امام علی علیه السلام فرمودند:
یا کُمَیْلُ! لا تَأْخُذْ اِلاّ عَنّا، تَکُنْ مِنّا؛ اى کمیل!

اگر مى خواهى از ما باشى، تمام معارف دینت را از ما بگیر!
بحارالانوار، جلد 74، صفحه 412.
شرح حدیث:
بعضى مسأله ولایت را خیلى آسان گرفته اند و کسانى که عاشقانه بر ائمّه اطهار (علیهم السلام) مى گریند و براى آن ها سینه مى زنند و عزادارى مى کنند و توسّلاتشان ترک نمى شود را اهل ولایت مى دانند؛ یعنى همین را کافى مى دانند. بلکه بعضى تصوّر مى کنند که ولایت با گناه و خلاف کارى هم جمع مى شود!
البتّه «ولایت» مراحل مختلفى دارد که یک مرحله آن همان توجّه و توسّل و شرکت در مراسم عزاى آن بزرگواران است؛ امّا بدون شک این کافى نیست و ولایت کامل و حقیقى آن است که تمام برنامه هاى زندگى خویش را طبق دستورات آن بزرگواران تنظیم کنیم و آن عزیزان را در تمام زندگى خویش حاضر بدانیم؛ و معارف اصیل اسلام را از آن ها بگیریم. سلمان فارسى از آن جا جزء اهل البیت شد(1)، که در تمام مراحل زندگى پا جاى پاى اهل البیت (علیهم السلام) نهاد و در هیچ مرحله اى جز به تبعیت از اهل البیت فکر نکرد.
نقطه مقابل این تفکّر ولایى صحیح و ناب امور زیر است:
1ـ این که انسان به خیالات و گمان ها و اوهام خویش پناه ببرد و با پوسته ظاهر فریب آن را بیاراید و راه خویش را با آن بپیماید!
2ـ این که تنها به عقل و خرد خویش متّکى نباشد، بلکه به قرآن و سنّت هم روى آورد; ولى شاگرد آن ها نباشد و به دنبال آن ها حرکت نکند، بلکه خود را استاد آن ها بداند! یعنى اوّل تصمیم بگیرد و سپس آیات قرآن و روایات معصومان را بر آن تطبیق کند. نظرات خویش را بر دین خدا تحمیل کند، تفسیرهاى نادرست از آیات قرآن ارائه کند و خلاصه دست به «تفسیر به رأى» و یا به اصطلاح «قرائت جدید» بزند.
3ـ این که از عقل و خرد خویش استفاده کند و در مقابل قرآن و سنّت نیز شاگردى نماید، ولى بدعت هایى از خود بگذارد و امورى خارج از دین را هم داخل دین کند و مخلوطى از دین و غیر دین را به عنوان دین و آیین خدا عمل نماید، و به تعبیر دیگر دچار التقاط گردد.
پروردگارا! به ما کمک کن تا با پرهیز از این راه هاى خطرناک سه گانه و گرفتن تمام معارف اسلام از پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله) و ائمّه اهل البیت (علیهم السلام)، به حقیقت ولایت نائل شویم.

پی نوشت:
1. پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) جمله «سلمان منا اهل البیت» را بارها فرموده و مرحوم علاّمه مجلسى در جلدهاى مختلف بحارالانوار آن را نقل کرده، که تنها در جلد 22، در صفحات 326، 330، 348، 374 و 385 آمده است!
منبع: ۱۱۰ سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام، مؤلّف: حضرت آیت الله العظمى مکارم شیرازى، تهیّه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى.