در روایات اسلامی، به اوقات و ساعات خاصی برای برقراری رابطۀ زناشویی، توصیه شده است.
 
چکیده: اسلام دینی است که برای تمام ابعاد زندگی انسان دستورالعمل دارد. یکی از مهمترین این دستورالعمل ­ها در حوزه ازدواج و زناشویی، مربوط به آداب بچه دار شدن است. در مقاله قبلی به آداب کلی در زمینه انعقاد نطفه اشاره کردیم، در این میان، زمان انعقاد نطفه نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است. با ما همراه باشید.

تعداد کلمات  824 /  تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه



مقدمه

اسلام دینی همه جانبه است و برای تمام جوانب زندگی انسان دستورالعمل دارد. گاه نتایج عمل به این دستورات آن قدر واضح و روشن است که حتی افرادی که ادعا دارند دیندار نیستند دوست دارند، برای موقعیت‌های حساس و حیاتی زندگی از این امر و نهی‌ها پیروی کنند. انعقاد نطفه و آداب آن از جملۀ این اوامر است که بیشتر از علم، دین برای آن آداب دارد. خوب است زوجین بدانند برقراری رابطۀ جنسی با هدف انعقاد نطفه و باردار شدن آدابی دارد که رعایت آن در رابطه‌ای که فقط با قصد التذاذ و کامیابی صورت می‌گیرد، الزامی نیست.
 

بهترین زمان برای بچه‌ دار شدن از منظر روایات

ـ شب دوشنبه: فرزند، نگهبان کتاب خدا و تسلیم در برابر دستورات پروردگار می‌شود.
ـ شب سه‌شنبه: فرزند، موحد شده و خداوند شهادت را نصیبش می‌کند، همچنین خوشبو و خوش‌زبان و با سخاوت می‌شود.
ـ شب پنج‌شنبه: فرزند، یکی از حُکّام یا یکی از علماء می‌شود.
ـ بعدازظهر پنج‌شنبه: فرزند، از آزار و فریب شیطان در امان است تا پیر شود و خدا سلامت دنیا و آخرت را به او عطا می‌کند.
ـ شب جمعه: فرزند، خطیب و سخن‌گو می‌شود.
ـ بعدازظهر جمعه: فرزند، یکی از علماء و دانشمندان می‌شود.
ـ با وضو باشید تا فرزند دل مرده، بی‌حال، تنبل و بی‌سخاوت نباشد.[i]
ـ در اول شب چه در تابستان و چه در زمستان مجامعت پسندیده نیست، بلکه در آخر شب بهتر است که فرزند تیزهوش و سالم‌تر می‌شود.
ـ اگر فرزند پسر می‌خواهید، در آمادگی زن و بازی با او برای آمیزش بکوشید؛ آمادگی زن باعث می‌شود فرزند پسر شود زیرا غدد تناسلی زن از طریقه‌ی تأثیر «هیپوفیز» باعث ترشح موادی می‌شود که محیط مهبل را تغییر می‌دهد یعنی آن را قلیایی می‌کند و هر چه محیط قلیائی‌تر باشد، اسپروماتوزوئیدی که حامل پسر است بهتر می‌تواند فعالیت کرده و تولید پسر نماید.[ii]
ـ تجربه نشان داده است که در آمیزشی که با عجله و بدون آمادگی کامل زن انجام گیرد، مجال ترشح غدد «بارتولن» کمتر است و اسپرماتوزوئید حامل جنس نر قدرت زیست کمتری دارد.

بیشتر بخوانید: آداب انعقاد نطفه


اوقات نامناسب برای بچه‌دار شدن از منظر روایات

ـ در روایات اسلامی، از انعقاد نطفه در برخی زمان‌ها و حالات نهی شده و فرزند حاصل از این آمیزش را معیوب دانسته است، بعضی از این موارد عبارتند از:
1ـ شب عید فطر که بچه در آن شقی می‌شود.
2ـ در حال ایستاده که طفل در رختخواب بول می‌کند.
3ـ عید قربان که بچه شش انگشتی می‌شود.
4ـ شب نیمه شعبان که بچه بسیار زشت می‌شود.
5ـ بین اذان و اقامه که طفل حریص و خونریز می‌شود.
6ـ زیر آفتاب که بچه پیوسته در فقر و پریشانی است.[iii] اگر آمیزش در زیر آفتاب باشد، علاوه بر این که در اثر تحریکات، بدن گرم شده و تولید عرق می‌کند، حرارت آفتاب نیز حرارت بدن را بالا می‌برد، در نتیجه اشعۀ ماوراء بنفش بیشتر در بدن نفوذ کرده و باعث اختلال در آن می‌شود.
7ـ انعقاد نطفه هنگام آمیزش با زن حائض موجب مبتلا شدن کودک به مرض جذام می‌گردد.[iv]
8 ـ انعقاد نطفه در زیر درخت میوه‌دار، کودک را سست و تنبل و خونریز می‌کند.[v]
9ـ چون بعد از هر انزال 24 ساعت وقت لازم است تا کیسه‌های منی پر شود لذا در انزال‌های متوالی اولاً مایع منی رقیق شده و مقدار اسپرماتوزوئید آن کمتر می‌شود، ثانیاً قدرت فعالیت اسپرماتوزوئید در انزال‌های دوم به بعد کمتر است[vi] پس اگر قصد بچه‌دار شدن دارید بهتر است این کار در اولین انزال صورت بگیرد تا نطفۀ قوی‌تر و سالم‌تری شکل بگیرد.
10ـ اگر به دوبار آمیزش احتیاج دارید، پس از نزدیکی اول، حتماً غسل کنید.[vii]

تهیه و تنظیم: خانم حدیثه اسفندیار
منبع: اشرف السادات فتحی، مریم تیموری؛ (1394)، محرمانه با همسران، انتشارات حدیث عشق، چاپ دوازدهم
 

بیشتر بخوانید :
آداب بچه ­دار شدن از منظر روایات اسلامی (بخش اول)
اهمیت روابط جنسی در زندگی زناشویی
نقشه جامع تولّد فرزند سالم در طب اسلامی
مهارت های زندگی و سلامت ارتباط جنسی خانواده (بخش دوم)


پی نوشت : 
[i] ـ اسلام و مسائل زناشویی، ص 219.
[ii] ـ بهداشت ازدواج در اسلام، ص 112.
[iii] ـ مکارم الاخلاق، طبرسی، حسن بن فضل، ص 244.
[iv] ـ حلیه المتقین، ص 87.
[v] ـ همان.
[vi] ـ پاسخ به مسائل جنسی و زناشویی، هانا استون و ابراهام استون، ص 46.
[vii] ـ اگر بعد از احتلام بدون غسل دوباره با همسر آمیزش کنید و نطفه‌ای منعقد شود، کودک دیوانه به دنیا می‌آید. کافی، ج 5، ص 539.