انضباط یک فرآیند است که به مرور زمان شکل می گیرد.
 
داشتن نظم برای هر انسانی واجب است. انسان هرچقدر بزرگ می شود، به جایگاه و اهمیت نظم پی می برد. ولی گاهی ریشه های این نظم و یا بی نظمی در دوران کودکی است. نوع تربیت اهمیت فراوانی در آموختن این ویژگی به کودکان ما دارد. با ماهمراه شوید تا باهم چند نمونه از این مهارتهای آموزش نظم به کودک را مرور کنیم.

تعداد کلمات 1700 / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه  

اهمیت نظم

داشتن نظم جزء مواردی است که از تولد نوزاد باید به آن توجه شود نظم و انضباط در روایات اسلامی نیز مورد تأکید فراوان بوده است. 
امیرمؤمنان علی علیه‌السلام که بارها نتایج زیان‌بار بی‌نظمی را در فکر و عمل مسلمانان دیده بود، در بستر شهادت و در آخرین پیامش، فرزندان خود و مسلمانان را به تقوای الهی و نظم در کارها فراخوانده، می‌فرماید:
«شما را (ای حسن و حسین) و همه خانواده و فرزندانم و هر کس را که نوشته من به او می‌رسد، به تقوای الهی و نظم در کارهای‌تان سفارش می‌کنم.»[1]
و در عهدنامه مالک اشتر رعایت نظم را با عباراتی دیگر این‌چنین سفارش می‌کند:
«از عجله در مورد کارهایی که وقت‌شان نرسیده است، یا سستی در کارهایی که امکان عمل آن فراهم شده، یا لجاجت در اموری که مبهم است، یا سستی در کارها هنگامی که واضح و روشن است، بر حذر باش! و هر امری را در جای خود و هر کاری را به موقع خود انجام بده.»[2]
انضباط در کودکان مسئله‌ای است که چنان‌چه آموزش داده نشود و در مورد کودکان اعمال نشود منجر به شکل‌گیری شخصیت هرج و مرج طلب و به اصطلاح عام شلخته می‌شود.
انضباط صرفاً تنبیه نیست و هدف نهایی آن آموزش خویشتن‌داری به کودک است. تنبیه طاقت‌فرسا برای کودک به منظور کنترل رفتار او باعث مختل شدن یادگیری شده و باعث عدم تکوین خویشتن‌داری در کودک می‌شود. روش‌های شایع و مؤثر در کنترل رفتار نامطلوب کودکان عبارت‌اند از: سرزنش؛ تنبیه بدنی و تهدید کردن؛ که آثار جانبی زیانبار بالقوه‌ای بر احساس امنیت و اعتمادبه نفس کودکان دارند.
 

راه‌کارهای شایع برای ایجاد نظم

سرزنش

هر چه از سرزنش بیشتر استفاده شود، اثربخشی آن کمتر می‌شود. اگر کودک بنا بر میل خود، کاری کرد که مستحق سرزنش است نباید عبارات تحقیرآمیز استفاده کرد چون کودک به این نتیجه می‌رسد که بزرگ‌ترها او را دوست ندارند. سرزنش افراطی ممکن است کودک را تا سطح بدرفتاری روانی جلو ببرد.
 

تنبیه بدنی

تأثیر تنبیه بدنی خفیف و تکراری نیز به تدریج کم شده و والدین را وسوسه می‌کند تا تنبیه جسمی را شدیدتر کنند و به این ترتیب خطر بدرفتاری با کودک را افزایش می‌دهد.
 

تهدید به ترک کودک

شاید قوی‌ترین و از نظر روانشناسی؛ زیان‌بارترین راه کنترل کودک آن است که والدین تهدید کنند که کودک را رها یا از او صرف نظر می‌کنند. کودکان در هر سنی ممکن است تا مدت‌ها پس از تهدید در ترس و اضطراب باشند که مبادا والدین را از دست بدهند.
 

مواردی که باید به خاطر سپرد

- هرگز سر فرزندان خود فریاد نزنید. این ممکن است به طور همیشگی ارتباط شما را با فرزندتان از بین ببرد و هم‌چنین باعث ایجاد رفتارهای نادرست در کودک شما بشود. والدین باید مؤدب و محکم با کودکان خود صحبت کنند.
- هیچ‌گاه ایجاد گرسنگی را به عنوان بخشی از روش انضباطی قرار ندهید.
- هرگاه که با فرزند خود درباره سوء رفتارش صحبت می‌کنید اطمینان حاصل کنید که‌ به یک راه حل نیز برای رفتارش اشاره می‌کنید.
 

