حق گرفتنی است
امام علی علیه السلام فرمودند:
لَنا حَقٌّ فَاِن اُعطِیناهُ و اِن رَکِبنا اَعجازَ الاِبِلِ وَ اِن طالَ السُّری.
ما را حقی است اگر به ما داده شود وگرنه بر پشت شتران سوار شویم و برای گرفتن آن برانیم هر چند راه رفتن ما در شب به طول انجامد.
نهج البلاغه، حکمت 21
شرح حدیث:
این کلمات را امام علیه السلام در روز شورا مطرح فرمود که مردم داشتند با عثمان بیعت می کردند.
حق گرفتنی است کسی نباید برای به چنگ آوردن حق مسلم خود درنگ کند اگر چه فراز و نشیب هایی را باید طی کند.
الگوی ما برای گرفتن حق حضرت زهرا علیه السلام است آن بزرگوار با اینکه تازه پدری چون پیامبر عظیم الشان اسلام صلی الله علیه و آله را از دست داده بود در فاصله حداکثر نود و پنج روز بعد از فوت پدر با انواع و اقسام وسایل اقدام به گرفتن حق خود یعنی فدک و حمایت و دفاع از شوهرش یعنی خلافت بلافصل و جانشینی رسول الله صلی الله علیه و آله نمود. با رفتن به در خانه مهاجر و انصار و احتجاج با آنان و آمدن در مسجد و خواندن آن خطبه غرا و آتشین که در واقع دولت وقت را استیضاح کرد ثابت کرد که حق گرفتنی است و همانطور که مولایمان فرمود: بر شتران سوار شدیم و برای گرفتن آن اگرچه به شب بکشد در احقاق حق خویش کوتاه نخواهیم آمد.
در دنیای امروز هم ملت های توسری خور و ذلیل به خاطر ضعف ایمانشان و حاکمیت دولت های مزدورشان دشمنان اسلام حقوق قطعی و روشن ایشان را می برند و دم نمی آورند و چون بردگان در برابر اربابانشان سر تسلیم فرود می آورند. امامان معصوم ما که درود خدا بر آنها باد همگی شهید راه فضیلت و دفاع از حق بودند بر همین اساس زندان و شکنجه و ضرب شمشیر و نوشیدن سم را ترجیح می دادند تا در برابر زورگویان و دیکتاتورهای عصر خویش سکوت کنند.
سرگذشت سر سلسله آزادگان جهان حضرت حسین علیه السلام این گونه رقم خورد. معاویه هلاک شد خلافت به یزید لعنه الله علیه رسید یزید عامل خود یعنی عمویش عتبه بن ابی سفیان را به مدینه فرستاد و او را حاکم مدینه ساخت مروان بن حکم که از طرف پدرش معاویه حاکم بود برکنار شد عتبه شخصی به محضر حضرت سیدالشهدا علیه السلام فرستاد تا بگوید که خلیفه تو را امر می کند تا با او بیعت کنی.
امام حسین علیه السلام وقتی وارد مجلس عتبه شد فرمود: ای عتبه تو خوب می دانی که ما اهل بیت کرامت و معدن رسالت و نشانه های حق هستیم. همان اهل بیتی که خداوند عز و جل دلهایمان را برای پذیرش حق و حقیقت گشاده و با یاری خود زبانمان را گویا ساخت از جدم رسول الله شنیدم که می فرمود خلافت بر فرزندان ابوسفیان حرام است پس چگونه اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله با کسانی که آن حضرت درباره آنها چنین فرموده بیعت کنند همین که عتبه این سخنان را را از حضرت حسین علیه السلام شنید فورا کاتب را احضار کرد و گفت بنویس برای یزید که :
فَاِنَّ الحُسَین بنِ علیٌّ لَیسَ یَری لَکَ خِلافَهٌ وَ لا بَیعَهٌ فَرَایُکَ فِی اَمره. و السَّلام
حسین بن علی ترا خلیفه نمی داند و بیعت هم نمی کند رای و حکم شما در اینباره چیست؟ نامه به دست یزید لعنه الله علیه رسید او بی درنگ در پاسخ نوشت:
اَمّا بعد فاِذا اَتاک کتابی هذا فَعَجِّل عَلَیَّ بِجَوابِهِ و بَیِّن لی فِی کِتابِکَ کُلّ مَن فِی طاعَتی اَو خَرَجَ عَنها و لیَکُن مَعَ الجَوابِ راسُ الحُسَینِ بنِ علیٍّ
اما بعد همین که نامه من به دست تو رسید در جواب آن شتاب کن و فورا برایم بنویس که چه کسانی با من بیعت کرده و اطاعتم می کنند و چه کسانی از فرمان من خارج شده اندو اما جواب تو درباره حسین بن علی سر او را بریده برایم می فرستی!
این خبر به گوش اباعبدالله الحسین علیه السلام رسید امام علیه السلام تصمیم به خارج شدن از مدینه و حرکت به سوی مکه گرفت و در پاسخ حاکم مدینه فرمود:
اّنا لله وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعونَ و عَلی الاسِلامِ وَ السَّلامُ اِذا بُلِیَتِ الاُمَّه بِراعٍ مِثلُ یَزیدٍ
ما از جانب خداییم و به سوی او باز می گردیم و اگر افرادی مثل یزید بر مسند حکومت اسلامی بنشیند باید فاتحه اسلام را خواند.(1)
پی نوشت:
1- بحار ج 44 ص 312 و مقتل خوارزمی ج 1 ص 184
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.
