پرسش :

بنده یک دوست و هم اتاقى دارم که نماز نمى خواند، ولى او به مراتب از من در کسب نمره موفق تر است و بسیار خوش شانس و خوش اقبال بوده و همیشه با غرور مى گوید خدا با من است. حال سؤال من این است چگونه این فردى که نه مقیّد به نماز است، نه مقیّد به روزه و واجبات است پس چرا از من موفّق تر است؟


پاسخ :
در این باره گفتنى است؛ موفّقیت تحصیلى و پیشرفت هاى مادى به طور معمول مرهون تلاش و استعداد انسان است. چه بسا این فرد از استعداد و دقّت بیشترى بهره مند باشد. بنابراین در هنگام مقایسه باید توجّه داشته باشیم که در شرایط مساوى با بهره هوشى مساوى و وقت گذارى یکسان به نتیجه گیرى اقدام کنیم.
بدیهى است که هرگاه دو نفر با بهره هوشى و دقّت و زمان یکسان، تلاشى را آغاز کنند به طور بدیهى فردى که از عوامل معنوى نیز بهره مند باشد از شرایط مناسب تر و آرامش بیشتر نیز برخوردار خواهد بود. متأسّفانه گاهى در هنگام مقایسه یک نفر با هوش بیشتر و با تلاشى بیشتر با یک نفر دیگر که مذهبى است اما هوش و تلاش کمترى دارد مقایسه مى شود، در حالى که اگر امکانات و شرایط مساوى باشد به طور حتم جوانان مؤمن، با انگیزه و پشتکار بیشتر خواهند بود و موفّقیت هاى آنها چشمگیر است چنان که اکنون در برخى پروژه هاى جهاد دانشگاهى یا صنایع مختلف، نمونه هاى فراوانى از جوانان مذهبى و تحصیل کرده و داراى رتبه هاى خوب علمى و تخصّصى دیده مى شود.
علاوه بر این که در زندگى باید به ادامه و پایان راه نیز اندیشید. کسانى که موقعیت دارند اگر آلوده به گناه شوند به طور معمول رفته رفته موفّقیت هاى آنها کم مى شود، اما کسانى که علاوه بر تحصیل و تلاش، زندگى پاک دارند روند رو به رشد را طى مى کنند. خداوند متعال مى فرماید:
«إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاکُمْ»1؛ «گرامى ترین شما پرهیزگارترین شماست».
این یک قانون تخلّف ناپذیر است. همچنین خداوند بعد از یازده سوگند مى فرماید:
«قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکّاها»2؛ «همانا کسى که تزکیه (و تقوا) [پیشه ]کرد رستگار مى شود».
مفهوم آن این است که انسان بى تقوا که نماز نمى خواند و روزه نمى گیرد، رستگار نخواهد شد مگر این که از این مسیر اشتباه برگردد.
علاوه بر این که همیشه موفّقیت هاى دنیوى نشانه محبوب بودن نیست. خداوند در سوره «زخرف» به تمامى کسانى که ممکن است موفّقیت هاى مادى را به عنوان معیار دورى و نزدیکى افراد به خدا قرار دهند چنین پاسخ مى دهد: «اگر بهره مندى کفّار از مواهب مادى سبب نمى شد که مردم، گمراه شوند، ما براى کسانى که کافر مى شدند خانه هایى قرار مى دادیم با سقف هایى از نقره و نردبان هایى که از آن بالا روند! و براى خانه هاى آنها درها و تخت هایى (زیبا و نقره گون) قرار مى دادیم که بر آن تکیه کنند. ولى تمام اینها متاع زندگى دنیاست و آخرت نزد پروردگارت از آن پرهیزگاران است. هر کس از یاد خدا رویگردان شود شیطانى را به سراغ او مى فرستیم و همواره قرین او باشد. و آنها (شیاطین) این گروه را از راه خدا بازمى دارند، در حالى که گمان مى کنند هدایت یافتگان حقیقى آنها هستند».
پی نوشت:
1. حجرات 49، آیه 13.
2. شمس 91، آیه 9.
منبع: www.porseman.org