پرسش :
اگر کسى نماز را بدون حضور قلب بخواند اشکال دارد؟!
پاسخ :
رسول خدا صلى الله علیه و آله در اهمیت خشوع در نماز فرموده اند: «تُکْتَبُ الصَّلاَةُ عَلَى أَرْبَعَةِ أَسْهُمٍ سَهْمٌ مِنْهَا إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ وَ سَهْمٌ مِنْهَا الرُّکُوعُ وَ سَهْمٌ مِنْهَا السُّجُودُ وَ سَهْمٌ مِنْهَا الْخُشُوع»1؛ «نماز بر چهار بخش واجب شده: یک سهم از آن گرفتن وضوى کامل؛ بخشى از آن رکوع؛ بخشى از آن سجود و بخشى از آن خشوع است».
در روایت دیگرى حضرت على علیه السلام با تأکید بر این مسئله فرموده اند: «لِیخْشَعِ الرَّجُلُ فِى صَلاَتِهِ فَإِنَّ مَنْ خَشَعَ قَلْبُهُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ خَشَعَتْ جَوَارِحُهُ فَلاَ یعْبَثْ بِشَى ء»2؛ «مرد باید در نماز خود خاشع باشد، پس وقتى قلبش براى خدا خاشع شد، اعضا و جوارحش نیز خاشع است، با چیزى (در حال نماز) بازى نمى کند».
«خشوع»، حالت قلبى انسان در عبادت و در نتیجه توجّه کامل به مقام بندگى در آستانِ الهى است. آن که نیاز و عجز خود را مى داند و عظمت و کمال الهى را مى شناسد حالت «حضور» به درگاه خداى بى همتا و آگاه را مى یابد و متناسب با این حالت خاشع مى شود، نگاه افتاده مى گردد و توجّه از هر چیز دیگر بریده و به معبود متوجّه مى شود.
اگر رکوع و سجود و قرائت و تسبیح را جسم نماز بدانیم حضور قلب و توجّه درونى به حقیقت نماز و کسى که با او راز و نیاز مى کنیم روح نماز است. خشوع نیز در واقع چیزى جز حضور قلب توأم با تواضع و ادب و احترام نیست از همین روست هنگامى که از رسول خدا صلى الله علیه و آله چنین سؤال مى کنند که «خشوع چیست؟» مى فرماید: «التَّوَاضُعُ فِى الصَّلاَةِ وَ أَنْ یقْبِلَ الْعَبْدُ بِقَلْبِهِ کُلِّهِ عَلَى رَبِّهِ عَزَّ وَ جَل»3؛ «فروتنى و خاکسارى در نماز و این که بنده با تمام قلبش به سوى خدا برود...».
گرچه حضور قلب از شرایط صحّت نماز نیست؛ یعنى با نبودن حضور قلب نماز باطل نمى شود و از لحاظ فقهى اشکالى ندارد. و لیکن چنین نمازى، عملى بى روح است، یعنى اثر معراجى خود را از دست مى دهد.
احادیث فراوانى وارد شده که میزان قبولى نماز، بستگى به میزان حضور قلب در نماز دارد و به تناسب وجود حضور قلب، نماز مورد قبول واقع مى شود.
امام صادق علیه السلام مى فرماید: «اَن العبدَ لیرفعُ لهُ مِن صلاتهِ نصفُها او ثلُثها او ربعُها او خمسُها و ما یرفعُ لهُ الاّ ما اقبلَ علیهِ بقلبهِ»4؛ «همانا از نماز انسان، نصفش، ثلثش، ربعش یا خمسش بالا برده مى شود و آن مقدارى از نماز که توجّه قلبى داشته باشد بالا برده مى شود».
در روایات به نکات مهمى در خصوص فواید دنیوى و اخروى حضور قلب در نماز اشاره شده است:
1. قبولى نماز
رسول خدا صلى الله علیه و آله: «لاَ یقْبَلُ اللَّهُ صَلاَةَ امْرِئٍ لاَ یحْضُرُ فِیهَا قَلْبُهُ مَعَ بَدَنِه»5؛ «خداوند نماز بنده اى را که قلبش همراه بدنش در نماز حاضر نیست قبول نمى کند».
