معنویت، شاه کلید رسیدن به آرامش است.
 
چکیده : یکی از علل مهم نگرانی و اضطراب ما، این است که در مقابل حوادث و مسائل و مشکلات، احساس ضعف و ناتوانی می‌کنیم و می‌بینیم که به تنهایی نمی‌توانیم از عهدۀ آن برآییم. برای حل مشکل، به قدرت و پشتوانه‌ای نیازمند هستیم تا به آن تکیه کنیم.

تعداد کلمات 1565 / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه

 

تکنیک پرهیز از دروغ

اگر از نگرانی و اضطراب فراری بوده و به دنبال کسب آرامش و راحتی هستید، از دروغگویی جداً بپرهیزید. زیرا شخص دروغگو هر لحظه نگران است و می‌ترسد دروغش برای دیگران فاش شود. بویژه اگر فرد عادت به دروغگویی داشته باشد، به تعداد دروغ هایی که گفته، دچار ترس و نگرانی می‌شود و لذا آرامش و راحتی از او سلب می‌گردد.
از سوی دیگر به هر حال دروغ ها همیشه مخفی و پنهان نمی‌ماند و حداقل بخشی از آنها آشکار می‌گردد و موجب سرافکندگی و رسوایی می‌شود. و در نتیجه موجب ناراحتی و تلخکامی شخص دروغگو می‌گردد. به همین جهت امام علی علیه السّلام می‌فرماید: «لا یَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الْاِیمانِ حَتّی یَتْرُکَ الْکِذْبَ هَزْلَهُ وَ جِدَّهُ» یعنی «هیچ بنده‌ای مزۀ ایمان را نچشد، مگر این که دروغ را چه به شوخی باشد و چه جدّی، ترک کند». معروف است که دروغ، دروغ می‌آورد. یعنی شخصی که یک دروغ می‌گوید، برای پوشاندن آن و جلوگیری از فاش شدنش، ناچار می‌شود دروغهای متعدد دیگری هم بگوید و لذا مشکل پیچیده‌تر شده و زنجیره‌ای از دروغ به وجود می‌آید که زنجیره‌هایی از نگرانی، اضطراب و ناراحتی را به دنبال دارد. امام حسن عسکری علیه السّلام می‌فرماید: «حُطَّتِ الْخَبائِثُ فِی بَیْتٍ وَ جُعِلَ مِفْتاحُهُ الْکَذِبَ» یعنی «همه زشتیها و بدیها در خانه‌ای جمع شده‌اند و کلید آن خانه، دروغ قرار داده شده است».
از آن جا که دروغ از گناهان بزرگ می‌باشد، لذا برای اشخاص مذهبی ـ که اعتقاد به آخرت و قیامت دارند ـ به صورت مضاعف عامل اضطراب و نگرانی می‌باشد. زیرا همیشه ناراحت و نگران آیندۀ تلخی هستند که نتیجه دروغگویی آنان است. دروغگویی آثار سوء فراوان دیگری دارد که هر یک به نوبۀ خود می‌تواند عاملی در جهت اضطراب و نگرانی و سلب آسایش و راحتی از انسان گردد، مانند: بی‌اعتمادی دیگران نسبت به شخص دروغگو، بی‌اعتبار شدن دروغگو، ایجاد اختلافات و دعواهای خانوادگی، از دست دادن کار و یا تنبیهات اداری و شغلی، کاهش محبوبیت دروغگو، کاهش تمایل دیگران به داشتن رابطه با دروغگو، بی‌اعتباری سایر سخنان دروغگو، بی‌اعتمادی مردم به وعده‌ها و قول و قرارهای دروغگو.
 

