من سبزه ‏ام پس جذاب نیستم!

 زیبایی یک امتیاز محسوب مى‏شود، ولی همه چیز نیست.
 

زیبایی یک مقوله نسبی است، و سلیقه افراد در اینکه چه کسی زیباست و چه کسی کمتر زیباست نقش زیادی دارد و چه بسا شخصی که از نظر عده‏ای بسیار زیباست، از نظر عده دیگر اصلا زیبا نیست و برعکس.

تعداد کلمات 1168 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه 

تبریک به شما، چون شما اولین قدم را برای تغییر وضع موجود برداشتید، افراد زیادی هستند که مسائل و افکار ناراحت کننده‏ای دارند ولی حتی جرأت مطرح کردن و دنبال راه حل گشتن برای آن را ندارند و این رفتار شما برای جستجو و حل این مسئله، قدم مثبتی در راستای پیشرفت و موفقیت شماست چون موفقیت حاصل گام‏های کوچک است.
 

در مورد این مسئله‏ من شما را درک می‏کنم واقعا برای یک جوان خصوصا اگر دختر هم باشد، ظاهر و زیبایی اهمیت زیادی دارد و این کاملا طبیعی است که بخواهد ظاهر زیبا و جذابی داشته باشد، و افکار منفی در این زمینه می‏تواند در روحیه او تأثیر نامناسبی داشته باشد و به تبع آن در رفتار و فعالیت‏هایش هم اثر گذار است و مانع موفقیت و انجام درست و کامل آن می‏شود.
 

نکته‏ای که باید به آن دقت کنید این است که اولاً سبزه بودن مساوی زیبا نبودن یا به معنی زشت بودن نیست، اینگونه نیست که بگویید چون رنگ من سبزه است پس لزوما زیبا هم نیستم، چون زیبایی یک مسئله نِسبی است یعنی یک تعریف دقیق از زیبایی وجود ندارد که بگوییم هرکه این ویژگیها را داشت زیباست و هرکه نداشت زیبا نیست، به تعبیر دیگر زیبایی یک مولفه‏ای ست که مبتنی بر سلیقه‏ است، از نظر برخی هرکس رنگ روشنی دارد زیباست، برخی دیگر رنگ گندمگون را زیبا میدانند، به نظر عده دیگر رنگ سبزه نمکی‏تر و بامزه‏تر است؛ فردی که رنگ روشنی دارد کلی هزینه می‏کند که رنگش را برنزه و تیره‏تر کند، فردی که سبزه است، دوست دارد رنگش روشن شود و ... .
 

از قدیم در ادبیات ما از رنگ سبزه تعریف کردند به عنوان نمونه در یک بیت بسیار زیبا از غزل حافظ آمده:
آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست            چشمِ می‏گون، لبِ خندان، دلِ خرّم با اوست
 

و این یک خطای فکری و شناختی است که فکر کنید چون سبزه هستم پس زشت هم هستم و ...، چه بسا افراد متعددی که شما را زیباتر از بقیه بدانند، البته مسلّم است که با وجود نسبی بودن زیبایی، باز هم، همه در یک حد و اندازه نیستند و زیبایی‏هایی که مثلا فلان هنرپیشه دارد که از بین هزاران نفر انتخاب شده و کلی هزینه زیبایی خودش می‏کند، موضوع دیگری است، در عین حال که آن هم زیبایی واقعی نیست.
 

زیبایی واقعی، زیبایی است که یک جوان هم رنگ خداوند شود: «صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً»(بقره/138) «رنگ خدایى (بپذیرید.) و خوش رنگ‏تر از خدا کیست؟» به رنگ خدا شدن و محبوب خدا شدن هم از راه تقواست: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُم‏» (حجرات/13) «بى‏گمان گرامى‏ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست،»
 

خوشبختى، مساوى با ظاهر همه چیز تمام و زیبایی آنچنانی نیست، گر چه یک امتیاز محسوب مى‏شود، ولی همه چیز نیست، به قول بازیگری که خودش ظاهر خوب و چشم رنگی دارد: «درسته که در ابتدا چشم رنگی و ظاهر خوب برای بازیگر امتیازه ولی یک بازیگر اگه بازی خوبی نداشته باشه و برای کارش انرژی نذاره زود حذف میشه»؛
اگه یک خانم هم، همه فاکتورهای زیبایی را داشته باشد ولی کارآمدی و توانمندی که یک خانم باید داشته باشد مثالا آشپزی یا مهارت و تخصص کافی در رشته خودش را نداشته باشد حتی اگر ازدواج کند یا شاغل شود هرچقدر هم که زیبا باشد مسلما در آینده نزدیک با مشکل جدی برخورد می‏کند، برعکس خانمی که از زیبایی کمتری برخوردار است اما توانمندی، تخصص یا مهارت بالاتری دارد مسلما در آینده از زندگی مشترک و شغلی موفقی برخوردار خواهد بود و به تبع توانمندیها و مهارتهایی که کسب کرده دوستان زیادی هم خواهد داشت.
 