2. بخشش گناهان
رسول خدا صلى الله علیه و آله: «مَنْ صَلَّى رَکْعَتَینِ وَ لَمْ یحَدِّثْ فِیهِمَا نَفْسَهُ بِشَى ءٍ مِنْ أُمُورِ الدُّنْیا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَه»6؛ «کسى که دو رکعت نماز بخواند و در آن دو رکعت، قلب خود را به چیزى از امور دنیا مشغول نکند، خداوند گناهانش را مى آمرزد».
رسول خدا صلى الله علیه و آله: «إِذَا قَامَ الْعَبْدُ إِلَى الصَّلاَةِ فَکَانَ هَوَاهُ وَ قَلْبُهُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى انْصَرَفَ کَیوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّه»7؛ «هنگامى که انسان براى نماز مى ایستد، اگر همه توجّه اش و قلبش به سوى خدا باشد، در حالى نمازش تمام مى شود، که مثل روزى است که پاک به دنیا آمده».
3. استجابت دعا
رسول خدا صلى الله علیه و آله: «مَنْ صَلَّى صَلاَةً لاَ یذْکُرُ فِیهَا شَیئاً مِنْ أَمْرِ الدُّنْیا لاَ یسْأَلُ اللَّهَ شَیئاً إِلاَّ أَعْطَاه»8؛ «کسى که نماز مى خواند، در حال نماز هیچ چیز از امور دنیایى به یادش نیاید (فقط خداوند در نظرش باشد)، در این صورت هر چیزى از خداوند بخواهد، به او عطا مى کند».
4. شستشوى گناهان
رسول خدا صلى الله علیه و آله: «مَثَلُ الصَّلاَةِ وَ أَعْمَالِ بَنِى آدَمَ کَرَجُلٍ أَتَى مَرَاغَةً فَأَثَارَ عَلَیهِ مِنْهَا حَتَّى امْتَلَأَ تُرَاباً وَ دَنَساً ثُمَّ عَمَدَ إِلَى غَدِیرِ مَاءٍ طَیبٍ فَاغْتَسَلَ بِهِ فَیذْهَبُ عَنْهُ التُّرَابُ وَ الدَّنَسُ کَذَلِکَ الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ تَغْسِلُ عَنِ الْعَبْدِ الذُّنُوبَ إِذَا صَلَّى لِلَّهِ مِنْ قَلْبِهِ»9؛ «مَثَل نماز و اعمال آدم مَثَل مردى است که در خاک بغلتد آن چنان که سراپایش را خاک و کثافات فراگیرد، سپس به طرف آبگیرى که آبش پاک است برود و در آن غسل نماید و خود را شستشو دهد و گرد و خاک را از خود دور کند. این چنین است نماز پنج گانه، زمانى که بنده با حضور قلب خدا را عبادت کند، آلودگى گناه از وى شسته مى شود».
5. محبوبیت
امام صادق علیه السلام: «لَیسَ مِنْ عَبْدٍ یقْبِلُ بِقَلْبِهِ فِى صَلاَتِهِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى إِلاَّ أَقْبَلَ اللَّهُ إِلَیهِ بِوَجْهِهِ وَ أَقْبَلَ بِقُلُوبِ الْمُؤمِنِینَ إِلَیهِ بِالْمَحَبَّةِ بَعْدَ حُبِّ اللَّهِ إِیاه»10؛ «هیچ مؤمنى نیست که با قلب خود در نمازش به سوى اللّه برود، مگر این که خداوند با همه الطافش به او رو مى آورد و بعد از آن قلوب همه مؤمنین هم از راه رأفت و مهربانى به سوى او رو مى آورد».
پی نوشت:
1. مستدرک الوسائل، ج 1، ص 98.
2. وسائل الشیعة، ج 5، ص 471.
3. مستدرک الوسائل، ج 1، ص 98.
4. بحارالانوار، ج84، ص 238.
5. مستدرک الوسائل، ج 4، ص109.
6. بحارالأنوار، ج 81، ص249.
7. بحارالأنوار، ج 81، ص 261.
8. مستدرک الوسائل، ج 4، ص 105.
9. مستدرک الوسائل، ج 3، ص 91.
10. وسائل الشیعة، ج 5، ص 475.
