برای بهتر بودن، باید بهتر دید؛ بهتر اندیشید؛ و بهتر تمرین و تمرین و تمرین کرد.
 
چکیده: یکی از شاخصه های انسان های موفق در امر مدیریت، کنترل و مهار هیجاناتی است که ممکن است گاه تخریب گر باشند. در این نوشتار به گام های افزایش خودمدیریتی هیجانی اشاره می کنیم.

تعداد کلمات 1830 / تخمین زمان مطالعه 9 دقیقه
 

بحث نخست

زمان آن است که برای ارتقای خودمدیریتی هیجانی گام برداریم. اگر ما به خودآگاهی هیجانی دست یابیم، ولی از آن آگاهی برای خودمدیریتی هیجانی استفاده نکنیم، در حقیقت کارمان را نیمه تمام رها کرده ایم. با گام های زیر هوش هیجانی خود را بالا ببرید:
 

گام نخست: پیش از عمل بر پایه هیجان هایتان، اندکی صبر کنید

طرز تفکر، تصمیم ها و اعمال شما، به شدت از هیجان هایتان متأثر است. وقتی هیجان ها قوی است، باید اندکی صبر کنید و پیش از اقدام بیندیشید. نادیده گرفتن یا ناچیز شمردن هیجان ها موجب می شود که آنها بر شما چیره شوند. این را بدانید که یکی از ساده ترین روشها برای کنترل هیجان، کاستن از سرعت پاسخ دهی است. با به تأخیر انداختن واکنش خود، اندکی زمان پیدا می کنید تا واکنش مناسب را بیابید و آن را نشان دهید. به تأخیر انداختن واکنش اولیه، زمان لازم را برای تمرکز دوباره بر مشکل به شما و دیگران می دهد تا پس از آن بتوانید هیجان های خود را با روش مناسب و درست نشان دهید.
هدف از اندکی صبر پیش از نشان دادن واکنش آن است که آرام آرام قدرت کنترل کامل هیجان در ما ایجاد شود. برای مثال، هیجان خشم از هیجان های ویرانگری است که در اغلب افراد موجب بروز رفتارهای ناپسند می شود. اگر ما بتوانیم این تکنیک را در چنین مواقعی اجرا کنیم، آرام آرام از نشان دادن واکنش منفی هنگام خشم رها می شویم. بر اهمیت صبر هنگام خشم در فرهنگ دینی ما نیز تأکید شده است.
امام باقر(علیه السلام) در این باره فرموده اند: «پدرم به من فرمودند: ای فرزند! چیزی که دیدگان پدرت را روشن می کند، آن است که هنگام خشم صبر کنید»[1]

خارج شدن از صحنه نیز روش دیگری برای به تأخیر انداختن واکنش است. اگر می توانید لحظه ای از محل خارج شوید و کار فیزیکی انجام دهید؛ مثل راه رفتن دور ساختمان؛ قدم زدن در راهرو؛ یا خواندن کتاب درباره گفته های بزرگان یا هر کتاب دیگری که برایتان جالب است. اگر نمی توانید به طور فیزیکی از محل خارج شوید (مثلا زمانی که در جلسه اداری مهمی هستید)، به آرامی در دلتان از یک تا ده یا بیست یا بیشتر بشمارید.
پژوهش ها درباره فیزیولوژی استرس نشان داده اند که بیشتر مردم، برای آرام شدن به بیست دقیقه زمان نیاز دارند. در طول همین بیست دقیقه است که ضربان قلب به حالت عادی بازمی گردد. اگر احساس می کنید که نزدیک است منفجر شوید، با اقدام های یادشده بکوشید جلوی خودتان را بگیرید. تمرین کنید بتوانید به خودتان بگویید: «پیش از ادامه دادن باید اندکی به خودم زمان بدهم».
این نکته تأمل برانگیز است که بسیاری از رفتارهای ناپسند - از جرایم سنگین تا اختلافات خانوادگی- به سبب بی توجهی به همین گام مهم است. وقتی شما پیش از واکنش هیجانی اندکی صبر می کنید، در حقیقت به خود فرصت داده اید تا بتوانید به سرانجام واکنش نادرست به هیجان خود نگاهی بیندازید. توجه به سرانجام واکنشتان، می تواند شما را از افتادن در دام رفتاری نادرست نگاه دارد. امام علی درباره اهمیت عاقبت نگری در کارها می فرمایند: «اندیشیدن درباره عمل، پیش از اقدام کردن به آن، سبب ایمنی از لغزشهاست».[2]
 

گام دوم: برای کنترل خود در موقعیت های هیجان زا اقدام کنید

 یکی از نکته های مهم در زمینه کنترل هیجانات آن است که ما بتوانیم هنگام بروز هیجان احساسات مان را به درستی ابراز کنیم. نداشتن مهارت های لازم در ابراز احساسات و نبودن تنوع درست در این مهارت ها موجب می شود انسان در چارچوبی کلیشه ای با ناموجه گونه برای ابراز احساساتش قرار گیرد.
راهبردهایی که برای این گام ترسیم شده، شامل دو بخش است: برخی از راهبردهای اجرای آنها به زمان نیاز داریم. کنترل هیجان در کوتاه مدت قابل بهره برداری اند و دسته دوم راهبردهایی اند که برای اجرای آن ها به زمان نیاز داریم.
 

