زوجین و پذیرش تفاوت ها در زندگی مشترک (بخش اول)
زوجین و پذیرش تفاوت ها ,زندگی مشترک,برخورد زوجین ,تفاوت بین مردان و زنان ,تفاوت های جنسی بین زنان و مردان ,تفاوت های شخصیتی بین زنان و مردان ,
روش برخورد زوجین با تفاوت هایشان، اهمیتی بیش از خود آن تفاوت ها دارد.
چکیده: امروزه تحقیقات بسیاری در زمینه تفاوت بین مردان و زنان، چه ازنظر زیست شناسی و چه از نظر روان شناختی صورت گرفته است. بنابراین درک متقابل زوجین از تفاوت های جنسیتی و شخصیتی خودشان، نقش بسیار مهمی در بهبود زندگی آنها ایفا می کند.
تعداد کلمات 959 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 959 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
پذیرش تفاوت ها در زندگی مشترک
من نقص هایی دارم؛ تو هم نقص هایی داری. ما نقص های یکدیگر را می پوشانیم.
پس از ازدواج، خیلی زود تفاوت هایمان پدیدار شدند. وقتی نامزد بودیم، هرکاری می کردیم تا فقط با هم باشیم. من (کارت) حتی با ناتل به خرید می رفتم. اما پس از ازدواج متوجه شدم که واقعا خرید کردن را دوست ندارم. آن روز پنجشنبه را هرگز فراموش نمی کنم. اوایل زمستان بود و ناتل باید یک پالتو می خرید. از من خواست تا همراهش به خرید بروم. با خود فکر کردم که این کار چندان طول نمی کشد؛ به یکی دو مغازه سر می زنیم؛ پالتو را می خریم و به خانه برمی گردیم. اما اشتباه می کردم. به پاساژ رسیدیم و به طرف پالتو فروشی رفتیم. در مسیری که می رفتیم ناتل کفش هایی را دید که نظرش را جلب کردند. داخل کفش فروشی شدیم تا نگاهی به آن ها بیاندازیم. بالاخره از کفش فروشی بیرون آمدیم و بار دیگر به سمت پالتو فروشی رفتیم. همین که از کنار کتاب فروشی رد شدیم، ناتل کتابی را به خاطر آورد که دنبالش بود (بیست دقیقه دیگر گذشت)! در این هنگام من عصبانی شده بودم. کتاب و کفش چه ارتباطی با پالتو داشتند؟ من هیچی ارتباطی بین آن ها پیدا نمی کردم. به عقیده من، وقتی به دنبال چیزی هستی، مستقیما به طرف آن برو، آن را بخر و به خانه بازگرد، همین. اما ناتل این گونه فکر نمی کرد. به نظر او جستجو کردن بخشی از تجربه خرید کردن است.
تقریبا سی سال از ازدواج ما می گذرد. ما یاد گرفته ایم که با تفاوت هایمان کنار بیاییم، اما هنوز نظرمان درباره خرید کردن متفاوت است و احتمالا همیشه این گونه خواهد بود.
پس از ازدواج، خیلی زود تفاوت هایمان پدیدار شدند. وقتی نامزد بودیم، هرکاری می کردیم تا فقط با هم باشیم. من (کارت) حتی با ناتل به خرید می رفتم. اما پس از ازدواج متوجه شدم که واقعا خرید کردن را دوست ندارم. آن روز پنجشنبه را هرگز فراموش نمی کنم. اوایل زمستان بود و ناتل باید یک پالتو می خرید. از من خواست تا همراهش به خرید بروم. با خود فکر کردم که این کار چندان طول نمی کشد؛ به یکی دو مغازه سر می زنیم؛ پالتو را می خریم و به خانه برمی گردیم. اما اشتباه می کردم. به پاساژ رسیدیم و به طرف پالتو فروشی رفتیم. در مسیری که می رفتیم ناتل کفش هایی را دید که نظرش را جلب کردند. داخل کفش فروشی شدیم تا نگاهی به آن ها بیاندازیم. بالاخره از کفش فروشی بیرون آمدیم و بار دیگر به سمت پالتو فروشی رفتیم. همین که از کنار کتاب فروشی رد شدیم، ناتل کتابی را به خاطر آورد که دنبالش بود (بیست دقیقه دیگر گذشت)! در این هنگام من عصبانی شده بودم. کتاب و کفش چه ارتباطی با پالتو داشتند؟ من هیچی ارتباطی بین آن ها پیدا نمی کردم. به عقیده من، وقتی به دنبال چیزی هستی، مستقیما به طرف آن برو، آن را بخر و به خانه بازگرد، همین. اما ناتل این گونه فکر نمی کرد. به نظر او جستجو کردن بخشی از تجربه خرید کردن است.
