پرسش :

در مورد نقش یهود و صهیونسم در جریان بهائیت توضیح دهید؟


پاسخ :
1. یهود
یهودیان نقش بسزایى در پیدایش، گسترش و رشد فرقه بابیه و بهائیه داشته اند؛1 پژوهش هاى تاریخى بر «پیوندهاى اولیه على محمد باب و پیروان او با کانون هاى معینى تأکید دارد که شبکه اى از خاندان هاى قدرتمند و ثروتمند یهودى در زمره شرکاى اصلى آن بودند. این تصویر بابى گرى را از اساس و از بدو پیدایش فرقه اى مشابه با دونمه2هاى ترکیه و فرانکیست3هاى اروپاى شرقى جلوه گر مى سازد».4
آشنایى سیدعلى محمد شیرازى (باب) با خانواده یهودى و سرمایه دار «ساسون»5 تأثیرات مهمى در زندگى او گذاشت و وى را با کانون هاى مهم یهودى آشنا ساخت که بنا به اعتقاد پاره اى از مورخین پایه اصلى ادعاهاى او درباره «باب امام زمان بودن» و یا بنا به اعتقاد فرقه «شیخیه» ادعاى «رکن رابع» بودن او از همین ایام و در ارتباط با همین کانون ها شکل گیرد.
درصد قابل توجهى از بدنه بهائیت را یهودیانى تشکیل مى دهند که به این فرقه گرویده اند. مطابق تحقیقات، پیدایش و گسترش سریع بابى گرى و بهائى گرى و به ویژه نفوذ منسجم و عمیق ایشان در ساختار حکومتى قاجار، از دوران مظفرالدین شاه، با پدیده اى تحت عنوان «یهودیان مخفى»6 در ارتباط باشد7؛ در بررسى تاریخ پیدایش و گسترش بابى گرى در ایران، نمونه فراوانى از گرایش یهودیان تازه مسلمان به این فرقه مشاهده مى شود که به مروّجین اولیه بابى گرى و عناصر مؤثر در رشد و گسترش آن بدل شدند و در واقع همچنان یهودى بودند.
«اسماعیل رائین» نیز معتقد است: «بیشتر بهائیان ایران یهودیان و زردشتیان هستند و مسلمانانى که به این فرقه گرویده اند در اقلیت مى باشند. اکنون سال هاست که کمتر شده مسلمانى به آن ها پیوسته باشد».8
«فضل اللّه مهتدى» معروف به «صبحى»، مُبلِّغ پیشین بهائیت که سال ها منشى مخصوص عباس افندى بود، مى نویسد: «به نظر این بنده بیشتر آنان براى فرار از یهودیت بهائى شده اند تا گذشته از اینکه اسم جهود از روى آن ها برداشته شود، در فسق و فجور نیز فى الجمله آزادى داشته باشند و من از این قبیل یهودیان نه در همدان بلکه در تهران نیز سراغ دارم و بر اعمال آنان واقفم).9 اگر از کسانى که قبل از پیروزى انقلاب اسلامى پیگیر جریان بهائیت بوده اند و یا از کسانى که مدتى در یکى از کشورهاى غربى اقامت داشته اند سئوال کنید، تأیید خواهند کرد که بیش از همه یهودیان بوده اند و هستند که به این فرقه مى پیوندند. به عنوان نمونه مى توان به گرویدن دسته جمعى یهودیان همدان به این فرقه و نقش «ملا الیاهو» و «ملا لاله زار» دو نفر از بزرگان یهود در تقویت جنبش معروف «طاهره قره العین» در تبلیغ بابى گرى اشاره کرد.10
گرایش یهودیان به بهائیت و تلاش صهیونیسم براى تبدیل این فرقه به یک دین متنفذ جهانى به ایران محدود نیست.11 و در سایر کشورها، به ویژه در اروپا و ایالات متحده آمریکا، نیز اقدامات گسترده اى صورت پذیرفته است؛ چنانکه روزنامه الاتحاد چاپ ابوظبى درباره پیوند میان بهائیت و صهیونیسم در مقاله اى با عنوان «سایه صهیونیسم بر بهائیت» مى نویسد:
«پس از فوت بهاء در سال 1892 میلادى واقعه عجیبى رخ داد و آن از این قرار بود که صهیونیسم گروه هایى جهت خدمت و دعوت براى عباس افندى، فرزند بهاء وجانشین وى تشکیل داده و خزانه هاى خود را براى پشتیبانى از این فرقه گشودند. جهت توسعه و انتشار بهائیت در جهان، صهیونیسم با عباس افندى همکارى نموده و در مناطقى که اسلام بر آن تسلطى نداشت؛ مانند ترکمنستان شوروى، به تبلیغ بهائیت پرداخت و سپس آن را به شیکاگو و سانفرانسیسکو منتقل و گروه هاى صهیونیسم براى تأسیس سازمان (الاذکار بهائى) اعانه هایى جمع آورى نموده و محافل ماسونى را براى پیوند به این دیانت دعوت کردند.
