یکی از شکایت های شایع زوج‏های جوان، دخالت دیگران در زندگی مشترک آنهاست.
 
بعضی از والدین یا دیگر نزدیکان همسران جوان، خود را عقل کل می­دانند، و بدون هیچ دعوت و درخواستی وارد تصمیم‌گیری‌ زوجین شده و در زندگی و حریم آنان دخالت می‏کنند و باعث مشکلات و دردسر می‏ شوند.

تعداد کلمات 844 / تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه 

حریم مشترک

همسران دارای حریم مشترکی هستند که فقط به خودشان اختصاص دارد. دوستان، فامیل، آشنایان، والدین و دیگر نزدیکان نبایستی در حریم مشترک­ آنها وارد شده و بدون میل و رضایت آنها مداخله کنند. اما براساس آمار و نظر بسیاری از اساتید خانواده­درمانی، ریشه بیش­تر اختلاف­های خانوادگی و از جمله مهم‌ترین دلایل طلاق در کشور ما، دخالت­های نا به­جا و غیر منطقی نزدیکان زن و شوهر است.
 

دلسوزی مضر

هرچند در بیشتر موارد خانواده‌ها با هدف دلسوزی و کمک به زن و شوهر در مسائل آنها دخالت می‌کنند، اما در واقع، دخالت آنها سبب ایجاد حساسیت بیشتر در مورد مسائل و اختلاف نظرهای بین خودشان می­شود و بدین ترتیب، ناخواسته به اختلاف­ها بیشتر دامن می­زنند. حتی با کمال تعجب در برخی موارد، والدین زن یا شوهر با بروز کوچک­ترین مشکل در زندگی زناشویی فرزندشان، او را به جدا شدن از همسرش تشویق می­کنند.

ناصِح به طعن گفت: که رُو ترکِ عشق کن         محتاج جنگ نیست برادر، نمى‌کنم[1]
برخی از خانواده­ها هم پس از ازدواج، به استقلال فرزندان­شان احترام نمی­گذارند و به خود اجازه­ هرگونه مداخله را می­دهند. در بسیاری از موارد پدران و مادران از هر لحاظ فرزندان خود را تکه­ای از وجود خود می­دانند و این اجازه را به خود می­دهند که درباره­ مسائل خانوادگی آنها تصمیم­گیری یا اظهار­نظر کنند.[2]
 

پدر و مادران هوشمند

بدیهی است که همه پدر و مادرها یا دیگر نزدیکان این­گونه نیستند. بیشتر آنها هوشمندانه عمل می‌کنند و بدون درخواست، به هیچ وجه خودشان در زندگی دیگران مداخله­ای نمی­کنند.
چهار سال از ازدواج ناهید با دانیال می­گذشت. ناهید به خاطر مشکل اضطراب خود، به مرکز مشاوره مراجعه کرده بود، ولی مشکل خاصی در ارتباط با زندگی مشترک خویش نداشت. شوهر او ورشکست شده بود. به طوری که آنها منزل و کلیه مایملک خود را فروخته بودند و در آپارتمان والدین دانیال زندگی می­کردند؛ بدین صورت که والدین دانیال یکی از اتاق­های آپارتمانشان را در اختیار آنها گذاشته بودند. ناهید اشاره کرد که گاهی اختلاف­نظرهایی با شوهرم پیدا می­کنم و بین ما مشاجره­هایی هم پیش می­آید؛ به طوری که گاهی صدایمان بر روی یکدیگر کمی بلند می­شود. اما وقتی همسرم منزل را برای رفتن به سر کار ترک می­کند و من نیز برای انجام کارهای عادی و روزمره از اتاق خارج می­شوم، پدر و مادر شوهرم، با اینکه صدای ما را شنیده­اند، هرگز دخالتی مبنی بر اینکه چه اتفاقی افتاده و یا نزاع و درگیریتان بر سر چه بوده، نمی­کنند. چنانچه من نکته­ای را مطرح کنم، آنها هم در همان حدی که از آنها پرسش یا نظرخواهی شده، نظرشان را مطرح می­کنند. در غیر این­صورت، هیچگاه در امور شخصی ما دخالت نمی­کنند. 
 

عالی‏قدرها

رسول گرامی اسلام صلی­ الله ­علیه ­وآله ­وسلم فرمودند: «عالی­قدرتر از همه مردم، کسی است که در آنچه به او مربوط نیست، مداخله نمی­کند».[3] اما بعضی از پدر و مادرها یا دیگر نزدیکان که خود را عقل کل می­دانند، بدون هیچ دعوت و درخواستی وارد تصمیم‌گیری‌ها می‌شوند و باتأسف مسائلی را هم ایجاد می­کنند.
 

مداخله مثبت و سازنده

هر عمل، رفتار و عملکردی که از سوی اعضای خانواده­ همسران در زندگی آنها اِعمال می­شود، همیشه ماهیتی مخرب ندارد، بلکه چنین اقدام­هایی بستگی به شرایط و موقعیت موجود دارد. در صورتی که، اقدام­های صورت گرفته از سوی خانواده­ همسران جنبه­ مخرب، منفی و آزار دهنده­ای به همراه داشته باشد، مداخله یا مزاحمت نامیده می­شود و اگر جنبه­ سازنده، مثبت و تعالی­بخش داشته باشد، نام آن را همکاری و مساعدت می­نامیم، اما به شرط آنکه: 
ورود به حریم مشترک زندگی همسران  با خواست، میل و رضایت زن و شوهر باشد؛
هر دو نفر آنها، فرد واردشونده به حریم مشترک زندگیشان را قبول و دوست داشته باشند؛
فرد واردشونده، از سلامت نسبی رفتاری و شخصیتی برخوردار باشد؛
همچنین وی در زندگی مشترک خویش از سلامت نسبی نیز برخوردار باشد؛[4]
نصیحتى کُنَمت بشنو و بهانه مگیر         هرآنچه ناصحِ مُشفِق بگویدت، بپذیر[5]
 

منابع:

رمز و راز دلبران، علی محمد صالحی، ناشر مولف قم، 1394.
مداخله و مشکل آفرینی در زندگی همسران، سعید کاوه، تهران، انتشارات سخن، 1387.
مدیریت روابط زناشویی، سید جلال یونسی، تهران، قطره، 1388.
روانشناسی ناسازگاری همسران، سعید کاوه، تهران، نشر چاپار فرزانگان، 1383.
 

بیشتربخوانید : 
نقش دیگران در روابط زناشویی
با دخالت خانواده‌ها چه کنیم؟

پی نوشت :

[1] . «نصیحت کننده به کنایه یا از روی دشمنی گفت از عشق دست بردار! احتیاجى به ستیزه و جدال نیست، من از این کار دست برنمى‌دارم». (به طعن گفت: به کنایه گفت، یا از روى دشمنى گفت). درس حافظ، ج‌2، ص 906.
[2] . ر.ک: مدیریت روابط زناشوئی، ص 32.
[3] . «اَعظَمُ النّاس قَدرا مَن تَرَکَ ما لا یَعنیه». نهج الفصاحه، ص 222.
[4] . ر.ک: مداخله و مشکل آفرینی در زندگی همسران، صص 29-28.
[5] . «به تو اندرزى مى‌دهم، به گوش گیر و در پى بهانه و انکار آن مباش. آنچه نصیحت گوى مهربان و خیرخواه تو مى‏گوید، قبول کن». شرح جلالى بر حافظ، ج ‌2، ص 1350.