مهارتهای آموزش نظم به کودکان

گام اول: هماهنگ باشید

مراقب تبعیض بین کودکان در حالی که تلاش می‌کنید به آن‌ها نظم و انضباط بیاموزید، باشید.
ضروری است که پدر و مادر بر سر انتخاب اقدامات انضباطی با یکدیگر موافق باشند. اگر پدر یا مادر آشکارا مخالفت خود را با روش انضباطی نشان دهد، مشخصاً کودک از این وضعیت بهره‌ای نخواهد برد. والدین باید منطبق بر ماهیت روش انضباطی توسط خودشان رفتار کنند.
 

گام دوم: کودک خود را آگاه کنید

در صورتی که یک کودک سوء رفتار از خود نشان می‌دهد باید بلافاصله اصلاح شود و همواره بهترین و اولین روش صحبت کردن با کودک و آگاه کردن او است. اگر کودک را ناآگاه فرض کنید مدت بیشتری زمان لازم خواهد داشت تا به آگاهی و تربیت کامل برسد. کودکان آگاهی و شعور کافی را دارند؛ اگر آن را هرچه زودتر بیدار کنید.
در تربیت کودک این مهم است که بداند برای چه علتی این کار را باید انجام دهد. فهمیدن مزایای کاری که انجام می دهد خیلی بهتر است از اینکه این کار را صرفا به درخواست شما انجام دهد. فرض کنید که کودک را موظف می کنید قبل از مدرسه رفتن، موهای خود را شانه بکشد. اگر کودکتان را توجیه کنید که علت این کار اینست که بین دوستان خود منظم و خوش تیپ خواهی بود، زودتر قبول خواهد کرد تا اینکه این فکر را بکند که باید موهایم را شانه بزنم چون مادرم اینطور میخواهد.
 

گام سوم: اجازه دهید با عواقب کار خودشان روبرو شوند

گاهی وقت ها پدر و مادر ها چون می بینند این کار بی نظمی است، از اول اجازه انجام کار را به بچه نمی دهند. اما در واقع با این کار شما کودک را از فهم علت و عواقب آن دور نگه می دارید. بگذارید کودکتان بین گزینه ها انتخاب کند و نتیجه انتخابش را بچشد. فرزند شما باید به این نتیجه برسد که اگر شب دیر بخوابد، احیانا صبح دیر از خواب بیدار می شود و به مدرسه دیر میرسد و در کلاس خواب آلوده خواهد بود.
 

گام چهارم: به کودکتان در حل مساله کمک کنید

گاهی وقت ها کودکان در انجام یک کاری مشکل دارند. مثلا صبح ها نمی تواند جورابهایش را پیدا کند. به او کمک کنید که مثلا یک جای مشخص داشته باشد و حتی اگر شد، آن را تهیه نمایید. یا اگر صبحانه نمی تواند به اندازه کافی بخورد، کمی زودتر از خواب بیدار شود و ... . فقط توجه داشته باشید که شما مشکلی را که واقعا کودکتان با آن مواجه است را بیان کنید و اجازه دهید کودک روی این مساله فکر کند. خودش برخی ایده ها را بدهد و شما کمک کنید که به نتیجه ی خوبی برسد. در واقع سعی کنید مهارت حل مساله را بیاموزد.
 

گام پنجم: انضباط یک فرآیند است

شما والدین گرامی باید بدانیدکه انضباط یک فرآیند است که به مرور زمان و رفته رفته شکل میگیرد. شما نمی توانید از کودک 6 ساله انتظار داشته باشید تمام وظایف خودش را به بهترین نحو ممکن انجام دهد. در این سن همین که بتواند خودش مسواک بزند و موهایش را شانه بکشد، یعنی پیشرفت داشته اید. برای اینکه بتوانید این فرآیند را بفهمید و بدانید که کودکان در هر سنی چه کارهایی باید بتوانند انجام دهند، می توانید به یک مشاور مراجعه کنید. شما در هر زمان می توانید با تذکراتی، وظایفش را گوشزد کنید و به یادش بیاورید. با چسباندن استیکر و یا عکس به یادش بیاورید که فلان زمان وقت مسواک زدن است.
 

