امام علی علیه السلام فرمودند:
لَا غِنَی کَالْعَقْلِ وَ لَا فَقْرَ کَالْجَهْلِ وَ لَا مِیرَاثَ کَالْأَدَبِ وَ لَا ظَهِیرَ کَالْمُشَاوَرَهِ.

هیچ بی نیازی همانند عقل نیست و هیچ نداری مانند نادانی نمی باشد و هیچ ارثی ارزشمندتر از ادب خانوادگی نیست و هیچ پشتیبانی همانند مشورت نمی باشد.
نهج البلاغه، حکمت 51
شرح حدیث:
1-هیچ بی نیازی مثل عقل نیست
اکثر نیازها به کمک عقل برطرف می شود علم و دانش با به کار گرفتن عقل حاصل می گردد توسعه اقتصادی و تشکیل سرمایه در پرتو اندیشیدن واقع می شود کاربرد عقل آنقدر زیاد است که نمی توان آن را در یکی دو مساله خلاصه کرد نعمت عقل از ارزشمندترین نعمت های الهی است اگر درست تحت تربیت انبیاء و رهبران دینی که وصل به وحی و کلمات الهی هستند قرار گیرد محیط به زمین و زمان و حتی عالم بالا وملکوت این جهان خواهد شد. عقل سلیم و پرکار تمام حجاب ها را می درد و خود را از تنیده های این دنیای خاکی رهایی می دهد و به عالم نور و پاکی راه می ایبد. چون عقل نورافشان است و هر کجا که تاریک باشد روشن می کند.

رسول الله علیه السلام فرمود:
مَثَلُ العَقلِ فی القَلبِ کَمَثَلِ السِّراجِ فِی وَسَطِ البَیت (1)
مثل عقل در دل انسان مثل چراغ در خانه است

و شبیه کلام امام علیه لاسلام از فرزند بزرگوارش امام حسن علیه لاسلام نقل شده که فرمود:
لا غِنی اَکبَرُ مِنَ العَقل (2)
هیچ ثروتی بالاتر از خردمندی نیست.

2-هیچ نداری مانند نادانی نیست:
فقر فرهنگی در بین همه موارد فقر جزو پرضررترین است چون با سایر موارد فقر مثل کمبود مواد خوراکی و پوشاک و مسکن می تواند به سختی گذراند اما فقر فرهنگی یعنی نادانی چنان خساتی به انسان وارد می کند که سبب نابودی دنیا و اخرت می گردد.

نادان نه دنیا دارد و نه آخرت به این آیه توجه کنید:
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَی حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَهٌ انْقَلَبَ عَلَی وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَهَ ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ بعضی از مردم خدا را فقط با زبان عبادت می کنند وقتی خیری به آنها می رسد اطمینان پیدا می کنند و هنگامی که گرفتار ناراحتی ها می شوند از دین برگشته و منقلب می شوند در نتیجه در د نیا و آخرت زیانکار می گردند این است زیان اشکار

3-هیچ ارثی ارزشمند تر از ادب خانوادگی نیست:
پدر و مادر اگر انواع و اقسام از ملک و زمین و ساختمان و جواهرات و نقدینه برای فرزندان به ارث بگذارند از نظر ارزش گذاری قابل مقایسه با یک صفت حمیده و اخلاق پسندیده ای نیست که به فرزندشان منتقل کرده و او را تربیت نموده اند. ارث مادی رفع حاجت های مادی را می کند مگر آنکه همان ارث در مسیر خدمت به خلق خدا و کرامت انسانی مصرف شودو البته باز موضوع ادب صحیح فرزند مطرح می شود زیرا اگر ادب خانوادگی نباشد هیچ گاه حتی چنین اتفاقی نمی افتد در بیان امام علیه السلام رسالت بزرگ پدرها و مادرها مشخص می شود که از همان دوران حمل و شیر دادن و طفولیت و نوجوانی باید نقش تربیتی خود را به احسن وجه درباره فرزندان اجرا نماید.

همان بزرگوار درباره فرزند خود می فرماید:
فَبادَرتُکَ بِالاَدَبِ قَبلَ اَن یقسُوَ قَلبُکَ وَ یشتَغِل لُبُّکَ (3)
من تلاش کردم که تو را ادب کنم قبل از آنکه دلت قساوت یابد و عقلت مشغول شود.

4-هیچ پشتیبانی همانند مشورت نمی باشد:
انسان برای انجام کارها غیر از عقل خود نیاز عقل های منفصل دارد و باید تجربه و اندیشه دگیارن برای پیشبرد مقاصد خویش استفاده کند در مشورت خوبی هایی نهفته است که ما را از حوادث تلخ و ناگوار بیمه می کند. اینکه اصل مشورت پشتوانه شایسته ای است جای تردید وجود ندارد اما طرف شور هم باید شرایطی داشته باشد که به طور واقعی امدادگر باشد نه آنکه کار را بدتر از این که هست بنماید.

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به امیرالمومنین علی علیه السلام سفارش می کرد:
لا تشاور جباناً فإنّه یضیق علیک المخرج ، ولا تشاور البخیل فإنّه یقصر بک عن غایتک، ولا تشاور حریصاً فإنّه یزین لک شرّها (4)
با ترسو مشورت مکن زیرا او راه حل مشکل را بر تو تنگ می کند و با بخیل مشورت مکن زیرا او تو را از هدف باز می دارد و با آدم حریص مشورت مکن زیرا او آزمندی را د رنظرت نیکو جلوه می دهد.

سوال پس با چه کسی مشورت کنیم؟ با آنکه فهمیده و داناست و خیرخواه دیگران است همان گرامی فرمود:

مشاوَرَهُ العاقِل النّاصِحُ رُشدٌ و یُمنٌ و توفیقٌ مِنَ الله (5)
مشورت کردن با آدم عاقل خیرخواه مایه هدایت و میمنت است و توفیقی از جانب خداوند.

پی نوشت:
1- علل الشرایع ص 98
2- کشف الغمه ج 2 ص 198
3- نهج البلاغه نامه 31
4- علل الشرایع ص 559
5- محاسن برقی ج 2 ص 438

منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.