پرسش :

آیا آیه «ابلاغ» مربوط به امامت حضرت على علیه السلام است؟ این مسأله چگونه اثبات مى شود؟


پاسخ :
آیه یاد شده عبارت است از: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ إِنَّ اللّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ»1.
ارتباط آیه فوق با ولایت و امامت امیرمؤمنان علیه السلام قطعى و مسلّم است. این مسأله با توجه به دو نکته روشن مى شود:
1. بررسى شأن نزول آیه،
2. بررسى و ارزیابى مفاد آیه.
یک. شأن نزول
بسیارى از آثار روایى، تفسیرى و تاریخى از عالمان شیعه و سنى از طرق متعدد آورده اند که آیه فوق در شأن امام على و در جریان غدیرخم نازل شده است. از جمله صحابیان پیامبر راویان زیادى چون: ابوسعید خدرى، زید ارقم، جابربن عبدالله انصارى، ابن عباس، براءبن عازب، حذیفه، ابوهریره، ابن مسعود و عامربن لیلى بر این مطلب گواهى داده اند.
از عالمان پسین نیز کسانى چون حانظ ابونعیم اصفهانى، ابوالحسن واحدى نیشابورى، ابن عساکر شافعى، فخر رازى، ابواسحق حموینى، ابن صباغ مالکى، جلال الدین سیوطى، قاضى شوکانى، شهاب الدین آلوسى شافعى، شیخ سلیمان قندوزى حنفى، محمد عبده مصرى، حافظ ابن مردویه، و جمع کثیرى از دیگر عالمان به نقل و بررسى این مسأله در تفاسیر و دیگر آثار خود پرداخته اند.2
بنابراین در ارتباط آیه شریفه با حادثه غدیر و اعلام ولایت و امامت حضرت على علیه السلام جاى هیچ گونه تردید نیست.
دو. مفاد آیه
فارغ از ادله مربوط به رابطه آیه شریفه با حادثه غدیر و آنچه در این حادثه رخ داده است؛ نیم نگاهى به مضمون آیه نکات زیر را نشان مى دهد:
2-1. آنچه دستور ابلاغ آن داده شده مسأله اى بسیار اساسى و همسان رسالت پیامبر است و ترک آن مساوى با عدم انجام رسالت «و ان لم تفعل فما بلغت رسالته». بنابراین مسأله مورد ابلاغ چیزى از مسایل جزئى و احکام فرعى نبوده است، بلکه چیزى است که:
اولاً، تا آن لحظه چنان که باید براى عموم مردم روشن نشده است.
ثانیا، قوام رسالت به آن متکى است و بدون آن کیان رسالت بر باد است و این نیست مگر تعیین راهبردى که بتواند بقاء و استمرار خط رسالت را پس از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله تضمین کند.
2-2. لحن آیه نشان مى دهد مسأله مورد نظر به گونه اى بوده که برخى در برابر آن سرسختى و موضعگیرى شدیدى داشته اند تا آنجا که در پى توطئه خطرآفرینى براى پیامبر و آیین او بوده اند. از این رو خداوند به پیامبر اطمینان مى دهد که او را مورد حمایت جدى قرار خواهد داد و شر مخالفان و توطئه گران را از او دور خواهد داشت. «وَ اللّهُ یَعصِمُکَ مِنَ النّاس»3 این فراز نیز نشان مى دهد که مسأله مورد نظر هیچ ربطى به احکام فرعى مانند: نماز و روزه و حج و... نداشته است. به ویژه آنکه این آیه از آخرین آیات نازل شده بر پیامبر است و در زمانى نازل شد که همه احکام و ارکان اسلامى تعیین و ابلاغ شده بود. از طرف دیگر واقعیات تاریخى و حوادث پسین به خوبى نشان مى دهد که همه مخالفت ها و سرسختى ها بر سر یک مسأله بیش نبوده است، یعنى عدم پذیرش ولایت و امامت در خاندان پیامبر و به ویژه امیرمؤمنان.
2-3. در آخرین فراز آیه آمده است: «إِنَّ اللّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الکافِرِینَ»4 این فراز نیز دلالت دارد که جبهه گیرى در برابر مسأله مورد نظر متضمن گونه اى از کفر و بى دینى است و به نوبه خود نشانگر آن است که مسأله مورد ابلاغ و پذیرش آن یکى از ارکان دین است و دین منهاى آن تمایز قاطع و کاملى از بى ایمانى ندارد. در نتیجه هیچ مفسرى نتوانسته است غیر از مسأله امامت و رهبرى عصمت مدار امام على علیه السلام تفسیرى متناسب با تأکیدات مهم این آیه ارائه کند.
بنابراین نظر داشت مطالب فوق به اضافه بررسى جایگاه امامت در قرآن و حدیث، واقعه غدیر و نزول آیه اکمال و رخدادهاى پس از آن راه را بر هرگونه تفسیر و تأویلى غیر از انطباق آیه شریفه با ولایت امیرمؤمنان مسدود خواهد کرد.
پی نوشت:
1. مائده5، آیه 67.
2. مکارم، پیام قرآن، ج 9، ص 182-181.
3. مائده5، آیه 67.
4. مائده 5، آیه 67.
منبع: www.porseman.org