زودرنج بودن در آغاز ازدواج گاه به خاطر عدم آشنایی کافی به ویژگی های شخصیتی نامزد است.
 
چکیده:  زودرنجی احساسی است که همه‌ی ما در زندگی به نوعی آن را تجربه کرده‌ایم. زودرنجی عواطف ما را آلوده و خلق‌وخوی ما را خراب می‌کند و موج منفی و شرایط استرس‌زایی را در محل کار، خانه و خانواده و ... پخش می‌کند که بر دیگران هم تأثیر ناخوشایندی می‌گذارد. با ما همراه باشید تا با زودرنجی و ریشه های آن بیشتر آشنا شوید.

تعداد کلمات 1342 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه

 

زودرنجی

 در تعریف عرفی، زودرنج به کسی گفته می شود که در برابر برخی رفتارها و برخوردها که با روحیات و شخصیت او سازگار نیستند، آزرده و ناراحت می شود. زودرنجی پدیده ای چندوجهی است که در مسائل گوناگونی ریشه دارد. کم نیستند رابطه های نوپایی که به سبب مسائلی پیش پا افتاده و تنها به دلیل حساسیت هیجانی یک یا هر دوی نامزدها و زودرنجی آنها به موضوعات و تنش هایی که به هر حال در اغلب این گونه روابط پیش می آید، به سراغ جدایی می روند و به همین راحتی کانون گرم رابطه به دلیل ضعف شخصیتی، به جولانگاه تبدیل می شود. جالب است که تا به حال گفته می شد که خانم ها حساس و نازک نارنجی هستند، اما گویا دامنه این حساسیت ها وسیع تر شده و مردان امروزی هم حساس شده اند.
آنها نسبت به نسل گذشته زودرنج ترند، سریعتر تحت تاثیر قرار می گیرند و واکنش نشان می دهند. حتی در بعضی موارد، رفتارهای پیش بینی ناپذیر نیز از آنها دیده می شود.
جالب است که اغلب، برخورد یا حرف دیگران (دوستان، آشنایان، فامیل یا حتی غریبه ها) برای آنها از اهمیت افراط گونه ای برخوردار است. وقتی پای نمره گذاری به خود می رسند، با همه توانمندی ها و موفقیت هایی که کسب کرده اند و دارند، به خود امتیاز کمی می دهند؛ اما کوچک ترین نکته مثبت در دیگران، به چشم آنها بزرگ جلوه می کند و گاه ویژگی های منفی آن افراد را تحت پوشش قرار می دهد. خود را دارای بزرگترین ایرادها و ضعیف ترین شخصیت می پندارند.
در عالم واقع، هرگز از خود راضی نیستند؛ از این رو برای ارضاء جایگزین، گاه در خیالات رنگارنگ خود غرق می شوند و خود را دارای همه خوبی ها و در اوج موفقیت ها تصور می کنند. ایشان به جای سرمایه گذاری بر خود، به دیدگاه دیگران اهمیت افراطی می دهند. محور و ملاک افکار و به تبع آن، احساس ها و رفتارهای آنان، داشته های درونی (استعدادها، تواناییها و هیجان های خود) نیست، بلکه تقریبا خود را در روابط رسمی تر نادیده می گیرند، تا جایی که گاه حاضرند از حق خود بگذرند یا اجازه دهند دیگران حق آنها را نادیده بگیرند، فقط به این دلیل که احساس بدی از آنها نداشته باشند، از آنها نرنجند و در نهایت از ایشان دور نگردند. واضح است که وقتی در ارتباط با دیگران خود را حذف کردند، به طور ناخودآگاه راهی جز وابستگی نمی ماند تا احساس امنیت روانی داشته باشند؛
اما جالب است که در عین حال، به دلیل وابستگی و محبت به دیگران، توقع دارند که همواره از آنها نیز محبت ببینند و انتظار کمترین برخورد ناشایست را ندارند. برخورد نامناسب آنها، به معنای نادیده گرفتن انبوه محبت هاست و این احساس را به وجود می آورد که همه محبت هایی که به او نمودند، بیهوده بوده است؛ یعنی احساس خسارت و شکست. حتی اگر توقع محبت هم نداشته باشند، این احساس را دارند که چرا باید در مقابل رفتار مؤدبانه و گاه سکوت آنها، دیگران به خود اجازه دهند تا هر گونه که مایل اند با آنها رفتار کنند یا حرف بزنند.
 

ریشه های زودرنجی را در کجا باید جست وجو کرد؟

 البته زودرنجی ریشه های متنوع و گسترده ای دارد؛ اما می توان به برخی از آنها به اجمال اشاره کرد:

الگوی تربیتی ناسالم: در خانواده هایی که فرزندانشان را لوس و پرافاده بار می آورند، پدیده زودرنجی بسیار شایع است. این افراد چون در خانواده هایی بزرگ شده اند که به تک تک خواسته های آنان جامه عمل پوشانده شده، وقتی در رابطه ای عاشقانه گام می گذارند، زودرنجی را به عنوان میراث خانوادگی به فضای رابطه شان وارد می کنند. برخی نیز بالعکس، به دلیل ارضاء نشدن نیازهای اغلب- عاطفی شان در نظام خانواده، ازدواج را محلی برای کامیابی نیازهای سرکوب شده و شفادهنده خلاها می بینند. بدین ترتیب با بروز کوچکترین چالش در رابطه، کاخ آرزوهای خود را بربادرفته می پندارند و واکنش هیجانی نشان می دهند.

