پرسش :

نگاه قرآن کریم و کتاب مقدس به مریم‌(س) چگونه است؟


پاسخ :
پاسخ اجمالی
تورات، انجیل و قرآن کریم کتاب‌هایی هستند که از سوی خداوند -توسط انبیا- به بشر عرضه شده‌اند. به اعتقاد ما مسلمانان قرآن تا به امروز مصون از هرگونه خطا و تحریفی بوده است، ولی تورات و انجیل که امروزه در یک کتاب، به عنوان کتاب مقدس خوانده می‌شود، دچار تحریفاتی شده و درست و نادرست در آن به هم گره خورده‌اند. البته با وجود تحریف، بسیاری از موارد موجود در کتاب مقدس را می‌توان تأیید کرد و الهی بودن برخی از آیات آن به وضوح قابل مشاهده است.
در مورد داستان مریم(س) قرآن و کتاب مقدس نیز هم‌خوانی‌های بسیاری دارند و تنها در برخی موارد با هم اختلاف دارند.
در یک نگاه کلی می‌توان جایگاه مریم‌(س) در قرآن و کتاب مقدس را این‌گونه بیان کرد:
حضرت مریم‌(س) در قرآن مستقلاً اعتبار و منزلتی دارد، آیات قرآن به وضوح می‌فرمایند که مریم‌(س) بدون عیسی‌(ع) نیز شخصیتی با فضیلت است. قرآن کریم در آیات بسیاری این مطلب را تأیید می‌کند. اما این نگاه در کتاب مقدس وجود ندارد. در کتاب مقدس تنها زمانی مریم‌(س) مورد بحث و گفت‌وگو قرار می‌گیرد که سخن و مسئله‌ای از حضرت عیسی‌(ع) در میان باشد. البته ما منکِر شخصیت مریم‌(س) در نگاه کتاب مقدس نیستیم؛ زیرا او کاملاً مورد احترام و قدیس برای مسیحیان است، اما نکته مورد تأکید ما این است که مریم‌(س) به جهت مادر بودن برای عیسی‌(ع) این چنین ارزشی را پیدا کرده است، ولی در قرآن مریم‌ بدان جهت که مریم بوده، ارزشمند است، نه از آن‌رو که مارد عیسی(ع) است.

پاسخ تفصیلی
تورات، انجیل و قرآن کریم کتاب‌هایی هستند که از سوی خداوند -توسط انبیا- به بشر عرضه شده‌اند. به اعتقاد ما مسلمانان قرآن تا به امروز مصون از هرگونه خطا و تحریفی بوده است، ولی تورات و انجیل که امروزه در یک کتاب، به عنوان کتاب مقدس خوانده می‌شود، دچار تحریفاتی شده و درست و نادرست در آن به هم گره خورده‌اند. البته با وجود تحریف، بسیاری از موارد موجود در کتاب مقدس را می‌توان تأیید کرد و الهی بودن برخی از آیات آن به وضوح قابل مشاهده است.
قرآن و کتاب مقدس اشتراکات و اختلافاتی با یکدیگر دارند. گاه هر دو بر موضوعی تأکید دارند؛ گاه در مسئله‌ای اختلاف دارند. ما مسلمانان، قرآن را اصل می‌دانیم و تنها مواردی که تضاد با قرآن نداشته باشد را می‌پذیریم.
در داستان حضرت مریم‌(س) نیز همین سیاق وجود دارد؛ برخی قسمت‌ها کاملاً با یکدیگر همخوانی دارند، در برخی قسمت‌ها، هر یک بحثی جداگانه را مطرح می‌کنند و دیگری در مورد آن ساکت است. اما در مورد این داستان، تناقضی بین این دو وجود ندارد.
