پرسش :
وضعیت سیاسی ـ اجتماعی هنگام ولادت امام زمان علیه السلام چگونه بوده است؟
شرح پرسش :
پاسخ :
سال ولادت امام زمان (عج) بنابر نقل اکثر مورخین معتبر و محدثین شیعه و غیر شیعه نیمه شعبان سال 255 (هـ.ق) می باشد.[1] در آن روزگار سامرا پایتخت حکومت عباسی بود و امام حسن عسکری ـ علیه السّلام ـ تحت نظارت و مراقبت شدید قرار داشت. امام ـ علیه السّلام ـ در این موقعیت علاوه بر آنکه مسئولیت عام امامت و رهبری جامعه اسلامی به ویژه شیعیان را بر عهده داشت وظیفه سنگین و مهم تر دیگری را نیز عهده دار بود و آن زمینه سازی و مهیا ساختن جامعه اسلامی برای تولد جانشین پس از خود یعنی فرزندش حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ بود البته این امر خطیر باید به صورتی انجام می پذیرفت که نه تنها حکومت عباسی از آن مطلع نشود بلکه دیگران نیز ولو از بستگان امام باشند نباید از آن آگاه گردند چه اینکه اطلاع یافتن از ولادت مساوی یا به خطر افتادن جان امام مهدی ـ علیه السّلام ـ بود. این همه در حالی بود که حکومت از بشارت به تولد چنین فرزندی از امام عسکری ـ علیه السّلام ـ از سالیان قبل اطلاع یافته بود لذا تمام حرکات و سکنات امام عسکری ـ علیه السّلام ـ و خانواده و اطرافیان او را زیر نظر داشت به همین جهت گام اصلی را در این جهت برداشت و ابتداءَ امام ـ علیه السّلام ـ را به زندان و محاصره افکند و سپس با جاسوسان بسیاری بیت و خانواده امام را کنترل می کرد.
به هر حال امام مهدی ـ علیه السّلام ـ در روزگاری پا به عرصه وجود نهاد که وضعیت سیاسی و اجتماعی بسیار تاریک بود و ترس و بیم سایه گستر بود ظلم و جور همه جا را فرا گرفته آشوب ها فراگیر بوده و شورش های داخلی همه جا به چشم می خورد و تمام این ها را می توان ناشی از علت های زیر دانست:
الف. تسلط ترک ها بر اوضاع حکومت و خود سری آن ها در تمام شئوون سیاسی حکومت در حالی که هیچ آگاهی از سیاست و اداره مملکت نداشتند[2]
ب. نادانی و بی خبری سلاطین عباسی و فرو رفتن آن ها در شهوت رانی ها ولخرجی ها و بی اعتنایی به تمام شؤون زندگی رعیت.[3] به عنوان نمونه در تاریخ آمده است هزینه مخارج جشن ختنه کنان عبدالله معتز پسر متوکل بالغ بر هشتاد و شش میلیون درهم شده بود و یا متوکل در هنگامی که قصر «جعفری» خود را تمام کرد مطربان و دلقکان را فراخواند و پس از انجام کارشان به آن ها دو میلیون درهم داد.[4]
برخی از آثار وضعیت یاد شده عبارتنداز:
1.شکنجه علویان به بدترین وضع جسمی[5] و به تنگنا قرار دادن در مسائل مالی و اقتصادی مثلاً در تاریخ این دوره آمده است که حاکمان عباسی از جمله متوکل به ساکنین حجاز دستور داد تا هیچ گونه ارتباطی با علویان بر قرار نسازند و آن ها را از نظر مالی حمایت نکنند و از حداقل احتیاجات محروم بمانند.[6]
2. ظلم و جور وزراء[7].
3. نهضت های داخلی[8]
4. نهضت زنگیان[9].
