ابراز علاقه به کودک، احساس امید به زندگی و عزّت نفس او را بالا می‌برد.
 
 چکیده : یکی از وظایف مهم والدین در زمینه تربیت کودک، محبت کردن است؛ محبتی که نه در آن افراط باشد و نه تفریط. در ادامه بخش اول این مقاله، به سایر روش­ های کاربردی در زمینۀ ابراز محبت به کودکان و همچنین انواع و اقسام محبت می­ پردازیم.

تعداد کلمات 1463 /  تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه



روش­ های کاربردی در زمینۀ ابراز محبت به کودکان

ـ اگر کودک، رفتار بدی انجام داد، میان رفتارش و خود او تفاوت قائل شوید؛ به او نگویید: «او بچّۀ بدی است». بلکه بگویید: «من تو را دوست دارم، اما این کارت، کار بدی بود» یا «من اصلاً این کار تو را دوست ندارم». با این گفتار، در عین این که شخصیت او را تقویت کرده‌اید، کودک می‌داند که هنوز او را دوست دارید؛ بنابراین می‌تواند در مقابل رفتار نادرستش بایستد و آن را تغییر دهد.

ـ هنگام خطاب کردن فرزند از کلماتی نظیر: «عزیزم»، «پسرم یا دخترم»، «دلبندم» و... استفاده کنید. در قرآن کریم، حضرت یعقوب علیه السّلام وقتی می‌خواست حضرت یوسف علیه السّلام را خطاب کند از لفظ «یا بُنَیَّ» استفاده کرد[1] و یا حضرت نوح علیه السّلام ـ با آن که فرزندش او را آزار داده بود ـ اما وقتی طوفان شروع شد و می‌خواست فرزندش را هدایت کند، وی را با لفظ «یا بُنَیَّ» خطاب نمود[2].

ـ به فرزند ـ به خصوص دختر ـ از طریقِ بغل گرفتن، نوازش کردن و بوسیدن محبت ورزید، با صدای ملایم، دلپذیر و با کلامی موزون با او صحبت کنید

ـ به سخنان کودک به طور کامل گوش دهید و حتی چشم در چشمان او بیندازید، به گونه‌ای که احساس کند، والدین با تمام وجود به سخنانش گوش می‌دهند؛ با این شیوه، اعتماد به نفس کودک بالا می‌رود، رابطه‌اش با والدین قوی‌تر می‌شود، احساس خوبی به زندگی پیدا می‌کند و سخنان مادر و پدر را با دل و جان گوش می‌دهد.

ـ استفاده از «زبان بدن» یا «زبان غیرکلامی» در تأیید و احترام و محبت، یکی از رفتارهای مؤثر و ماندگاری است که اگر والدین، با ایمان و اعتقاد و از روی خلوص و صداقت بدان روی آورند، آثار ماندگاری در عواطف فرزندانشان باقی می‌گذارد.
 

انواع محبت کردن

نوازش: در میان انواع محبت، نوازش و بوسیدن فرزند در روایات بسیار مورد تأکید قرار گرفته است پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: فرزندان خود را بسیار ببوسید؛ زیرا برای شما در هر بوسیدن درجه‌ای است[3].  بوسیدن فرزند و نوازش او، از آن جهت است که کودک خواستار نوازش، محبت، خنده و دادوستد عاطفی است.
 ابراز علاقه به کودک، احساس امید به زندگی و عزّت نفس او را بالا می‌برد، که این، زمینه‌ساز موفقیت‌های آینده او خواهد شد و در مقابل کمبود محبت، خلأهای روحی و روانی بسیاری را ایجاد خواهد کرد؛ از جملۀ آن‌ها، دور شدن از محیط خانواده در دوران نوجوانی و گرایش به جنس مخالف است. این عمل باید دو طرفه باشد؛ یعنی هم به آن‌ها ابراز علاقه کنید و هم یادشان دهید که دیگران را دوست داشته باشند و محبتشان را بروز دهند. از این اصل با عنوان «تأثیر متقابل رفتار پدر و مادر در خلق و خوی کودک» یاد می‌شود که در رشد طفل تأثیر به‌سزایی دارد. به موجب این اصل، والدین در کودکان تأثیر گذاشته و کودکان نیز در چگونگی رفتار والدین مؤثرند. در برخی خانواده‌ها فرزند اول به راحتی لبخند می‌زند و اجتماعی است، زیرا پدر و مادر به او توجه و محبت بیشتری داشته‌اند و فرزند دوم معمولاً ساکت‌تر و خجالتی‌تر است و لبخند نمی‌زند، زیرا والدین، کمتر از اولی به او توجه داشته‌اند و زیاد با او صحبت نکرده‌اند؛ بنابراین، رفتار والدین در رفتار کودک تأثیر داشته، که موجب شده این دو کودک از لحاظ اجتماعی و عاطفی پاسخ‌های متفاوتی بدهند[4].

