پرسش :
آیا مى توان با شخص بى نماز ازدواج کرد و جواب مثبت به خواستگارى وى داد؟
پاسخ :
همان طور که مى دانید ازدواج از جمله مسائل مهم در زندگى انسان مى باشد که موفقیت در این امر باعث آرامش و موفقیت هاى بعدى انسان خواهد شد.
به طور خلاصه دو حالت در خصوص خواستگار بى نماز مى تواند وجود داشته باشد.
حالت اول؛ این خواستگار، ملاک هاى همسر مناسب از جمله ایمان قلبى و سلامت اعتقادى را دارا بوده و مشکل نماز نخواندن ایشان، یک مشکل عقیدتى نیست بلکه یک حالت گذرا است که معمولاً در مراحلى از زندگى انسان ها رخ مى دهد. به طور مثال؛ نداشتن انگیزه قوى براى خواندن نماز، آگاه نبودن از فلسفه و اسرار نماز، داشتن سؤال و ابهام نسبت به بعضى از مسائل اعتقادى که در صورت ازدواج با چنین فردى مى توان با انجام راه کارهایى، او را نسبت به انجام نماز تشویق کرده که البته این امر مهم، احتیاج به زمان، صبر و حوصله زیادى خواهد داشت. در این حالت هر چند مى توان نگاه مثبتى به این ازدواج داشت، اما کسى که مى خواهد به چنین خواستگارى پاسخ مثبت دهد باید تمامى سختى هاى مسیر را نیز در نظر گرفته و با کنار گذاشتن احساسات خود تصمیمى عاقلانه اتخاذ نماید تا در آینده گرفتار پشیمانى و حسرت نگردد.
حالت دوم؛ که مى توان در این زمینه تصوّر کرد این است که؛ مشکل نماز نخواندن ایشان ناشى از ضعف اعتقاد و ایمان وى مى باشد در این صورت مسئله عدم کفویت و نابرابرى در ایمان به وجود مى آید و ثمره آن چیزى جز کشمکش و آشفتگى در زندگى مشترک آینده تان نخواهد بود. زیرا کسى که پاى بند به دین (که اصلى ترین مسئله زندگى است) نباشد هیچ تضمینى وجود ندارد که پاى بند به رعایت حقوق همسر و زندگى مشترک باشد. انسان دین دار هرگز نمى تواند با همسر بى دین کنار بیاید و با هم زندگى سعادتمندانه اى داشته باشند.
فراموش نکنیم که شخصى که تصمیم ازدواج با دیگرى را دارد هدف از ازدواج او نمازخوان کردن ویا اصلاح اعتقادات طرف مقابلش نمى باشد بلکه مى خواهد با ازدواجش به آرامش، سکون و... دست پیدا کند. تجربه نشان داده آنهایى که همسر مناسب و تربیت یافته انتخاب نموده اند در ادامه زندگى با مشکلاتى مواجه مى شوند چه رسد به آن که بخواهد همسرش را براساس شاخصه هاى مورد نظرش توجیه کند؛ لذا بهتر است وضعیت فعلى طرف مقابل را در نظر گرفته و به این دل خوش نکرد که بعد از ازدواج نمازخوان خواهد شد.
در نتیجه کسى که مقیّد به احکام شرعى و پایبند به دین و مسائل دینى هست و دوست دارد در آینده با همسرى متدیّن زندگى کند باید از همان ابتدا همسرى انتخاب کند که حد نصاب از ایمان و التزام عملى به احکام شرعى را داشته باشد.
در پایان این نکته را نیز متذکّر مى شویم که در اسلام هم کفو بودن دختر و پسر شرط ازدواج مى باشد و از نظر معارف اسلام و روایات اهل بیت و نیز سیره پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله تنها چیزى که کفویت را احراز مى نماید ایمان است. ایمان یعنى اعتقاد باطنى به خداوند و التزام عملى به مقتضاى ایمان، یعنى به دین و آموزه اسلام. لذا پیامبر صلى الله علیه و آله مردى سیاه پوست و فقیر به نام «جویبر» را به «دلفار» دختر زیادبن لبید تزویج نمود و فرمود: «الْمُؤمِنُ کُفْوٌ لِلْمُؤمِنَةِ وَ الْمُسْلِمُ کُفْوٌ لِلْمُسْلِمَة»1؛ «مرد مؤمن همتاى زن مؤمن و مرد مسلمان همتاى زن مسلمان است».