5. خشونت در جمع آوری مالیات و سوء استفاده عباسیان از اموال دولتی در سال 254 (هـ . ق) شورش جدّی در جنوب عراق صورت گرفت که مدت چهارده سال خطری برای دستگاه خلافت به شمار می رفت این شورش نتیجه دشواری های اجتماعی خاصی بود که تا آن زمان به آن ها توجه نشده بود رهبر این شورش را فردی به نام علی که مدعی بود از اخلاف علی ـ علیه السّلام ـ است بر عهده داشت و مشکلات فراوانی را به وجود آورد افرادی که در این شورش دست داشته گروه زیادی از بردگان سیاه بومی آفریقا بودند که در جنوب عراق به کشاورزی اشتغال داشتند و چون در اوضاع و احوال بسیار بدی می زیستند دست به شورشی زدند و این قیام به قیام صاحب زنج شهرت یافت.[10]
علاوه بر این قبیل آشوب ها که حاکی از ستمگری و ظلم حاکمان عباسی بود فساد دستگاه حکومت نیز وضعیتی را برای جامعه اسلامی به وجود آورده بود که قابل تحمل نبود. جرجی زیدان با بررسی اوضاع این دوران درباره فساد عباسیان می نویسد: «فساد دستگاه عباسیان را فرا گرفته بود وزیران و سرداران برای کسب نفوذ و قدرت و مال با هم مبارزه داشتند و در عین حال از هر راهی که می توانستند پول به دست می آرودند و ذخیره روز مبادا می کردند.»[11]
امام حسن عسکری ـ علیه السّلام ـ نیز اوضاع خطیر سیاسی ـ اجتماعی حاکم در این عصر را در قالب دعا ترسیم کرده که خلاصه آن چنین است:
1. گسترش فتنه های وحشتناک میان مسلمانان.
2. خواری و پستی آنان.
3. فرمانروایی جنایت کاران و فرومایه گان، که نتایج و آثار این سیاست را در بارزترین نمونه های آن در امور زیر می توان دید:
الف. تعطیلی احکام خداوند.
ب. تبدیل بیت المال به اموال شخصی حکام و کارگزاران.
ج.صرف بیت المال در راه های باطل.
د.واگذاری مناصب دولتی به اصل ذمّه.
هـ. ولایت فاسقان و فاجران بر مردم مسلمان.[12]
به هر حال امام مهدی ـ علیه السّلام ـ در شرائط و موقعیتی به دنیا آمد که حکومت عباسی با تمام قدرت و توان بر منصب زمامداری مسلمانان تکیه زده و علاوه بر سلطه بر اوضاع سیاسی نظامی و اجتماعی بر امور اقتصادی نیز چنگ انداخته بود و تمام این امور با سیاست گذاری عباسیان و وابستگان ایشان اداره می شد حال با توجه به چنین موقعیتی حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در چنین خانواده ای به وجود می آید و به خواست خداوند متعال از گزند دشمنان و حوادث در امان می ماند تا روزی که به اذن خداوند ظهور نماید و ریشة ظلم و فساد و تباهی را از بیخ و بن بر کند. ان شاء الله
پی نوشتها:
[1] . شیخ مفید، الارشاد، قم، آل البیت، 1413ق، ج 2، ص 339؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، بیروت، دارالاضواء، 1405ق. ج 1، ص 514.
[2] . ر.ک: مسعودی، مرو ج الذهب، بیروت، دارالمعرفه، 1403ق، ج 4، ص 145؛ باقر، شریف قرشی، زندگانی امام حسن عسکری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1371، ص 288.
[3] . جاحظ، البیان و التبیین، ج 3، ص 370 ـ 371.
[4] . ر.ک: پور سید آقایی، مسعود و همکاران، تاریخ عصر غیبت، قم، انتشارات حضور، چاپ دوم، 1383، ص89ـ91 به نقل از: العصر العباسی الثانی، دکتر شوقی ضعیف، ص 67 ـ 69.
[5] . مسعودی، همان، ج 4، ص 180، ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 395.
[6] . جمعی از نویسندگان، تاریخ عصر غیبت، قم، انتشارات حضور، چاپ دوم، 1383، ص 133.
[7] . ر.ک، شریف قرشی، باقر، تحلیلی از زندگانی امام حسن عسکری(ع)، مشهد، آستان قدس رضوی، 1371، ص 258.
[8] . ابن اثیر، الکامل، بیروت، دارصادر، 1385، ج 5، ص 314 ـ 316.
[9] . جمعی از نویسندگان، تاریخ اسلام، ترجمه احمد آرام، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1381، ص 87.
[10] . ر.ک: تاریخ اسلام، ص 187 ـ 188، الکامل، ج 7، ص 205 به بعد.
[11] . تاریخ التمدن الاسلامی، بیروت، دار مکتبة الحیاة، ج 4، ص 461.
