهم تر با تهاجم فرهنگى خویش با حوصله زیاد و در پروسه زمانى طولانى در صدد گسترش فرهنگ سکولار و نفوذ فرهنگ بى حجابى و بدحجابى در بین کشورهاى داراى فرهنگ دینى و از جمله به کشور اسلامى ما هستند، مقابله با چنین پروسه و اصلاح آن نیز، نیازمند کار دقیق فرهنگى با برنامه هاى دراز مدت است، چرا که تنها وضع قوانین و رفتارهاى قهر آمیز نمى تواند ضامن اجراى مقررات اسلامى باشد و همین مسأله، وظایف ما را به عنوان یک فرد مسلمان و دین دار، دو چندان مى کند. این وظیفه در چند سطح قابل بررسى است:
1. اصولًا مسؤولان کشور در برابر تعلیم و تربیت نوجوانان و جوانان آن مملکت مسؤولند بنابراین باید با بکارگیرى همه ابزارهاى لازم در رفع زمینه هاى بى حجابى و بد حجابى (بیکارى، بالا رفتن سن ازدواج بى عدالتى، تبعیض و) و گسترش فرهنگ دینى و ارزش هاى پایدار اسلامى، نهایت تلاش خویش را بکار گیرند، بنابراین، شرعاً و قانوناً مجاز نیستند که با سهل انگارى خویش، اسباب کم رنگ شدن دین و اخلاق در جامعه را فراهم آورند.
2. همه مردم و به خصوص جوانان و نوجوانان متدین، از حیث «کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته» قیام به امر به معروف و نهى از منکر کرده و با اخلاق حسنه و بدون برخورد فیزیکى و تنش (و حتى با پرهیز از صحنه هایى که خود امر و نهى کننده ممکن است مورد تهمت قرار گیرد) و با اتکال به خداوند متعال، تلاش دشمنان را خنثى کرده و آنان را ناکام بگذارند.
3. کارهاى بنیادى فرهنگى: هنرمندان و ارباب رسانه هاى صوتى تصویرى (بخش دولتى و خصوصى) نیز مى توانند با ارائه کارهاى هنرى خویش (اعم از فیلم، عکس، نقاشى، بازیگرى و) در تعمیق فرهنگ پوشش اسلامى و اهمیت آن، هنر نمایى کنند. البته به این شرط که خودشان با پوشش مطلوب ظاهر شوند. بى شک با توجه به الگوپذیرى جوانان و نوجوانان از هنرمندان، مسؤولیت آنان پیش خدا و خلق بسیار سنگین است.
4. برخورد قانونى و کنترل رفتار فیزیکى: با توجه به مسایل پیش گفته در بخش اقدامات فرهنگى و اجرایى، اگر عده اى اندک خواستند هنجارهاى عمومى و دینى را در عمل به زیر سؤال ببرند، نیروهاى اجرایى مسؤول باید به وظایف خویش عمل کنند.
به هر حال، در این مسأله ظریف و حساس، هم کار فرهنگى دامنه دار و هم کار قانونى و کنترل رفتار فیزیکى توأماً مؤثر خواهد بود و هر کدام بدون دیگرى مفید و مؤثر نخواهد بود
مسأله لباس و پوشش اسلامى از جمله دستورات اسلام در زمینه بهداشت روانى و معنوى مسلمانان و جامعه دینى است. این مسأله همانند سایر احکام دین، آمیخته با عقل و استدلال بوده و در صورت اجراى درست آن، تأثیر عمده اى در سلامت جامعه خواهد داشت.
بنابراین، اگر ما در مسأله لباس و پوشش اسلامى اهل منطق و استدلال نبوده و نتوانیم حقانیت و لزوم پوشش اسلامى را با دلیل و برهان ثابت کنیم و نتوانیم در اندیشه و دل مردم راه پیدا کنیم بالطبع، نخواهیم توانست نگهبان خوبى براى حفظ و نگهدارى احکام نورانى دین باشیم. البته ما اکنون در صدد تبیین جایگاه و اهمیت پوشش اسلامى نیستیم.