در سال 1899 پس از تشکیل کنفرانس صهیونیسم (بال) واقع در سوئیس، شرق شناسان یهودى على الخصوص تومانسکى کتاب مقدس بهاءاللّه را منتشر نمود و در سومین کنفرانس تاریخ ادیان در آکسفورد آن را جزو مجموعه گزارش هاى این کنفرانس انتشار دادند.
در سال 1909 «هیبولت و رینوس» یهودى کتابى در پاریس تحت عنوان «تاریخ و ارزش هاى اجتماعى بهائیت» منتشر کرد... پیشوایان مذهبى یهود براى مبعث پیامبر فارسى فتوا دادند و به تبلیغ براى او پرداختند و قرن نوزدهم را تاریخى براى ظهور وى و پاک نمودن شهر قدس از مسلمانان تعیین نمودند. بدین شیوه بابیها وارد مرحله جدیدى از تبلیغ گردیده و پیروان آن بر این عقیده اند که بهائیت فرقه اى از اسلام نمى باشد بلکه مذهبى جهانى مى باشند که این مذهب از مرزهاى عالم اسلام پا فراتر گذاشته و پیامبر عکا نیز پیروانى متعصب در آمریکا و اروپا یافته که آنان به نوبه خود براى ایجاد سازمان هاى بهائیت در آمریکا کمک هاى فراوانى انجام داده و شهر شیکاگو را مرکز این دین انتخاب نمودند و دار مشرق الاذکار را در آنجا تأسیس و زمین هاى زیادى با کمک یهودیان به دست آوردند.... همان طور که «گلد تسهیر» اشاره مى کند بهائیت با ظهور عباس افندى و استمداد از تورات و انجیل گامى به پیش نهاده و ادعا داشتند که در تورات و انجیل به ظهور عباس افندى اشاره شده...».12
از سال 1868 میلادى که میرزا حسینعلى نورى (بهاء) و همراهانش به «بندر عکا» منتقل شدند، پیوند بهائیان با کانون هاى مقتدر یهودى غرب تدوام یافت و مرکز بهائى گرى در سرزمین فلسطین به ابزارى مهم براى تحقق اهداف ایشان و شرکایشان در دستگاه استعمارى بریتانیا بدل گردید.
2. اسرائیل
روابط سران بهائیت با صهیونیسم، سابقه اى درازتر از عمر «رژیم غاصب اسرائیل» دارد؛ انتقال بهاء به عکا واقع در فلسطین اشغالى کنونى، مدت ها قبل از شکل گیرى اسرائیل بود13 و زمینه را براى نزدیکى و همکارى هر چه بیشتر بهائیان با کانون هاى صهیونیستى فراهم آورد. این پیوند در دوران ریاست عبدالبهاء جانشین بهاء، نیز تداوم یافت و بهائیان در تحقق استراتژى تأسیس دولت یهود در فلسطین، که از دهه هاى 1870 و1880میلادى آغاز شده بود، مشارکت جدى نمودند.14
چنانکه عباس افندى در سال 1907 به یکى از خاندان هاى یهودى بهائى شده مى گوید: «اینجا فلسطین است، اراضى مقدسه است. عن قریب قوم یهود به این اراضى بازگشت خواهند نمود، سلطنت داوودى و حشمت سلیمانى خواهند یافت».15
«بن زوى» (از فعالان صهیونیسم، و رئیس جمهور بعدى اسرائیل) خود به ملاقاتش با عباس افندى تصریح دارد.16 و تاریخ این دیدار را نیز در سال هاى 1910-1909 یعنى حدود 40 سال قبل از تأسیس اسرائیل (1948م) مى داند، که نشانگر عمق استراتژیک روابط بین سران بهائیت و صهیونیست ها است.