تقریبا سی سال از ازدواج ما می گذرد. ما یاد گرفته ایم که با تفاوت هایمان کنار بیاییم، اما هنوز نظرمان درباره خرید کردن متفاوت است و احتمالا همیشه این گونه خواهد بود.
تفاوت های جنسی بین زنان و مردان
آیا روش های خرید کردن براساس جنسیت ماست یا تفاوت های شخصیتی ما؟ آیا مردانی را می شناسید که خرید کردن را دوست دارند؟ ما چنین افرادی را می شناسم. امروزه تحقیقات بسیاری در زمینه تفاوت بین مردان و زنان، چه ازنظر زیست شناسی و چه از نظر روان شناختی صورت گرفته است.
ما متفاوت هستیم. خداوند ما را زن و مرد آفرید. حوا، آدم دیگری نبود. خدا انسان را به شکل خود آفرید. او ما را متفاوت آفرید. با وجود این، جالب است ما بازتاب تصویر خداوندیم. دو جنس (زن و مرد) می توانند مکمل یکدیگر باشند و هدف ما در ازدواج همین است (که مکمل یکدیگر باشیم، نه آنکه با هم رقابت کنیم، و واقعا تفاوت های یکدیگر را درک کنیم و بپذیریم).
نویسندگان کتاب نبرد در راه ازدواج[1] معتقدند که وقتی درباره تفاوت های زن و مرد صحبت می کنیم، می خواهیم مسئله بسیار مهمی را درباره تفاوت های این دوجنس بگوییم. ما در مورد میانگین کلی نفاوت های بین دو گروه صحبت می کنیم. پس هنگام صحبت از تفاوت های بین زن و مرد عبارات «میانگین» را درباره هر مطلبی به کار می بریم. تفاوت های بین مردان و زنان در ازدواج زیاد است... شباهت های خواسته های مردان و زنان از ازدواج بسیار بیش از تفاوت های آن هاست. توصیه کلی آن ها این است که اگر می خواهید رابطه ای عالی داشته باشید، روش برخورد شما با تفاوت ها، اهمیتی بیش از خود آن تفاوت ها دارد.
تفاوت های جنسی وجود دارد، اما تفاوت های شخصیتی نیز غیر قابل انکار هستند. وقتی به میزان شباهت ها و تفاوت ها می نگریم، هم تفاوت های جنسی و هم تفاوت های مربوط به شخصیت را در نظر می گیریم.
ما متفاوت هستیم. خداوند ما را زن و مرد آفرید. حوا، آدم دیگری نبود. خدا انسان را به شکل خود آفرید. او ما را متفاوت آفرید. با وجود این، جالب است ما بازتاب تصویر خداوندیم. دو جنس (زن و مرد) می توانند مکمل یکدیگر باشند و هدف ما در ازدواج همین است (که مکمل یکدیگر باشیم، نه آنکه با هم رقابت کنیم، و واقعا تفاوت های یکدیگر را درک کنیم و بپذیریم).
نویسندگان کتاب نبرد در راه ازدواج[1] معتقدند که وقتی درباره تفاوت های زن و مرد صحبت می کنیم، می خواهیم مسئله بسیار مهمی را درباره تفاوت های این دوجنس بگوییم. ما در مورد میانگین کلی نفاوت های بین دو گروه صحبت می کنیم. پس هنگام صحبت از تفاوت های بین زن و مرد عبارات «میانگین» را درباره هر مطلبی به کار می بریم. تفاوت های بین مردان و زنان در ازدواج زیاد است... شباهت های خواسته های مردان و زنان از ازدواج بسیار بیش از تفاوت های آن هاست. توصیه کلی آن ها این است که اگر می خواهید رابطه ای عالی داشته باشید، روش برخورد شما با تفاوت ها، اهمیتی بیش از خود آن تفاوت ها دارد.
تفاوت های جنسی وجود دارد، اما تفاوت های شخصیتی نیز غیر قابل انکار هستند. وقتی به میزان شباهت ها و تفاوت ها می نگریم، هم تفاوت های جنسی و هم تفاوت های مربوط به شخصیت را در نظر می گیریم.
تفاوت های شخصیتی بین زنان و مردان
آیا شنیده اید می گویند: «افراد متضاد، یکدیگر را جذب می کنند.» طبق تجربیاتمان این امر کاملا صحت دارد.
من (کلودیا) زمانی که یکدیگر را ملاقات کردیم به خاطر می آورم. دِیو مرد خونسرد و آرامی بود. او یک دنیا فرصت داشت تا به حرف های من گوش دهد و هرگز به ساعتش نگاه نمی کرد! در کنار او بودن برایم آرامش بخش بود. او زندگی را به اندازه من جدی نمی گرفت و همیشه می توانست مرا بخنداند و بر سر نشاط آورد.
