پرسش :

چرا نماز مى خوانیم؟ مگر چه چیزى در نماز وجود دارد که این قدر آن را با اهمیت کرده است؟


پاسخ :
علّت اصلى خواندن نماز و اهمیت آن این است که مجموعه امتیازهایى در نماز وجود دارد که در دیگر عبادات این امتیازها یافت نمى شود. به تعدادى از آنها اشاره مى نماییم:
یارى گرفتن در قرآن آمده است:
«وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبِیرَةٌ إِلاّ عَلَى الْخاشِعِینَ»1؛ «از صبر و نماز در برخورد با مشکلات نیرو بگیرید؛ همانا نماز سنگین است مگر براى خاشعان».
از همین رو هرگاه مشکلى براى خانواده رسول خدا صلى الله علیه و آله پیش مى آمد ایشان (براى رفع آن) بیان مى داشت: برخیزید نماز (مستحبّى) بخوانید بعد مى فرمود: این دستور خداى من است.2 و یا در سیره حضرت على علیه السلام مى خوانیم وقتى براى ایشان مشکلى پیش مى آمد، به نماز پناه مى برد و آیه: «وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»3 را تلاوت مى کرد.
امام رضا علیه السلام از پدرانش از امام على علیه السلام روایت کرده که حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرمود: «هر کس یک نماز واجب را بجاى آورد در نزد خداوند یک دعاى مستجاب دارد»4. بدون تردید انسان نمازخوان همواره مشمول رحمت و الطاف الهى است.
«وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ»5؛ «و نماز را برپا دارید، و زکات را بدهید، و رسول (خدا) را اطاعت کنید تا مشمول رحمت (او) شوید».
یاد و رحمت الهى به انسان آرامش، عزّت و اقتدار مى بخشد:
«أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»6؛ «آگاه باشید، تنها با یاد خدا دل ها آرامش مى یابد!».
عامل رستگارى
از نظر قرآن، نماز عامل فلاح و رستگارى و سعادت انسان است:
«قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى. وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى»7؛ «به یقین کسى که پاکى جست (و خود را تزکیه کرد)، رستگار شد. و (آن که) نام پروردگارش را یاد کرد سپس نماز خواند!».
در اوصاف متّقین مى فرماید:
«الَّذِینَ یُؤمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ... وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»8؛ «متّقین کسانى هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است] ایمان مى آورند؛ و نماز را برپا مى دارند...؛ و آنان رستگارانند».
از همین رو، پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «مفتاح الجنة الصلاة»9؛ «نماز کلید بهشت است». و همچنین در جاى دیگر از نماز به عنوان بهاى خرید بهشت یاد فرموده اند: «لِکُلِّ شَى ءٍ ثَمَنٌ وَ ثَمَنُ الْجَنَّةِ الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ»10؛ «براى هر چیزى قیمتى است و قیمت بهشت نماز است». در جاى دیگر نماز نور مؤمن معرفى شده است: «الصلوة نور المؤمن»11؛ «نماز نور مؤمن است».
ستون و سیماى دین
لازم به ذکر است؛ در دو کتاب حدیثى «وسائل الشیعه» و «مستدرک الوسائل» که شامل روایات و احادیث فقهى شیعه است؛ در مجموع 59000 روایت وجود دارد و از این تعداد تقریبا نوزده هزار حدیث مربوط به نماز است و این مى تواند گویاى اهمیت نماز در اسلام باشد که تقریبا یک سوّم روایات فقهى مربوط به نماز و مقدمات آن است.12
حضرت باقر علیه السلام مى فرماید: «الصَّلاَةُ عَمُودُ الدِّینِ مَثَلُهَا کَمَثَلِ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ ثَبَتَ الْأَوْتَادُ وَ الْأَطْنَابُ وَ إِذَا مَالَ الْعَمُودُ وَ انْکَسَرَ لَمْ یثْبُتْ وَتِدٌ وَ لاَ طُنُب»13؛ «نماز ستون دین است، مَثل نماز، مَثل ستون خیمه است، هرگاه ستون، ثابت و پا برجا باشد میخ ها و طناب ها ثابت خواهند بود و هر گاه کج شده و بشکند میخ و طنابى نمى ماند».