حال داستان را از ابتدا با توجه به هر دو کتاب نقل می‌کنیم:
در مورد تولد حضرت مریم‌(س) کتاب مقدس مطلبی ندارد، بلکه قدیمی‌ترین داستان در مورد مریم، اشاره به حامله شدن ایشان است که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد. اما قرآن داستان مریم‌(س) را از تولد او و نذر مادرش بیان می‌کند: «[یاد کنید] هنگامى که همسر عمران گفت: پروردگارا! براى تو نذر کردم که آنچه را در شکم خود دارم [براى خدمت خانه تو از ولایت و سرپرستى من‏] آزاد باشد، بنابراین از من بپذیر یقیناً تو شنوا و دانایى. زمانى که او را زایید، گفت: پروردگارا! من او را دختر زاییدم. و خدا به آنچه او زایید داناتر بود و آن پسر [که زاییدن او را آرزو داشت، در کرامت، عظمت، ارزش و شخصیت‏] مانند این دختر نیست [پس در مقام نام گذاریش گفت:] البته من نامش را «مریم» نهادم، و او و فرزندانش را از خطرات مهلک و وسوسه‏هاى بنیان برانداز شیطان رانده شده به پناه تو مى‏آورم. پس پروردگارش او را به صورت نیکویى پذیرفت، و به طرز نیکویى نشو و نما داد».[1]
طبق نذر مادر، مریم‌(س) برای خدمت در معبد، به آن‌جا برده شد و از علما و بزرگان بنی اسرائیل خواسته شد تا سرپرستی او را بر عهده گیرند.[2] از آن‌جا که مریم‌ فرزند عمران و از خانواده بزرگی بود، برای کفالت و سرپرستی او مدّعیانی پیدا شد، تا این‌که قرعه انداختند و این قرعه به نام زکریا(ع) در آمد و او در حالی‌که فرزندی نداشت، سرپرستی مریم‌(س) را به عهده گرفت.[3] حضرت مریم‌ به بیت المقدس رفت و در قسمت شرقی آن‌جا محوطه‌ای را برای خود آماده ساخت و در آن‌جا به عبادت پرداخت.[4] وی در این دوران مورد لطف و عنایت الهی قرار گرفت به گونه‌ای که هرگاه زکریا در محل عبادت او حاضر می‌شد، طعام‌هایی را در نزد او می‌دید و مریم‌(س) در جواب این سؤال که اینها را از کجا آورده‌ای می‌گفت: اینها از جانب خداوند است.[5]
اینها موارد گفته شده در قرآن کریم بود، اما کتاب مقدس برای این دوره از زندگی مریم، مطلبی را بیان نمی‌کند.
داستان مریم‌(س) در کتاب مقدس، با بشارت تولد حضرت عیسی‌(ع) به مریم‌(س) آغاز می‌شود که در قسمت گفت‌وگوی جبرئیل و مریم، خواهد آمد. این بشارت را قرآن نیز یادآوری می‌کند: «(به یاد آورید) هنگامى را که فرشتگان گفتند: اى مریم! خداوند تو را به کلمه‌اى [وجود با عظمتى‏] از طرف خودش بشارت می‌دهد که نامش مسیح، عیسى پسر مریم است در حالى‌که در این جهان و جهان دیگر، صاحب شخصیّت خواهد بود و از مقرّبان (الهى) است».[6]
گفت‌وگویی میان مریم‌(س) و روح القدس که همان جبرئیل است، وجود دارد که در قرآن و کتاب مقدس، شباهت‌های بسیاری میان آنها وجود دارد و حتی شبیه‌ترین بخش از داستان حضرت مریم‌(س) است که میان این دو کتاب هم‌خوانی وجود دارد: «و ما روح خود را به سوى او فرستادیم، پس براى او [به صورت‏] بشرى خوش اندام و معتدل نمودار شد. مریم گفت: همانا من از تو به [خداى‏] رحمان پناه مى‏برم، اگر پرهیزکار هستى [از من فاصله بگیر.] گفت: جز این نیست که من فرستاده پروردگار تو هستم براى آنکه پسرى پاک و پاکیزه به تو ببخشم. گفت: چگونه براى من پسرى خواهد بود در حالى که نه هیچ بشرى با من ازدواج کرده است و نه بدکار بوده‏ام. گفت: چنین است [که گفتى، ولى‏] پروردگارت فرموده است: این کار بر من آسان است».[7] در ادامه معجزاتی که برای مریم‌(س) هنگام وضع حمل رخ داد را بیان می‌کند.[8] «جبرئیل فرشته از جانب خدا ... فرستاده شد، نزد باکره‌ای ... و نام آن باکره مریم‌(س) بود. پس فرشته نزد او داخل شد و گفت: ... ای مریم! ترسان مباش، زیرا نزد خداوند نعمت یافته‌ای و اینک حامله شده‌ پسری خواهی زایید و او را عیسی‌(ع) خواهی نامید ... مریم به فرشته گفت: این چگونه می‌شود و حال آنکه مردی را نشناخته‌ام؟ فرشته در جواب وی گفت: روح القدس بر تو خواهد آمد و قوت حضرت اعلی بر تو سایه خواهد افکند ... ».[9]
قرآن و کتاب مقدس مریم(س) را در زمان حامله شدن عیسی‌(ع)، دختر باکره می‌دانستند: «مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتی‏ أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فیهِ مِنْ رُوحِنا»؛[10] «جبرئیل فرشته از جانب خدا ... فرستاده شد، نزد باکره‌ای ... و نام آن باکره مریم بود».[11] اما بر اساس کتاب مقدس، مریم‌(س) اگرچه باکره بود ولی نامزدی داشت که نامش یوسف بود: «مریم به یوسف نامزد شده بود، قبل از آنکه با هم در آیند، او را از روح القدس حامله یافت».[12] به همین جهت، داستان‌هایی را نقل می‌کند که یوسف(شوهر مریم) وقتی حامله شدن مریم را دید گمان برد که مریم به او خیانت کرده، لذا خواست او را رها کند ولی در خواب، فرشته الهی بر او ظاهر گشته و بر او واقعیت را بیان داشت تا در نهایت مریم‌ در نزد او باقی بماند.[13] اما قرآن به این مباحث نمی‌پردازد.
