روابط فرا زناشویی علاوه برتاثیر بر روان مرد و زن، برای فرزندان هم پیامدهای جبران ناپذیری دارد.
 
چکیده: روابط فرا زناشویی علاوه براینکه روی روان مرد و زن تاثیر می گذارد برای فرزندانی که در این محیط پرورش پیدا می کنند هم پیامد های جبران ناپذیری د ارد که این پیامد ها به صورت مستقیم و غیرمستقیم در زندگی فرزندان اثرگذار است.در این نوشتار به برخی از این اثرات خواهیم پرداخت.

تعداد کلمات 1954 / تخمین زمان مطالعه 10 دقیقه

روابط فرا زناشویی

 با چشمی غمگین و دلی پرخون، روی سرامیک های کف راهروی دادگاه، انعکاس نخستین تصویر همان زن جذابی را دید که فکر نمی کرد لکه چرکین آسمان آبی زندگی اش شود. آن روز بود که مرد رویاهای زن لغزید و آخرین برگ زندگی مشترکش ورق خورد و طعم تلخ و زهرآلود خیانت همسرش را حس کرد . بدون شک ازدواج و عشق زناشویی یکی از شیرین ترین تجربه هایی است که هر انسان در طول عمر خود مشاهده و حس می کند اما این تجربه شیرین به عنوان خشت اول بنیان نهاد خانواده همواره خطرها و تهد یدهایی را در کمین خود دارد.
روابط فرازناشویی علاوه براینکه روی روان مرد و زن تاثیر می گذارد برای فرزندانی که در این محیط پرورش پیدا می کنند هم پیامد های جبران ناپذیری د ارد که این پیامد ها به صورت مستقیم و غیرمستقیم در زندگی فرزندان اثرگذار است به عنوان مثال در این خانه مرد و زن در حال پرخاشگری و توجیه روابط نادرست خود هستند در این شرایط کودکانی هم که در محیط حضور داشته باشند در رفتارهایشان پرخاشگری دیده می شود که می توان گفت این پرخاشگری همان تاثیر مستقیم اینگونه روابط است چرا که در خانه ای بزرگ شده اند که لحظه لحظه دوران کودکی شان را با تنش و دعوا گذرانده اند و این پرخاشگری و رفتارهای نادرست جزو وجودی آنها شده است.
 

همه چیز برای رفع نیاز ها

در اروپا و آمریکا با توجه به ساختار خانوادگی شان واژه فرازناشویی باهدف برآورده کردن نیازهای جنسی و عاطفی به وفور مشاهده می شود . مرد و زن در کشورهای دیگر به دنبال روابط عاطفی بیرون از خانه اند و د ر این حالت به همسرشان غیرمتعهد هستند تا رضایت روان و احساس خود را فراهم کنند. آن ها برای برطرف کردن نیازهایشان خود را در رابطه ای غیر از زندگی مشترک می گذارند که همین رابطه غیر از زناشویی، بحران های اخلاقی، افسردگی، ناامنی روانی و پریشانی را در سطح جامعه پرورش می دهد .
 

حرکت جامعه ایران به سمت اومانیسم

ایران هم از این امر مستثنا نیست، در سال های اخیر واژگانی همچون دوست اجتماعی، دوست خانوادگی و ارتباطات فرازناشویی در جامعه دیده می شود که از طریق ابزارهای مانند موبایل های هوشمند ، آرام آرام نگاه جامعه به سمت اومانیسم کشیده شده است، به این معنا که نگاه جامعه انسان گرا می شود و دیگر افراد برای تعالی و رشد جسم و روح شان تلاشی نمی کنند و فقط به دنبال این هستند که نیازهای عاطفی و جنسی و حتی در برخی موارد خواسته های اقتصادی خودشان را بیرون از محیط خانه جست وجو کنند .
 

تنها در پی لذت بردن

در این شرایط انسان تنها به لذت بردن و نداشتن تعهد به عهد و پیمانی که با همسر خود بسته می اندیشد و همزمان با این کار نقش زن و مرد در محیط خانواده نابود می شود چرا که د ر این شرایط مرد د یگر به فکر تامین نیازهای مادی و روحی همسر خود نیست بلکه د ر واقع برای زند گی پنهانی ای که برای زن دیگر مهیا کرده تلاش می کند. یعنی سعی می کند در زند گی غیرزناشویی خود با برآورده کردن نیاز زن، او را همواره راضی نگه د ارد تا به نوعی زن هم خواسته های او را فراموش نکند . بنابراین د ر چنین خانواده ای نقش زن و مرد یا همان همسری روزبه روز کمرنگ می شود.
 