زمانى که پیروزى اسرائیل مسجل مى شود، عبدالبهاء دست به آستان الهى برداشته براى عزت اسرائیل و شوکت یهودیان که توانسته اند با وحشیانه ترین جنایات مردم فلسطین را آواره نمایند دعا مى کند و مى گوید: «اسرائیل عن قریب جلیل گردد و این پریشانى به جمع مبدل شود، شمس حقیقت طلوع نمود و پرتو هدایت بر اسرائیل زد تا از راه هاى دور با نهایت سرور به ارض مقدس ورود یابند».17 در این دوران، او با اعضاى خاندان روچیلد، گردانندگان و سرمایه گذاران اصلى درطرح استقرار یهودیان در فلسطین، رابطه داشت.18 و بهائیان متحد صهیونیست ها در برخورد با عرب هاى بومى و مسلمان بودند. آنان همواره بر اساس یک سلسله منافع مشترک در کنار یکدیگر قرار مى گرفتند و در جهت مقابله با اسلام گام برمى داشتند و به پاس همین خدمات، همواره از حمایت هاى مادى و تبلیغى صهیونیسم و حامیانش برخوردار بودند. بعد از مرگ عبدالبهاء نیز «هربرت ساموئل»، یهودى صهیونیست (و اولین کمیسر عالى انگلیس در فلسطین در دوران قیمومت انگلیس) در مراسم تشییع جنازه عبدالبهاء شرکت مى نماید.19
سرانجام در زمان رهبرى شوقى افندى جانشین عبدالبهاء دولت غاصب اسرائیل، روى کار آمد و او طى تلگرافى در 9 ژانویه 1951 (1330 ه.ش) از به وجود آمدن این دولت غاصب توسط انگلیس استقبال مى نماید.20
براى اولین بار نام «ارض اقدس» که منظور کشور اسرائیل است از زبان شوقى شنیده شده و در پیام تبریک نوروز خویش به بهائیان مى گوید: «مصداق وعده الهى به فرزندان خلیل و وارثان موسى کلیم، دولت اسرائیل در ارض قدس مستقر شده است».21
او در فروردین 1332 با رئیس جمهور اسرائیل ملاقات و آرزوى بهائیان را براى ترقى و سعادت اسرائیل اعلام مى دارد. رئیس جمهور اسرائیل هم ضمن تقدیر از اقدامات و مجاهدات بهائیان در کشور اسرائیل، آرزوى قلبى خویش را براى موفقیت بهائیان در اسرائیل و سراسر گیتى اظهار داشته و از خاطره مشرف شدنش خدمت عبدالبهاء پیشواى سابق بهائیان در چندین سال قبل یاد مى کند.22
بهائیان در جنگ اعراب و اسرائیل، همواره از اسرائیل جانبدارى کرده، علیه مسلمانان به تبلیغ مى پرداختند و حتى براى کمک به ارتش اسرائیل به جمع آورى پول اقدام مى کنند؛ در یکى از اسناد پس از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در سال 1967 آمده است: «مبلغى در حدود 120 میلیون تومان به وسیله بهائیان ایران جمع آورى گردید و تصمیم دارند این مبلغ را در ظاهر به بیت العدل در حیفا ارسال نمایند، ولى منظور اصلى آنها از ارسال این مبلغ کمک به ارتش اسرائیل باشد».23
افزون بر این در طول این سال ها بهائیان به منظور منحرف کردن اذهان مردم ایران از تشکیل دولت صهیونیستى در فلسطین و نیز مهاجرت گستردة یهودیان ایرانى به اسرائیل و جلوگیرى از حمایت هاى ملت ایران از کشورهاى عربى درگیر جنگ با اسرائیل، هر از گاهى در شهرها و روستاها با مسلمانان درگیر مى شدند و با آتش افروزى ها و غائله آفرینى هاى خود تا مدت ها فکر و توجه علما و روحانیون، گروه هاى اسلامى و توده هاى مذهبى را به خود معطوف مى داشت تا آنجا که بسیارى از آنان بزرگترین خطر کشور را وجود بهائیان مى دانستند.24 اسرائیل هم براى قدردانى از خدمات این فرقه و تلاش آنان در تشکیل دولت غاصب صهیونیستى و ایجاد انحراف و تفرقه در جامعه اسلامى و به منظور بهره بردارى سیاسى، اطلاعاتى و اقتصادى بیشتر از آنها در کشورهاى جهان و به ویژه ایران، بهائیت را به عنوان مذهب الهى به رسمیت شناخت. افزون بر آن املاک و اموال پیروان این فرقه تحت حمایت واقع شد و از کلیه مالیات ها و عوارض معاف گردید.25