از سیاق آیات قرآن به خصوص «وَ لَمْ یَمْسَسْنی‏ بَشَر»[14] بر می‌آید که در زمان حامله شدن به عیسی‌(ع) او با کسی نامزد نبود. در قرآن آمده وقتی مریم‌(س)، عیسی‌(ع) را به دنیا آورد، به شدت توسط یهودیان مورد تهمت قرار گرفت؛ لذا روزه سکوت گرفته و به إذن الهی عیسی(ع) در زمان کودکی لب به سخن می‌گشاید و بی‌گناهی مادر خود را به اثبات می‌رساند. [15] در مورد شوهر داشتن مریم‌(س) بعد از تولد عیسی‌(ع) نیز قرآن حرفی نمی‌زند و بیان نمی‌کند که او تا آخر عمر چه کرده است؛ لذا نمی‌توان به صورت قطعی مطلبی را در این مورد از قرآن استشهاد کرد.
کتاب مقدس برای عیسی‌(ع) برادرانی ذکر می‌کند که مادرشان مریم‌(س) بوده است؛ بنابراین، کتاب مقدس دلالت دارد که بعد از تولد عیسی‌(ع) زندگی مریم و یوسف ادامه داشته و حتی فرزندانی از این زندگی به وجود آمده است.[16] البته این برادران از مؤمنان واقعی به عیسی‌(ع) نبوده‌اند و کمی نگاه منفی به اینان وجود دارد.[17]
قرآن تنها چند روز اول زندگی عیسی‌(ع) با مادرش را بیان می‌کند و از دوران نوجوانی و جوانی عیسی‌(ع) که در کنار مادرش بوده سخن بسیار اندکی به میان می‌آورد.[18] اما کتاب مقدس، روز‌های اول زندگی عیسی‌(ع) را با تفصیل ذکر می‌کند. داستان‌های بسیاری مانند دیدن ستاره عیسی‌(ع) توسط زرتشتیان،[19] رفتن چوپانان به زیارت عیسی بنابر دستور فرشته وحی،[20] پدر و مادر عیسی‌(ع) او را در هشتمین روز تولد برای انجام ختنه و قربانی به اورشلیم بردند،[21] سؤال و جواب او با علمای دین در دوازده سالگی در اورشلیم[22] و ... که در تمام این‌ها رد پاهای مختصری از مریم‌(س) نیز وجود دارد.
اما در یک نگاه کلی؛ مریم‌(س) از نگاه قرآن با مریم‌(س) در کتاب مقدس تفاوت دارد.
مریم‌(س) در قرآن مستقلاً دارای اعتبار و منزلت است:
«و به یاد آر زمانى را که ملائکه گفتند: اى مریم! بدان که خدا تو را براى اهدافى که دارد انتخاب و از میان همه زنان عالم برگزید، اى مریم! براى پروردگارت عبادت و سجده کن و با سایر رکوع کنندگان رکوع کن».[23]
«و پسر مریم و مادرش را نشانه [قدرت و رحمت خود] قرار دادیم و آن دو را در سرزمینى بلند که [داراى‏] جایگاهى مستقر [و امن‏] و آبى روان بود، جاى دادیم».[24]
اما در کتاب مقدس، ارزشمندی و اعتبار مریم‌(س) به جهت عیسی‌(ع) است.
قرآن کریم، عیسی‌(ع) را فرزند مادرش معرّفی می‌کند: «الْمَسیحَ ابْنَ مَرْیَم»[25] «عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ»[26] اما در دو جای کتاب مقدس نسب‌نامه عیسی‌(ع) را بیان می‌دارد و نسب او را به شوهر مریم‌(س) بر می‌گرداند[27] با این‌که اذعان دارد یوسف پدر واقعی عیسی‌(ع) نیست.
این آیات به همراه آیاتی که قبلاً ذکر شد، به روشنی نشان می‌دهند که مریم‌(س) بدون عیسی‌(ع) نیز شخصیتی با فضیلت و ارزشمند دارد. اما این نگاه در کتاب مقدس وجود ندارد و تنها زمانی مریم‌(س) مورد بحث و گفت‌وگو قرار می‌گیرد که سخن و مسئله‌ای از عیسی‌(ع) در میان باشد. البته این به معنای انکار شخصیت مریم‌(س) در کتاب مقدس نیست؛ زیرا او کاملاً مورد احترام و قدیس برای مسیحیان است، اما نکته مهم این است که، حضرت مریم‌(س) به جهت مادر بودن برای عیسی‌(ع) این چنین ارزشی را پیدا کرده است، ولی در قرآن کریم، مریم‌(س) بدان جهت که مریم‌(س)، مریم است، ارزشمند است و این ارزش به سبب اعمال و کردار او است نه تنها به جهت مادر عیسی بودن.
