پرسش :

فعالیت‌های امام حسین (علیه‌السلام) برای مخالفت با حکومت معاویه چه بود؟


پاسخ :
شرح پرسش:
درست است که امام حسین (علیه‌السلام) در زمان معاویه به دلائل مختلف نتوانستند قیام نمایند، اما آیا در راستای مخالفت با حکومت معاویه، نیز نتوانستند فعالیت کنند؟ اقدامات آن حضرت برای مخالفت با معاویه و حکومت وی چه بود؟

پاسخ:
امام حسین (علیه السلام) هر چند مبادرت به قیام مسلحانه نکرد، اما ساکت هم نبود و تسلیم شرایط زمانه نشد و به مبارزه فرهنگی و ارشاد مردم پرداخت؛ که چند نمونه آن را مختصر بیان می‌کنیم:
۱ـ سخنرانی آتشین در حضور معاویه:
روزی معاویه به قصد اینکه پایگاه اجتماعی امام حسین (علیه‌السلام) را کم کرده باشد، حضرت را برای سخنرانی بر بالای منبر فرستاد. امام (علیه‌السلام) از این موقعیت استفاده کرده، با سخنانی قاطعانه از موضع حق طلبانه اهل بیت (علیهم السلام) دفاع کرد و مردم را به حمایت از آنان و مخالفت با حزب شیطان فرا خواند؛ که معاویه از کرده خود پشیمان شد و نقشه‌ای که برای اهانت و تحقیر امام و اهل بیت (علیهم السلام) کشیده بود، نقش بر آب شد.[1]
۲ـ سخنرانی افشاگرانه در اجتماع عظیم حجاج:
نقل است که دو سال قبل از مرگ معاویه، امام حسین (علیه‌السلام) به حج مشرف شدند. ایشان از صحابه و تابعین و نیز عموم بنی هاشم خواستند تا در چادر ایشان واقع در منی اجتماع کنند. بالغ بر ۷۰۰ نفر از تابعین و ۲۰۰ نفر از صحابه در چادر آن حضرت جمع شدند. امام در این سخنرانی به افشاگری علیه خاندان اموی پرداخته و مظلومیت اهل بیت (علیهم السلام) را یادآور شدند. سپس دستور دادند که آن مطالب را نوشته، بعد از بازگشت به دیار خود، با مردم خود در میان بگذارند.[2]
۳ـ موضع گیری در برابر مروان:
به عنوان نمونه، مروان ـ حاکم مدینه ـ در خطبه‌ای از امام علی (علیه‌السلام) به بدی یاد کرد. که در پایان منبر، با برخورد شدید امام حسین (علیه‌السلام) مواجه شد.[3] هر چند این برخورد، کوتاه و اندک بود، اما برای مروان سنگین وغیر قابل تحمل بود. در آن زمان و در شرایطی که اوضاع به نفع او وامثال او بود، اندک اعتراضی به منزله هتک حرمت آنان تلقی می‌شد و لذا مجازاتهای سنگینی برای چنین افرادی وضع کرده بودند، ولی امام ملاحظه چنین مواردی را نمی‌کرد و به دفاع از اهل بیت (علیهم السلام) و خاندان رسالت و افشاگری علیه خاندان اموی می‌پرداختند.
۴ـ برخورد با ولید بن عتبه:
ولید بعد از مروان حاکم مدینه بود. وی مانع ملاقات شیعیان عراق، با امام حسین (علیه‌السلام) می‌شد. امام در برابر این اقدام ولید، به شدت موضع گرفته و فرمودند: «ای ظالم و گنهکار! چرا مانع می‌شوی میان من و آنانی که به حق ما آشنا هستند؛ که تو و عمویت معاویه، نسبت به آن حق جهل دارید؟».[4]
۵ـ جلوگیری از سوء استفاده‌های سیاسی و تبلیغی:
معاویه و باند اموی، از راههای مختلف در صدد بودند که در افکار عمومی چنین القاء کنند که بنی هاشم در برابر بنی امیه کوتاه آمده، شکست خورده و یا از در آشتی با بنی امیه وارد شده‌اند. با ذکر نمونه‌هایی، تیزهوشی و تدابیر امام که مانع سوء استفاده آنان می‌شد، بیشتر معلوم می‌شود:
ـ مورخان نوشته‌اند که معاویه به مروان حاکم مدینه نوشت که از ام کلثوم (علیهماالسلام) دختر عبدالله بن جعفر و حضرت زینب (علیهماالسلام)، برای پسرش یزید خواستگاری کند! که امام پاسخ دادند: «آیا در حالی که خونهای ما از شمشیرهای بنی امیه می‌چکد، می‌شود با آنان وصلت نمود؟»[5]
علامه مجلسی نقل می‌کند که مروان به خدمت امام آمد. آن حضرت فرمود: «من به وکالت از خواهر زاده‌ام، ام کلثوم را به عقد پسر عمویش قاسم بن محمد بن جعفر در آورده‌ام». که مروان ناراحت شد و گفت: بین بنی امیه و بنی هاشم رابطه حسنه وجود ندارد.[6]
ـ ابن عساکر نقل می‌کند که معاویه کنیزی داشت که به همراه هدایایی برای امام حسین (علیه‌السلام) فرستاد. اما امام از نیت سوء معاویه آگاه شد. کنیز را آزاد کرد و هدایای ارسالی‌اش را به او بخشید و سپس دستور دادند تا ۱۰۰۰ دینار هم بخاطر اشعاری که در مداح اهل بیت (علیهم السلام) و مذمت بنی امیه خوانده بود، به او بدهند.[7]
۶ـ موضع امام در برابر شهادت حجر بن عدی و یاران:
از جمله اعتراضات امام حسین (علیه‌السلام)، نسبت به شهادت حجر بن عدی و یارانش بود. گروهی از شیعیان و بزرگان عراق بعد از این واقعه آمدند و در مدینه به خدمت امام رسیدند. معاویه نامه‌ای به امام نوشتند که اگر بدی کنی، بدی می‌بینی. که آن حضرت در پاسخ، نامه‌ای کوبنده و با لحنی شدید، سیاست‌های ضد دینی معاویه را یادآور شده و کارهای زشت او را یکی پس از دیگری برشمردند که از آنجمله، به شهادت رساندن حجر بن عدی و یاران وفادارش بود.[8]
۷ـ مخالفت با ولیعهدی یزید:
از ابعاد مهم مبارزه امام حسین (علیه‌السلام) با معاویه، مخالفت با ولایتعهدی یزید بود. معاویه در این زمینه بسیار سرمایه‌گذاری کرد. امام نیز با رشادت تمام در برابر این سیاست شیطالنی ایستادند که یکی از علل مهم به شهادت رسیدن امام و یارانش بشمار می‌آید.

پی‌نوشت‌ها:
[1] - به نقل از سیره پیشوایان.
[2] - الغدیر: ج ۱، ص ۱۹۸.
[3] - بحارالانوار: ج ۴۴، ص ۲۱۱.
[4] - موسوعه کلمات الامام الحسین (علیه‌السلام): ص ۲۴۸.
[5] - ترجمه الامام الحسین (علیه‌السلام)، ابن سعد، ص ۳۹.
[6] - بحارالانوار: ج ۴۴، ص ۲۰۷.
[7] - حیات فکری و سیاسی امامان شیعه: ص ۱۷۸، به نقل از ترجمه الامام الحسین (علیه‌السلام)، ابن عساکر، ص ۴۶۹.
[8] - الامامه و السیاسه: ج ۱، ص ۲۰۲.
www.sibtayn.com