به طور کلى، در جهان بینى اسلامى و در قاموس دین، انسان با دو بعد معنویت و مادیت (بر خلاف فرهنگ غربى که ساختمان فکرى و فرهنگى انسان را بر ستون هاى «مادیت» استوار مى کند و معنویت در حاشیه قرار مى گیرد) تعریف مى شود. بنابراین در فرهنگ اسلامى، انسان، موجودى است که معنویت و حرکت به سوى خدا، کمال مطلوب و نهایت زندگى اوست.
نکته اساسى این است که در اسلام، معنویت در مقابل مادیت و به عنوان «آلترناتیو» و رقیب مادیت نیست که بخواهد حریف را از صحنه خارج کند، بلکه هدایت و کنترل جسمانیت و مادیت را بر عهده دارد. اصولًا دین براى این نیامده است تا ما را از جسم یکسره غافل سازد و از دنیا جدا کند بلکه براى آن است که به ما راه درست استفاده از جسم را بیاموزد تا بتوانیم با حفظ اعتدال از تندروى و کند روى مصون بمانیم یعنى چنان نباشیم که فقط به بعد مادى خویش توجه کرده و جز به بهره ورى از جسم به چیز دیگرى نیندیشیم.
بنابراین، در قاموس دین، انسان رو به سوى خدا دارد که کمال مطلق و سرچشمه همه خوبى هاست و ارزش هاست، به طورى که، انسان از تن بهره مى گیرد اما به اندازه، نه همه وقت، نه همه جا و نه با همه کس.
درست در این نقطه است که حجاب (پوشش) اسلامى، معنى پیدا مى کند، یعنى انسان در اسلام خود را شریف تر از آن مى داند که به جسمش شناخته شود و وظیفه خود را مهم تر از آن مى بیند که تنها به بدن نمایى و آرایش جسم بپردازد. انسان در همه بینش هاى معنوى و از جمله در اسلام، براى آن لباس نمى پوشد که تن خویش را نشان دهد، بلکه لباس مى پوشد تا تن خود را بپوشاند. لباس براى او به منزله یک حریم است که تن را از دستبرد، محفوظ نگه دارد. لباس براى آن است که تحریک جنسى را کم کند نه آنکه بر قدرت تحریک بیفزاید. و انسان مسلمان در صدد تزیین بدن جهت فروش آن به خلق نیست بلکه در صدد فروش جان خویش به خداى متعال است. حجاب اسلامى مى تواند چنین عملکردى داشته باشد. به هر حال، مسأله بد حجابى از معضلات کنونى جامعه ماست. این گونه رفتار ریشه در حدود نیم قرن سلطه سلسله اسلام گریز (و اسلام ستیز) پهلوى و تبلیغات غرب دارد.
به عبارت دیگر، یکى از ثمرات وابستگى سلسله پهلوى و هجوم غرب به ایران، تغییر لباس و رواج برهنگى در میان قشرهایى از جامعه بوده است و از آن در رژیم طاغوت تحت عنوان «کشف حجاب» یاد مى شد که در حقیقت چیزى جز مبارزه با پوشش انسانى اسلامى و ترویج لباس غربى نبود.
البته در مسأله کشف حجاب در عصر رضاشاه، اکثریت مردم مقاومت زیادى کردند و حتى حاضر شدند جان خود را فدا کنند و کفن بپوشند اما لباس غربى نپوشند.
اما رسوبات فرهنگى رژیم گذشته (به ویژه مسأله بى حجابى) امروزه بیشتر در قالب «بد حجابى» خود نمایى مى کند و جامعه ما را تا حدى فرا گرفته است.
متأسفانه، فرهنگ بد حجابى، محیط هاى دانشگاهى و فضاهاى فرهنگى کشور ما و نوجوانان و جوانان را تحت تأثیر خویش قرار داده است. علاوه بر اینکه، دشمنان فکر و فرهنگ دینى، عمدتاً جوانان را هدف قرار داده و در صدد دور کردن آنان از فرهنگ اصیل اسلامى مى باشند. البته از دشمن انتظارى جز این نیست. ما چه باید بکنم و راه چاره چیست؟
اصولًا آیا مى توان با قراردادها و بخشنامه هاى رنگارنگ، چنین معضلى را حل کرد؟ آیا مى توان با ابزارهاى قانونى و الزام آور، دردهایى
از این نوع را التیام بخشید؟
به یقین باید گفت که در این موارد نه با کمبود و نبود قوانین مواجه بوده و نه مى توان با اسلحه قانون به جنگ بى حجابى و بد حجابى رفت، همانگونه که با اجبار و قدرت نمى توان به جنگ حجاب (پوشش اسلامى)، تحت عنوان «کشف حجاب» رفت، همین طور نمى توان با اجبار و زور، پوشش اسلامى را فرا گیر کرد. گرچه در بعضى موارد فقط اجبار موثر خواهد بود.
