حاکمیت مقدرات بر تدبیرها
امام علی علیه السلام فرمودند:
تَذِلُّ الاُمورُ لِلمَقادیرِ حتّی یَکُونَ الحَتفُ فِی التَّدبیرِ.
اعمال انسان چنان تسلیم مقدراتند که گاهی تدبیر و چاره جویی باعث مرگ و هلاکت آدمی خواهد شد.
نهج البلاغه، حکمت 16
شرح حدیث:
آنچه خداوند برای بندنگانش مقدر می فرماید مقدم بر هر تدبیر و اندیشه است بنابراین در مواقعی که باری تعالی چیزی را برای کسی یا ملتی تقدیر می کند مردم تمام دنیا جمع شوند مانع انجام تقدیر الهی شوند نمی توانند و این به معنای جبر مطلق نیست چون ایجاد تغییر در خود و جامعه طبق بیان پروردگار امکان پذیر است.
لَهُ مُعَقِّباتٌ مِن بَینِ یَدَیهِ و مِن خَلفِهِ یَحفَظونَهُ مِنَ اَمرِ اللهِ اِنَّ اللهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حتّی یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم وَ اِذا اَرادَ اللهُ بِقَومٍ سوءًا فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ مالَهُم مِن دونِهِ والٍ (1)
برای هر انسان از پیش رو و پشت سر مامورین الهی هستند که به فرمان او حفاظت می کنند و خدا اوضاع هیچ ملتی را تغییر نمی دهد مگر آنکه در خود دگرگونی ایجاد کند و هرگاه خداوند برای ملتی بدی خواهد راه بازگشت ندارند و جز پروردگار سرپرستی نخواهند داشت.
برداشت از آیه این است که نه جبر است و نه تفویض یعنی تغییر فردی و اجتماعی بستگی به اراده انسان ها دارد و اگر وضع به گونه ای شد که ملتی شایستگی رحمت الهی را نداشته باشد و تقدیر الهی بر آن شود آن ملت را نابود کند کسی نمی تواند مانع کار خدا شود چرا که فقط او سرپرست است.
در روایت مفضل بن عمر از امام صادق علیه السلام آمده:
لا جَبرَ و لا تفویضَ و لکِن اَمرٌ بَینَ اَمرَینِ
نه جبر است و نه واگذاری بلکه امری است بین این دو مفضل می گوید از امام علیه السلام پرسیدم امر میان این دو امر چیست؟
فرمود: برای مثال مردی را می بینی که گناه می کند و تو او را از آن باز میداری اما او نمی پذیرد و تو به حال خود رهایش می کنی و او گناه خود را انجام می دهد پس چون او به نهی تو اعتنایی نکرده و در نتیجه به حال خود رهایش کرده ای نباید گفت که تو او را به گناه دستور داده ای. (2)
پی نوشت:
1- رعد -11
2- بحار ج 5 ص17
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.
لَهُ مُعَقِّباتٌ مِن بَینِ یَدَیهِ و مِن خَلفِهِ یَحفَظونَهُ مِنَ اَمرِ اللهِ اِنَّ اللهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حتّی یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم وَ اِذا اَرادَ اللهُ بِقَومٍ سوءًا فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ مالَهُم مِن دونِهِ والٍ (1)
برای هر انسان از پیش رو و پشت سر مامورین الهی هستند که به فرمان او حفاظت می کنند و خدا اوضاع هیچ ملتی را تغییر نمی دهد مگر آنکه در خود دگرگونی ایجاد کند و هرگاه خداوند برای ملتی بدی خواهد راه بازگشت ندارند و جز پروردگار سرپرستی نخواهند داشت.
برداشت از آیه این است که نه جبر است و نه تفویض یعنی تغییر فردی و اجتماعی بستگی به اراده انسان ها دارد و اگر وضع به گونه ای شد که ملتی شایستگی رحمت الهی را نداشته باشد و تقدیر الهی بر آن شود آن ملت را نابود کند کسی نمی تواند مانع کار خدا شود چرا که فقط او سرپرست است.
در روایت مفضل بن عمر از امام صادق علیه السلام آمده:
لا جَبرَ و لا تفویضَ و لکِن اَمرٌ بَینَ اَمرَینِ
نه جبر است و نه واگذاری بلکه امری است بین این دو مفضل می گوید از امام علیه السلام پرسیدم امر میان این دو امر چیست؟
فرمود: برای مثال مردی را می بینی که گناه می کند و تو او را از آن باز میداری اما او نمی پذیرد و تو به حال خود رهایش می کنی و او گناه خود را انجام می دهد پس چون او به نهی تو اعتنایی نکرده و در نتیجه به حال خود رهایش کرده ای نباید گفت که تو او را به گناه دستور داده ای. (2)
پی نوشت:
1- رعد -11
2- بحار ج 5 ص17
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.
احادیث مرتبط
تازه های احادیث
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}