از آموزه های دینی غافل شدیم

نگاه دین د ر زمینه محرم بودن حائز اهمیت است چرا که اگر برای آموزه های دینی مانند گذشته ارزش قائل می شدیم امروزه دار بحران هایی مانند از دست دادن کانون گرم خانواد ه نبودیم. دین تاکید می کند که مرد با خواهرهمسر خود محرم نیست یا حتی زن با برادر شوهر خود محرم نیست بنابراین در این زمینه مرزبندی مشخصی وجود دارد لذا طبق این مرزبندی دقیق دیگر مرد یا زن نمی توانند با برادرشوهر یا خواهرزن خودشان وقت صرف کنند تا از طریق تبادل واژگان محبت آمیز به یکد یگر حسی را در وجودشان شکل د هند .
 

مراقب موقعیت های محبت آمیز باشیم

استفاد ه مکرر از واژگانی همچون جانم، عزیزم و... به مرور زمان در بیوشیمی مغز تاثیرمی گذارد و افراد را به همد یگر وابسته می کند یعنی در این حالت هورمون های کورتیزول (عشق و عاطفه) که در بدن وجود دارد ترشح می کنند و این هورمون ها با گذشت زمان و البته باسرعت آهسته باعث شرطی شدن مغز می شوند که در این صورت این واژگان را باید از فردی که همسر خود نیست، بشنود و در این شرایط برای او وابستگی به ارمغان آورده است، این مرحله که بیوشیمی مغز وابسته شنیدن الفاظ مهرآمیزشده مقدمه ای برای خیانت زن به مرد یا برعکس است.
 

طلاق عاطفی زمینه ساز روابط فرا زناشویی

بنابراین یکی از اساسی ترین دلایل شیوع چنین رفتارهایی در بنیان خانواده، کاهش روابط عاطفی، یا همان طلاق عاطفی است که این روزها باعث افزایش آمار طلاق شد ه است. طلاق عاطفی به این معناست که مرد و زن احساسات خود را د ر بیرون از خانه از طریق جنس مخالف خود د ریافت و تامین کنند، به عنوان مثال زن هنگامی که در محیط کار یا پارک مردی را مشاهده کند که برای او از کلمات محبت آمیز استفاده می کند، خواسته یا ناخواسته ذهنش را درگیر می کند و حتی مرد هم برای تامین نیازهای حسی، خود را در آغوش زن دیگر به غیر از زن قانونی خود می بیند که در این شرایط پای هر دو در این زمینه می لغزد چرا که با وجود تعهدی که برای زندگی مشترک خود داد ند و حتی عهد و پیمانی را که با عشق و محبت در روزهای اول زندگی با همد یگربسته اند به فراموشی سپرده و اکنون با آن مسیری که در ابتدای زند گی برای آینده خود ترسیم کرده اند ، فاصله بسیار زیادی د ارند .
 

اثرات افشای روابط فرا زناشویی بر زن

هنگامی که زن از ارتباط پنهانی همسر خود آگاه می شود، دچار افسرد گی، تعارضات روحی و روانی، اختلال هورمونی، بی خوابی، پرخوری و استرس می شود . در این شرایط زن در خلوت خود به این نتیجه می رسد که با وجود اینکه سال ها با همسر خود در زیر یک سقف مشترک زند گی کرده اما او را نمی شناسد و حس سرخوردگی و بیگانگی به او دست می دهد. حس بیگانگی او با محیطی که سال ها با همسرش در آن زند گی کرده و حتی به نوعی به همسر خود هم بیگانه می شود چرا که تصور می کند او را با گذشت سال ها نمی شناسد در این حالت زن دچارتعارض روانی شده که اگر در این محیط باقی بماند، افسرد گی را در پی خواهد د اشت.
مردی که بعد از مدتی متوجه می شود همسرش به او خیانت کرده، چه در محیط خانه و چه در سطح کلان تر، به انسانی پرخاشگر تبدیل می شود ، از لحاظ اراده داشتن برای بهبود وضع زندگی خود سستی می کند، ضعف اخلاقی پیدا می کند و با شنیدن کوچک ترین انتقاد، واکنش تندی از خود نشان می د هد و از همه مهم تر مدیریت خانواده و خویشتن را از دست می دهد و فقط به فکر این است که روزگار خود را به نحوی بگذراند دیگر به فکر بالابرند کیفیت زندگی خود نیست.

بنابراین ارتباطات فرازناشویی در گام نخست باعث آسیب روان شناختی می شود و بهداشت روانی افرادی که در محیط خانواد زند گی می کنند به ورطه نابود ی می کشاند. در گام دوم سبب از هم پاشیدگی نقش های تعریف شده در نظام خانواده می شود که این به مرور زمان برای جامعه به شدت بحران زاست چرا که ممکن است کانون خانواده دچار از هم گسستگی شود.
 

