امام علی علیه‌ السلام فرمودند:
مَنْ بَالَغَ فِی الْخُصُومَةِ أَثِمَ وَ مَنْ قَصَّرَ فِیهَا ظُلِمَ وَ لَا یَسْتَطِیعُ أَنْ یَتَّقِیَ اللَّهَ مَنْ خَاصَمَ.

کسی که در دشمنی کردن مبالغه کند گرفتار گناه می شود و آنکه کوتاهی کند مظلوم واقع می شود آنکه اهل خصومت ودشمنی است از خدا نمی ترسد.
نهج البلاغه: حکمت 290
شرح حدیث:
اظهار دشمنی با دشمن نباید بیش تر از آنچه باشد که دشمن با ما اظهار می کند.

فَمَنِ اعْتَدَی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَی عَلَیْکُمْ؛
و هر که به شما تعدی کرد به مانند آن بر او تعدی کنید.(1)

وَلَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَی أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی؛
دشمنی گروهی نباید سبب شود که عدالت را رعایت ننمایید. عدالت را پیشه سازید که آن به تقوا نزدیک تر است. (2)

از آیات شریفه قرآن نی زبهره بردیم که دشمنی با افراد نباید از حد بگذرد و به طور کلی خصومت و کدورت اگر بدون جهت باشد محکوم و کار اشتباهی است.

نکته دیگر اینکه اگر دشمن سر ستیز دارد و نمی خواهد دست از عداوت بردارد اهل ایمان نباید مظلوم واقع شوند و بگذارند دشمن گستاخی کند و حقشان را ضایع سازد.

امام علیه السلام یکی از دلایل قبول حکومت ظاهری بر مردم را حمایت از مظلوم بیان می فرمایند:
لَوْ لا حُضُورُ الْحاضِرِ وَ قِیامُ الْحُجَّهِ بِوُجُودِ النّاصِرِ، وَ ما اءَخَذَ اللّهُ عَلَی الْعُلَماءِ اءَنْ لا یُقارُّوا عَلی کِظَّهَ ظالِم وَ لا سَغَبِ مَظلُومٍ لاْلَقْیْتُ حَبْلَها عَلی غارِبها؛
اگر نبود حضور آن جمعیت و تمام شدن حجت با وجود یار و یاور و اگر نبود که خداوند از دانایان پیمان گرفته است که بر سیری ستمگر و گرسنگی ستمدیده رضایت ندهند هر آینه مهار شتر خلافت را بر کوهان آن می انداختم.(3)

امام علیه السلام به دو فرزند خویش نیز سفارش می فرمودند:
کُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً؛
شما همواره دشمن ستمگر و یار مظلوم باشید.(4)

و در مورد خود فرمودند:
وَ ایْمُ اللَّهِ لَاءُنْصِفَنَّ الْمَظْلُومَ مِنْ ظَالِمِهِ وَ لَاءَقُودَنَّ الظَّالِمَ بِخَزامَتِهِ حَتَّی اءُورِدَهُ مَنْهَلَ الْحَقِّ وَ إِنْ کانَ کَارِها؛
به خدا سوگند که داد مظلوم را از ظالم می ستانم و مهار ظالم را می کشانم تا او را به حق در آورم هر چند خود نخواهد.(5)

شرح ابن میثم
امام علیه‌ السلام از دو طرف زیاده روى و کوتاهى در کشمکش و ستیز، به دلیل پیامد زیاده روى یعنى جور و گناه، و پیامد کوتاه آمدن، یعنى ستم پذیرى، بر حذر داشته است. و بر این مطلب که در حدّ اعتدال ماندن کار دشوارى است با این جمله اشاره فرموده است: و لا یستطیع... که خود زنهارى است نسبت به اصل دشمنى و ستیز، براى آن که دشمنى، ممکن است باعث صفات ناپسند دیگرى گردد.(6)

پی‌نوشت‌ها:
1- سوره بقره، آیه 194
2- سوره مائده، آیه 8
3- نهج البلاغه، خطبه 3
4- نهج البلاغه، نامه 47
5- نهج البلاغه، خطبه 136
6- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 669

منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.