من (دیو) مجذوب انرژی و نشاط کلودیا شدم. او بسیار سرزنده بود و ایده های بیشماری برای انجام کارهای مختلف، دیدن مکان های مختلف و افرد گوناگون داشت. بودن در کنار او برایم هیجان انگیز بود. من گوش شنوای خوبی دارم و ساعت ها گوش کردن به صحبت های کلودیا برایم لذت بخش بود. من دوست داشتم گوش کنم، او دوست داشت حرف بزند. چه ترکیب فوق العاده ای!
بعد با هم ازدواج کردیم. حدس بزنید چه اتفاقی افتاد؟ تفاوت هایی در ابتدا ما را مجذوب یکدیگر کرد، در طول زمان ناراحت کننده شد. حالا از نظر کلودیا، دیو مردی کند، بی انگیزه و بی برنامه است.او زمان را فراموش می کند و همیشه سر قرار دییر می رسد. از آن جایی که کلودیا زنی است که افکاری جدی و درون نگر دارد، قطعا تصور می کند که دیو در تصادفی کشته شده است.
دیو چگونه می توانست خود را با وضعیت جدید پس ازازدواجش تطبیق دهد؟ پس از مدت کوتاهی از برنامه های بی پایان کلودیا خسته شد (صادقانه بگویم، برخی از پیشنهاد های کلودیا از نظر دیو نوعی بهره برداری به نفع خود بود.) و اغلب در مقابل کلودیا مقاومت می کرد. گاهی پرگویی بی پایان کلودیا او را آزار می داد. آیا او باید همیشه حرف می زد؟ چه اشکالی داشت اگر شب آرامی را در خانه می گذراندند.
ادامه دارد...
منبع : دیوید آرپ و دیگران ( )، ده قرار مهم برای زندگی مشترک، ترجمه اکرم قیطاسی، انتشارات صابرین
من (کلودیا) زمانی که یکدیگر را ملاقات کردیم به خاطر می آورم. دِیو مرد خونسرد و آرامی بود. او یک دنیا فرصت داشت تا به حرف های من گوش دهد و هرگز به ساعتش نگاه نمی کرد! در کنار او بودن برایم آرامش بخش بود. او زندگی را به اندازه من جدی نمی گرفت و همیشه می توانست مرا بخنداند و بر سر نشاط آورد.
من (دیو) مجذوب انرژی و نشاط کلودیا شدم. او بسیار سرزنده بود و ایده های بیشماری برای انجام کارهای مختلف، دیدن مکان های مختلف و افرد گوناگون داشت. بودن در کنار او برایم هیجان انگیز بود. من گوش شنوای خوبی دارم و ساعت ها گوش کردن به صحبت های کلودیا برایم لذت بخش بود. من دوست داشتم گوش کنم، او دوست داشت حرف بزند. چه ترکیب فوق العاده ای!
بعد با هم ازدواج کردیم. حدس بزنید چه اتفاقی افتاد؟ تفاوت هایی در ابتدا ما را مجذوب یکدیگر کرد، در طول زمان ناراحت کننده شد. حالا از نظر کلودیا، دیو مردی کند، بی انگیزه و بی برنامه است.او زمان را فراموش می کند و همیشه سر قرار دییر می رسد. از آن جایی که کلودیا زنی است که افکاری جدی و درون نگر دارد، قطعا تصور می کند که دیو در تصادفی کشته شده است.
دیو چگونه می توانست خود را با وضعیت جدید پس ازازدواجش تطبیق دهد؟ پس از مدت کوتاهی از برنامه های بی پایان کلودیا خسته شد (صادقانه بگویم، برخی از پیشنهاد های کلودیا از نظر دیو نوعی بهره برداری به نفع خود بود.) و اغلب در مقابل کلودیا مقاومت می کرد. گاهی پرگویی بی پایان کلودیا او را آزار می داد. آیا او باید همیشه حرف می زد؟ چه اشکالی داشت اگر شب آرامی را در خانه می گذراندند.
ادامه دارد...
منبع : دیوید آرپ و دیگران ( )، ده قرار مهم برای زندگی مشترک، ترجمه اکرم قیطاسی، انتشارات صابرین
بیشتر بخوانید:
زوجین و پذیرش تفاوت ها در زندگی مشترک (بخش دوم)
شناخت تفاوت های زن و مرد راهی برای تحمل اختلافات
تفاوت های زیستی(فیزیولوژیکی و بیولوژیکی) زنان و مردان
توجه به تفاوت های زن و مرد
تفاوت های فیزیولوژیکی زن و مرد
شناخت تفاوت های زنان و مردان
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}