[12] . سید ابن طاووس، مجمع الدعوات، قم،منشورات دارالذخائه، چاپ اول، 1411 هـ، ص 63 ـ 67.
سال ولادت امام زمان (عج) بنابر نقل اکثر مورخین معتبر و محدثین شیعه و غیر شیعه نیمه شعبان سال 255 (هـ.ق) می باشد.[1] در آن روزگار سامرا پایتخت حکومت عباسی بود و امام حسن عسکری ـ علیه السّلام ـ تحت نظارت و مراقبت شدید قرار داشت. امام ـ علیه السّلام ـ در این موقعیت علاوه بر آنکه مسئولیت عام امامت و رهبری جامعه اسلامی به ویژه شیعیان را بر عهده داشت وظیفه سنگین و مهم تر دیگری را نیز عهده دار بود و آن زمینه سازی و مهیا ساختن جامعه اسلامی برای تولد جانشین پس از خود یعنی فرزندش حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ بود البته این امر خطیر باید به صورتی انجام می پذیرفت که نه تنها حکومت عباسی از آن مطلع نشود بلکه دیگران نیز ولو از بستگان امام باشند نباید از آن آگاه گردند چه اینکه اطلاع یافتن از ولادت مساوی یا به خطر افتادن جان امام مهدی ـ علیه السّلام ـ بود. این همه در حالی بود که حکومت از بشارت به تولد چنین فرزندی از امام عسکری ـ علیه السّلام ـ از سالیان قبل اطلاع یافته بود لذا تمام حرکات و سکنات امام عسکری ـ علیه السّلام ـ و خانواده و اطرافیان او را زیر نظر داشت به همین جهت گام اصلی را در این جهت برداشت و ابتداءَ امام ـ علیه السّلام ـ را به زندان و محاصره افکند و سپس با جاسوسان بسیاری بیت و خانواده امام را کنترل می کرد.
به هر حال امام مهدی ـ علیه السّلام ـ در روزگاری پا به عرصه وجود نهاد که وضعیت سیاسی و اجتماعی بسیار تاریک بود و ترس و بیم سایه گستر بود ظلم و جور همه جا را فرا گرفته آشوب ها فراگیر بوده و شورش های داخلی همه جا به چشم می خورد و تمام این ها را می توان ناشی از علت های زیر دانست:
الف. تسلط ترک ها بر اوضاع حکومت و خود سری آن ها در تمام شئوون سیاسی حکومت در حالی که هیچ آگاهی از سیاست و اداره مملکت نداشتند[2]
ب. نادانی و بی خبری سلاطین عباسی و فرو رفتن آن ها در شهوت رانی ها ولخرجی ها و بی اعتنایی به تمام شؤون زندگی رعیت.[3] به عنوان نمونه در تاریخ آمده است هزینه مخارج جشن ختنه کنان عبدالله معتز پسر متوکل بالغ بر هشتاد و شش میلیون درهم شده بود و یا متوکل در هنگامی که قصر «جعفری» خود را تمام کرد مطربان و دلقکان را فراخواند و پس از انجام کارشان به آن ها دو میلیون درهم داد.[4]
برخی از آثار وضعیت یاد شده عبارتنداز:
1.شکنجه علویان به بدترین وضع جسمی[5] و به تنگنا قرار دادن در مسائل مالی و اقتصادی مثلاً در تاریخ این دوره آمده است که حاکمان عباسی از جمله متوکل به ساکنین حجاز دستور داد تا هیچ گونه ارتباطی با علویان بر قرار نسازند و آن ها را از نظر مالی حمایت نکنند و از حداقل احتیاجات محروم بمانند.[6]
2. ظلم و جور وزراء[7].
3. نهضت های داخلی[8]
4. نهضت زنگیان[9].
