پرسش :
من یک خواستگار دارم که سن آن 25سال است و خودم 20ساله هستم. پدر و مادرم این پسر را قبول دارند و همه از اون تعریف می کنند ولى مادر اون زن خوبى نیست، همه میگن که اون زن فاسدى هست. من پسره را خیلى دوست دارم ولى حضرت محمد صلى الله علیه وآله یک حدیث گفتند که دقیق آن را نمی دانم: از میوه خوب در خانواده بد پرهیز کنید. مادرم میگه اگر با اون ازدواج کردى مردم پشت سرمان حرف می زنند ولى من میگم با مردم کارى ندارم، آخه مادرش چه ربطى به خودش داره؟ ولى با این وجود باز هم از پسره تعریف می کنند. بابام که خیلى قبولش داره، خواهر بزرگم میگه تو تحصیل کرده هستى، نباید با اون ازدواج کنى؛ آیا تحصیلات ملاک ازدواج هست؟ پسره خونه داره، ماشین داره، یک تعمیرگاه داره، سرویس مدرسه داره. مشکل ما فقط مادرشه. نمی دانم چى جواب بدم ولى من خیلى دوسش دارم، اونم همینطور.
پاسخ :
همانطور که می دانید؛ ازدواج مهمترین و سرنوشت سازترین مسئله زندگى هر انسان است. طبیعى است که اگر این امر مهم با در نظر گرفتن همه جوانب آن و بر اساس تحقیق، آگاهى و شناخت لازم و با رعایت کردن نکات مهمی که در انتخاب همسر باید مدّ نظر قرار گیرد، انجام شود باعث خوشبختى و سعادت انسان در زندگى می گردد و اگر با این مسئله مهم سطحى و از روى احساسات، انجام گیرد پى آمدهاى ناگوارى به بار خواهد آورد.
در ازدواج نباید قبل از انتخاب، عاشق و دلباخته کسى شد. اما بعد از تحقیقات لازم اگر به این نتیجه رسیدید که فلان مورد مناسب است آن گاه باید علاقه ها را تقویت کرد ولى اگر سایر شرایط ندارد و اعضاء خانواده نیز موافق نیستند، طبیعى است که در این صورت باید آن علاقه هاى خام اولیه را نیز از صفحه دل زدود زیرا دلیلى ندارد به فردى که همسر آینده ما نیست عشق بورزیم و علاقه او را در دل خود جاى دهیم.
ازدواج فقط پیوند دو فرد نیست بلکه پیوند دو خانواده است، بنابراین وقتى 2 نفر می خواهند با یکدیگر ازدواج کنند باید از جهات گوناگونى همتاى یکدیگر باشند تا تعادل بین آن دو و خانواده آنها برقرار شود در غیر این صورت مشکلات فراوانى را در پى خواهد داشت. پسر و دختر خوب است؛ از نظر فکرى، اعتقادى، اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى، تحصیلى، سنّى، قیافه ظاهرى و خانوادگى به یکدیگر نزدیک باشند و ناهمگونى در موارد فوق می تواند براى زندگى آینده مسئله ساز باشد. ما نیز سعى خواهیم کرد با توجه به محورهایى که خود بدان اشاره کردید اطلاعات و راهکارهاى لازم را براى درک صحیح موقعیت به شما ارائه نماییم، ولى به این نکته مهم توجه داشته باشید که به هر حال این شما هستید که باید با سنجش صحیح موقعیت فردى، خانوادگى و... تصمیم خود را بگیرید.
برخى از معیارها که باید در انتخاب همسر شایسته مدّ نظر قرار گیرند مثل ایمان، اخلاق نیک و اصالت خانوادگى رکن و اساساند و براى یک زندگى سعادتمندانه حتما لازم اند.
معیارهایى که شرط کمال بوده و براى بهتر و کاملتر شدن زندگى اند و بیشتر به سلیقه و موقعیت افراد بستگى دارد تا جایى که می توان از آن صرف نظر کرد.