منبع: www.porseman.org
رسول خدا صلى الله علیه و آله در اهمیت خشوع در نماز فرموده اند: «تُکْتَبُ الصَّلاَةُ عَلَى أَرْبَعَةِ أَسْهُمٍ سَهْمٌ مِنْهَا إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ وَ سَهْمٌ مِنْهَا الرُّکُوعُ وَ سَهْمٌ مِنْهَا السُّجُودُ وَ سَهْمٌ مِنْهَا الْخُشُوع»1؛ «نماز بر چهار بخش واجب شده: یک سهم از آن گرفتن وضوى کامل؛ بخشى از آن رکوع؛ بخشى از آن سجود و بخشى از آن خشوع است».
در روایت دیگرى حضرت على علیه السلام با تأکید بر این مسئله فرموده اند: «لِیخْشَعِ الرَّجُلُ فِى صَلاَتِهِ فَإِنَّ مَنْ خَشَعَ قَلْبُهُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ خَشَعَتْ جَوَارِحُهُ فَلاَ یعْبَثْ بِشَى ء»2؛ «مرد باید در نماز خود خاشع باشد، پس وقتى قلبش براى خدا خاشع شد، اعضا و جوارحش نیز خاشع است، با چیزى (در حال نماز) بازى نمى کند».
«خشوع»، حالت قلبى انسان در عبادت و در نتیجه توجّه کامل به مقام بندگى در آستانِ الهى است. آن که نیاز و عجز خود را مى داند و عظمت و کمال الهى را مى شناسد حالت «حضور» به درگاه خداى بى همتا و آگاه را مى یابد و متناسب با این حالت خاشع مى شود، نگاه افتاده مى گردد و توجّه از هر چیز دیگر بریده و به معبود متوجّه مى شود.
اگر رکوع و سجود و قرائت و تسبیح را جسم نماز بدانیم حضور قلب و توجّه درونى به حقیقت نماز و کسى که با او راز و نیاز مى کنیم روح نماز است. خشوع نیز در واقع چیزى جز حضور قلب توأم با تواضع و ادب و احترام نیست از همین روست هنگامى که از رسول خدا صلى الله علیه و آله چنین سؤال مى کنند که «خشوع چیست؟» مى فرماید: «التَّوَاضُعُ فِى الصَّلاَةِ وَ أَنْ یقْبِلَ الْعَبْدُ بِقَلْبِهِ کُلِّهِ عَلَى رَبِّهِ عَزَّ وَ جَل»3؛ «فروتنى و خاکسارى در نماز و این که بنده با تمام قلبش به سوى خدا برود...».
گرچه حضور قلب از شرایط صحّت نماز نیست؛ یعنى با نبودن حضور قلب نماز باطل نمى شود و از لحاظ فقهى اشکالى ندارد. و لیکن چنین نمازى، عملى بى روح است، یعنى اثر معراجى خود را از دست مى دهد.
احادیث فراوانى وارد شده که میزان قبولى نماز، بستگى به میزان حضور قلب در نماز دارد و به تناسب وجود حضور قلب، نماز مورد قبول واقع مى شود.
امام صادق علیه السلام مى فرماید: «اَن العبدَ لیرفعُ لهُ مِن صلاتهِ نصفُها او ثلُثها او ربعُها او خمسُها و ما یرفعُ لهُ الاّ ما اقبلَ علیهِ بقلبهِ»4؛ «همانا از نماز انسان، نصفش، ثلثش، ربعش یا خمسش بالا برده مى شود و آن مقدارى از نماز که توجّه قلبى داشته باشد بالا برده مى شود».
در روایات به نکات مهمى در خصوص فواید دنیوى و اخروى حضور قلب در نماز اشاره شده است:
1. قبولى نماز
رسول خدا صلى الله علیه و آله: «لاَ یقْبَلُ اللَّهُ صَلاَةَ امْرِئٍ لاَ یحْضُرُ فِیهَا قَلْبُهُ مَعَ بَدَنِه»5؛ «خداوند نماز بنده اى را که قلبش همراه بدنش در نماز حاضر نیست قبول نمى کند».
