با مشخص شدن اهداف زندگی، توانایی قابل توجهی در تمرکز و پیوستگی افکار ایجاد می‌شود.
 
چکیدهویژگی خاص «تمرکز داشتن» به عنوان یکی از مهارت­ های زندگی این است که فرد را در مسیر دست­یابی به اهدافش قرار می‌دهد. یک هدفِ مهم، الزاماً یک هدف مشکل یا دور از دسترس نیست؛ هر کودکی می‌تواند اهدافی برای خود تعیین کند و به آن دست یابد.

تعداد کلمات 1132 / تخمین  زمان  مطالعه 6 دقیقه

مقدمه

تمرکز، یکی از جدیدترین مهارت­­ های زندگی است. در ویرایش­ های قبلی درباره «مهارت ­های زندگی»، تمرکز جزو کارنامۀ همیشگی نبود. اما امروزه بیشتر ما دربارۀ نیاز به تمرکز صحبت می‌کنیم.
ویژگی خاص تمرکز داشتن به عنوان یک «مهارت زندگی» این است که فرد را در مسیر دستیابی به اهدافش قرار می‌دهد. با تعیین اهداف زندگی، توانایی قابل توجهی در متمرکز شدن و پیوستگی افکار ایجاد می‌شود. وقتی برای هدفی تلاش می‌کنیم و پیشرفت خود را در طول مسیر بررسی می‌کنیم، از «مهارت های زندگی» استفاده می‌کنیم و احساس می‌کنیم مفید و مؤثر هستیم.

چگونه تمرکز پیدا کنیم

ایجاد تمرکزِ گام به گام، که در این مقاله ارائه شده است، به منظور متمرکز شدن به صورت ناخودآگاه و عادت کردن به آن طراحی شده است. این تمرینها باعث می‌شوند، تعیین هدف و دستیابی به آن به صورت عادت در آید و بخشی از وجود ما و بخشی از نوع رفتار و تفکر ما شود.
 

چه کاری می‌خواهم انجام دهم؟

پیدا کردن هدف
انتخاب مسیری واقعی
عمل کردن
 

چه کاری باید انجام دهم؟

چه تصمیمی برای خود دارم؟
چه کاری انجام بدهم تا به آن برسم؟
باید مراقب چه چیزی باشم؟
از کجا بفهمم که در حال پیشرفت هستم؟
 
 

چه کاری می‌خواهم انجام دهم؟

سؤال ساده‌ای نیست. اغلب اوقات ما بزرگسالان نیز نمی‌توانیم دست­ها و ذهنمان را برای کاری که می‌خواهیم انجام دهیم هماهنگ کنیم. یک هدفِ مهم، الزاماً یک هدف مشکل یا دور از دسترس نیست. هر بچۀ کوچکی می‌تواند اهدافی برای خود تعیین کند و به آن دست یابد. وقتی بچه‌ها حداقل یک هدف در ذهن دارند تا برای آن تلاش کنند، در نقطۀ شروعِ خوبی قرار دارند. این تمرینات را انجام دهید.
 

اهداف: در اندازه‌های مختلف و در انواع مختلف، هر سنی

این فعالیت­ ها یک راهکار اصلی برای پیدا کردن هدفی «مناسب» را آموزش می‌دهند. ممکن است بیش از یک روش پیدا کنید. برای این کار نیاز به کاغذ، ماژیک، تقویم و ذهن­هایی متفکر دارید.
 

الف. پیدا کردن یک هدف

  فکر کردن
  ارائۀ نظرات
  گوش دادن به هم و صحبت با هم
احتیاط: این کار را با سؤالی مانند «هدف تو چیست؟» شروع نکنید. در پی چنین سؤالی این پاسخ به ذهن می‌رسد: «نمی‌دانم»، بلکه با ترکیبی از موضوعات یا دسته‌های مختلف شروع کنید. اهداف می‌توانند در مورد همۀ این موضوعات باشند: مدرسه، خانواده، ورزش، دوستان، سرگرمیها، لباس، موسیقی، فیلم، غذا، اسباب‌بازی و غیره.
همراه با فرزندتان لیستی از این گونه موارد تهیه کنید و هر یک از شما موضوعی را که به ذهنتان می‌رسد برای لیست پیشنهاد کنید.
 

ب. انتخاب یک مسیر واقعی

  نوشتن
  سازماندهی اطلاعات
وقتی لیستی با حداقل پنج موضوع تهیه کردید، آنها را براساس علاقۀ فرزندتان درجه‌بندی کنید. می‌توانید آنها را از موضوعی که کمتر از همه مورد توجه است تا مهم‌ترینِ آنها طبقه‌بندی کنید. کنار موضوعی که از همه مهم‌تر است، عدد یک را بنویسید.
حال باید موضوع را مشخص و محدود کرد. بگذارید بگویم که فرزندتان به سرگرمی­ها علاقه‌مند است. کدام سرگرمی؟ هواپیماهای مدل؟ درست کردن کلکسیون؟ بازیها؟ رایانه؟ با هم سرگرمی­ها را مانند موضوعات درجه‌بندی کنید. یعنی از موضوعی که چندان مورد علاقه نیست تا مهم‌ترینِ آنها.
 

