حفظ کرامت انسانها توسط حکمرانان
امام علی علیه السلام فرمودند:
وَ رُوِیَ أَنَّهُ علیه السلام لَمَّا وَرَدَ الْکُوفَةَ قَادِماً مِنْ صِفِّینَ مَرَّ بِالشِّبَامِیِّینَ فَسَمِعَ بُکَاءَ النِّسَاءِ عَلَى قَتْلَى صِفِّینَ وَ خَرَجَ إِلَیْهِ حَرْبُ بْنُ شُرَحْبِیلَ الشِّبَامِیِّ وَ کَانَ مِنْ وُجُوهِ قَوْمِهِ فَقَالَ علیه السلام لَهُ أَتَغْلِبُکُمْ نِسَاؤُکُمْ عَلَى مَا أَسْمَعُ أَلَا تَنْهَوْنَهُنَّ عَنْ هَذَا الرَّنِینِ وَ أَقْبَلَ حَرْبٌ یَمْشِی مَعَهُ وَ هُوَ علیه السلام رَاکِبٌ فَقَالَ له ارْجِعْ فَإِنَّ مَشْیَ مِثْلِکَ مَعَ مِثْلِی فِتْنَةٌ لِلْوَالِی وَ مَذَلَّةٌ لِلْمُؤْمِنِ.
هنگامی که امام علی علیه السلام از جنگ صفین به کوفه بازگشت از کنار شامیان عبور کرد و صدای گریه زنان آنان را شنید که بر کشتگان خود اشک می ریزند در این موقع مردی به نام حرب بن شرحبیل شامی که از بزرگان قوم خود بود به نزد آن گرامی آمد. امام علیه السلام به او فرمودند:
بدان گونه که من گریه زنان را می شنوم آنها بر شما مسلط هستند آیا شما آنان را از گریه و زاری مانع نمی شوید؟
حرب خواست در رکاب امام علیه السلام پیاده حرکت کند در حالی که آن حضرت سواره بود، حضرت به وی فرمودند: برگرد که پیاده آمدن تو برای ما مانند من که حکمران مردم هستم باعث فریفته شدن حاکم و خواری مومن می گردد.
بدان گونه که من گریه زنان را می شنوم آنها بر شما مسلط هستند آیا شما آنان را از گریه و زاری مانع نمی شوید؟
حرب خواست در رکاب امام علیه السلام پیاده حرکت کند در حالی که آن حضرت سواره بود، حضرت به وی فرمودند: برگرد که پیاده آمدن تو برای ما مانند من که حکمران مردم هستم باعث فریفته شدن حاکم و خواری مومن می گردد.
نهج البلاغه: حکمت 314
شرح حدیث:
امام علیه السلام حتی ذلت و تحقیر را برای دشمن و مخالفان خود نمی پسندد امیرالمومنین علی علیه السلام با روحیه استکباری مخالف است حاکم باید معصوم بشد و یا حداقل خود را اصلاح کرده باشد تا از آسیب تفرعن و خود بزرگ بینی و پست شمردن مردم در امان بماند.
همان بزرگوار به نقل از امام صادق علیه السلام با اصحاب خود در حالی که سواره بود در شهر انبار می گذشت عده ای پشت سر حضرت پیاده به راه افتادند. امام علیه السلام فرمودند: آیا با من کاری دارید؟ عرض کردند نه ای امیرالمومنین ولکن ما دوست داریم با شما دنبال شما حرکت کنیم. امام علیه السلام به آنها فرمودند:
اِنصَرِافوا فَاِنَّ مَشیُ الماشِی مَعَ الرَّاکِبِ مَفسَدَهٌ لِلرّاکِبِ وَ مَذَلَّهٌ لِلماشی و رَکِبَ مَرَّهً اُخری فَمَشُوا خَلقَهُ فَقالَ: اِنصَرَفُوا فَاِنَّ خَفَقَ النَّعالِ خَلفُ اَعقابِ الرِّجالِ مَفسَدَهٌ لِقُلُوبِ النَواکی؛
منصرف شوید و برگردید که این حرکت دنبال آدم سواره برای سواره فسادانگیز است و برای پیاده ها ذلت.