تکنیک اتکاء به نیروی لایزال

یکی از علل مهم نگرانی و اضطراب ما، این است که در مقابل حوادث و مسائل و مشکلات، احساس ضعف و ناتوانی می‌کنیم و می‌بینیم که به تنهایی نمی‌توانیم از عهدۀ آن برآییم. برای حل مشکل، به قدرت و پشتوانه‌ای نیازمند هستیم تا به آن تکیه کنیم. مسلّماً این پشتوانه باید از قدرت و قوّت لازم برخوردار باشد تا بتواند ما را کمک کند. در این راستا گاهی به دیگران تکیه می‌کنیم و بویژه سراغ کسانی می‌رویم که دارای قدرت مالی یا اجتماعی باشند. اما غافل از این که اینها هم مثل ما بشر ضعیفی هستند و بالای هر دستی، دستی وجود دارد.
سنّتها و عوامل گوناگون دیگری وجود دارند که در حوادث دخالت کرده و معادلات و محاسبات ما را بر هم می‌زنند و تکیه‌گاههای ما را سست و ناتوان می‌سازند. از اینها گذشته، دیگران معمولاً ما را برای منافع خودشان می‌خواهند و اگر در جایی کمکی به ما بکنند، در زمان و محلی دیگر از ما انتظار جبران دارند. پس چه باید کرد؟ باید به دنبال قدرتی برویم که از هر قدرتی قویتر و برتر باشد. باید به قدرتی تکیه کنیم که ما را برای خودش نخواهد، توقع جبران نداشته باشد و سنّتها و عوامل گوناگون، نتواند معادلات او را بر هم بزند. این تکیه‌گاه مطمئن، همان خداوند قادر و مهربان است. قدرت او بر هر قدرتی غلبه دارد، ما را برای خودمان می‌خواهد و نیازی هم به ما ندارد.
اگر از نگرانی و اضطراب فراری بوده و به دنبال کسب آرامش و راحتی هستید، از دروغگویی جداً بپرهیزید. زیرا شخص دروغگو هر لحظه نگران است و می‌ترسد دروغش برای دیگران فاش شود. بویژه اگر فرد عادت به دروغگویی داشته باشد، به تعداد دروغ هایی که گفته، دچار ترس و نگرانی می‌شود و لذا آرامش و راحتی از او سلب می‌گردد.

عاشق و دلسوز ماست و دنبال بهانه‌ای می‌گردد تا به ما کمک کند. علم او بر همه جا و همه چیز احاطه دارد و هیچ حادثه‌ای نمی‌تواند خواست و اراده او را بر هم بزند. با تکیه به او، چنان احساس اطمینان و آرامشی به ما دست می‌دهد که در مقابل هیچ مشکلی احساس نگرانی و اضطراب نمی‌کنیم.
قرآن کریم می‌فرماید: «وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ کَفى‏ بِاللَّهِ وَکِیلاً» یعنی «در کارها بر خدا توکل کن (که تنها) خدا برای مدد و نگهبانی کفایت می‌کند». و در آیۀ دیگری می‌فرماید: «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» یعنی «و هر که به خدا توکل کند، خدا او را کفایت خواهد کرد». ویلیام جیمز فیلسوف و روانشناس نامی دانشگاه هاروارد می‌گوید: «مؤثرترین داروی شفابخش نگرانی، همانا ایمان و اعتقاد مذهبی است.
ایمان یکی از قوایی است که بشر به مدد آن زندگی می‌کند و فقدان کامل آن در حکم سقوط بشر است». البته باید توجه داشت که توکّل به خدا به مفهوم تنبلی و دست روی دست گذاشتن نیست. توکّل به معنی این نیست که ما هیچ کاری نکنیم و هیچ تدبیر و تلاشی نداشته و منتظر باشیم تا همه کارها را خدا رفع و رجوع کند. نخیر! خداوند متعال به انسان عقل و شعور و استعداد و سعی و تلاش داده است تا آنها را در برابر حوادث و مشکلات به کار گیرد. آدمی وظیفه دارد فکر و تدبیر خود را به کار برده و در حد توان سعی و تلاش خود را بکند و برای کسب راحتی و آرامش و نیز اطمینان از موفقیت در برابر عوامل غیر قابل پیش‌بینی و دهها عامل تأثیرگذار در حوادث و مشکلات، به خداوند متعال تکیه کند.