«شوقى افندى» جانشین عبدالبهاء مى گوید: «دولت اسرائیل وسایل راحتى ما را فراهم کرد».26
در یکى از نشریات این فرقه نیز آمده است: «با نهایت افتخار و مسرت، بسط و گسترش روابط بهائیت با اولیاى امور دولت اسرائیل را به اطلاع بهائیان مى رسانیم. بن گوریون - نخست وزیر اسرائیل - احساسات صمیمانه بهائیان را براى پیشرفت دولت مزبور به او ابراز نمودند و او در جواب گفته است: از ابتداى تأسیس حکومت اسرائیل، بهائیان همواره روابط صمیمانه اى با دولت اسرائیل داشته اند».27
شوقى افندى همواره حمایت از اسرائیل را بر همه دولت هاى جهان ترجیح داده و به بهائیان فرمان مى دهد که به تشکیل محافل روحانى و ملى بر مبناى قوانین و مقررات دولت اسرائیل اقدام نمایند. هیئت ریاست بیت العدل اعظم نیز حمایت و رابطه با اسرائیل را یکى از اهداف خود مى داند.28
گفتنى است مرکز فرقه بهائیت (بیت العدل اعظم) و اماکن به اصطلاح زیارتى آن در فلسطین اشغالى و بخصوص شهرهاى عکا و حیفا واقع شده است. سال ها پیش، بهائیان جسد على محمد شیرازى (باب) پیامبر دروغین خویش را به اسرائیل منتقل کردند و با همکارى و مساعدت رژیم صهیونیستى بارگاه با شکوهى براى او بنا کردند.
در این زمینه روزنامه الشرق مى نویسد: «سه شنبه اول خرداد 1380 در سالروز رحلت حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله رژیم اشغالگر قدس بار دیگر به جهان اسلام اهانتى گستاخانه نمود. سران رژیم صهیونیستى با راه اندازى جشن و پایکوبى براى تجمعى از فرقه ضاله بهائیت یک ساختمان دویست و پنجاه میلیون دلارى را به عنوان پایگاه جهانى بهائیت در ارتفاع کرمل شهر حیفا افتتاح نمودند. ساخت این مجموعه عظیم ساختمانى با حمایت مستقیم اسحاق رابین نخست وزیر معدوم رژیم صهیونیستى از سال 1372 و زیر نظر دو بهائى فرارى ایرانى به نام هاى: مهندس حسین امانت و دکتر فریبرز صهبا تحت شدیدترین تدابیر امنیتى آغاز شد. این تصمیم پس از برگزارى اجتماع سراسرى سال 1992 سران فرقه بهائیت در نیویورک زیر نظر «سیا»، «اینتلجنس سرویس» و «موساد» با هدف ایجاد قوس یا زیارتگاه متناسب با شأن پیامبر دیانت بابى در مدفنش به مسئولان رژیم اشغال گر فلسطین ابلاغ شده بود. ارکستر سمفونیک اسرائیل در این مراسم حاضران را که در میان آنها مسئولان سیاسى، اقتصادى و امنیتى صهیونیست ها و برخى چهره هاى شناخته شده بهائیت در امریکا و اروپا نیز دیده مى شدند جهت دعا و نیایش همراهى مى کرد!».29
از همه جالب تر در زمینه ارتباط تنگاتنگ بهائیت با رژیم صهیونیستى اسرائیل، سخنان خانم روحیه ماکسول، همسر آمریکائى شوقى ربانى است که الحق در مقام کنیز بهاءاللّه (امه البهاء) حرف آخر را در مورد رابطه بهائیت با اسرائیل و صهیونیسم ادا کرده است و ابراز داشته که: «من ترجیح مى دهم که جوانترین ادیان (بهائیت) از تازه ترین کشورهاى جهان (اسرائیل) نشو و نما نماید و در حقیقت باید گفت آینده ما (یعنى بهائیت و اسرائیل) چون حلقه هاى زنجیر به هم پیوسته است».30
این پیوند و رابطه تنگاتنگ باعث گردید که اسرائیل در کشورهاى اسلامى از وجود بهائیان حداکثر بهره بردارى را علیه اسلام و وضعیت ممالک و سرزمین هاى اسلامى و مسلمانان به عمل آورد، به گونه اى که در این کشورها، بهائیان در تشکیلات «موساد» راه یافتند و به صورت عوامل شیفته حاکمیت اسرائیل و مخالف و دشمن اسلام و اتحاد مسلمانان به جاسوسى پرداختند.