پی نوشت:
[1]. آل عمران، 35-37.
[2]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏2، ص 544، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[3]. آل عمران، 44: «(اى پیامبر!) این [قصه مریم و زکریا]، از خبرهاى غیبى است که به تو وحى می‌کنیم و تو در آن هنگام که قلم‌هاى خود را (براى قرعه‌کشى) به آب می‏افکندند تا کدام‌یک کفالت و سرپرستى مریم را عهده‌دار شود، و (نیز) به هنگامى که (دانشمندان بنى اسرائیل، براى کسب افتخار سرپرستى او،) با هم کشمکش داشتند، حضور نداشتى و همه این‌ها، از راه وحى به تو گفته شد».
[4]. مریم، 16: «و در این کتاب (آسمانى)، مریم را یاد کن، آن هنگام که از خانواده‌اش جدا شد، و در ناحیه شرقى (بیت المقدس) قرار گرفت».
[5]. آل عمران، 37: «... هر زمان زکریا وارد محراب او می‌شد، غذاى مخصوصى در آن‌جا می‌دید. از او پرسید: اى مریم! این را از کجا آورده‌اى؟! گفت: این از سوى خداست. خداوند به هر کس بخواهد، بی‌حساب روزى می‌دهد».
[6]. آل عمران، 45.
[7] مریم، 17 – 21.
[8]. ر.ک: مریم، 22 – 26.
[9]. لوقا، 1: 27 – 34.
[10]. تحریم، 12: «[نیز] مریم دختر عمران [را مثل زده است‏] که دامان خود را پاک نگه داشت و در نتیجه از روح خود در او دمیدیم».
[11]. لوقا، 1: 27.
[12]. متی، 1: 18.
[13]. متی، 1: 19- 21.
[14]. آل عمران، 47.
[15]. مریم، 26 - 32: «(از این غذاى لذیذ) بخور و (از آن آب گوارا) بنوش و چشمت را (به این مولود جدید) روشن دار! و هر گاه کسى از انسان‌ها را دیدى، (با اشاره) بگو: من براى خداوند رحمان روزه‌اى نذر کرده‌ام بنا بر این امروز با هیچ انسانى هیچ سخن نمی‌گویم! (و بدان که این نوزاد، خودش از تو دفاع خواهد کرد!) (مریم) در حالى که او را در آغوش گرفته بود، نزد قومش آورد گفتند: اى مریم! کار بسیار عجیب و بدى انجام دادى! اى خواهر هارون! نه پدرت مرد بدى بود، و نه مادرت زن بد کاره‌اى!! (مریم) به او اشاره کرد گفتند: چگونه با کودکى که در گاهواره است سخن بگوییم؟!
(ناگهان عیسى زبان به سخن گشود و) گفت: من بنده خدایم او کتاب (آسمانى) به من داده و مرا پیامبر قرار داده است! و مرا- هر جا که باشم- وجودى پربرکت قرار داده و تا زمانى که زنده‌ام، مرا به نماز و زکات توصیه کرده است! و مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده و جبّار و شقى قرار نداده است!».
[16]. مرقس، 3: 31؛ «پس برادران و مادر او آمدند و بیرون ایستاده، فرستادند تا او را طلب کنند ... ».
[17] یوحنا، 7: 5: «زیرا که برادرانش نیز به او ایمان نیاورده بودند».
[18]. به عنوان مثال: مائده، 75: « مَا الْمَسیحُ ابْنُ مَرْیَمَ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ أُمُّهُ صِدِّیقَةٌ کانا یَأْکُلانِ الطَّعام» ؛ « مسیح پسر مریم جز پیامبرى نبود، که پیامبرانى پیش از او بوده‏اند، و مادرش زنى راستگوى بود که هر دو غذا مى‏خوردند».
[19]. متی، 2: ا – 12.
[20]. لوقا، 2: 8 – 17.
[21]. لوقا، 2: 21 – 27.
[22]. لوقا، 2: 41 – 48.
[23]. آل عمران، 42 – 43.
[24]. مؤمنون، 50.
[25]. توبه، 31 ؛ مائده، 17 و ... .
[26]. مریم، 34 ؛ احزاب، 7 و ... .
[27]. متی، 1: 1 – 16 ؛ لوقا، 3: 23 – 38.
منبع:
islamquest.net