پی نوشت:
1. بحارالانوار، ج22، ص 117.
منبع: www.porseman.org
همان طور که مى دانید ازدواج از جمله مسائل مهم در زندگى انسان مى باشد که موفقیت در این امر باعث آرامش و موفقیت هاى بعدى انسان خواهد شد.
به طور خلاصه دو حالت در خصوص خواستگار بى نماز مى تواند وجود داشته باشد.
حالت اول؛ این خواستگار، ملاک هاى همسر مناسب از جمله ایمان قلبى و سلامت اعتقادى را دارا بوده و مشکل نماز نخواندن ایشان، یک مشکل عقیدتى نیست بلکه یک حالت گذرا است که معمولاً در مراحلى از زندگى انسان ها رخ مى دهد. به طور مثال؛ نداشتن انگیزه قوى براى خواندن نماز، آگاه نبودن از فلسفه و اسرار نماز، داشتن سؤال و ابهام نسبت به بعضى از مسائل اعتقادى که در صورت ازدواج با چنین فردى مى توان با انجام راه کارهایى، او را نسبت به انجام نماز تشویق کرده که البته این امر مهم، احتیاج به زمان، صبر و حوصله زیادى خواهد داشت. در این حالت هر چند مى توان نگاه مثبتى به این ازدواج داشت، اما کسى که مى خواهد به چنین خواستگارى پاسخ مثبت دهد باید تمامى سختى هاى مسیر را نیز در نظر گرفته و با کنار گذاشتن احساسات خود تصمیمى عاقلانه اتخاذ نماید تا در آینده گرفتار پشیمانى و حسرت نگردد.
حالت دوم؛ که مى توان در این زمینه تصوّر کرد این است که؛ مشکل نماز نخواندن ایشان ناشى از ضعف اعتقاد و ایمان وى مى باشد در این صورت مسئله عدم کفویت و نابرابرى در ایمان به وجود مى آید و ثمره آن چیزى جز کشمکش و آشفتگى در زندگى مشترک آینده تان نخواهد بود. زیرا کسى که پاى بند به دین (که اصلى ترین مسئله زندگى است) نباشد هیچ تضمینى وجود ندارد که پاى بند به رعایت حقوق همسر و زندگى مشترک باشد. انسان دین دار هرگز نمى تواند با همسر بى دین کنار بیاید و با هم زندگى سعادتمندانه اى داشته باشند.
فراموش نکنیم که شخصى که تصمیم ازدواج با دیگرى را دارد هدف از ازدواج او نمازخوان کردن ویا اصلاح اعتقادات طرف مقابلش نمى باشد بلکه مى خواهد با ازدواجش به آرامش، سکون و... دست پیدا کند. تجربه نشان داده آنهایى که همسر مناسب و تربیت یافته انتخاب نموده اند در ادامه زندگى با مشکلاتى مواجه مى شوند چه رسد به آن که بخواهد همسرش را براساس شاخصه هاى مورد نظرش توجیه کند؛ لذا بهتر است وضعیت فعلى طرف مقابل را در نظر گرفته و به این دل خوش نکرد که بعد از ازدواج نمازخوان خواهد شد.
در نتیجه کسى که مقیّد به احکام شرعى و پایبند به دین و مسائل دینى هست و دوست دارد در آینده با همسرى متدیّن زندگى کند باید از همان ابتدا همسرى انتخاب کند که حد نصاب از ایمان و التزام عملى به احکام شرعى را داشته باشد.
در پایان این نکته را نیز متذکّر مى شویم که در اسلام هم کفو بودن دختر و پسر شرط ازدواج مى باشد و از نظر معارف اسلام و روایات اهل بیت و نیز سیره پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله تنها چیزى که کفویت را احراز مى نماید ایمان است. ایمان یعنى اعتقاد باطنى به خداوند و التزام عملى به مقتضاى ایمان، یعنى به دین و آموزه اسلام. لذا پیامبر صلى الله علیه و آله مردى سیاه پوست و فقیر به نام «جویبر» را به «دلفار» دختر زیادبن لبید تزویج نمود و فرمود: «الْمُؤمِنُ کُفْوٌ لِلْمُؤمِنَةِ وَ الْمُسْلِمُ کُفْوٌ لِلْمُسْلِمَة»1؛ «مرد مؤمن همتاى زن مؤمن و مرد مسلمان همتاى زن مسلمان است».
پی نوشت:
1. بحارالانوار، ج22، ص 117.
منبع: www.porseman.org
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}