سعی کنید در عین حال که با ورزش، استفاده از روش‏های زیباسازی و ... به ظاهر خودتان می‏رسید بیش از حد بر روی موضوع ظاهرتان تمرکز نکنید و وقت ارزشمند خودتان را صرف آن نکنید و تلاش کنید توانمندی‏ها و مهارت‏های کاربردی خودتان را افزایش بدهید، وقت‏تان را با خانواده و دوستان صمیمی‏تان بگذرانید و کمتر تنها بمانید و اگر هم زمانی تنها بودید خود را به کاری مشغول کنید، و در یک کلمه اعتماد به نفس خودتان را افزایش دهید، خوشبختانه اعتماد به نفس، پدیده‏ای اکتسابی است و با تمرین و برنامه‌ریزی می‌توان به آن دست یافت و یا تقویتش کرد.
چند نکته در مورد اعتماد به نفس بیان می‏کنم و کسب اطلاعات بیشتر در زمینه اعتماد به نفس را به خودتان می‏سپارم:
استعدادهای خود را هر چه بیشتر بشناسید:
 شناخت استعدادها و قابلیّت های خویش می‏تواند در کسب اعتماد به نفس مفید واقع شود و شما را از دام ناامیدی رها سازد. بدین منظور فهرستی از استعدادها و توانمندی‏های مختلف علمی، ورزشی، هنری و... خویش را یادداشت کرده و به هنگام هجوم افکار منفی آن را مرور نمایید.
خودتان را باور کنید:
 همان‌طور که خود بزرگ‌بینی از آفات شناخت‌ِ خود است، خود کم‌بینی و خود کوچک‌‌‌بینی نیز انسان را از شناخت گنجینه‏های درونی‌اش باز می دارد. با اندکی تفکر و جست‌و‌جو در گذشته خود در می یابید، کارهای موفقیت آمیز بسیار داشته‏اید و فرد مفیدی هستید. خود کم‌بینی به‌جای اینکه شما را در مسیر رشد و کمال و میل به پیشرفت قرار دهد، بیش تر سبب کسالت و احساس خستگی و ناامیدی می شود؛
خود را مثبت ارزیابی کنید:
 به هنگام بروز افکار منفی، اندیشه مثبت را درباره خویش مشخص کنید و آن را به ذهنتان تلقین نمایید.
خود را با دیگران مقایسه نکنید: هرگز خود یا موفقیت هایتان را با دیگران مقایسه نکنید. همواره به رقابت با خویش بپردازید؛ زیرا هر کس از شرایط و امکانات خاص خود برخوردار است.
 

در مورد جوش صورت و بدن هم، این مسئله‏ای است که فقط به شما اختصاص ندارد و افراد قابل توجهی در اطراف ما هستند که درگیر این موضوع هستند و این قضیه علت‏های متعددی می‏تواند داشته باشد که باید در ابتدا خودتان با جستجو و مطالعه یا به کمک پزشک به دنبال شناسایی علت اصلی و حتی الامکان به دنبال درمان و برطرف کردن آن باشید.
آیا با وجود افکار مزاحم ازدواج کنم؟
در رابطه با مسئله ازدواج، فعلا در شرایط کنونی به آن فکر نکنید و آن را از دستور کارتان خارج کنید و تصمیم‎‏گیری نسبت به آن را به آینده واگذارید، و در حال حاضر بر روی اعمتاد به نفس‏ و روشهای فعالتر شدن‏تان متمرکز شوید و بعد از آن به صورت مستقل باید به موضوع ازدواج بپردازید.
نکته پایانی اینکه مانند رود زنده باشید و پویا، تا زلال بمانید، رکود و بی حرکتی و منفعل بودن همه ما را آشفته و افسرده می‏کند. پس برای نشاط افزایی یک گام به جلو بردارید امروز فقط یک گام.
 

نویسنده :

علی محمد صالحی

بیشتر بخوانید :
رقابت در مسابقه زیبایی چهره و اندام
زیبایی به چه قیمتی؟