پرسش :
چرا پوشش فقط براى خانم ها واجب شده است؟ آیا این مسئله و حکم در قرآن آمده است؟ در واقع چرا خانم ها باید چادر بپوشند و مردها آزاد باشند؟
پاسخ :
در پوشش دختران و زنان، ظرافت و دقتى نهفته است که با شخصیت و تکریم جایگاه آنان پیوند خورده است. پوشش زن سبب مى شود که زن در هنگام حضور در جامعه و روبرو شدن با مردان بیگانه، تنها به مسئولیت هاى اجتماعى خود رسیدگى کند و از رهزنى هاى شیطانى به دور باشد که در این صورت هم به بهداشت روانى جامعه کمک مى کند و هم نظام خانه و خانواده پایدار مى ماند؛ زیرا اسلام مى خواهد لذت هاى جنسى و حتى دیدارى و شنیدارى در محیط خانوادگى و زیر چتر ازدواج قانونى قرار بگیرد و حضور در اجتماع براى درس و کار و فعالیت بوده، هر کدام از این دو محیط کارکرد ویژه خود را داشته باشد. از این رو مى توان حجاب زنان را نوعى آراستگى جهت حفظ حریم و مسئولیت پذیرى برشمرد که رعایت آن بر ایشان ضرورى و شایسته است.
پیامبر اسلام بر پوشش زن در مقابل نامحرم و دورى از خودنمایى و تبرج اصرار مى ورزید1. قرآن نیز زنان را به حفظ حریم و رعایت پوشش و حجاب مؤکداً توصیه کرده است که استشهاد به دو آیه آشکارا این تأکید را نشان مى دهد:
آیه نخست: «اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمن بگو پوشش هاى بلند (جلباب) خود را بر خویش فرو افکنند».2
آیه دوم: «به زنان مؤمن بگو: دیدگان خود را فرو خوابانند و عفت پیشه ساخته، دامن خود را از بیگانگان بپوشانند و زیور خویش را جز براى شوهران و سایر محارم آشکار نکنند؛ مگر آنچه پیدا است و روسرى هاى (خُمُر) خویش را به گریبان ها اندازند تا سر و گردن و سینه و گوش ها پوشیده باشد و پاهایشان را به زمین نکوبند تا [مبادا] آنچه از زینت پنهان مى کنند معلوم شود».3
درباره این دو آیه، به چند نکته توجه کنید:
الف. جلباب، پوششى است گشاد و پارچه اى (مانند چادر) که با روسرى کوچک و خمار متفاوت است. جلباب همچون مقنعه ها و روسرى هاى بزرگ، سر و همه بدن را مى پوشانیده است4 و خداوند در آیه نخست با بیان جلباب، به پوشاندن سر و گردن و بدن زنان اشاره دارد.
ب. خُمُر، جمع خمار و به معناى روسرى و سرپوش است5 و خداوند در آیه دوم از دختران و زنان مؤمن خواسته است که با خمار، سینه و گریبان (جیب) خود را بپوشانند. مرحوم طبرسى درباره این آیه مى نویسد: زنان مدینه، اطراف روسرى هاى خود را به پشت سر مى انداختند و سینه، گردن و گوش هاى آنان آشکار مى شد و براساس این آیه موظف شدند اطراف روسرى خود را به گریبان ها بیندازند تا این مواضع نیز پوشیده باشد. ابن عباس نیز در باره تفسیر این آیه مى گوید: یعنى زن، مو، سینه، دور گردن و زیر گلوى خود را بپوشاند.6
ج. قرآن در پاسخ به ضرورت پوشش نیز چنین مى فرماید که «ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤذَیْنَ »7؛ «بدین وسیله شناخته مى شوند (که داراى اصالت خانوادگى اند) پس با آزار و تعقیب (هوس رانان) رو به رو نمى شوند».
د. پیامبر به اسماء فرمود: «اسماء! وقتى زن بالغ شد، شایسته نیست که [در برابر نامحرم] جز صورت و دست هایش دیده شوند».8
در پایان این نکته قابل یادآورى است که: «پوشش اسلامى به معناى زندانى کردن و قرار دادن خانم ها پشت پرده و در نتیجه عدم مشارکت در فعالیت هاى اجتماعى نیست؛ بلکه پوشش بدان معناست که به عنوان دختران و زنان مؤمن در معاشرت با مردان بدن خود را بپوشانند و به خودنمایى نپردازند و مشارکتشان در فعالیت ها، براساس اصول انسانى و اسلامى استوار باشد».9
پی نوشت:
1. تبرج همان خودنمایى زنان در برابر مردان، براى جذب و فتنه انگیزى است.
2. احزاب 33، آیه 59.
3. نور 24، آیه 31.
4. التبیان، شیخ طوسى، ج8، ص 361.
5. المفردات، راغب اصفهانى، ص 159.
6. مجمع البیان، ج 8 - 7، ص 217.
7. احزاب 33، آیه 59.