چنان که در یکى از اسناد ساواک آمده: «اسرائیل مذهب بهائى ها را به عنوان یک مذهب رسمى در سال 1974 به رسمیت شناخته است. دولت اسرائیل با اجراى برنامه تحبیب از افراد مزبور مى کوشد از اقلیت فوق الذکر در سایر کشورهاى جهان به ویژه ایران بهره بردارى سیاسى - اطلاعاتى و اقتصادى بنماید».31
سرمایه گذارى بهائیان و جذب سرمایه هاى بزرگ آنان که باعث شکوفایى اقتصاد این رژیم نامشروع شد، از دیگر عوامل حمایت گسترده اسرائیل از بهائیان است.
پی نوشت:
1. در مورد نقش فوق العاده یهودیان در تقویت بهائیت در ایران مى توان به مقاله تحقیقى و مستند «جستارهایى از تاریخ بهائى گرى در ایران» نوشته آقاى عبداللّه شهبازى رجوع کرد که در آدرس اینترنتى ذیل قابل مطالعه است: www.shahbazi.org/pages/bahaism1.htm
2. فرقه دونمه (Donmeh)، در قرن هفدهم توسط جمعى از یهودیان ترکیه به وجود آمد. آنان تنها راه براى غلبه بر گناهکارى در جهان را افزایش گناه مى دانستند و پس از این که مقامات تُرک رفتار کوریدو و پیروانش را محکوم کردند، در ظاهر مسلمان شدند. و در این پوشش به تعقیب برنامه هاى فرقه اى، سیاسى و اقتصادى خویش پرداخته و نقش بسیار مهمى در تضعیف و براندازى امپراطورى عثمانى ایفا کردند. این نقش آفرینى تا پس از انقلاب لائیکى سال 1909 میلادى به دست اتحادیون حزب اتحاد و ترقى و درگیر شدن حکومت عثمانى در جنگ جهانى ادامه داشت و در بنیان گذارى دولت ضد دینى(لائیک) مشارکت فعال داشته اند و سرانجام بر مراکز عمده اقتصادى و فرهنگى و خبررسانى مسلط شدند و تا به امروز مطبوعات ترکیه را در انحصار خود دارند.
جهت آگاهى بیشتر ر.ک: مصطفى طوران، نقش یهود در ترکیه «نگرشى کوتاه بر فرقه یهودى دونمه»، تهران: سمیع، 1380، ص 13.
3. فرقه فرانکسیست، در حوالى نیمه سده هیجدهم، توسط فردى به نام یاکوب فرانک 1726 -1791 به وجود آمد که به یک خانواده ثروتمند یهودى ساکن اوکرائین تعلق داشت او براى پیشبرد برنامه هاى سیاسى، اقتصادى و مناسک غیر اخلاقى خویش و جلب برخى مسیحیان لهستان و شرق اروپا به این فرقه، در ترکیه خود را مسلمان، در لهستان، کاتولیک و در جمع یهودیان یک یهودى پایبند و معتقد نشان مى داد.
4. عبداللّه شهبازى، جستارهایى از تاریخ بهائى گرى در ایران، ص 21.
5. خاندان ساسون، بنیانگذار تجارت تریاک در ایران بودند و با تأسیس بانک شاهى انگلیس و ایران نقش بسیار مهمى در تحولات تاریخ معاصر ایران ایفا کردند و به امپراتوران تجارى شرق بدل شدند و در زمره دوستان خاندان سلطنتى بریتانیا جاى گرفتند.
