امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:
أَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الْعَمى بَعْدَ الْجَلاءِ، وَمِنَ الضَّلالَةِ بَعْدَ الْهُدى، وَمِنْ مُوبِقاتِ الاَْعْمالِ وَمُرْدِیاتِ الْفِتَنِ

از نابینایى پس از بینایى، و از گمراهى پس از هدایت، و از رفتار هلاکت بار و فتنه هاى نابود کننده، به خدا پناه مى برم.
کمال الدین، ج2، ص511، ح42 ؛ الخرائج و الجرائح، ج3، ص1110 ؛ بحارالأنوار، ج53، ص190و191، ح19 .
شرح حدیث:
این عبارت، بخشى از توقیعى است که امام زمان(علیه السلام) به نایب نخست و دوم خود، عثمان بن سعید عمرى و فرزندش محمّد فرستاده است. حضرت(علیه السلام) بعد از سفارش به امورى در امر غیبت و تثبیت قلوب شیعیان در این امر مهم، از چند چیز به خدا پناه مى برد که هر کدام از آن ها براى ما درسى عظیم است:
1. حضرت(علیه السلام) از ضلالت بعد از هدایت به خدا پناه مى برد؛ زیرا اگر کسى هدایت شود و حقّ و حقیقت را درک کند، ولى پس از مدّتى دست از آن بردارد، حجّت بر او تمام شده و قطعاً، خسارتى جبران ناپذیر را متحمل مى شود. چنین کسى سعادت پایدار را پس از شناخت و معرفت، ترک کرده و عذاب جاوید را بر جان خود خریده است.
2. هم چنین، حضرت از اعمال سیئه اى که انسان را به هلاکت و نیستى مى رساند، به خدا پناه مى برد؛ زیرا انسان همیشه در خطر از دست دادن ایمان خویش است. هوا و هوس ها و وسوسه هاى شیطان، انسان را تا دَم مرگ رها نمى کنند. از این بخش، اهمّیت و دشوارى ایمان را مى توان فهمید.
3. آن حضرت، به خداوند متعال، از فتنه هاى خطرناک و مهلک که انسان را از اوج عزّت به ذلّت مى کشانند، به خداوند پناه مى برد. طبق نصّ صریح قرآن، انسان در معرض امتحان هاى دایمى است. خداوند متعال مى فرماید:
(أَحَسِبَ النّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنّا وَهُمْ لایُفْتَنُونَ * وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ ...)[1]؛ آیا مردم چنین پنداشتند که به صِرف این که گفتند ما ایمان به خدا آورده ایم رهایشان کنند و بر این ادعا هیچ امتحانشان نکنند؟ ما امّت هایى را پیش از اینان امتحان نمودیم.
این امتحان ها گوناگون اند و شدّت و ضعف دارند. گاهى مربوط به بدن و مال و گاهى مربوط به دین است و ... در همه ى این ابتلائات، چه کوچک و چه بزرگ، باید به خدا توکّل کرد و با سرافرازى بیرون آمدن را از او خواست.

پی نوشت:
[1]. سوره ى عنکبوت، آیه ى 2و3 .
منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).