ج. وارد عمل شدن

  بررسی مهارت ­ها
  تحقیق و جدول‌بندی اطلاعات
حال فرزندتان از حرف به عمل می‌رسد. مثلاً: اگر سرگرمی‌ای که فرزندتان انتخاب کرده است، حقه‌های جادویی است، دربارۀ این موضوع فکر کنید که چند حقۀ جادویی را می‌توان یاد گرفت و در چه مدت زمانی. اهدافی را برای خود در کنار اهداف فرزندتان تعیین کنید تا حس کار گروهی را در این فعالیت به دست آورید. سعی کنید اهداف را واقعگرایانه و قابل اجرا نگه دارید. به یاد داشته باشید دربارۀ کارهایی که برای رسیدن به هدف باید صورت گیرند، صحبت کنید. آیا به کتاب­هایی دربارۀ حقه‌های جادویی نیاز دارید؟ چه منابع دیگری مورد نیاز است؟
به تقویم نگاه کنید. روزی را برای نمایش حقه‌های جادویی یا هر کار دیگری تعیین کنید. این تاریخ باید منطقی باشد، نه خیلی دیر. برای بچه‌های بزرگ‌تر یک ماه شاید کافی باشد. با محدود کردن یک هدف و قابل کنترل کردن آن، احتمال رسیدن به هدف و حس انجام کار به ما دست می‌دهد؛ بدون آنکه مجبور به انتظاری طولانی باشیم.
 

چه کاری باید انجام دهم؟ چه تصمیمی برای خود دارم؟

وقتی هدفی را انتخاب می‌کنیم، از خود می‌پرسیم: «چه تصمیمی برای خود داریم؟ چه توانایی­ هایی داریم که می‌توانیم به کار گیریم؟ چه منابعی داریم؟ چه موانعی را باید از سر راه برداریم؟» این مسائل را به این صورت به زبان نمی‌آوریم؛ اما این کار، ذهن ما را به کار می‌گیرد.
 

ارزیابی کلی، هر سنی

  فکر کردن
  مقایسه و تجزیه و تحلیل اطلاعات
این فعالیت نوعی مباحثه و به کار گرفتن حافظه است.
فرزندتان چه نوع برخوردی دارد؟ آیا آماده است تا کار را شروع کند یا اینکه تا حدی می‌ترسد؟ به فرزندتان اطمینان دهید که طبیعی است که بترسد: خوب است که بدانیم چه احساسی داریم. در این صورت به این احساس فائق می‌آییم و این حس نمی‌تواند ما را دلسرد کند.
فرزندتان در مهارت­ های قبلی چه تجربه‌ای داشت؟ آیا موفق بود؟ در این صورت به آنها اشاره کنید و یادآوری کنید که آن مهارت­ها تا چه حد به کارهایی که فرزندتان الآن می‌خواهد انجام دهد، شباهت دارد.
 

هر بار یک مانع، هر سنی

  بررسی مهارت­ها
  ایجاد عادت­ های کاریِ خوب
با هم دربارۀ این واقعیت که همیشه در مسیر دستیابی به یک هدف موانعی وجود دارد، صحبت کنید. به جای آنکه یکباره به همۀ موانع فکر کنید. با یکی از آنها شروع کنید. تنها یکی از موانع را مشخص کنید و دربارۀ آن با هم صحبت کنید. این موضوع می‌تواند تحت کنترل در آوردن نگرانی باشد. روی این موضوع تمرکز پیدا کنید و بقیه را فراموش کنید. از فرزندتان بپرسید چه کاری می‌توان در این مورد انجام داد. تنها صحبت دربارۀ این مسئله را ادامه دهید، نه هیچ مسئلۀ دیگری. اگر هر بار با یک مانع برخورد کنیم، موفقیت به نظر ممکن و حتی محتمل می‌رسد.

ادامه دارد...

منبع: دروتی، ریچ؛ (1393)، کلیدهای پرورش مهارت­ های اساسی زندگی در کودکان و نوجوانان، مترجم اکرم قیطاسی، انتشارات صابرین.

بیشتربخوانید:
گام به گام تا تمرکز کودکان (بخش دوم)
انگیزه در کودکان؛ چرا و چگونه (بخش اول)
انگیزه در کودکان؛ چرا و چگونه (بخش دوم)
آموزش شعور اجتماعی به کودکان
نکته های آموزشی درباره تقویت پشتکار کودکان