۱. راهبردهایی برای ارتقای خودمدیریتی در کوتاه مدت


الف) راهبردهایی که در خود موقعیت هیجانی اجراپذیرند
 ١. شنونده خوبی باشید: در گفت و گوهایی که با ناراحتی همراه است، همیشه اجازه دهید طرف مقابل حرفش را پایان بخشد؛ حتی اگر طول می کشد. این کار موجب می شود احتمال زود قضاوت کردن کمتر شود؛ طرف مقابل آرام بگیرد؛ و شما نیز زمان کافی داشته باشید تا درباره حرفی که باید بزنید یا تصمیمی که باید همان لحظه بگیرید، بیشتر فکر کنید. این نکته مهم را فراموش نکنید که: «بدون قضاوت، به صحبت های دیگران گوش دهید».[3]

۲. از بیرون به ماجرا نگاه کنید: وضعیتی را که در آن قرار دارید، به گونه ای در ذهنتان تجسم کنید که گویا شما در آن وضعیت قرار ندارید، بلکه شخص دیگری در آن موقعیت واقع شده است و شما در حال نگاه کردن به او و دیگرانید. گویا سرگرم تماشای یک فیلم سینمایی هستید. در این حالت فکر کنید چه پیشنهادی به شخصیت اصلی فیلم (خودتان) میدهید تا در این موقعیت، اقدامی مناسب و سنجیده انجام دهد و در ادامه، به خوبی از تصمیم خود نتیجه بگیرد.
این در حقیقت نوعی تمرین نگاه کردن بی طرفانه به موضوع است که موجب می شود شما بتوانید با دید روشن تر و بهتری به آن موقعیت نگاه کنید و امکان تصمیم درست برایتان فراهم شود.[4]

٣. نفس عمیق بکشید: وقتی شکست می خورید، نفس عمیق بکشید. چه خوش حال باشید، چه ناراحت، چه مضطرب، چه عصبانی، متمرکز کردن ذهن روی تنفس آرام، تدریجی، عمیق و مساوی، بدن را آرام و ذهن را روشن می کند. وقتی به وسیله تنفس عمیق به ذهن شما اکسیژن بیشتری می رسد، ذهن شفاف می شود؛ درنتیجه توان بیشتری برای بهتر دیدن و تصمیم گیری درست می یابد.

۴. به طور کامل سکوت کنید: سکوت کامل تکنیکی است که به شما اجازه می دهد خود را نگاه دارید. در همان لحظه های سکوت می توانید افزون بر آرام شدن، موقعیت طرف مقابلتان را به طور آرام و منطقی ببینید و دیدگاه او را بهتر درک کنید.

۵. به خود انرژی مثبت بدهید: این جمله را در ذهنتان به آرامی مرور کنید: من می توانم هیجان هایم را کنترل کنم؛ آنها مرا کنترل نمی کنند. تقویت روحیة «من می توانم» اغلب به شما انرژی مثبت و احساس خودباوری می دهد. بدانید که هرچه با خودباوری بالاتری این تکالیف را انجام دهید، درصد موفقیت شما بالاتر می رود.

۶ .حواستان را از موقعیت ایجادشده پرت کنید: با این تکنیک شما می توانید برای لحظه هایی ذهن خود را از محیط تنش زا خارج کنید و درنتیجه، فرصت مناسبی برای استراحت فکری خویش فراهم سازید. در ادامه این امکان فراهم می شود که بتوانید با هیجان کمتری مسئله را بررسی کنید و این یعنی نشان دادن واکنش مناسب تر به هیجانات.

۷. در فضایی دوستانه، هیجان های منفی تان را با فردی که موجب این احساس شده، در میان بگذارید: گاه می توان با کمک این شیوه مقداری از فشارهای هیجانی را به گونه ای مناسب تخلیه کرد.
 یکی از نکته های مهم در زمینه کنترل هیجانات آن است که ما بتوانیم هنگام بروز هیجان احساسات مان را به درستی ابراز کنیم.
نداشتن مهارت های لازم در ابراز احساسات و نبودن تنوع درست در این مهارت ها موجب می شود انسان در چارچوبی کلیشه ای با ناموجه گونه برای ابراز احساساتش قرار گیرد.


البته باید توجه داشت که در اجرای این شیوه، لازم است از سخنان یا رفتارهایی که اوضاع را بدتر می کند، پرهیز کرد. بنابراین این شیوه را برای همه اشخاص و در همه موقعیت ها توصیه نمی کنیم.

تنها در موقعیت هایی که ابراز احساسات درونی با طرف مقابل به حل مشکل کمک می کند و ما نیز می توانیم به درستی دیگری را از هیجان هایمان آگاه سازیم، می توان از این شیوه بهره برد.
 