حق گرفتنی است کسی نباید برای به چنگ آوردن حق مسلم خود درنگ کند اگر چه فراز و نشیب هایی را باید طی کند.
الگوی ما برای گرفتن حق حضرت زهرا علیه السلام است آن بزرگوار با اینکه تازه پدری چون پیامبر عظیم الشان اسلام صلی الله علیه و آله را از دست داده بود در فاصله حداکثر نود و پنج روز بعد از فوت پدر با انواع و اقسام وسایل اقدام به گرفتن حق خود یعنی فدک و حمایت و دفاع از شوهرش یعنی خلافت بلافصل و جانشینی رسول الله صلی الله علیه و آله نمود. با رفتن به در خانه مهاجر و انصار و احتجاج با آنان و آمدن در مسجد و خواندن آن خطبه غرا و آتشین که در واقع دولت وقت را استیضاح کرد ثابت کرد که حق گرفتنی است و همانطور که مولایمان فرمود: بر شتران سوار شدیم و برای گرفتن آن اگرچه به شب بکشد در احقاق حق خویش کوتاه نخواهیم آمد.
در دنیای امروز هم ملت های توسری خور و ذلیل به خاطر ضعف ایمانشان و حاکمیت دولت های مزدورشان دشمنان اسلام حقوق قطعی و روشن ایشان را می برند و دم نمی آورند و چون بردگان در برابر اربابانشان سر تسلیم فرود می آورند. امامان معصوم ما که درود خدا بر آنها باد همگی شهید راه فضیلت و دفاع از حق بودند بر همین اساس زندان و شکنجه و ضرب شمشیر و نوشیدن سم را ترجیح می دادند تا در برابر زورگویان و دیکتاتورهای عصر خویش سکوت کنند.
سرگذشت سر سلسله آزادگان جهان حضرت حسین علیه السلام این گونه رقم خورد. معاویه هلاک شد خلافت به یزید لعنه الله علیه رسید یزید عامل خود یعنی عمویش عتبه بن ابی سفیان را به مدینه فرستاد و او را حاکم مدینه ساخت مروان بن حکم که از طرف پدرش معاویه حاکم بود برکنار شد عتبه شخصی به محضر حضرت سیدالشهدا علیه السلام فرستاد تا بگوید که خلیفه تو را امر می کند تا با او بیعت کنی.
امام حسین علیه السلام وقتی وارد مجلس عتبه شد فرمود: ای عتبه تو خوب می دانی که ما اهل بیت کرامت و معدن رسالت و نشانه های حق هستیم. همان اهل بیتی که خداوند عز و جل دلهایمان را برای پذیرش حق و حقیقت گشاده و با یاری خود زبانمان را گویا ساخت از جدم رسول الله شنیدم که می فرمود خلافت بر فرزندان ابوسفیان حرام است پس چگونه اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله با کسانی که آن حضرت درباره آنها چنین فرموده بیعت کنند همین که عتبه این سخنان را را از حضرت حسین علیه السلام شنید فورا کاتب را احضار کرد و گفت بنویس برای یزید که :
فَاِنَّ الحُسَین بنِ علیٌّ لَیسَ یَری لَکَ خِلافَهٌ وَ لا بَیعَهٌ فَرَایُکَ فِی اَمره. و السَّلام
حسین بن علی ترا خلیفه نمی داند و بیعت هم نمی کند رای و حکم شما در اینباره چیست؟ نامه به دست یزید لعنه الله علیه رسید او بی درنگ در پاسخ نوشت:
اَمّا بعد فاِذا اَتاک کتابی هذا فَعَجِّل عَلَیَّ بِجَوابِهِ و بَیِّن لی فِی کِتابِکَ کُلّ مَن فِی طاعَتی اَو خَرَجَ عَنها و لیَکُن مَعَ الجَوابِ راسُ الحُسَینِ بنِ علیٍّ
اما بعد همین که نامه من به دست تو رسید در جواب آن شتاب کن و فورا برایم بنویس که چه کسانی با من بیعت کرده و اطاعتم می کنند و چه کسانی از فرمان من خارج شده اندو اما جواب تو درباره حسین بن علی سر او را بریده برایم می فرستی!
این خبر به گوش اباعبدالله الحسین علیه السلام رسید امام علیه السلام تصمیم به خارج شدن از مدینه و حرکت به سوی مکه گرفت و در پاسخ حاکم مدینه فرمود:
اّنا لله وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعونَ و عَلی الاسِلامِ وَ السَّلامُ اِذا بُلِیَتِ الاُمَّه بِراعٍ مِثلُ یَزیدٍ
ما از جانب خداییم و به سوی او باز می گردیم و اگر افرادی مثل یزید بر مسند حکومت اسلامی بنشیند باید فاتحه اسلام را خواند.(1)
پی نوشت:
1- بحار ج 44 ص 312 و مقتل خوارزمی ج 1 ص 184
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.
احادیث مرتبط
تازه های احادیث
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}