تکنیک اصلاح نگرش نسبت به مرگ

ترس از مرگ یکی از عوامل نگرانی و ناآرامی بسیاری از افراد است. مرگ شتری است که درِ هر خانه‌ای می‌خوابد. خداوند متعال می‌فرماید: «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ..» یعنی «هر نفسی طعم ناگوار مرگ را خواهد چشید...» و در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقِیکُمْ» یعنی «همانا مرگی که از آن می‌گریزید، البته شما را ملاقات خواهد کرد». پس گریزی از مرگ وجود ندارد. حال باید پرسید چرا برخی مردم از مرگ می‌ترسند و در نتیجه همیشه نگران و ناآرام هستند؟! عده‌ای تصور می‌کنند با مرگ، معدوم و فانی و نابود می‌شوند و همه چیز از بین می‌رود. طبیعی است کسی که چنین تصوری دارد، ناآرام و نگران باشد. زیرا هرگاه مرگ فرا رسد، همه چیز او از بین رفته و هر گونه تلاش و زحمتش بر باد می‌رود. چنین فردی با فرا رسیدن مرگ، هر گونه لذت و خوشی خود را از دست می‌دهد.
اما اگر کسی اعتقاد به معاد و جهان پس از مرگ داشته باشد، و به مرگ بمنزلۀ عبور از عالم دنیا به عالم برزخ و سپس عالم آخرت بنگرد، دیگر برایش جای هیچ گونه نگرانی وجود ندارد. چرا که با مرگ، او و اندوخته‌هایش از بین نمی‌رود، بلکه از جهانی به جهان دیگر منتقل می‌شود. با این تصور نه تنها دیگر جای نگرانی نیست، بلکه جای امید و اشتیاق است. زیرا مؤمن از هر گونه رنج و ناراحتی ـ که از لوازم اجتناب‌ناپذیر این دنیا است رها شده و به عالم راحتی و خوشی منتقل می‌شود. آری مرگ نابودی نیست، بلکه بازگشت به سوی خداست. چرا که خداوند متعال می‌فرماید: «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ» یعنی «هر نفسی طعم ناگوار مرگ را خواهد چشید و پس از مرگ، همه رجوع به ما خواهند کرد». برخی از مردم نیز با این که اعتقاد به قیامت و جهان پس از مرگ دارند، ولی از مرگ می‌ترسند و دلیل آن اعتقادات و باورهای نادرست و اعمال ناشایست و نیز دلبستگی های دنیایی آنها به زندگی است و می‌دانند که آیندۀ تلخی در جهان پس از مرگ در انتظارشان است!
البته این دسته حقّ دارند که نگران و ناآرام باشند؛ اما راه‌حل مشکل، در ترس و نگرانی نیست؛ زیرا این ترس و نگرانی فی نفسه هیچ مشکلی را از آنان برطرف نمی‌کند، بلکه راه‌حل منطقی چنین است که در باورها و رفتار خود تجدیدنظر، و دلبستگی های کاذب دنیوی را رها کنند تا آیندۀ خوش و راحتی در انتظارشان باشد. آنها اگر این اقدام را انجام بدهند، نه تنها نگرانی و اضطراب آنها برطرف می‌شود، بلکه آرامش و راحتی مضاعفی به دست آورده و چه بسا نسبت به جهان پس از مرگ میل و اشتیاق پیدا کنند.
برخی افراد، نگران مرگ زودرس هستند و هر روز و هر لحظه مشغول به این اندیشه هستند که مبادا بزودی به کام مرگ فرو روند! در حالی که خداوند متعال می‌فرماید: «وَ ما کانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ کِتاباً مُؤَجَّلاً» یعنی «هیچ کس جز به فرمان خدا نخواهد مرد که اجل هر کس در لوح قضای الهی به وقت معیّن ثبت است». و متقابلاً اگر مرگ کسی فرا برسد، هیچ کس و هیچ چیز نمی‌تواند از آن جلوگیری کند. خداوند متعال می‌فرماید: «وَ لَنْ یُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذا جاءَ أَجَلُها» یعنی «و خدا هرگز اجل هیچ کس را از وقتش که فرا رسد، به تأخیر نیفکند...» بدین ترتیب چه جای نگرانی از مرگ زودرس وجود دارد. در حالی که هیچ کس جز به فرمان خدا نمی‌میرد و هرگاه اجل کسی برسد، خداوند لحظه‌ای به تأخیر نمی‌اندازد.
 
 
منبع : برگرفته از کتاب "روانشناسی آرامش"
موسسه فرهنگی قدر ولایت

بیشتر بخوانید :
تکنیک های معنوی برای رسیدن به آرامش (بخش دوم)
رسیدن به آرامش درون، با گذشت کردن
آرامش بخش های زندگی
دروغ از چهل پنجره
راه های رسیدن به آرامش روانی


:پی نوشت 
[1]
- اصول کافی، ج 4، ص 37.
[2]- مستدرک الوسایل، ج 9، ص 285.
[3]- سوره احزاب، آیه 3.
[4]- سوره طلاق، آیه 3.
[5]- انجمن اولیاء و مربیان، نماز در سیمای خانواده (مجموعه مقالات)، ص 16.
[6]- سوره عنکبوت، آیه 57.
[7]- سوره جمعه، آیه 8.
[8]- سوره عنکبوت، آیه 57.
[9]- سوره آل عمران، آیه 145.
[10]- سوره منافقون، آیه 11.