پرسش :

منظور از اهل بیت در آیه تطهیر چه کسانى هستند؛ امامان شیعه یا همسران پیامبر صلى الله علیه و آله؟


پاسخ :
یک. براى تشخیص منظور از اهل بیت در آیه شریفه راه هاى مختلفى وجود دارد. لیکن به نظر مى رسد بهترین و ساده ترین راه که مورد وفاق همه مسلمانان اعمّ از شیعه و سنّى است مراجعه به مبیّن و مفسّر واقعى قرآن، یعنى رسول اکرم صلى الله علیه و آله است.
پیامبراکرم صلى الله علیه و آله در طول 23 سال نبوّت خویش، بارها درباره «اهل البیت» سخن گفته و درباره آنان سفارش بلیغ فرموده است. آن حضرت در مواقع متعدّد، با شیوه اى استثنایى و به یادماندنى، در معرّفى اهل بیت کوشیدند، تا راه عذر و انحراف را بر همه حق جویان ببندند. در این زمینه احادیث فراوانى در مجامع روایى سنّى و شیعه نقل شده که همه آنها به معرفى اهل بیت علیهم السلام پرداخته اند.1 اکنون براى روشن شدن مطلب به ذکر دو نمونه بسنده مى کنیم:
الف. حدیث کساء؛ برخى از این روایات عنوان حدیث کساء را بر پیشانى دارند. مضمون این روایات این است که: بعد از نزول آیه تطهیر، پیامبراکرم صلى الله علیه و آله پارچه و یا عبایى بر روى خود، فاطمه زهرا، على بن ابیطالب و حسن و حسین علیهم السلام انداختند و سپس دست به دعا برداشته، عرض کردند: «الّلهم هو اء اهل بیتى و هو اء اهلى و عترتى فاذهب عنهم الرّجس و طهّرهم تطهیراً»؛ «پروردگارا! اینان اهل بیت من و اهل و خاندان من مى باشند. پس هرگونه آلودگى را از آنان دور گردان و به طور کامل پاکشان فرما».
در این هنگام، امّ سلمه - همسر پیامبر - از آن حضرت خواست تا به او هم اجازه داده شود به اصحاب کسا بپیوندد و از این منقبت والا برخوردار شود. پیامبر با لحنى عطوفت آمیز پاسخ دادند: «رحمت خدا بر تو باد. تو همواره به راه خیر و صلاح بوده اى و چقدر من از تو راضى ام! لیکن این منقبت، ویژه من و ایشان است»2.
بنابراین، رسول خدا از آغاز نزول آیه تطهیر، مصداق اهل بیت را با استقرار ایشان در زیر «کسا» به گونه اى معیّن نمود که راه را بر هرگونه تفسیر ناروا ببندد.
ب. پیامبراکرم صلى الله علیه و آله براى آنکه وظیفه خویش را در تبیین آیات الهى به نحو جامع و کاملى انجام داده باشند، با به کارگیرى شیوه اى اعجاب آور و فراموش نشدنى، در مدّت زمانى نسبتاً طولانى،3 آن هم به صورت هر روزه، به معرفى اهل بیت پرداختند.
در روایتى از ابن عبّاس در این باره آمده است: «شهدنا رسول اللّه صلى الله علیه و آله تسعة اشهر یأتى کلّ یوم باب على بن ابیطالب عند وقت کلّ صلاة یقول: السّلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته اهل البیت، «انّما یریداللّه لیذهب عنکم الرّجس اهل البیت و یطهّرکم تطهیراً»، الصّلاة رحمکم اللّه ، کلّ یوم خمس مرّات»4؛ «ما شاهد بودیم که رسول خدا تا نه ماه، روزى پنج مرتبه، هنگام فرا رسیدن وقت نماز به در خانه على بن ابیطالب مى آمدند و مى فرمودند: درود و رحمت و برکات خدا بر شما اهل بیت باد. «خداوند اراده نمود تا هرگونه پلیدى را از شما اهل بیت دورگرداند و به طور کامل و شایسته پاکتان سازد» [وقت] نماز [است، مهیا شوید] رحمت خدا بر شما باد».
دو. مصداق اهل بیت براى مسلمین صدر اسلام، به خوبى روشن و معلوم بود. به همین خاطر، جز معدودى از دشمنان اهل بیت علیهم السلام کسى در اختصاص این آیه به پنج تن علیه السلام، تردید نکرده5 و حتى یک گزارش یا روایت برخلاف آن نیامده است.
سه. نه تنها در هیچ روایتى اشاره به زنان پیامبر صلى الله علیه و آله نشده است، بلکه قراین متعدّدى نشان مى دهد که اهل بیت پیامبر صلى الله علیه و آله، اختصاص به نسل پیامبر داشته و شامل زنان آن حضرت نمى شود. برخى از این قراین عبارتند از:
الف) در حدیث کساء که پیشتر نقل شد، وقتى یکى از زنان پیامبر صلى الله علیه و آله مى خواست به جمع پنج نفر بپیوندد، پیامبر آن را نفى نموده و در عین اظهار لطف و مهربانى، او را از اهل بیت مورد نظر در آیه ندانستند.6
ب) شیعه و سنّى به اتّفاق نقل کرده اند که پیامبر صلى الله علیه و آله در وصف اهل بیت و عترت خویش فرمود: «اهل بیت و خاندان من از گوشت و خون من هستند»7.
ج) طبق نقل شیعه و سنّى، پیامبر صلى الله علیه و آله در توضیح اهل بیت فرمود: «اهل بیت و عترتم از طینت من هستند»8.