ب) راهبردهایی که به پس از موقعیت هیجانی مربوط اند
 ۱. با دیگران درد دل و صحبت کنید:
انسان نمی تواند جدا از نیازهای عاطفی اش زندگی کنند و بخش مهمی از این نیازها، با درد دل کردن برطرف می شود. این کار موجب آرامش روانی فرد می شود و درنتیجه، با انرژی بیشتری می تواند واکنش های هیجانی نامناسب خویش را کنترل کند. بنابراین داشتن دوست خوب در این مواقع به شما کمک بزرگی خواهد کرد.
٢. کارهایی که به شما احساس خوبی می دهند، انجام دهید: پیاده روی، ورزش کردن، دوش گرفتن و...، از جمله کارهایی اند که به تناسب روحیه افراد، می توانند جایگزین مناسبی در موقعیت های تنش زا باشند و احساس خوبی را به جای احساسات نامناسب هیجانی ایجاد کنند. بنابراین با شناسایی سلایق خود از کارهای دوست داشتنی تان با خبر شوید تا افزون بر بهره بردن از آنها در موقعیتهای عادی زندگی، در این موقعیت ها نیز از آنها سود ببرید.

۲. راهبردهایی برای ارتقای خودمدیریتی در بلندمدت

برخی از مهارت های لازم در این بخش، به زمان بیشتری برای انجام و ملکه شدن نیاز دارند و از سویی در درازمدت نتایج چشمگیرتر و مطمئن تری را در قیاس با راهبردهای کوتاه مدت به ما میدهند. زمان آن رسیده که با برنامه ریزی ای بلندمدت برای رسیدن به تواناییهای پایدار در مدیریت هیجاناتمان گام برداریم. این اقدامات شما را به درمان ریشه ای مشکل رهنمون می شوند. با ما همراه باشید.
  1. هر روز زمانی را به حل مشکلات عاطفی تان اختصاص دهید: تصمیم های گرفته شده هنگام شلوغی کارها، به اندازه تصمیم هایی که سر فرصت گرفته می شوند، مؤثر نیستند. هر روز در زمانی مناسب رویدادهایی را که موجب تنش های روانی و هیجانی در زندگی تان شده است، بازنگری کنید. شاید در آغاز پیشرفت شما کند باشد، اما نگران نشوید. رفته رفته مهارت شما در بررسی درست و همه جانبه تنش های روانی و هیجانی تان بالا می رود.
  2. منشأ اصلی هیجان ها را بیابید: به این فکر کنید که هیجان ها از کجا ناشی می شوند. تا هیجان های شما ریشه یابی نشوند، نمی توانید از زمان و چگونگی آنها و سبک ادامه یافتنشان آگاه شوید. ریشه یابی مشکل به شما کمک می کند بدانید که باید روی چه چیزی کار کنید و درنتیجه بتوانید در موقعیت های مشابه درست تر تصمیم بگیرید.
  3. راه های گوناگون را برای ابراز هیجان ها بررسی کنید: به راه های گوناگون برای نشان دادن واکنش فکر کنید. اگر تنها از یک واکنش هیجانی در موقعیت های گوناگون استفاده کنید، احتمالا همیشه نتیجه مثبتی از آن نخواهید گرفت. شما می توانید از کتاب های مهارت های ارتباطی در این زمینه کمک بگیرید تا بتوانید در واکنش به هیجان هایتان به درستی عمل کنید.
  4. خطاهای شناختی را در خودآگاهی هیجانی شناسایی کنید: وقتی از نظر هیجانی آشفته ایم، اغلب اطلاعات را به گونه ای سوگیرانه و تحریف شده به ذهنمان می فرستیم. از سویی نیز در این مواقع گمان و احساس خود را عین واقعیت میدانیم، اما اغلب این افکار منفی اند و سبب احساس ناخوشایند، غیرواقع بینانه و مخدوش در شما می شوند که همه آنها از خطاهای شناختی ناشی می شوند.
 
 منبع: کتاب «این هوش دست یافتنی (راهکارهای تقویت هوش هیجانی)»
نویسنده: علی صادقی سرشت

بیشتر بخوانید :
راه کارهای بهبود هوش هیجانی
مهارت خودآگاهی هیجانی
هوش هیجانی چیست و چرا باید از آن سخن گفت؟
نشانه های قوت و ضعف هوش هیجانی

:پی نوشت 
[1]
. عزیزالله عطاردی، ایمان و کفر، ج۲، ص۳۰۳.
[2] . احمد آرام، الحیات، ج۱، ص۲۷۴.
[3] . استیو هین، هوش هیجانی برای همه، ترجمه مژگان موسوی شوشتری، ص۱۶۹.
[4] . تراویس برادبری و جین گریوز، هوش هیجانی (مهارت ها و آزمون ها)، ترجمه مهدی گنجی، ص۱۳۰.