على بن ابراهیم بن هـاشم مىگوید: یـاسر براى ما نقـل کرد و گفـت: امام رضا علیه السلام هنگامی که از نماز [پشت سر مأمون در خراسان] به خانه بر مىگشت، در حالی که عرق و غبار صورتش را گرفته بود، دستهایشان را بلند مىکردند و مىفرمودند:
أَللّهُمَّ إِنْ کانَ فَرَجى مِمّا أَنَا فیه بِالْمَوْتِ فَعَجِّلْهُ إِلىَّ السّاعَةَ وَ لْمَ یَزَلْ مَغْمُوما مَکْروُبا، إِلى أَنْ قُبِضَ علیه السلام!
بارالها! اگر رهایى من از این تنگنا به جز با مرگم حاصل نمىشود، مرگ را بزودى سراغ من بفرست، و پیوسته غمگین و دلگیر بود تا این که از دنیا رفت.
عیون اخبار الرضا 2: 18 ح 34
تازه های احادیث
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}