منظور از شرافت و اصالت خانوادگى همان نجابت و پاکى خانواده است؛ زیرا ازدواج دختر و پسر تنها پیوند و ترکیب دو فرد نیست بلکه پیوند دو خانواده است و نمی توان گفت من می خواهم با خود این فرد ازدواج کنم و کارى به پدر و مادر یا خانواده و فامیلش ندارم. زیرا همانطور که خودتان نیز در سؤال به آن اشاره داشتید این فرد میوه و شاخه اى است از درخت خانواده و از ریشه هاى همان درخت خانواده تغذیه کرده است و صفات اخلاقى، روحى عقل و جسمی آن خانواده را از راه وراثت و محیط و عادات به این فرد منتقل کرده است. علاوه بر این که نقش والدین و خانواده ها در زندگى مشترک پسر و دختر بسیار عمیق است.
همانطور که شما نیز در سؤل به آن اشاره کرده اید پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله درباره انتخاب همسر فرمود: «ایاکم و خضراء الدمن و قیل و ما خضراء الدمن. قال صلى الله علیه وآله المرأة الحسناء فى منبت سوء»1؛ «از بوته سبز روییده شده در مزبله ها بپرهیزید. پرسیده شد منظورتان از بوته سبز روییده شده در مزبله چیست؟ فرمودند: منظور زن زیبارویى که در سرزمین بد رشد کرده باشد».
بنابراین فرزند خانواده اى که داراى ویژگى هاى ظاهرى خوبى است ولى چون در یک خانواده بدنام و زشت سیرت رشد کرده چندان مناسب ازدواج نیست.
منظور از «اصالت خانوادگى» نیز حلال زادگى، نجابت، پارسایى و تقوا و صلاحیت اخلاقى خانواده است. توصیه هاى اسلام در این زمینه آن است که، تا حدّ امکان خانواده همسر پاک و عفیف باشند، زیرا اخلاق و رفتار و پاکى خانواده، حتى از لحاظ هوشمندى و کودنى و زمینه هاى اعتقادى، در زندگى جدید و نسل آینده اثر می گذارد.
بنا بر آنچه گفته شد، اگر نامناسب بودن مادر پسر و یا دختر در حد بدنامی و فساد و یا ناهنجارى هاى غیرقابل جبران باشد ازدواج با چنین خانوادهاى مشکلات به دنبال خواهد داشت. اما اگر در حد اختلاف سلیقه و بداخلاقى هاى قابل جبران باشد، ازدواج با چنین خانوادهاى با ملاحظه امتیازات دیگر قابل تحمل خواهد بود.
پی نوشت:
1. فروع کافى، ج 5، ص 332.
منبع: پرسمان
همانطور که می دانید؛ ازدواج مهمترین و سرنوشت سازترین مسئله زندگى هر انسان است. طبیعى است که اگر این امر مهم با در نظر گرفتن همه جوانب آن و بر اساس تحقیق، آگاهى و شناخت لازم و با رعایت کردن نکات مهمی که در انتخاب همسر باید مدّ نظر قرار گیرد، انجام شود باعث خوشبختى و سعادت انسان در زندگى می گردد و اگر با این مسئله مهم سطحى و از روى احساسات، انجام گیرد پى آمدهاى ناگوارى به بار خواهد آورد.
در ازدواج نباید قبل از انتخاب، عاشق و دلباخته کسى شد. اما بعد از تحقیقات لازم اگر به این نتیجه رسیدید که فلان مورد مناسب است آن گاه باید علاقه ها را تقویت کرد ولى اگر سایر شرایط ندارد و اعضاء خانواده نیز موافق نیستند، طبیعى است که در این صورت باید آن علاقه هاى خام اولیه را نیز از صفحه دل زدود زیرا دلیلى ندارد به فردى که همسر آینده ما نیست عشق بورزیم و علاقه او را در دل خود جاى دهیم.
