امام علی علیه السّلام جنازه ای را تشییع می کردند، شنیدند مردی می خندد، چنین فرمودند:

گویی مرگ برای همسایه است، و گویی مسئولیّتها و حق گزاریها هم به عهده آنان نهاده شده است ولی ما از هر دو برکناریم، و گویی مردگان را مسافرانی می بینیم که به زودی به سویمان باز می گردند. آنان را به خاک می سپاریم و میراثشان را می خوریم و می انگاریم که پس از آنان دفتر مرگ بسته می شود و ما جاودانه خواهیم ماند هر نصیحت گری را از یاد می بریم و خود را به هر دام چاله ای می افکنیم خوشا آنان که رام و فروتن اند، و پیشه ای پاکیزه و حلال، و نیّتی خیر و اخلاقی خوش دارند، ثروت افزوده خویش را انفاق کنند، و از زیادگویی خودداری ورزند، و مردم را از شرّ خود دور دارند، و در گستره «سنّتها» زیست کنند، و از «بدعتها» گریزانند.
نهج البلاغه، حکمت 118