هدیه دادن: پیامبر خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: هر کس که دختر بچه خود را خوشحال کند، اجر آزاد کردن بنده‌ای از فرزندان اسماعیل را دارد و هر کس که دیدۀ پسر بچه خود را روشن کند، مانند کسی است که از خوف خداوند گریه کرده باشد و اجر گریه از خوف خدا، جنّات نعیم است[5].  این ثواب الهی را می‌توان با تهیۀ هدیه‌ای کوچک برای کودک خرید؛ علاقۀ طفل به جایزه و هدیه به اندازه‌ای است که به طور معمول، برنامۀ پیشرفت درسی و اخلاقی با کمک آن انجام می‌پذیرد و عاملِ تحریک‌کننده و تقویت‌کننده در انجام فعالیت‌های سنگین و سخت محسوب می‌شود. هم چنین اتّخاذ این روش، به فرزند می‌آموزد که هدیه دادن به دوستان نه تنها کاری زیباست، بلکه موجب سازندگی رابطه می‌شود.
 سخن زیبای حضرت علی علیه السّلام این امر را تأیید می‌کند؛ ایشان می‌فرمایند: هیچ چیز چون هدیه، مهربانی فرمانروا را جلب نمی‌کند، کینۀ انسان خشمگین را فرو نمی‌نشاند، دل بریده را علاقه‌مند نمی‌سازد، کارهای سخت را به نتیجه نمی‌رساند و بدی‌ها را دور نمی‌کند.
بنابراین، مثل یک کارآگاه باهوش و با کمی حدس درست، چیزی را که خیلی خوشحالش می‌کند برایش تهیه کنید؛ مثلاً هر چند وقت یکبار از کودک بپرسید: «اگر به اندازه مقادیر زیر پول داشتی با آن‌ها چه کار می‌کردی 5000-10000» یا «اگر بنا باشد فقط از بابا چیزی بخواهی آن چیست؟».  سپس در مناسبات مختلف به او هدیه دهید. البته زیاده‌روی در این کار، علاوه بر این که جذابیت و اثر واقعی‌اش را از دست می‌دهد، از خصلت‌های نادان و جاهل نیز شمرده می‌شود. زیرا به فرمودۀ حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام: «نادان را یا تندرو یا کندرو می‌بینی.»[6]
 