حضرت على علیه السلام در وصیت هاى پایان عمرشان فرموده اند: «اللَّهَ اللَّهَ فِى الصَّلاَةِ فَإِنَّهَا خَیرُ الْعَمَلِ إِنَّهَا عِمَادُ دِینِکُمْ»14؛ «خدا را خدا را درباره نماز، چرا که نماز ستون دین شماست».
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید: «براى هر چیز چهره اى است و چهره دین شما نماز است، مبادا کسى چهره و سیماى دینش را خراب نماید».15
معیار مسلمانى
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید: «مَا بَینَ الْمُسْلِمِ وَ بَینَ أَنْ یکْفُرَ إِلاَّ أَنْ یتْرُکَ الصَّلاَةَ الْفَرِیضَةَ مُتَعَمِّداً أَوْ یتَهَاوَنَ بِهَا فَلاَ یصَلِّیهَا»16؛ «فاصله بین مسلمانى و کفر نیست جز آن که نماز واجب را از روى عمد ترک کند یا در انجام آن سستى نماید و نماز نخواند».
امام صادق علیه السلام فرمود: «آزمایش کنید شیعه ها را در اوقات نماز که چگونه مواظب آن هستند، و درباره اسرار ما که چگونه آنها را از دشمن ما نهفته مى دارند، و درباره اموال خودشان که چگونه با آنها درباره برادران (دینیشان) یارى مى دهند»17. و نیز در جاى دیگر «نماز» علامت و نشانه عمل کنندگان به دین معرفى شده است: «قَالَ لُقْمَانُ لاِبْنِهِ یا بُنَى لِکُلِّ شَى ءٍ عَلاَمَةٌ یُعْرَفُ بِهَا وَ یُشْهَدُ عَلَیهَا... وَ لِلْعَامِلِ ثَلاَثُ عَلاَمَاتٍ الصَّلاَةُ وَ الصِّیامُ وَ الزَّکَاة»18؛ «حضرت لقمان به فرزندانش فرمود: براى هر چیزى علامتى است که به وسیله آن علامت شناخته مى شود و به او شهادت داده مى شود،... براى عامل به دین سه علامت است: نماز، روزه، زکات».
محبوب ترین عبادت
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «لَیسَ عَمَلٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الصَّلاَةِ»19؛ «هیچ عمل و طاعتى نزد خداى با عزّت و جلال از نماز محبوب تر نیست».
امام صادق علیه السلام فرمود: «أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الصَّلاَةُ»20؛ «محبوب ترین اعمال نزد خداوند متعال نماز است».
و نیز از آن حضرت نقل شده است: «أَوَّلُ مَا یحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ عَلَى الصَّلاَةِ فَإِذَا قُبِلَتْ قُبِلَ مِنْهُ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ عَلَیهِ رُدَّ عَلَیهِ سَائِرُ عَمَلِه»21؛ «نخستین چیزى که در روز قیامت بنده براى آن مورد حساب کشى قرار مى گیرد و به آن رسیدگى مى کنند نماز است، اگر نماز پذیرفته شد سایر اعمالش نیز پذیرفته مى شود، و هرگاه نماز مقبول نیفتاد و به بنده بازگردانده شد باقى اعمالش نیز مردود و بازگردانده خواهد شد».
امام صادق علیه السلام از نماز به بهترین اعمال در قیامت یاد مى کند: «إِنَّ أَفْضَلَ الْأَعْمَالِ عِنْدَ اللَّهِ یوْمَ الْقِیامَةِ الصَّلاَة»22؛ «همانا بهترین عمل در روز قیامت نزد خداوند، نماز است».
دژ محکم
امیرالمؤمنین على علیه السلام فرمودند: «الصَّلاَةُ حِصْنٌ مِنْ سَطَوَاتِ الشَّیطَان»23؛ «نماز، دژ محکمى است در مقابل حملات شیطان». و باز از آن حضرت نقل شده است: «الصَّلاَةُ حِصْنُ الرَّحْمَنِ وَ مَدْحَرَةُ الشَّیطَان»24؛ «نماز، دژ محکم خداوند رحمان و وسیله راندن شیطان است».
احمدبن عامر طائى از حضرت رضا علیه السلام از پدرانش از على علیه السلام روایت کرده که حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرمود: «شیطان از مؤمن دلتنگ است مادامى که نمازهاى پنج گانه را بجاى آورد، هرگاه نماز خود را ترک گفت شیطان بر او مسلّط مى گردد و او را گرفتار گناه و فساد مى کند».25
نخستین پرسش روز قیامت
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا کَانَ یوْمُ الْقِیامَةِ یدْعُو الْعَبْدَ فَأَوَّلُ شَى ءٍ یسْأَلُ عَنْهُ الصَّلاَةُ فَإِنْ جَاءَ بِهَا تَامَّةً وَ إِلاَّ زُخَّ بِهِ فِى النَّار»26؛ «نمازهاى پنج گانه را محافظت کنید، زیرا روز قیامت که مى شود خداوند بنده اش را فرا مى خواند و نخستین چیزى که از او مى پرسد نماز است، اگر آن را به طور کامل انجام داده باشد، (به بهشت مى رود) وگرنه در آتش افکنده مى شود».
نماز همگانى
در پایان گفتنى است؛ هر یک از تکالیف شرعى چه بسا در شرایطى واجب نباشد مثلاً روزه بر بیمار و مسافر و... واجب نیست. خمس و زکات و حج بر کسانى که از تمکّن مالى برخوردارند تعلّق مى گیرد. از حضور در صحنه جهاد، زنان، پیرمردان و اصناف دیگرى معافند. اما نماز فریضه اى است همگانى در زمان خوف و در حال امنیت در روز و شب، در تمامى ماه هاى سال بر مرد و زن (البته به استثناى ایام عادت و ولادت)، غنى و فقیر، صحیح و مریض، مقیم و مسافر و... واجب است. حتى قرآن مى فرماید اگر شرایط آن چنان سخت و سهمگین بود که مجال پیاده شدن از مرکب وجود نداشت، پیاده یا سواره باید نسبت به انجام این فریضه اقدام گردد.27
پی نوشت:
1. بقره 2، آیه 45.
2. سنن النبى صلى الله علیه و آله، با ترجمه، ج1، ص 158.
3. بقره 2، آیه 45.
4. همان.
5. نور 24، آیه 56.
6. رعد 13، آیه 28.
7. اعلى 87، آیه 15 و 14.
8. بقره 2، آیه 5-3.
9. عوالى اللآلى، ج1، ص 322.
10. جامع الأخبار، ص 73.
11. شهاب الاخبار، ص 50.
12. محمد وحیدى، دانستنى هاى لازم از نماز، قم: مؤسسه بوستان کتاب مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، 1387ش، چهارم، ص 24.
13. وسائل الشیعة، ج 4، ص 27.
14. بحارالأنوار، ج75، ص100.
15. الکافى، ج3، ص 270.
16. بحارالأنوار، ج79، ص 216.
17. بحارالأنوار، ج 71، ص 391.
18. بحارالأنوار، ج 13، ص 415.
19. وسائل الشیعه، ج4، ص113.
20. الکافى، ج3، ص 264.
21. من لایحضره الفقیه، ج1، ص 208.
22. مستدرک الوسائل، ج 3، ص 42.
23. تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 175.
24. همان.
25. مسند الإمام الرضا علیه السلام، ج2، ص 156.
26. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص 31.
27. محمدرضا رضوان طلب، پرستش آگاهانه، ستاد اقامه نماز، 1375ش، دوم، ص 84.
منبع: www.porseman.org