ازدواج فقط پیوند دو فرد نیست بلکه پیوند دو خانواده است، بنابراین وقتى 2 نفر می خواهند با یکدیگر ازدواج کنند باید از جهات گوناگونى همتاى یکدیگر باشند تا تعادل بین آن دو و خانواده آنها برقرار شود در غیر این صورت مشکلات فراوانى را در پى خواهد داشت. پسر و دختر خوب است؛ از نظر فکرى، اعتقادى، اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى، تحصیلى، سنّى، قیافه ظاهرى و خانوادگى به یکدیگر نزدیک باشند و ناهمگونى در موارد فوق می تواند براى زندگى آینده مسئله ساز باشد. ما نیز سعى خواهیم کرد با توجه به محورهایى که خود بدان اشاره کردید اطلاعات و راهکارهاى لازم را براى درک صحیح موقعیت به شما ارائه نماییم، ولى به این نکته مهم توجه داشته باشید که به هر حال این شما هستید که باید با سنجش صحیح موقعیت فردى، خانوادگى و... تصمیم خود را بگیرید.
برخى از معیارها که باید در انتخاب همسر شایسته مدّ نظر قرار گیرند مثل ایمان، اخلاق نیک و اصالت خانوادگى رکن و اساساند و براى یک زندگى سعادتمندانه حتما لازم اند.
معیارهایى که شرط کمال بوده و براى بهتر و کاملتر شدن زندگى اند و بیشتر به سلیقه و موقعیت افراد بستگى دارد تا جایى که می توان از آن صرف نظر کرد.
منظور از شرافت و اصالت خانوادگى همان نجابت و پاکى خانواده است؛ زیرا ازدواج دختر و پسر تنها پیوند و ترکیب دو فرد نیست بلکه پیوند دو خانواده است و نمی توان گفت من می خواهم با خود این فرد ازدواج کنم و کارى به پدر و مادر یا خانواده و فامیلش ندارم. زیرا همانطور که خودتان نیز در سؤال به آن اشاره داشتید این فرد میوه و شاخه اى است از درخت خانواده و از ریشه هاى همان درخت خانواده تغذیه کرده است و صفات اخلاقى، روحى عقل و جسمی آن خانواده را از راه وراثت و محیط و عادات به این فرد منتقل کرده است. علاوه بر این که نقش والدین و خانواده ها در زندگى مشترک پسر و دختر بسیار عمیق است.
همانطور که شما نیز در سؤل به آن اشاره کرده اید پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله درباره انتخاب همسر فرمود: «ایاکم و خضراء الدمن و قیل و ما خضراء الدمن. قال صلى الله علیه وآله المرأة الحسناء فى منبت سوء»1؛ «از بوته سبز روییده شده در مزبله ها بپرهیزید. پرسیده شد منظورتان از بوته سبز روییده شده در مزبله چیست؟ فرمودند: منظور زن زیبارویى که در سرزمین بد رشد کرده باشد».
بنابراین فرزند خانواده اى که داراى ویژگى هاى ظاهرى خوبى است ولى چون در یک خانواده بدنام و زشت سیرت رشد کرده چندان مناسب ازدواج نیست.
منظور از «اصالت خانوادگى» نیز حلال زادگى، نجابت، پارسایى و تقوا و صلاحیت اخلاقى خانواده است. توصیه هاى اسلام در این زمینه آن است که، تا حدّ امکان خانواده همسر پاک و عفیف باشند، زیرا اخلاق و رفتار و پاکى خانواده، حتى از لحاظ هوشمندى و کودنى و زمینه هاى اعتقادى، در زندگى جدید و نسل آینده اثر می گذارد.
بنا بر آنچه گفته شد، اگر نامناسب بودن مادر پسر و یا دختر در حد بدنامی و فساد و یا ناهنجارى هاى غیرقابل جبران باشد ازدواج با چنین خانوادهاى مشکلات به دنبال خواهد داشت. اما اگر در حد اختلاف سلیقه و بداخلاقى هاى قابل جبران باشد، ازدواج با چنین خانوادهاى با ملاحظه امتیازات دیگر قابل تحمل خواهد بود.
پی نوشت:
1. فروع کافى، ج 5، ص 332.
منبع: پرسمان
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}