محبت در سال اول زندگی کودک

از آغاز تولد تا هشت سالگی، یکی از زمان‌هایی که کودک بیشتر به توجه و محبت نیاز دارد، هنگامی است که وی در «سال اول زندگی» قرار دارد. در این سن، آگاهی محدودی از احساساتش دارد، عاطفه برای این گروه سنی بدین معناست که تغییراتی در مغز و بدن، به خصوص در دستگاه عصبی که احساس درد، محرومیت، روبه‌رو شدن با پدیدۀ تازه، احساس خطر و جدایی از فرد آشنا را متوجه می‌شود.
چون سال اول، مرحلۀ حساس در رشد اعتماد به دیگران است، کمبود محبت، موجب رشد نکردنِ حسِّ اعتماد و اختلال در روابط اجتماعی خواهد شد. لذا مادر و پدر باید به این احساسات توجه بیشتری داشته باشند[7]؛  هنگام گریۀ طفل، سریع به او توجه کنید تا احساسِ ایمنی و اطمینان در او رشد کند؛ از توهین کردن جداً بپرهیزید، در همان ماه‌های اولیه، ارتباط کلامی برقرار کنید و با نوازش و خنده و مهربانی، از ایجاد خلل در روح و روانش جلوگیری نمایند[8].
 نکته‌ای که نباید از آن غفلت ورزید افراط و تفریط در محبت کردن است؛ همان گونه که فقدان محبت موجب می‌شود، کودک در آینده به عقدۀ حقارت، کم‌رویی، ناکامی و یأس و ناامیدی دچار شود، محبت بی‌موقع و بی‌اندازه نیز زیان‌آور است؛ زیرا والدین با دلسوزی زیاد، کودک را از کشف کردن بی‌راهه‌ها و موانع سازنده در تربیت منع می‌کنند[9].
 در قرآن، محبت بیش از اندازه به فرزند و خانواده نکوهش شده؛ آن هم توجه و محبتی که انسان را از یاد خدا غافل می‌کند: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ»[10]؛  ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند! و کسانی که چنین کنند، زیانکارانند.
 برخی والدین نیز به انگیزۀ جبران تأییدی که از جانب والدینشان نشده‌اند تلاش می‌کنند با فرزندشان رابطۀ «بهترین دوست» را داشته باشند؛ لذا از بودن با فرزند لذت می‌برند و بهترین‌ها را برای آن‌ها انجام می‌دهند. سرگرمی و رفاقت با فرزندان خوب است، اما باید به یاد داشته باشید که با گذشت زمان و زیاده‌روی در این عمل، دیگر اقتدار لازم را در خانه ندارید و فرزندان به چشم پدر و مادر باثبات، به شما نگاه نمی‌کنند که نتیجه‌اش، رکود برنامۀ تربیتی و گریز متربّی از شیوه‌های تربیتی است[11].

منبع: آقا میری؛ فاطمه سادات (1395)، عطیه الهی، انتشارات بوستان کتاب، قم، چاپ اول.

بیشتر بخوانید:
محبت کردن به کودکان ؛ چرا و چگونه؟ (بخش اول)
وظایف والدین در تربیت کودک (بخش اول)
وظایف والدین در تربیت کودک ( بخش دوم)
نقش پدران در تربیت دینی فرزندان
نقش مادران در تربیت دینی فرزندان



پی نوشت :
[1] . قالَ یا بُنَیَّ لا تَقْصُصْ رُؤْیاکَ عَلى‏ إِخْوَتِکَ فَیَکِیدُوا لَکَ کَیْداً (یوسف، آیه 5).
[2] . نادى‏ نُوحٌ ابْنَهُ وَ کانَ فِی مَعْزِلٍ یا بُنَیَّ ارْکَبْ مَعَنا وَ لا تَکُنْ مَعَ الْکافِرِینَ(هود، آیه 42).
[3] . أَکثِرُوا مِنْ قُبْلَةِ أَوْلَادِکمْ فَإِنَّ لَکمْ بِکلِّ قُبْلَةٍ دَرَجَةً فِی الْجَنَّةِ مَا بَیْنَ کلِّ دَرَجَةٍ خَمْسُمِائَةِ عَام (بحارالانوار، ج 101، ص 92).
[4] . پاول هنری، رشد و شخصیت کودک، ترجمۀ یاسایی، ص 171 ـ 174.
[5] . مَنْ فَرَّحَ ابْنَتَهُ فَکأَنَّمَا أَعْتَقَ رَقَبَةً مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ وَ مَنْ أَقَرَّ عَیْنَ ابْنٍ فَکأَنَّمَا بَکی مِنْ خَشْیَةِ اللهِ وَ مَنْ بَکی مِنْ خَشْیَةِ اللهِ أَدْخَلَهُ اللهُ جَنَّاتِ النَّعِیمِ (مکارم الاخلاق، ص 221).
[6] . نهج‌البلاغه، ترجمه دشتی، ص 639.
[7] . پاول هنری، رشد و شخصیت کودک، ترجمۀ یاسایی، ص 152 ـ 153.
[8] . محسن دهقانی، بارداری آسان، ص 405 ـ 406.
[9] . همان، ص 57 ـ 58.
[10] . منافقون، آیه 9.
[11] . هال ادوارد، تربیت بدون فریاد، ترجمۀ سمیه موحدی‌فرد، ص 160.