امام علی علیه‌ السلام فرمودند:
ا یُزْهِدَنَّکَ فِی الْمَعْرُوفِ مَنْ لَا یَشْکُرُهُ لَکَ فَقَدْ یَشْکُرُکَ عَلَیْهِ مَنْ لَا یَسْتَمْتِعُ بِشَیْ ءٍ مِنْهُ وَ قَدْ تُدْرِکُ مِنْ شُکْرِ الشَّاکِرِ أَکْثَرَ مِمَّا أَضَاعَ الْکَافِرُ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ.

کسی که نیکی تو را سپاس نگذارد باعث نشود که تو در نیکی کردن بی رغبت شوی که گاهی کسی که از نیکی تو بهره ای نبرده برای کار نیکویی که کرده ای از تو سپاسگزاری می کند و گاهی تو سپاس کسی را که سپاسگزار توست بیشتر از آنچه فرد ناسپاس ضایع ساخته دریافت می کنی خداوند نیکوکاران را دوست می دارد.
نهج البلاغه: حکمت 195
شرح حدیث:
در انجام کار خیر باید با خداوند معامله کرد تعریف و تشکر افراد نباید در اراده ما اثر گذارند بعضی روحیه قدرشناسی دارند همین که مورد لطف کسی قرار می گیرند نه یکبار چندین بار تشکر و سپاسگزاری می کنند و بعضی یا از روی فراموشی و یا به خاطر خوی بد خویش از احسان کننده سپاسگزاری نمی کنند. ادم خدمتگزار تشکر یا عدم تشکر نباید حالش را تغییر دهد و بگوید بشکند دست من که دیگر به کسی خدمت کنم چون آنکه باید تشکر کند خداست و خدا هم بارها فرمود:
کَذلِکَ نَجزِی المُحسِنینَ؛
رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است.(1)

همان طور که امام علیه السلام فرمودند: گاه جبران بی لطفی اشخاصی که از خدمت ما تشکر نمی کنند از ناحیه کسانی می شود که خدمتی درباره آنها قرار نداده ایم ولی همین که می فهمند که فردی آدم خیر و خدمتگزاری هست او را مورد ستایش و تمجید قرار می دهند. در بحث اخلاص در عمل این مطلب مطرح است که انسان با اخلاص حتی انتظار پاداش و تشکر از خداوند را نیز ندارد چون می داند خداوند تبارک و تعالی خود قدرشناس است نیازی نیست داد و ستد کند و عبادت تاجرانه انجام دهد.

بستگی دل به غیر دوست زیان است
بستن با دوست سود هر دو جهان است
سود و زیان نیست در معامله عشق
عاشق صادق بری ز سود و زیان است

امام صادق علیه السلام در رد عبادت تاجرانه فرمودند:
ولکِنِّی اَعبُدَهُ حَبَّاً لَه عَزّوجَلَّ و هِیَ عِبادَهُ الاَحرارِ؛
ولی من خدای بزرگ را به خاطر محبتی که به او دارم می پرستم و این گونه عبادت مخصوص آزادگان است.(2)

قصد همه وصل حور و خلد برین است
غایت مقصود ما نه آن و نه این است


شرح ابن میثم
امام علیه السلام از بى رغبتى در کار نیک به دلیل ناسپاسى آن که به وى نیکى شده، نهى فرموده است، و به کار نیک وسیله سه قیاس مضمر وادار کرده است: صغراى قیاس اول، عبارت: فقد یشکرک علیه... منه است و این بدان دلیل است که مردم نیکى و نیکوکاران را دوست دارند. و کبراى مقدر آن نیز چنین است: و در تمام مواردى که سپاسگزار تو باشد کسى که از نیکى تو بهره اى نبرده است، تو باید چنان کار نیکى را انجام دهى. و مقدمه صغراى قیاس دوم عبارت: و قد قدرک... الکافر است، یعنى تو از سپاس آن که از نیکى تو برخوردار نشده بیش از آنچه که ناسپاس تباه کرده است و سپاس نیکیى که در حق وى کرده اى، مى یابى.

و کبراى مقدّر آن نیز چنین است: و هر موردى که از سپاسگزار بیش از آنچه تباه کرده است، دریافتى پس انجام آن بر تو واجب است، و مقدّمه صغراى قیاس سوم، عبارت: و اللّه یحبّ المحسنین است. یعنى خداوند به خاطر نیکوکارى، نیکوکاران را دوست مى دارد. و کبراى مقدر آن نیز چنین است: و هر کس را که خداوند به خاطر نیکوکارى دوست بدارد پس لازم است که عاقل خود را در ردیف او قرار دهد، و بدان وسیله به خدا نزدیک شود.(3)

پی‌نوشت‌ها:
1- سوره صافات، آیات 80 و 105 و 110 و 121 و 131
2- الکافی: 2/ 84/ 5
3- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 588

منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.