گام ششم: تشویق و پاداش را فراموش نکنید

برای به راه افتادن نظم در کودک، میتوانید یک سیستم تشویقی در نظر بگیرید. مثلا برای هر بار مسواک زدن یک برچسب هزار آفرین به او بدهید و بگویید اگر 10 تا برچسب بیاوری برایت یک جایزه میخرم. تا زمانی که کودک به روال مسواک زدن بیفتد میتوانید به این سیستم عمل کنید و بعد از آن دیگر نیازی نخواهد بود.
در موقع انجام دادن کار خوب حتما لازم نیست که هزینه ای انجام دهید ولی تا جاییکه می توانید کودکتان را تشویق نمایید و خرسندی خود را از کاری که کرده ابراز نمایید. حتی زمانی که بدون تذکر و یادآوری شما فرزندتان کاری را انجام می دهد او را تشویق کنید، بگویید، «خیلی کار خوبی کردی قبل از اینکه من بگویم شروع به انجام تکالیفت کردی!» یا «خیلی بهت افتخار می کنم که امروز خودت به تنهایی اتاقت را تمیز کردی.» حتی بگویید، «ممنون از اینکه بعد از خوردن غذا ظرفت را داخل سینک ظرفشویی گذاشتی. کارت عالی بود،» این کار باعث تشویق در تکرار عملکرد کودک می شود.
 

گام هفتم: الگوی خوبی باشید

یکی از ویژگیهایی که کودکان دارند اینست که بیشتر در پی الگوی خارجی هستند تا دنبال حرف. کودکان بازگوی اعمال و رفتار شما هستند پس تا آنجا که می توانید خودتان الگویی واقعی باشید که کودک بتواند از شما الگوگیری درستی نماید.
پدران و مادرانى که مى‏خواهند کودکان امروزشان، زنان و مردان خوب و صالح و روشن‌بین و راضى از زندگانى و مفید و خدمت‌کار به خود و اجتماع‌شان باشند باید قواعد زیر را به کار برند:
1 - برنامه وساعات خواب و بیدارى و خوراک خوردن و بازى و اجراى برنامه‏هاى دینى کودکان را طبق روش صحیح و عملى مقرر کنند و آنان را از همان طفولیت به نظم واقعى آشنا نمایند.
2 - از همان طفولیت، آنان را با ثبات قدم و توانا تربیت کنند و موضوعات را به آنان تحمیل ننمایند و اجازه دهند با بحث و استدلال روشن زندگى را دریابند.
3 - درس بردبارى و آرامش را به آنان بیاموزند و از لغزش و گناهان کوچک‌شان بگذرند تا آنان هم به دیگران چنین گذشتى داشته باشند.
4 - از همان طفولیت آنان را به اقتصاد و صرفه‏جویى و خرج عاقلانه‏ پولى که به آنان اختصاص داده مى‏شود آشنا کنند.
5 - در روزهاى مخصوص و گردش و تفریح با آنان باشند تا طرز استفاده از اوقات فراغت و بیکارى و ورزش و تفریح را با نظر خودشان یاد گیرند.
6 - آنان را با صله‏ ارحام و خویشان و دوستان آشنا کنند و شریک بودن در غم و شادى دیگران و یارى کردن به دیگر اعضاى خانواده را به آنان بیاموزند.
7 - اطفال را عادت دهند هر چیزى را از هر جا برداشتند بعد از انجام کار دوباره سر جایش بگذارند تا نظم مختل نشود.
8 - براى اجتماعى شدنشان آنان را با خود به اجتماعات مذهبى و دینى و خویشاوندى ببرند و مسئولیت مستقیم بسیارى از کارها از جمله بازى و دوستى و... را به عهده‏ آنان بگذارند.
 

نویسنده : جواد محمدلو

بیشتر بخوانید : 
شیوه های برقراری نظم در کودکان
طرز آموزش نظم به کودکان
درمان بی نظمی کودکان

پی نوشت : 

[1] «أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُم»؛ نهج البلاغة، صبحی صالح، ص 421.
[2] «... إِیَّاکَ وَ الْعَجَلَهَ بِالْأُمُورِ قَبْلَ أَوَانِهَا أَوِ التَّسَقُّطَ فِیهَا عِنْدَ إِمْکَانِهَا أَوِ اللَّجَاجَهَ فِیهَا إِذَا تَنَکَّرَتْ أَوِ الْوَهْنَ عَنْهَا إِذَا اسْتَوْضَحَتْ فَضَعْ کُلَّ أَمْر مَوْضِعَهُ وَ أَوْقِعْ کُلَّ أَمْر مَوْقِعَهُ»؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ‏13، ص 171.