2. بخشش گناهان
رسول خدا صلى الله علیه و آله: «مَنْ صَلَّى رَکْعَتَینِ وَ لَمْ یحَدِّثْ فِیهِمَا نَفْسَهُ بِشَى ءٍ مِنْ أُمُورِ الدُّنْیا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَه»6؛ «کسى که دو رکعت نماز بخواند و در آن دو رکعت، قلب خود را به چیزى از امور دنیا مشغول نکند، خداوند گناهانش را مى آمرزد».
رسول خدا صلى الله علیه و آله: «إِذَا قَامَ الْعَبْدُ إِلَى الصَّلاَةِ فَکَانَ هَوَاهُ وَ قَلْبُهُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى انْصَرَفَ کَیوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّه»7؛ «هنگامى که انسان براى نماز مى ایستد، اگر همه توجّه اش و قلبش به سوى خدا باشد، در حالى نمازش تمام مى شود، که مثل روزى است که پاک به دنیا آمده».
3. استجابت دعا
رسول خدا صلى الله علیه و آله: «مَنْ صَلَّى صَلاَةً لاَ یذْکُرُ فِیهَا شَیئاً مِنْ أَمْرِ الدُّنْیا لاَ یسْأَلُ اللَّهَ شَیئاً إِلاَّ أَعْطَاه»8؛ «کسى که نماز مى خواند، در حال نماز هیچ چیز از امور دنیایى به یادش نیاید (فقط خداوند در نظرش باشد)، در این صورت هر چیزى از خداوند بخواهد، به او عطا مى کند».
4. شستشوى گناهان
رسول خدا صلى الله علیه و آله: «مَثَلُ الصَّلاَةِ وَ أَعْمَالِ بَنِى آدَمَ کَرَجُلٍ أَتَى مَرَاغَةً فَأَثَارَ عَلَیهِ مِنْهَا حَتَّى امْتَلَأَ تُرَاباً وَ دَنَساً ثُمَّ عَمَدَ إِلَى غَدِیرِ مَاءٍ طَیبٍ فَاغْتَسَلَ بِهِ فَیذْهَبُ عَنْهُ التُّرَابُ وَ الدَّنَسُ کَذَلِکَ الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ تَغْسِلُ عَنِ الْعَبْدِ الذُّنُوبَ إِذَا صَلَّى لِلَّهِ مِنْ قَلْبِهِ»9؛ «مَثَل نماز و اعمال آدم مَثَل مردى است که در خاک بغلتد آن چنان که سراپایش را خاک و کثافات فراگیرد، سپس به طرف آبگیرى که آبش پاک است برود و در آن غسل نماید و خود را شستشو دهد و گرد و خاک را از خود دور کند. این چنین است نماز پنج گانه، زمانى که بنده با حضور قلب خدا را عبادت کند، آلودگى گناه از وى شسته مى شود».
5. محبوبیت
امام صادق علیه السلام: «لَیسَ مِنْ عَبْدٍ یقْبِلُ بِقَلْبِهِ فِى صَلاَتِهِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى إِلاَّ أَقْبَلَ اللَّهُ إِلَیهِ بِوَجْهِهِ وَ أَقْبَلَ بِقُلُوبِ الْمُؤمِنِینَ إِلَیهِ بِالْمَحَبَّةِ بَعْدَ حُبِّ اللَّهِ إِیاه»10؛ «هیچ مؤمنى نیست که با قلب خود در نمازش به سوى اللّه برود، مگر این که خداوند با همه الطافش به او رو مى آورد و بعد از آن قلوب همه مؤمنین هم از راه رأفت و مهربانى به سوى او رو مى آورد».
پی نوشت:
1. مستدرک الوسائل، ج 1، ص 98.
2. وسائل الشیعة، ج 5، ص 471.
3. مستدرک الوسائل، ج 1، ص 98.
4. بحارالانوار، ج84، ص 238.
5. مستدرک الوسائل، ج 4، ص109.
6. بحارالأنوار، ج 81، ص249.
7. بحارالأنوار، ج 81، ص 261.
8. مستدرک الوسائل، ج 4، ص 105.
9. مستدرک الوسائل، ج 3، ص 91.
10. وسائل الشیعة، ج 5، ص 475.
منبع: www.porseman.org
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}