د) در روایاتى شیعه و سنّى از پیامبر صلى الله علیه و آله نقل کرده اند که: «هر خانواده اى به پدرش منسوب است؛ مگر فرزندان فاطمه که من ولىّ و ریشه آنها هستم و فقط آنان عترت من هستند»9.
چهار. هیچ یک از همسران پیامبر صلى الله علیه و آله ادّعا نکرده اند که مصداق اهل بیت به کار رفته در آیه تطهیر مى باشند. به تعبیر علامّه امینى(ره)، اگر این آیه در شأن همسران پیامبر بود و راهى براى این تأویل و تفسیر وجود داشت، بى شک عایشه آن را بر پیشانى جمل مى نوشت و غوغایى به پا مى کرد.10 در صورتى که حتّى خود عایشه نیز این آیه را در شأن خمسه طیّبه دانسته است.
پنج. اگر زنان پیامبر صلى الله علیه و آله مراد آیه یا بخشى از آنان بودند، غلبه با جنس موث مى شد و ضمایر به کار رفته در آیه باید موث باشد.11 در حالى که مخاطبین آیه، مذکّرند یا جنس ذکور به نوعى غلبه دارد، زیرا در آن از ضمایر جمع مذکر مانند «عنکم» و «کم» استفاده شده است. بنابراین مخاطبین آن، زنان پیامبر صلى الله علیه و آله نیستند.
شش. مفاد آیه، تطهیر و پالایش گروهى خاص از هر گونه رجس و پلیدى است و این حکمى بسیار مهم و والاست که قطعاً هر کسى موضوع آن نیست، بلکه افرادى خواهند بود که عملاً قابلیت و شایستگى این مقام را داشته باشند. در حالى که زنان پیامبر صلى الله علیه و آله قطعا این گونه نیستند؛ چرا که خود قرآن،12 عتاب هایى را نسبت به آنان بیان فرموده است.13
پی نوشت:
1. برخى از منابعى که این حدیث را با سندهاى مختلف و از کتب متعدّد اهل سنّت، نقل نموده اند به این شرح اند: صحیح مسلم، ج 5، ص 37 ک فضائل الصحابه، ب 9، ح 2424؛ سنن ترمذى (الجامع الصحیح)، ج 5، صص 351 - 352 (ح 3205 - 3206)؛ المستدرک، ج 3، صص 158 - 160 (ح 4705 - 4709)؛ تفسیر طبرى، ج 22، صص 5 - 7؛ الدر المنثور، ج 5، صص 198 - 199؛ تفسیر نورالثقلین، ج 4، صص 270 - 277؛ احقاق الحق، ج 2، تعلیقات، صص 502 - 533؛ مجمع البیان، ج 7 - 8، صص 599- 560؛ بحارالانوار، ج 35، صص 206 - 232 و ج 25، صص 212 - 246؛ کنزالعمال، ج 13 ص 163، ح 36496؛ الصواعق المحرقه، صص 143 - 144؛ التاج الجامع للاصول، ج 4، ص 207؛ ذخائرالعقبى، صص 21 - 24 ؛ الریاض النضرة، ج 2، ص 188 (ب 4، ف 6).
2. بحارالانوار، ج 10، ص 141، همچنین ر.ک: تفسیر طبرى، ج 22، ص 6 و الدرالمنثور، ج 5، ص 198.
3. در تعیین مدّت آن، از 6 تا 9 ماه گفته شده است. در برخى از روایات آمده است که پیامبر اکرم این شیوه را تا پایان عمر شریفشان ادامه دادند. ر.ک: تفسیرالمراغى، ج 22، ص 7 ؛ سنن ترمذى، ج 5، ص 352، ح 3206 ؛ الدرالمنثور، ج 4، ص 313 و ج 5، ص 199 ؛ اسدالغابة، ج 4، ص 631 در ترجمه هلال بن الحمراء ؛ مجمع الزوائد، ج 9، صص 168 - 169 ؛ بحارالانوار، ج 10، ص 142.
4. الدرالمنثور، ج 5، ص 199.
5. بنگرید: پژوهشى در عصمت معصومان، ص 310 ج 314.
6. معجم الکبیر، طبرانى، ج 3، ص 52 ؛ مسند ابى یعلى، احمد تمیمى موصلى، ج 7، ص 59 ؛ ج 12، ص451؛ تاریخ دمشق، ابن عساکر دمشقى، ج 68، ص 122 ؛ ج 67، ص 24 ؛ امالى، طوسى، ص 564؛ تفسیر قمى، على بن ابراهیم قمى، ج 2، ص 193 ؛ بحارالانوار، مجلسى، ج 25، ص 214.
7. «اهل بیتى و عترتى من لحمى و دمى». (ر.ک: اصول کافى، کلینى، ج 1، ص 209 ؛ بحارالانوار، مجلسى، ج 23، ص 138).
8. اصول کافى، کلینى، ص 208 ؛ بحارالانوار، مجلسى، ج 36، ص 243 و ج 23، صص 97، 105، 123، 137 و 139.
9. کنزالعمال، على متقى هندى، ج 12، ص 98.
10. فاطمه الزهرا، ص 18.
11. ر.ک: جایگاه مبانى کلامى در اجتهاد، ضیائى فر، ص 598.
12. آیات اول تا چهارم سوره تحریم گواه بر این مطلب مى باشد. (خداوند برخى از زنان پیامبر صلى الله علیه و آله را به خاطر افشاى اسرار پیامبر صلى الله علیه و آله عتاب مى کند).
13. ر.ک: المیزان، ج 16، ص 310.
منبع: www.porseman.org