امام صادق علیه السلام فرمودند: بار دگر حضرت سوار بر مرکب شد مشاهده کرد عده ای به دنبالش پیاده می آیند فرمود منصرف شوید و برگردید زیرا صدای پای کفش ها در پشت سر انسان ها باعث فساد در دل های آدم های نادان و کم ظرفیت می شود.(1)
شرح ابن میثم
شبام، به کسر شین نام قبیله اى از عرب است. قادما، حال است، و استفهام، استفهام انکارى است چون بر فعل نفى وارد شده است.
قبلا معلوم شد که بى تابى در مصیبت از صفات ناپسند مى باشد و نهى شده است، زیرا باعث ترس مرد مى شود و او را براى جنگیدن سست مى کند، در صورتى که جنگ امرى است ضرورى.
امام علیه السلام او را از راه رفتن در رکاب خود بر حذر داشته است با قیاس مضمرى که صغراى آن جمله «فانّ مشى مثلک...» و کبراى مقدّر آن نیز چنین است: و هر چه که باعث گرفتارى و ذلّت و خوارى شود، ترک آن واجب است.(2)
پینوشتها:
1- بحارالانوار، ج 41، ص 55
2- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 683
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.
همان بزرگوار به نقل از امام صادق علیه السلام با اصحاب خود در حالی که سواره بود در شهر انبار می گذشت عده ای پشت سر حضرت پیاده به راه افتادند. امام علیه السلام فرمودند: آیا با من کاری دارید؟ عرض کردند نه ای امیرالمومنین ولکن ما دوست داریم با شما دنبال شما حرکت کنیم. امام علیه السلام به آنها فرمودند:
اِنصَرِافوا فَاِنَّ مَشیُ الماشِی مَعَ الرَّاکِبِ مَفسَدَهٌ لِلرّاکِبِ وَ مَذَلَّهٌ لِلماشی و رَکِبَ مَرَّهً اُخری فَمَشُوا خَلقَهُ فَقالَ: اِنصَرَفُوا فَاِنَّ خَفَقَ النَّعالِ خَلفُ اَعقابِ الرِّجالِ مَفسَدَهٌ لِقُلُوبِ النَواکی؛
منصرف شوید و برگردید که این حرکت دنبال آدم سواره برای سواره فسادانگیز است و برای پیاده ها ذلت.
امام صادق علیه السلام فرمودند: بار دگر حضرت سوار بر مرکب شد مشاهده کرد عده ای به دنبالش پیاده می آیند فرمود منصرف شوید و برگردید زیرا صدای پای کفش ها در پشت سر انسان ها باعث فساد در دل های آدم های نادان و کم ظرفیت می شود.(1)
شرح ابن میثم
شبام، به کسر شین نام قبیله اى از عرب است. قادما، حال است، و استفهام، استفهام انکارى است چون بر فعل نفى وارد شده است.
قبلا معلوم شد که بى تابى در مصیبت از صفات ناپسند مى باشد و نهى شده است، زیرا باعث ترس مرد مى شود و او را براى جنگیدن سست مى کند، در صورتى که جنگ امرى است ضرورى.
امام علیه السلام او را از راه رفتن در رکاب خود بر حذر داشته است با قیاس مضمرى که صغراى آن جمله «فانّ مشى مثلک...» و کبراى مقدّر آن نیز چنین است: و هر چه که باعث گرفتارى و ذلّت و خوارى شود، ترک آن واجب است.(2)
پینوشتها:
1- بحارالانوار، ج 41، ص 55
2- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 683
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.
احادیث مرتبط
تازه های احادیث
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}