8. سنن، ابى داود، ج4، ص 62.
9. تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، ج17، ص 401.
منبع: پرسمان
در پوشش دختران و زنان، ظرافت و دقتى نهفته است که با شخصیت و تکریم جایگاه آنان پیوند خورده است. پوشش زن سبب مى شود که زن در هنگام حضور در جامعه و روبرو شدن با مردان بیگانه، تنها به مسئولیت هاى اجتماعى خود رسیدگى کند و از رهزنى هاى شیطانى به دور باشد که در این صورت هم به بهداشت روانى جامعه کمک مى کند و هم نظام خانه و خانواده پایدار مى ماند؛ زیرا اسلام مى خواهد لذت هاى جنسى و حتى دیدارى و شنیدارى در محیط خانوادگى و زیر چتر ازدواج قانونى قرار بگیرد و حضور در اجتماع براى درس و کار و فعالیت بوده، هر کدام از این دو محیط کارکرد ویژه خود را داشته باشد. از این رو مى توان حجاب زنان را نوعى آراستگى جهت حفظ حریم و مسئولیت پذیرى برشمرد که رعایت آن بر ایشان ضرورى و شایسته است.
پیامبر اسلام بر پوشش زن در مقابل نامحرم و دورى از خودنمایى و تبرج اصرار مى ورزید1. قرآن نیز زنان را به حفظ حریم و رعایت پوشش و حجاب مؤکداً توصیه کرده است که استشهاد به دو آیه آشکارا این تأکید را نشان مى دهد:
آیه نخست: «اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمن بگو پوشش هاى بلند (جلباب) خود را بر خویش فرو افکنند».2
آیه دوم: «به زنان مؤمن بگو: دیدگان خود را فرو خوابانند و عفت پیشه ساخته، دامن خود را از بیگانگان بپوشانند و زیور خویش را جز براى شوهران و سایر محارم آشکار نکنند؛ مگر آنچه پیدا است و روسرى هاى (خُمُر) خویش را به گریبان ها اندازند تا سر و گردن و سینه و گوش ها پوشیده باشد و پاهایشان را به زمین نکوبند تا [مبادا] آنچه از زینت پنهان مى کنند معلوم شود».3
درباره این دو آیه، به چند نکته توجه کنید:
الف. جلباب، پوششى است گشاد و پارچه اى (مانند چادر) که با روسرى کوچک و خمار متفاوت است. جلباب همچون مقنعه ها و روسرى هاى بزرگ، سر و همه بدن را مى پوشانیده است4 و خداوند در آیه نخست با بیان جلباب، به پوشاندن سر و گردن و بدن زنان اشاره دارد.
ب. خُمُر، جمع خمار و به معناى روسرى و سرپوش است5 و خداوند در آیه دوم از دختران و زنان مؤمن خواسته است که با خمار، سینه و گریبان (جیب) خود را بپوشانند. مرحوم طبرسى درباره این آیه مى نویسد: زنان مدینه، اطراف روسرى هاى خود را به پشت سر مى انداختند و سینه، گردن و گوش هاى آنان آشکار مى شد و براساس این آیه موظف شدند اطراف روسرى خود را به گریبان ها بیندازند تا این مواضع نیز پوشیده باشد. ابن عباس نیز در باره تفسیر این آیه مى گوید: یعنى زن، مو، سینه، دور گردن و زیر گلوى خود را بپوشاند.6
ج. قرآن در پاسخ به ضرورت پوشش نیز چنین مى فرماید که «ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤذَیْنَ »7؛ «بدین وسیله شناخته مى شوند (که داراى اصالت خانوادگى اند) پس با آزار و تعقیب (هوس رانان) رو به رو نمى شوند».
د. پیامبر به اسماء فرمود: «اسماء! وقتى زن بالغ شد، شایسته نیست که [در برابر نامحرم] جز صورت و دست هایش دیده شوند».8
در پایان این نکته قابل یادآورى است که: «پوشش اسلامى به معناى زندانى کردن و قرار دادن خانم ها پشت پرده و در نتیجه عدم مشارکت در فعالیت هاى اجتماعى نیست؛ بلکه پوشش بدان معناست که به عنوان دختران و زنان مؤمن در معاشرت با مردان بدن خود را بپوشانند و به خودنمایى نپردازند و مشارکتشان در فعالیت ها، براساس اصول انسانى و اسلامى استوار باشد».9
پی نوشت:
1. تبرج همان خودنمایى زنان در برابر مردان، براى جذب و فتنه انگیزى است.
2. احزاب 33، آیه 59.
3. نور 24، آیه 31.
4. التبیان، شیخ طوسى، ج8، ص 361.
5. المفردات، راغب اصفهانى، ص 159.
6. مجمع البیان، ج 8 - 7، ص 217.
7. احزاب 33، آیه 59.
8. سنن، ابى داود، ج4، ص 62.
9. تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، ج17، ص 401.
منبع: پرسمان
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}