5. خشونت در جمع آوری مالیات و سوء استفاده عباسیان از اموال دولتی در سال 254 (هـ . ق) شورش جدّی در جنوب عراق صورت گرفت که مدت چهارده سال خطری برای دستگاه خلافت به شمار می رفت این شورش نتیجه دشواری های اجتماعی خاصی بود که تا آن زمان به آن ها توجه نشده بود رهبر این شورش را فردی به نام علی که مدعی بود از اخلاف علی ـ علیه السّلام ـ است بر عهده داشت و مشکلات فراوانی را به وجود آورد افرادی که در این شورش دست داشته گروه زیادی از بردگان سیاه بومی آفریقا بودند که در جنوب عراق به کشاورزی اشتغال داشتند و چون در اوضاع و احوال بسیار بدی می زیستند دست به شورشی زدند و این قیام به قیام صاحب زنج شهرت یافت.[10]
علاوه بر این قبیل آشوب ها که حاکی از ستمگری و ظلم حاکمان عباسی بود فساد دستگاه حکومت نیز وضعیتی را برای جامعه اسلامی به وجود آورده بود که قابل تحمل نبود. جرجی زیدان با بررسی اوضاع این دوران درباره فساد عباسیان می نویسد: «فساد دستگاه عباسیان را فرا گرفته بود وزیران و سرداران برای کسب نفوذ و قدرت و مال با هم مبارزه داشتند و در عین حال از هر راهی که می توانستند پول به دست می آرودند و ذخیره روز مبادا می کردند.»[11]
امام حسن عسکری ـ علیه السّلام ـ نیز اوضاع خطیر سیاسی ـ اجتماعی حاکم در این عصر را در قالب دعا ترسیم کرده که خلاصه آن چنین است:
1. گسترش فتنه های وحشتناک میان مسلمانان.
2. خواری و پستی آنان.
3. فرمانروایی جنایت کاران و فرومایه گان، که نتایج و آثار این سیاست را در بارزترین نمونه های آن در امور زیر می توان دید:
الف. تعطیلی احکام خداوند.
ب. تبدیل بیت المال به اموال شخصی حکام و کارگزاران.
ج.صرف بیت المال در راه های باطل.
د.واگذاری مناصب دولتی به اصل ذمّه.
هـ. ولایت فاسقان و فاجران بر مردم مسلمان.[12]
به هر حال امام مهدی ـ علیه السّلام ـ در شرائط و موقعیتی به دنیا آمد که حکومت عباسی با تمام قدرت و توان بر منصب زمامداری مسلمانان تکیه زده و علاوه بر سلطه بر اوضاع سیاسی نظامی و اجتماعی بر امور اقتصادی نیز چنگ انداخته بود و تمام این امور با سیاست گذاری عباسیان و وابستگان ایشان اداره می شد حال با توجه به چنین موقعیتی حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در چنین خانواده ای به وجود می آید و به خواست خداوند متعال از گزند دشمنان و حوادث در امان می ماند تا روزی که به اذن خداوند ظهور نماید و ریشة ظلم و فساد و تباهی را از بیخ و بن بر کند. ان شاء الله
پی نوشتها:
[1] . شیخ مفید، الارشاد، قم، آل البیت، 1413ق، ج 2، ص 339؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، بیروت، دارالاضواء، 1405ق. ج 1، ص 514.
[2] . ر.ک: مسعودی، مرو ج الذهب، بیروت، دارالمعرفه، 1403ق، ج 4، ص 145؛ باقر، شریف قرشی، زندگانی امام حسن عسکری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1371، ص 288.
[3] . جاحظ، البیان و التبیین، ج 3، ص 370 ـ 371.
[4] . ر.ک: پور سید آقایی، مسعود و همکاران، تاریخ عصر غیبت، قم، انتشارات حضور، چاپ دوم، 1383، ص89ـ91 به نقل از: العصر العباسی الثانی، دکتر شوقی ضعیف، ص 67 ـ 69.
[5] . مسعودی، همان، ج 4، ص 180، ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 395.
[6] . جمعی از نویسندگان، تاریخ عصر غیبت، قم، انتشارات حضور، چاپ دوم، 1383، ص 133.
[7] . ر.ک، شریف قرشی، باقر، تحلیلی از زندگانی امام حسن عسکری(ع)، مشهد، آستان قدس رضوی، 1371، ص 258.
[8] . ابن اثیر، الکامل، بیروت، دارصادر، 1385، ج 5، ص 314 ـ 316.
[9] . جمعی از نویسندگان، تاریخ اسلام، ترجمه احمد آرام، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1381، ص 87.
[10] . ر.ک: تاریخ اسلام، ص 187 ـ 188، الکامل، ج 7، ص 205 به بعد.
[11] . تاریخ التمدن الاسلامی، بیروت، دار مکتبة الحیاة، ج 4، ص 461.
[12] . سید ابن طاووس، مجمع الدعوات، قم،منشورات دارالذخائه، چاپ اول، 1411 هـ، ص 63 ـ 67.
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}