حقیقت این است که این موضوع (بدحجابى و بى حجابى)، بیشتر از آنچه که به قوانین مربوط شود به فرهنگ (عمومى) جامعه بستگى دارد. به عبارت دیگر، ایمان قلبى به دین و عملکرد مثبت آن، اساسى ترین عنصر و مؤثرترین نسخه براى حفظ و استمرار فرهنگ حجاب در جامعه است.
به هر حال از آنجا که دشمنان فرهنگ دینى، از طریق ماهواره، افراد غرب زده و از همه مهم تر با تهاجم فرهنگى خویش با حوصله زیاد و در پروسه زمانى طولانى در صدد گسترش فرهنگ سکولار و نفوذ فرهنگ بى حجابى و بدحجابى در بین کشورهاى داراى فرهنگ دینى و از جمله به کشور اسلامى ما هستند، مقابله با چنین پروسه و اصلاح آن نیز، نیازمند کار دقیق فرهنگى با برنامه هاى دراز مدت است، چرا که تنها وضع قوانین و رفتارهاى قهر آمیز نمى تواند ضامن اجراى مقررات اسلامى باشد و همین مسأله، وظایف ما را به عنوان یک فرد مسلمان و دین دار، دو چندان مى کند. این وظیفه در چند سطح قابل بررسى است:
1. اصولًا مسؤولان کشور در برابر تعلیم و تربیت نوجوانان و جوانان آن مملکت مسؤولند بنابراین باید با بکارگیرى همه ابزارهاى لازم در رفع زمینه هاى بى حجابى و بد حجابى (بیکارى، بالا رفتن سن ازدواج بى عدالتى، تبعیض و) و گسترش فرهنگ دینى و ارزش هاى پایدار اسلامى، نهایت تلاش خویش را بکار گیرند، بنابراین، شرعاً و قانوناً مجاز نیستند که با سهل انگارى خویش، اسباب کم رنگ شدن دین و اخلاق در جامعه را فراهم آورند.
2. همه مردم و به خصوص جوانان و نوجوانان متدین، از حیث «کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته» قیام به امر به معروف و نهى از منکر کرده و با اخلاق حسنه و بدون برخورد فیزیکى و تنش (و حتى با پرهیز از صحنه هایى که خود امر و نهى کننده ممکن است مورد تهمت قرار گیرد) و با اتکال به خداوند متعال، تلاش دشمنان را خنثى کرده و آنان را ناکام بگذارند.
3. کارهاى بنیادى فرهنگى: هنرمندان و ارباب رسانه هاى صوتى تصویرى (بخش دولتى و خصوصى) نیز مى توانند با ارائه کارهاى هنرى خویش (اعم از فیلم، عکس، نقاشى، بازیگرى و) در تعمیق فرهنگ پوشش اسلامى و اهمیت آن، هنر نمایى کنند. البته به این شرط که خودشان با پوشش مطلوب ظاهر شوند. بى شک با توجه به الگوپذیرى جوانان و نوجوانان از هنرمندان، مسؤولیت آنان پیش خدا و خلق بسیار سنگین است.
4. برخورد قانونى و کنترل رفتار فیزیکى: با توجه به مسایل پیش گفته در بخش اقدامات فرهنگى و اجرایى، اگر عده اى اندک خواستند هنجارهاى عمومى و دینى را در عمل به زیر سؤال ببرند، نیروهاى اجرایى مسؤول باید به وظایف خویش عمل کنند.
به هر حال، در این مسأله ظریف و حساس، هم کار فرهنگى دامنه دار و هم کار قانونى و کنترل رفتار فیزیکى توأماً مؤثر خواهد بود و هر کدام بدون دیگرى مفید و مؤثر نخواهد بود
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}