اضطراب های فعلی: این نوع زودرنجی بیشتر میان آقاپسرها دیده می شود و معمولا در شرایطی اتفاق می افتد که مرد در محیط کار یا تحصیل تحت شرایطی پراسترس قرار دارد و این مسائل در روحیه اش تأثیر منفی می گذارد؛ بنابراین با کوچکترین تلنگری آشفته می شود و کانون رابطه را تلخ می کند. دخترها نیز به دلیل حساسیت هایی اجتماعی که به این دوره و بازخورد دیگران درباره موفقیت آنها در انتخاب و اداره رابطه دارند، ممکن است استرسی دائمی در این دوره احساس احساس کنند.

حقارت: این نوع زودرنجی، حاصل ارزیابی منفی و ناکارآمد خویش است که بیشتر میان خانم ها دیده می شود. برای مثال کافی است آقا از جثه و هیکل خانمش یا یکی از رفتاری او، کوچکترین انتقادی کند. این مسئله چنان برای خانم و آزرده میشود. گران تمام می شود که سریع موضوع را به دل می گیرد و تا چند روز از نامزدش دلخور و آزرده می شود.

نیاز به تأیید: نیاز به تایید، بیشتر در افرادی دیده می شود که احساس می کنند نظر دیگران درباره ایشان، از اعتقاد خودشان نسبت به خودشان مهم تر است. برخی از زودرنج ها تمایل دارند که همیشه مورد توجه باشند و دیگران از آنها و نکات مثبتشان، تعریف و تمجید کنند؛ مثلا آراستگی ظاهر برای آنها بسیار با اهمیت است و اگر به این نیاز پاسخ داده نشود، آنها را به سوی آسیب پذیری پیش می برد. معمولا خانم ها وقتی می بینند همسرشان به آرایش جدید و لباسهای آنها توجهی ندارد، از  کوره در می روند. این حالت فقط مختص خانم ها نیست، بلکه گاه برخی مردان نیز از همین مسایل دلخور و ناراحت می شوند.

 نیاز به اعتمادبه نفس: یکی دیگر از ویژگی های رفتاری که گاه بسیار ساده از کنار آن رد می شویم، تمایل به نشان دادن برتری ها و قدرت خود است. البته موضات قدرت در میان دختران و پسران متفاوت است. معمولا در مورد پسرها، شغل، تحصیل یا روابط اجتماعی، جایگاهی است که فرد می تواند توان خود را در این مورد به نحو احسن به کار گیرد و به بهترین شکل برتری خود را به دیگران ثابت کند. این ویژگی از گذشته های دور در مردان بوده و تا امروز همچنان ادامه دارد. خانم ها نیز در پی اثبات یکتایی خویش در معشوقه بودن هستند؛ از این رو هرگونه هوو مثل نامزد قبلی، هم کلاسی، دخترخاله، پسرخاله، خواهر، مادر، درس، موبایل و تلویزیون پذیرفتنی نیست.

بزرگ جلوه دادن خود: می توان گفت که منشأ برخی زودرنجی ها، خودخواهی و تکبر است. وضعیت اقتصادی، جایگاه اجتماعی و... برخی به گونه ای است که به خودشان بسیار اعتماد می یابند و گاه حتی دمدمی مزاج شده و به سبب موقعیت عالی، بسیار احساس خرسندی می کنند و اگر به احترام همیشگی در محیط کار، تحصیل و عادت کنند، از کمترین بی توجهی نامزد ناراحت شده و برداشت بدی از آن خواهند داشت.
 ای که دائم به خویش مغروری
گر تو را عشق نیست معذوری
مستی عشق نیست در سر تو
رو که تو مست آب انگوری (حافظ)
ناپختگی: جوان ها معمولا به دلیل بی تجربگی و خامی جوانی، ممکن است در ابتدای زندگی، تندی هایی داشته باشند و اگر کمی به آنها محبت شود و در مقابل آنها واکنش منفی نشان داده نشود، اخلاقشان بهتر می شود .

نقص در شناخت: قهر کردن و زودرنج بودن در ابتدای آشنایی با آغاز ازدواج، گاه ناطر این است که فرد آشنایی کافی به ویژگی های شخصیتی، محبت و وفاداری نامزدش ندارد. اگر در مقابل این افراد سعی کنیم صبور باشیم و اعتماد آنها را به خود کنیم، از تندی و بداخلاقی دست برداشته و عادی می شوند.
 
 
منبع: کتاب «راهنمای نامزدی (برخی چالش های دوران نامزدی)»
نویسنده: عباس علی هراتیان
 

بیشتر بخوانید :
زود رنج کیست و زود رنجی چیست ؟
تجربه هایی برای همسران