خداترسی و گناه نکردن در خلوت
امام علی علیه السلام فرمودند:
اتَّقُوا مَعَاصِیَ اللَّهِ فِی الْخَلَوَاتِ فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاکِمُ.
از گناه کردن در مکان های خلوت و پنهان پرهیز کنید که آنکه شاهد است خود حکم کننده است.
نهج البلاغه: حکمت 316
شرح حدیث:
خداوند تبارک شاهد و ناظر بر ریز و درشت اعمال است.
وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَهٍ إِلَّا یَعْلَمُهَا؛ هیچ برگی از درختی نمی افتد مگر آنکه خدا می داند.(1)
اِنَّهُ بِکُلِّ شَییٍ بَصیر؛ خداوند بر همه چیز بیناست.(2)
وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِیضُونَ فِیهِ وَمَا یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِکَ وَلَا أَکْبَرَ، و هیچ عملی را انجام نمی دهید مگر اینکه ما شاهد بر شما هستیم در آن هنگام که وارد کار می شوید کاری به اندازه ذره در زمین و نه در آسمان و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر هیچ کدام از دید پروردگارت پنهان نیست.(3)
با توجه به آیات فوق آیا باز هم جای شک و شبهه ای باقی می ماند تا کسی بگوید که من جایی را برای انجام گناه و نافرمانی خداوند انتخاب می کند که ناظر و شاهدی نداشته باشم. از امام سجاد علیه السلام داستان تکان دهنده و مهیج نقل شده که آن بزرگوار فرمودند:
مردی با زنش بر کشتی سوار شد برای مسافرتی تصادفا کشتی آنها اسیر امواج خروشان دریا شد تا درنتیجه به گرداب افتاد و پس از آن طوفانی شد تمام سرنشینان کشتی در این پیشآمد ناگوار غرق شدند کسی از اهل کشتی باقی نماند جز زن همان مرد که به تخته پاره ای چسبید موج دریا او را از هر طرفی حرکت می داد به طرف دیگر مدتی گرفتار امواج بود تا عاقبت تند بادی او را به طرف ساحل حرکت داد و قدم در میان خشکی نهاد از طرفی هم در این جزیره مردی قطاع الطریق بود که از هیچ جنایتی باک نداشت. اتفاقا عبور زن از همان نقطه ای که مرد دزد بود افتاد. آمد بالای سر این مرد ایستاد مرد جانی سر بلند کرد دید زنی زیبا بالای سرش ایستاده سوال کرد بگو ببینم جنی یا انسی؟
زن پاسخ داد من انسانی هستم که بر تو واردم. داستان خود را برای او شرح داد با زن دگر سخنی نگفت زن مقابل او نشست مرد دزد حرکت کرد به طرف زن آمد اراده سوء قصد کرد. آن زن پاکدامن متوجه شد قصد سوء نسبت به او دارد. اندامش لرزان شد رنگ از چهره اش پرید و حالش دگرگون و مضطرب شد زبان التماس گشود و گفت مهمان توام از من بگذر من تازه از راه رسیده ام.
دزد گفت چرا این قدر لرزان و مصطربی از چه می ترسی؟ ناگاه زن اشاره به طرف آسمان کرد و گفت از تو سوال می کنم این آسمان های هفتگانه را که خلق کرده؟ منظومه شمسی ثابت و سیار آن را که آفریده؟ ترس و بیم از آن خالق مقتدر دارم که دامن عفتم را برای همیشه لکه دار نمایم جمله کوتاه زن چون تیری در دل آن مرد کارگر شد که تاریخ زندگی مرد دزد را عوض کرد و گفت: با اینکه تو گرفتاری و چاره ای نداری نمی توانی خود را رها کنی این قدر ترس و بیم داری خدا هم شاهد است که تو راضی به این عمل نیستی من باید بیشتر از تو بیمناک باشم.(4)
شرح ابن میثم
امام علیه السلام دستور داده تا از نافرمانی هاى الهى بترسند، و به وسیله قیاس مضمرى بر حذر داشته است که صغراى آن جمله: فانّ الشّاهد هو الحاکم است و کبراى مقدّر آن نیز چنین است: و هر کس که شاهد گناهش، حاکم نیز باشد باید از او بترسد.(5)
پینوشتها:
1- سوره انعام، آیه 59
2- سوره ملک، آیه 19
3- سوره یونس، آیه 61
4- احقاق الحق، ج 12، ص 56
5- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 684 و 685
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.
وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَهٍ إِلَّا یَعْلَمُهَا؛ هیچ برگی از درختی نمی افتد مگر آنکه خدا می داند.(1)
اِنَّهُ بِکُلِّ شَییٍ بَصیر؛ خداوند بر همه چیز بیناست.(2)
وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِیضُونَ فِیهِ وَمَا یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِکَ وَلَا أَکْبَرَ، و هیچ عملی را انجام نمی دهید مگر اینکه ما شاهد بر شما هستیم در آن هنگام که وارد کار می شوید کاری به اندازه ذره در زمین و نه در آسمان و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر هیچ کدام از دید پروردگارت پنهان نیست.(3)
با توجه به آیات فوق آیا باز هم جای شک و شبهه ای باقی می ماند تا کسی بگوید که من جایی را برای انجام گناه و نافرمانی خداوند انتخاب می کند که ناظر و شاهدی نداشته باشم. از امام سجاد علیه السلام داستان تکان دهنده و مهیج نقل شده که آن بزرگوار فرمودند:
مردی با زنش بر کشتی سوار شد برای مسافرتی تصادفا کشتی آنها اسیر امواج خروشان دریا شد تا درنتیجه به گرداب افتاد و پس از آن طوفانی شد تمام سرنشینان کشتی در این پیشآمد ناگوار غرق شدند کسی از اهل کشتی باقی نماند جز زن همان مرد که به تخته پاره ای چسبید موج دریا او را از هر طرفی حرکت می داد به طرف دیگر مدتی گرفتار امواج بود تا عاقبت تند بادی او را به طرف ساحل حرکت داد و قدم در میان خشکی نهاد از طرفی هم در این جزیره مردی قطاع الطریق بود که از هیچ جنایتی باک نداشت. اتفاقا عبور زن از همان نقطه ای که مرد دزد بود افتاد. آمد بالای سر این مرد ایستاد مرد جانی سر بلند کرد دید زنی زیبا بالای سرش ایستاده سوال کرد بگو ببینم جنی یا انسی؟
زن پاسخ داد من انسانی هستم که بر تو واردم. داستان خود را برای او شرح داد با زن دگر سخنی نگفت زن مقابل او نشست مرد دزد حرکت کرد به طرف زن آمد اراده سوء قصد کرد. آن زن پاکدامن متوجه شد قصد سوء نسبت به او دارد. اندامش لرزان شد رنگ از چهره اش پرید و حالش دگرگون و مضطرب شد زبان التماس گشود و گفت مهمان توام از من بگذر من تازه از راه رسیده ام.
دزد گفت چرا این قدر لرزان و مصطربی از چه می ترسی؟ ناگاه زن اشاره به طرف آسمان کرد و گفت از تو سوال می کنم این آسمان های هفتگانه را که خلق کرده؟ منظومه شمسی ثابت و سیار آن را که آفریده؟ ترس و بیم از آن خالق مقتدر دارم که دامن عفتم را برای همیشه لکه دار نمایم جمله کوتاه زن چون تیری در دل آن مرد کارگر شد که تاریخ زندگی مرد دزد را عوض کرد و گفت: با اینکه تو گرفتاری و چاره ای نداری نمی توانی خود را رها کنی این قدر ترس و بیم داری خدا هم شاهد است که تو راضی به این عمل نیستی من باید بیشتر از تو بیمناک باشم.(4)
شرح ابن میثم
امام علیه السلام دستور داده تا از نافرمانی هاى الهى بترسند، و به وسیله قیاس مضمرى بر حذر داشته است که صغراى آن جمله: فانّ الشّاهد هو الحاکم است و کبراى مقدّر آن نیز چنین است: و هر کس که شاهد گناهش، حاکم نیز باشد باید از او بترسد.(5)
پینوشتها:
1- سوره انعام، آیه 59
2- سوره ملک، آیه 19
3- سوره یونس، آیه 61
4- احقاق الحق، ج 12، ص 56
5- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 684 و 685
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.
احادیث مرتبط
تازه های احادیث
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}