تاثیر روابط فرا زناشویی بر فرزندان

فرا زناشویی علاوه براینکه روی روان مرد و زن تاثیر می گذارد برای فرزند انی که در این محیط پرورش پیدا می کنند هم پیامد های جبران ناپذیری دارد که این پیامد ها به صورت مستقیم و غیرمستقیم در زندگی فرزندان اثرگذار است به عنوان مثال در این خانه مرد و زن در حال پرخاشگری و توجیه روابط نادرست خود هستند در این شرایط کودکانی هم که در محیط حضور د اشته باشند در رفتارهایشان پرخاشگری دیده می شود که می توان گفت این پرخاشگری همان تاثیر مستقیم اینگونه روابط است چرا که در خانه ای بزرگ شده اند که لحظه لحظه دوران کود کی شان را با تنش و دعوا گذرانده اند و این پرخاشگری و رفتارهای نادرست جزو وجودی آنها شده است.
اما تاثیر غیر مستقیم و بلند مدت این گونه رفتارها در محیط خانه را می توان به کرات در جامعه مشاهده کرد همین نزاع های خیابانی که در سال های اخیرافزایش یافته یکی از علت هایش می تواند نشأت گرفته از این روابط باشد به این معنا که فرد نزاع کننده به دلیل روحیه پرخاشگری ای که در محیط خانه توسط والدین خود دیده است همان روحیه در وجود او هم نهفته و فقط منتظر فرصت مناسبی است تا به گونه ای این حالت پرخاش را بروز دهد بنابراین محیطی بهتر از جامعه برای خود پیدا نمی کند. این یکی از اثرهای بلند مدت روابط غیراز همسری است که نه تنها باعث نابسامانی خانه بلکه سبب نا بسامانی جامعه هم می شود .
این گونه روابط برای هر قشری از جامعه می تواند اتفاق بیفتد. اگر انسانی نتواند مهارت های دینی و آموزه های فرهنگی را در زندگی خود به کاربرد دچار چنین روابطی می شود. البته برخی زنان با توجیه اینکه از لحاظ مالی دارای ضعف هستند به این نوع روابط چراغ سبز نشان می دند و مردان هم به دلیل اینکه روابط جنسی شان توسط همسران شان تامین نمی شود به روابط پنهانی روی می آورند در صورتی که این گونه توجیهات چه توسط مرد و چه زن صورت مسئله را پاک کردن است د ر صورتی که باید نسبت به مسائل زند گی رویکرد مبتنی بر حل مسئله د اشت نه اینکه صورت مسئله را پاک کرد .
زوجین باید مهارت های بین فردی، مهارت های برقرار کردن ارتباط را از طریق گذراندن دوره های کارگاهی که توسط اساتید برجسته برگزار می شود ، شرکت کنند این مهارت ها را می توانند با مطالعه کتاب و تجربه های والدین به دست بیاورند. زوجین باید د رمیان دغد غه های روزانه خود با برنامه ریزی وقتی را برای یکدیگر قرار بدهند تا بتوانند عواطف و احساسات خود را با به کار بردن کلمات محبت آمیز به همدیگر ابراز کنند و همیشه به فکر جمع آوری پول نباشند بلکه باید نیاز عاطفی خودشان را هم برطرف کنند.
 

رسانه ها مقصرند

در زمینه شیوع روابط فرازناشویی و روحیه پرخاشگری در خانه و جامعه، رسانه ها می توانند ابزار موثری باشند در چند سال گذشته رویکرد رسانه هایی همچون تلویزیون و رادیو به گونه ای بوده است که با ساخت برنامه ها و فیلم ها، نزاع، دعوا و  خیانت را در میان خانواده ها پررنگ کرده است در صورتی که رسانه باید با سازوکارمناسب و برنامه ریزی بیشتر به ساخت فیلم بپردازد.
البته در زمینه ساخت برنامه ها و فیلم ها باید از کار شناسان و جامعه شناسان وروانشناسان راهنمایی بگیرند تا بتوانند هدف های بهتری را در جامعه دنبال کنند . باید سریال هایی را متناسب با نیازهای جامعه بسازند تا مردم کمتر تحث تاثیر شبکه های فارسی وان و جم قرار بگیرند.

منبع: «روزنامه قانون»
 

بیشتر بخوانید :
طلاق و مسائل تاثیر گذار بر روی فرزندان
مدیریت خیانت در خانواده
راه برخورد با خیانت همسر (خانم ها بخوانند)
مدیریت خیانت در خانواده با 4 راهکار ساده اما دقیق!
عوامل خیانت در زندگی زناشویی؟
مشکلات و آسیب های خیانت همسر