براى آگاهى بیشتر ر.ک: عبداللّه شهبازى، زرسالاران یهودى و پارسى استعمار بریتانیا و ایران، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش سیاسى، 1383.
6. اصطلاح یهودى مخفى، به یهودى اطلاق مى شود که براى انجام مأموریت دینى -سیاسى یا از سر اجبار و تقیه به دین دیگر گرویده است مانند مارانوهاى اسپانیا و پرتغال، دونمه عثمانى فرانکیست رها در اروپاى شرقى و مرکزى و آنوسى ها در ایران.
7. جستارهایى از تاریخ بهائى گرى در ایران، عبداللّه شهبازى، ص 32.
8. ر.ک: انشعاب در بهائیت، اسماعیل رائین، ص 30.
9. فضل اللّه مهتدى، خاطرات صبحى درباره بهائى گرى، تبریز: سروش، 1344، ص 198.
10. سید سعید زاهد زاهدانى، بهائیت در ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامى، صفحه 134؛ بهرام افراسیابى، تاریخ جامع بهائیت، انتشارات سخن.
11. ر.ک: جستارهایى از تاریخ بهائى گرى در ایران، پیشین.
12. سایه صهیونیسم بر بهائیت، روزنامه الاتحاد، ابوظبى، 29 بهمن 1354؛ ر.ک: گزارش شماره 12ـ 25/8/59-62 مورخ 19/12/54 از وزیر خارجه به مرتضایى، تل آویو، اسناد ادارات مرکز، سال 55-1353، کارتن 9، پرونده 12- 25.
13. در سال 1868 میلادى میرزا حسینعلى نورى بهاء و همراهانش به بندر عکا منتقل شدند.
14. جستارهایى از تاریخ بهائى گرى در ایران، پیشین.
15. دکتر حبیب مؤد، خاطرات حبیب، مؤسسه ملّى مطبوعات امرى، ص 20.
16. اخبار امرى نشریه رسمى محفل ملى بهائیان ایران، تیر 1333، ش 3، صص 9-8.
17. خاطرات حبیب مؤد، ج 1، صفحه 53.
18. جستارهایى از تاریخ بهائى گرى در ایران، عبداللّه شهبازى، تاریخ معاصر ایران، سال 7، ش 27، پاییز 1382، صص 25 ج 26.
19. تاریخ جامع بهائیت، پیشین، صفحه 556.
20. انشعاب در بهائیت، پیشین، ص 169.
21. ر.ک: مرتضى، احمد؛ تاریخ و نقش رهبران بهائى، بى جا، دارالکتب اسلام، 1346.
22. بهرام افراسیابى، تاریخ جامع بهائیت، انتشارات سخن، صص 573-572.
23. جواد منصورى، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامى، 1377، ج 1، صص 323 322.
24. علماى شیعه، جنبش صهیونیسم و اسرائیل، محمدحسن رجبى، مجله الکترونیکى تاریخ معاصر ایران، مؤسسه مطالعات و پژوهش هاى سیاسى، شماره 4، تیرماه 1385؛ و همچنین ر.ک: خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفى، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامى، 1376، ص 185 200.
25. توقیعات مبارکه نوروز 101 بدیع صفحه 159.
26. اخبار امرى، سال 107 بدیع، شماره 8، ص 2، به نقل از: جستارهایى در تاریخ بهائى گرى، پیشین.
27. جواد منصورى، پیشین، ص 332.
28. ر.ک: تاریخ جامع بهائیت، پیشین، ص 323.
29. به نقل از: پایگاه اینترنتى کانون فرهنگى رهپویان وصال شیراز؛ حامد فرهادى، بهائیت در دامن صهیونیسم، سایت بازتاب، 5 دى 1383.
30. اخبار امرى دیماه 1340 شماره 10، شماره صفحات مسلسل 601، ژانویه 1962، آخرین پاراگراف صفحه.
31. علیرضا زهیرى، «عوامل موثر در شکل گیرى رفتار سیاسى ایران در قبال اسرائیل»، فصلنامه علمى ـ تخصصى انقلاب اسلامى، پیش، شماره اول، نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه ها، سال اول، زمستان، 1377، ص 159.
منبع: www.porseman.org